حسین ایمانی جاجرمی، جامعهشناس، در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: «موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که تأثیر سیاست فاصلهگذاری اجتماعی در دوران کرونا روابط اجتماعی بین افراد را محدود کرده است. هماکنون شکل خانوادهها تغییر کرده و خانوادههای گسترده و مستحکم به سمت خانوادههای هستهای تغییر شکل دادهاند. افراد فردمحور و فردگرا شدهاند، میزان جدایی زوجها بالا رفته و به تعداد خانوادههای تکسرپرست افزوده شده است. شیوع کرونا، تشدیدکننده تمام این مسائل بود. کرونا سرعت تغییر شکل خانوادهها را بیشتر و به همین دلیل اضطراب و تشویش بیشتری به افراد تزریق کرده است. زمانی که اعضای خانواده به سمت فردگرایی میروند، طبیعتا کمتر هم میتوانند به یکدیگر کمک کنند و همین مسئله تشدیدکننده اضطراب و آشفتگی در میان افراد میشود. حالا در این وضعیت مرگهراسی و ترس از ابتلا به بیماری را هم باید به دایره استرسها اضافه کرد. به طور کلی شیوع کرونا در چند بُعد به افراد آسیب وارد کرد که مهمترین آن بُعد اقتصادی و اجتماعی است.
شیوع کرونا خسارتهای مالی زیادی به گروههای پایین درآمدی جامعه وارد کرد که نتیجه آن ایجاد مشکلات اجتماعی و روان در افراد شده است. حالا در این وضعیت، نهادهای مختلفی میتوانند به مردم آسیبدیده کمک کنند. مثلا شهرداری میتواند با تغییر شکل در فضای شهری و ایجاد نشاط در شهر، وضعیتی قابل قبولتری برای افراد ایجاد کند. فعالیت مکانهای فرهنگی و ارائه خدمات اجتماعی و فرهنگی به مردم هم میتواند آنها را از وضعیتی که در آن به سر میبرند خارج کند؛ چرا که این شرایط میتواند منجر شود تا افراد تعامل بیشتری با هم داشته باشند و ارتباطات جدیدی شکل دهند. آن چه در سطح شهر دیده میشود، تغییر فضاهای پرتردد گذشته به فضاهایی است که افراد با فاصله بیشتر و بهتنهایی در آن به سر میبرند. حتی فاصله نشستن افراد در پارکها بیشتر شده و این وضعیت افراد را بیشتر به سمت فردگرایی میبرد. فقدان چنین فضایی آسیبهای روحی زیادی به افراد وارد میکند.
مشکل دیگری که در دوران کرونا وجود دارد، مسئله سلامت روان است. به همین دلیل برای بازسازی ذهن و روان باید از همین حالا به فکر دوران پساکرونا بود و شرایط آسانتری برای کمککردن به دیگران فراهم کرد. در دوران کرونا نوع آسیب واردشده به افراد و همچنین میزان درآمد و … با یکدیگر متفاوت است. بررسیها نشان میدهد تأثیر کرونا بر اقشار اقتصادی پایین، همراه با آسیبهای روان بیشتری بوده است. ترس از بیماری کرونا با طبقه اجتماعی افراد و موقعیت اجتماعی و اقتصادی آنها ارتباط دارد. یعنی ترس برای گروههای کمدرآمد به دلیل موقعیت اجتماعی آنها بیشتر است؛ چرا که این گروه بهویژه در ماههای ابتدایی شیوع مجبور بودند در دوران قرنطینه برای معیشتشان از خانه خارج شوند. بنابراین استرس، اضطراب و حتی وسواس برای این گروه بیشتر از گروههای دیگر میتواند رخ دهد. این در حالی است که برخی از این افراد حتی قدرت خرید ماسک نداشتند.»
انتهای پیام