گروه سیاسی: حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی «استاد حوزه و دانشگاه» در واکنش به بیانیه منتسب به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نوشت:
بیانیه جدید جامعه مدرسین هرکس بخواند شگفتزده میشود، که یک نهاد حوزوی به جای این که نظرات خود را عالمانه و فقیهانه طرح نماید، چرا واژههای خشن و پرخاشگرانه نسبت به رقیبان فکری خود به کار گرفته است؟ این نوع کلمات انسان را به یاد بیانیههای حزبی مارکسیستهای دهه ۵۰ میاندازد. جمله: «اقلیتی از حوزویان ورشکسته سیاسی، اعتقادی و اخلاقی…» که به مخالفین فکری خود خطاب کردهاند، شبیه فحشهایی است که کمونیستها به مخالفین خود میگفتند. شما که قایل به بریدن دست و پا هستید، حق دارید به عنوان یک نظر فقهی اعلام کنید که کردید، اما چرا فکر میکنید که همه حوزویان بابد مانند شما بیاندیشند و بریدن دست و پا را نسبت به افراد مجاز بدانند؟ جامعه مدرسین میداند که در حوزه عالمان زیادی هستند که نظرات علمی و سیاسی آنا ن را قبول ندارند؛ و نیز در جامعه گروهها و افراد زیادی هستند، که افکار شما را نمیپذیرند.
چرا هر کس مخالف شما و یا بخشی از حاکمیت است، می گویید: «این موضعگیریها در اتاق فکر امربکا، انگلیس و رژیم غاصب صهیونیسم…تنظیم شده است» شاید برخی در باره شما نیز چنین بیاندیشند. ولی ما این را درست نمیدانیم و تا این اندازه توطئه خارجی در حوزه را قوت نمیبخشیم؛ که اگر چنین باشد وای به حال متولیان حوزه!! انسان اگر برای کار و گفتار خود منطق داشته باشد چنین سخن نمیگوید. جمله “حوزویان ورشکسته “ کاملا غیراخلاقی و دور از منطق و ادب علمی است. جملاتی که مرحوم اقای یزدی در باره آیتالله شبیری به کار برد، برای شرمندگی شما کافی نبود؟ که دوباره با این کلمات میخواهید رقیب را از میدان به در کنید. تقاضا این است اجازه دهید دیگرانی که مانند شما در باره حوادث اخیر، و حتی اسلام، نمیاندیشند، صدایشان در حوزه بلند شود، تا آدمیان خیال نکنند، اسلام همانست که جامعه مدرسین میگوید.
دوستان و استادانی که در باره حوادث اخیر سخنشان و نصیحتشان به حاکمیت غیراز نگاه شما بود، دغدغه و دلسوزیشان برای کشور و نظام اگر بیشتر از شما نباشد، کمتر نیست. این دسته از دوستان حوزوی و هم لباس شما، روش حکمرانی فعلی را به سود نظام و کشور نمیدانند. و منشا اعتراضهای اخیر را، عمدتا، گرانی، تورم،و نا کارآمدی دولت میدانند. بیایید به جای بحث از کشتار و دست و پا بریدن، از همدلی، آزاد کردن جوانان، درست کردن اقتصاد کشور، مهار تورم، جذب جوانان برای عدم خروج از کشور و در نهایت از لطافت و عدالت دین خداوند سخن بگوییم، تا زمینه دینگریزی و کشورگریزی را که اخیرا شدت یافته، بکاهیم.
گر من از سرزنش مدعیان اندیشم/ شیوه رندی و مستی نرود از پیشم
بیانیه جدید جامعه مدرسین هرکس بخواند شگفتزده میشود، که یک نهاد حوزوی به جای این که نظرات خود را عالمانه و فقیهانه طرح نماید، چرا واژههای خشن و پرخاشگرانه نسبت به رقیبان فکری خود به کار گرفته است؟ این نوع کلمات انسان را به یاد بیانیههای حزبی مارکسیستهای دهه ۵۰ میاندازد. جمله: «اقلیتی از حوزویان ورشکسته سیاسی، اعتقادی و اخلاقی…» که به مخالفین فکری خود خطاب کردهاند، شبیه فحشهایی است که کمونیستها به مخالفین خود میگفتند. شما که قایل به بریدن دست و پا هستید، حق دارید به عنوان یک نظر فقهی اعلام کنید که کردید، اما چرا فکر میکنید که همه حوزویان بابد مانند شما بیاندیشند و بریدن دست و پا را نسبت به افراد مجاز بدانند؟ جامعه مدرسین میداند که در حوزه عالمان زیادی هستند که نظرات علمی و سیاسی آنا ن را قبول ندارند؛ و نیز در جامعه گروهها و افراد زیادی هستند، که افکار شما را نمیپذیرند.
چرا هر کس مخالف شما و یا بخشی از حاکمیت است، می گویید: «این موضعگیریها در اتاق فکر امربکا، انگلیس و رژیم غاصب صهیونیسم…تنظیم شده است» شاید برخی در باره شما نیز چنین بیاندیشند. ولی ما این را درست نمیدانیم و تا این اندازه توطئه خارجی در حوزه را قوت نمیبخشیم؛ که اگر چنین باشد وای به حال متولیان حوزه!! انسان اگر برای کار و گفتار خود منطق داشته باشد چنین سخن نمیگوید. جمله “حوزویان ورشکسته “ کاملا غیراخلاقی و دور از منطق و ادب علمی است. جملاتی که مرحوم اقای یزدی در باره آیتالله شبیری به کار برد، برای شرمندگی شما کافی نبود؟ که دوباره با این کلمات میخواهید رقیب را از میدان به در کنید. تقاضا این است اجازه دهید دیگرانی که مانند شما در باره حوادث اخیر، و حتی اسلام، نمیاندیشند، صدایشان در حوزه بلند شود، تا آدمیان خیال نکنند، اسلام همانست که جامعه مدرسین میگوید.
دوستان و استادانی که در باره حوادث اخیر سخنشان و نصیحتشان به حاکمیت غیراز نگاه شما بود، دغدغه و دلسوزیشان برای کشور و نظام اگر بیشتر از شما نباشد، کمتر نیست. این دسته از دوستان حوزوی و هم لباس شما، روش حکمرانی فعلی را به سود نظام و کشور نمیدانند. و منشا اعتراضهای اخیر را، عمدتا، گرانی، تورم،و نا کارآمدی دولت میدانند. بیایید به جای بحث از کشتار و دست و پا بریدن، از همدلی، آزاد کردن جوانان، درست کردن اقتصاد کشور، مهار تورم، جذب جوانان برای عدم خروج از کشور و در نهایت از لطافت و عدالت دین خداوند سخن بگوییم، تا زمینه دینگریزی و کشورگریزی را که اخیرا شدت یافته، بکاهیم.
گر من از سرزنش مدعیان اندیشم/ شیوه رندی و مستی نرود از پیشم