پایگاه خبری- تحلیلی قلم؛ شکیبا کولیوند: صنعت گردشگری با خود علاوهبر اشتغال و درآمدزایی، میتواند فرهنگ و تاریخ یک سرزمین را به نسلهای بعدی و البته دیگرانی که به آنجا سفر میکنند، منتقل سازد. روندی که در هویتیابی، امری مهم است.
گردشگری پیرامون مباحث جنگ و دفاع مقدس آمیختهای از یک سفر درون یا برونشهری است که بهجز آنکه یک سفر با همه تجربههایش محسوب میشود، میتواند در هویتیابی و الگوسازی درست به نسلهای امروزی نیز نقشآفرینی کند.
در دنیایی که هجمههای شبکههای مجازی که امپریالیسم فرهنگی با سلاح آن وارد کار شده است، چهقدر توانستهایم جوانانمان را به سمت الگوهای درست سوق دهیم؟ ایا توانستهایم داشتهها و مقاومتهای مردمان این سرزمین، شهر و استانمان را به نسلهای قدیمی یادآوری کرده و برای نسلهای جدید بازتعریف کنیم؟ چهقدر توانستهایم رشادتهای جوانانمان را در جایجای استان، از همدان، بهار و اسدآباد گرفته تا کبودرآهنگ، رزن، نهاوند، ملایر و دیگر شهرستانها بیان کنیم و علاوهبر آنکه به یاد خانوادههایشان باشیم، قدمی در مسیر معرفی هرچه بهتر عملیاتهای جوانمردانه دفاع مقدس در استانمان برداشتهایم؟
در گام دوم انقلاب شاهدیم که مقام معظم رهبری تاکیدشان بر نقشآفرینی جوانان است. آنچنان که در بیانیه گام دوم انقلاب مطرح کردهاند: «اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده ناچیز، مایلم با جوانان عزیزم؛ نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن نخست درباره گذشته است…. عزیزان! نادانستهها را جز با تجربه خود یا گوش سپردن به تجربه دیگران، نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید. دهههای آینده، دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پرانگیزه، از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی(ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت. اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها بهجای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.»
حال در این مسیر، چطور باید برای برداشتن گامهای استوار در آینده، گذشته را بهدرستی شناخت؟ چطور باید از تجربهها درس گرفت، اگر راویان دفاع مقدس نباشند؟ چگونه میتوان به مستندات دفاع مقدس بیاهمیت بود، درصورتی که نیاز است تا نگذاریم دروغها جای حقیقتها را بگیرند؟
جوان انقلابی و پرانرژی این روزهای سرزمین ما، نمیداند که در گذشته این استان و جایجای آن، چه رشادتها و قدمهایی برای اینکه اسلامی باشد، برای اینکه دشمنی فیزیکی یا غیرفیزیکی وجود نداشته باشد، برداشته شده است.
خیلی از جوانان ما نمیدانند که کدام فرماندهان و برنامهریزان دفاع مقدس را در دل شهرشان داشتهاند؛جوانانی که سنشان به ۲۱ سال هم نرسید و خانوادههایشان آرزوهای دیگری برایشان داشتند. چرا و چگونه به فرماندهان و برنامهریزان مقاومت اسلامی مبدل شدند؟
تا زمانی که نتوانیم بازسازی چنین روندهایی را دنبال کنیم و تنها در پی این باشیم که فیلمهای دفاع مقدس با محتواهای تکراری را به جوانانمان نشان دهیم، بهراستی نمیتوان انتظار داشت که ظاهر آذینبندی شبکههای اجتماعی را رها کرده و برای هویتشناسی، قدم در مسیر مباحث دفاع مقدس بگذارد.
جوانان، عاشق بیدار شدن هستند. عاشق اینکه یک نور باشد تا به آنها مسیر درست را نشان دهد و همین حس آگاهیبخشی است که موجبشده تا جوان مداوم در حال جستجو باشد؛ البته از آنجا که فرهنگ کتابخوانی را از ما گرفتهاند، این جوان بیشتر به سمت محتواهای تصویری و صوتی میرود.
برای این محتواها چه کردهایم؟ اردوهای راهیان نور و مواردی از این دست، بهسبب شیوع کرونا تعطیل شدند، اما باید قبول کنیم که روح جستوجوگر و نیازمند جوانان و البته نوجوانانمان به آگاهیبخشی و رسیدن به کمال تعطیل نشده است. این روزها که با تعطیلی باشگاهها، مراکز آموزشی، تورهای گردشگری، عروسیها و غیره روبهرو هستیم، چه تدبیری برای محتواآفرینی برای جوان و نوجوانانمان اندیشیدهایم؟
برای این محتواها چه کردهایم؟ اردوهای راهیان نور و مواردی از این دست، بهسبب شیوع کرونا تعطیل شدند، اما باید قبول کنیم که روح جستوجوگر و نیازمند جوانان و البته نوجوانانمان به آگاهیبخشی و رسیدن به کمال تعطیل نشده است. این روزها که با تعطیلی باشگاهها، مراکز آموزشی، تورهای گردشگری، عروسیها و غیره روبهرو هستیم، چه تدبیری برای محتواآفرینی برای جوان و نوجوانانمان اندیشیدهایم؟
آیا نمیشد یک تور مجازی برای مناطق دفاع مقدس و جنگ تحمیلی در هفته دفاع مقدس داشته باشیم؟ آیا نمیشد، حرفها و خاطرات راویان دفاع مقدس را بهصورت مجازی شنید یا فایلهای صوتی آنها را منتشر کرد؟ چندروز پیش یکیدو عکس دفاع مقدس از یک رزمنده همدانی، بهدستم رسید. چهقدر متفاوت از تمام فیلمهایی بود که دیده بودم و چهقدر باورم شد که جوانان آن دوران، واقعاً جوان بوده و سنی نداشتهاند! در فیلمهای دفاع مقدس، همواره یکیدو بازیگر نقش رزمنده را دارند که البته در فیلمهای بسیاری هم شهید میشوند، اما میانگین سنی آنها، قریب به ۴۵ سال است! اینها باورپذیری را برای منِ جوان کاهش میدهد.
در آن عکس، سهجوان با سنهای بسیار کم، بدون آنکه بخندند، با لبخندهای معناداری به عکاس خیره شده بودند. معلوم بود که ذهنشان آنقدر درگیر جنگ است که همان چندلحظه را فرصت دارند و حتی ترجیح دادهاند، به شکلی بنشینند که بتوانند بهسرعت از جایشان بلند شوند.
سه نفر از آنها به تصویر خیره شده بودند؛ خیرهشدنی که برایم همراه با سوالهای بسیار بود و یکی از آنها که اتفاقاً شهید یونس گنجی از روستای گنجتپه بود، حتی برای ثانیهای سرش را بالا نیاورده، ساعتی که به دست دارد، نشان میدهد چهقدر زمان برایش ارزش دارد و چهقدر اهل برنامهریزی است. جورابی به پا ندارد و با دمپایی از این مملکت دفاع میکند، نگاهش به زمین خیره شده و گویی درذهنش برنامهریزی میکند.
همان جوانی که در سال ۱۳۶۵ در حالیکه سمت قائممقام فرماندهی گردان ۱۵۵ از لشکر انصارالحسین(ع) را برعهده داشت، در خاک شلمچه به مقام رفیع شهادت نائل شد.
در کنار این بزرگوار، شهید زارعی از شهرستان کبودرآهنگ بهنحوی نشسته که گویی هر آن میخواهد برخیزد و برود بهدنبال دفاع و حمایت از مردمانش. نگاهش نافذ است و سن بالایی ندارد، اما الگویی است برای تکتک جوان و نوجوانان ما که این روزها، حتی نمیدانیم در برابر دیدن یک کلیپ پنج دقیقهای با خوراک غربی و البته فرهنگی، چطورباید مقاوم باشیم.
البته در کنار او، محمود نوری؛ از رزمندگان همدانی و استاد عباس خلج نشستهاند و برای ثانیهای آرام گرفتهاند و همینها میتوانند راویان آن رشادتها و بیان داشتههایمان باشند.
اما بهراستی چقدر توانستهایم در این مسیر گامی برداریم؟ موزه دفاع مقدس همدان که یادگار شهید همدانی است، این روزها میزبان چند جوان است؟ چند دختر و پسر نوجوان همدانی، پای صحبتهای راویان در این موزه نشستهاند؟ فضای حیاط این موزه، چقدر توانسته پویا و جذاب باشد؟ آیا توانستهایم از این پتانسیل، بهره کافی برده و جوانان و نوجوانان را جذب آن کنیم یا تنها مخاطبان همیشگی به این فضا میروند؟
برای دیگر نقاط همدان که در دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس مهم بوده و اتفاقاتی چون بمبارانها را بر خود دیدهاند، در حال حاضر کجا هستند؟
بهراستی که موزههایی که شکنجههای سیاسی را نشان دهد، موزههای شهدا، موزه صلح، نمایشگاههای دائمی یا موقتی از تصاویر شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، بازدید از مناطق جنگی و ساختمانهای تخریبشده، شنیدن داستانهای راویان جنگ و غیره، ازجمله جاذبههای جنگ محسوب میشوند، اما آیا در این مسیر توانستهایم بهخوبی عمل کنیم؟
طبق سطحبندیهای بهعملآمده درخصوص جنگ تحمیلی، مشاهده میشود که از مناطق غربی بهترتیب کردستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان غربی و همدان میتوانند محصول گردشگری جنگ را به دیگران ارائه کنند.
اما بهراستی جوانان و نوجوانان کشورمان و حتی جوانان و نوجوانان غرب کشور تا چهحد از این ماجرا خبر دارند و آیا ورزشگاه مذکور را دیده و با صحبتهای راویان، آن را حس کردهاند؟
در این بین میتوان به اتفاقات رخداده در ورزشگاه قدس همدان اشاره کرد که قدمتی ۵۰ ساله دارد و در سال ۱۳۶۱ مصادف با روز جهانی قدس، چمنهایش مورد هدف بمباران هواپیماهای عراقی قرار گرفت و در اثر آن ۸۰ نفر از نمازگزاران کشته شدند. اما بهراستی جوانان و نوجوانان کشورمان و حتی جوانان و نوجوانان غرب کشور تا چهحد از این ماجرا خبر دارند و آیا ورزشگاه مذکور را دیده و با صحبتهای راویان، آن را حس کردهاند؟
بدینسان باید گفت استان همدان که در دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، ۵۰۰ بار بمباران را تجربه کرده، در دل خود حرفهای زیادی برای گفتن دارد که میتوان آنها را در قالب گردشگری مقاومت مطرح کرد تا از فراموشی آنها جلوگیری شود. اما بایستی در این راه به نیازهای گردشگران در مناطقی که دارای جاذبههای گردشگری جنگ هستند، توجه شود. نیازهایی که محدود به جاذبهها نیست. نیازهای خدماتی و رفاهی از یکسو و رشد شناخت و آگاهیهای لازم نسبت به گردشگری جنگ و پیامدهای آن در تطبیق با نتیجه ازسوی دیگر، بایستی موردتوجه قرار گیرند تا بتوان قدمهایی محکم در این راه برداشت.
با همه این تفاسیر برآن شدیم تا پای صحبتهای دو رزمنده و جانباز دفاع مقدس در استان همدان؛ سید جعفردعوتی و محمدابراهیم یاری بنشینیم و صحبتهای آنها و البته نظرشان را درخصوص رونق گردشگری مقاومت و دفاع مقدس در همدان جویا شویم که در ادامه متن این گفتوگوها را میخوانید:
از انبار نفت همدان تا سایت رادار سوباشی؛ میزبان جوانان و نوجوانان
مسئول مؤسسه فرهنگی پیامآوران ایثار استان همدان در گفتوگو با خبرنگار ما با بیان اینکه در مبحث گردشگری دفاع مقدس، سال گذشته تفاهمنامهای با مجموعه معاونت فرهنگی شهرداری همدان داشتیم، گفت: در این قالب به توافق رسیدیم که بهمناسبت هفته دفاع مقدس دو دستگاه اتوبوس را شهرداری در اختیار ما بگذارد تا بتوانیم آن را به شکل و سبک زمانی که به جبهه اعزام میشدند، درآورده و در مناطق مختلف سطح شهر داشته باشیم.
سیدجعفر دعوتی ادامه داد: این اتوبوس به مجموعههای فرهنگی سطح شهر که شهرداری همدان ایجاد کرده است، میرفت و با ظرفیتهای مردمی مناطق مختلف این برنامه پیش میرفت.
وی در ادامه افزود: محل اعزام نیروها؛ منزل شهید مدنی، پادگان ابوذر (مربوط به دوران انقلاب)، دانشکده مهندسی همدان، ساختمان شهرداری ناحیهیک همدان، انبار نفت و مکانهایی از این دست، جزء مکانهای اعزام نیرو یا جمع شدن نیروهای بسیجی و انقلابی بود که به نوجوانان و جوانان معرفی میشد.
مسئول مؤسسه فرهنگی پیامآوران ایثار استان همدان با اشاره به اینکه در راستای آن تفاهمنامه بهمناسبت دهه فجر نیز این برنامهها ادامه داشته باشد، تصریح کرد: در این برنامهها از منزل شهید مدنی و مجموعه پادگان ابوذر نیز در این زمینه مورد بازدید قرار گرفتند.
دعوتی با اشاره به اینکه در مجموعه پادگان ابوذر نمایشگاهی برگزار نشده بود، بلکه همهچیز بهصورت مستند به افراد و مخاطبان نشان داده میشد، گفت: ظرفیتهایی که در این زمینه وجود دارد، در تمامی استان همدان است، اما بهلحاظ امکانات و همکاریهای مناسب صورت گرفته، برنامهها در شهرستان همدان برگزار شد.
وی در ادامه سخنان خود، به وجود سایت رادار سوباشی که محل شهادت دستهجمعی ۱۹ ارتشی بوده نیز اشاره کرد و افزود: در این زمینه با پدافند نیروی هوایی نیز صحبت کردیم و آنها آمادگی خود را در زمینه همکاری به ما ارائه کرده بودند و آماده میزبانی مخاطبان بودند، اما با توجه به مبحث ویروس کرونا در حال حاضر تمامی کاروانهای ما و موضوع سفرهای راهیان نور، متاسفانه در داخل و بیرون شهر تحتالشعاع قرار گرفته و متوقف شده است.
مسئول مؤسسه فرهنگی پیامآوران ایثار استان همدان با بیان اینکه در حال حاضر تنها از فضای باغموزه دفاع مقدس همدان میتوانیم استفاده کنیم، گفت: در این فضا نیز تنها میتوان از بخش بیرونی باغموزه استفاده کرد.
نسلهای امروزی ما چیزی از آن روزها نمیدانند/ تاریخ و گذشتهمان فراموش شده
محمدابراهیم یاری؛ رزمنده دفاع مقدس و یکی از جانبازان همدانی در ادامه از دغدغههای خود، نسل جوان و نوجوانانی که از دوران جنگ و رشادتهای آن دوران چیزی نمیدانند، سخن گفت.
وی در این زمینه با بیان اینکه استان همدان ظرفیت ورود به مبحث گردشگری مقاومت و گردشگری دفاع مقدس را دارد، عنوان کرد: اگر اعتباری در این زمینه، تخصیص پیدا کند و آثار بهجا مانده آن روزگار بازسازی شود، خیلی خوب میشود، چراکه نسلهای امروزی ما، چیزی از آن روزها نمیدانند.
این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به اینکه شهرداری همدان اقداماتی در این زمینه داشته است، گفت: شاهدیم که در ابتدای بلوار ۱۵ فروردین همدان و ورزشگاه قدس المانی نصب شده و نیاز است که در شهر و استان همدان شاهد چنین اتفاقاتی باشیم، چراکه نسلهای جدید ما نیاز به الگو دارند، اما ما نتوانستهایم بهخوبی در این زمینه قدمی برداریم.
یاری خاطرنشان کرد: اتوبوسهایی که در این زمینه حرکت میکرد و میشد که اتفاقات آن روزها را برای جوانان و نوجوانان بازگو کنیم، خیلی برنامه خوبی بود، اما چیزی وجود نداشت که آن را عینی به جوانان و نوجوانانمان نشان دهیم.
وی ضمن ابراز تأسف مطرح کرد: تمامی آثار آن روزگاران را از بین بردهایم و افسوس میخورم که تاریخ و گذشتهمان را فراموش کردهایم و نمیتوانیم آنها را بهنحو مناسب برای نسل جدیدمان بهعنوان یک الگو مطرح کنیم.
این راوی دفاع مقدس از حضور فعال خود در دوران دفاع مقدس، حتی پیش از جنگ تحمیلی در منطقه کردستان سخن گفت و افزود: منطقه انبار نفت همدان، میتواند یک منطقه مهم برای موضوع گردشگری مقاومت و دفاع مقدس باشد، اما نیاز است تا افرادی پای کار باشند و این منطقه را بازسازی کنند تا بتوان مستندات را به جوانان و نوجوانانمان نشان داد و در کنار آن با حضور راویان دفاع مقدس، تمامی آن فضا را زنده و در ذهن نسلهای آینده پررنگ کرد.
معنا و مفهوم گردشگری جنگ در مناطق غربی کشورمان، این روزها حالوهوای دیگری دارد. حس نوستالژیک برای بزرگترها و حس کنجکاوی برای کوچکترها، باعث شده که راویان و نویسندگان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس تلاش کنند تا گوشهای از خاطرات و تجربیات آن روزها را بیان کنند. بهراستی چرا تاکنون در استانهای غربی کشورمان که بیشترین بمبارانها و مسائل جنگ تحمیلی را دیدهاند، بهجز برگزاری اردوهای راهیان نور، فکر و برنامهریزی دیگری نشده است؟
موزههایی که شکنجههای سیاسی را نشان دهد، موزههای شهدا، موزه صلح، نمایشگاههای دائمی یا موقتی از تصاویر شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، بازدید از مناطق جنگی و ساختمانهای تخریبشده، شنیدن داستانهای راویان جنگ و غیره، ازجمله جاذبههای جنگ محسوب میشوند، اما استفاده از این پتانسیلها که تعداد آنها در شهر همدان و البته استانمان هم کم نیست، همچنان آنطور که باید و شاید دیده نمیشود.
گردشگران جنگ در قالبهای مسافران زیارتی-یادبودی(گردشگرانی که عزیزانشان را در جنگ از دست دادهاند)، مسافران کنجکاو(با هدف دیدن عواقب و نتایج جنگ)، مسافران وظیفهای-کارکردی(خبرنگاران و محافظان صلح)، داوطلبان جنگ-رزمندگان(خاطرات و نوستالژیها)، مسافران فرهنگی(بازدیدکنندگان از میراثفرهنگی)، ماجراجویان، مسافران هنری و ادبیات (خلق آثار هنری و ادبی بعد بازدید از مناطق جنگی) و مسافران تصادفی(در توقف بینراهی برای استراحت یا تفریح، از این مناطق بازدید میکنند)، همگی میتوانند مخاطبان بستههای گردشگری جنگ و مقاومت در مناطق غربی باشند.
بهراستی که در دل مناطق غربی خاطراتی نهفته است که توجه به آنها، تنها در قالب اردوهای راهیان نور نمیگنجد و لازم است با تنوع در بستههای ارائهشده و ورود در عرصه گردشگری مقاومت با برنامهریزی راهبردی توسعه گردشگری جنگ، مخاطبان این برنامهها را گسترش داد تا حافظه اجتماعی مردم در این راستا شکل بگیرد و بتوان قدمی در راه ارج نهادن به مقام شهدا و رزمندگان برداشت. امید است با بهرهگیری از فرصتهایمان، اشتغال پایدار را برای جوانان این مناطق به ارمغان آوریم.
این غفلت از موضوع برایمان گران تمام میشود، چراکه ذهن جستوجوگر یک جوان و نوجوان ایرانی را نتوانستهایم پاسخگو باشیم و همین نسل آینده ما را با تهدید مواجه میکند، چراکه از خوراک غربی و با سبک زندگیهای خاص استفاده میکند و آنها پاسخ تمام نیازها و سوالهای ذهنی این افراد را میدهند.
بهراستی برای تقویت هویت ملی نسلهای بعدیمان که همانا انسجام، مشارکت و روحیه همبستگی اجتماعی آنها را بهدنبال دارد، نیاز است تا خیلی جدیتر به این موضوع توجه کنیم تا نهتنها شهدای زندهمان را به فراموشی نسپاریم، بلکه داشتههای پرمحتوای گردشگری مقاومت و دفاع مقدسمان را مغفول رها نکرده باشیم.