ادب آداب دارد

چندروزیست که درفضاهای مجازی ونوشتاری کشور،تهاجمات واظهارنظرهای فراوانی نسبت به یک برنامه تلویزیونی ومجری جنجالی ان ،به نام اقای فرزادحسنی صورت گرفته است.
اینکه:به شخصیت میهمان برنامه توهین شده است.:یافردی مسن موردتمسخر جوانی قرارگرفته است.:یا،این اقای مجری میهمانان راتحقیر میکند.ویا…
ازگذشته های دور،هنوزاین” سرمشق”راکه معلمان به کودکان ان زمان،جهت تمرینِ خط،(مشق)میدادند،پیش چشم دارم که: ادب اداب دارد: وبه تٓبٓعِ ان،ادب اموزوادب اموزنده نیزشرایطی دارند.
ایامگرنه اینست که تربیت فرزندان هرخانواده وجامعه ای رابزرگترهاوحاکمان ان جامعه برعهده دارند؟تاجایی که ازدغدغه های اصلی رهبرفقیدوبنیانگزارجمهوری اسلامی نیز بودکه مکرراًتاکیدمی فرمودندکه؛رادیوتلویزیون بایددانشگاه باشد:تریبونهابایدعامل تربیت ونشراخلاق باشند؛دانشگاه بایدکارخانه ادم (انسان)سازی باشد:و….
دمی بخوداییم وببینیم که معلمان وبزرگان واساتیدِحاکم برخانواده وجامعه ما،که تمامی تریبونهای تبلیغاتی واموزشی ومناصب رادردست داشته اندچگونه دانشگاهی فراهم کرده اندکه خروجی ان ،چنین است!
(به نظرمن)فرزادحسنی دانشجوی مستعدیست که تمامی دروس وظرایف فن اجرا راازاساتیدخود،بخوبی فراگرفته واجرامیکند. وایامگرجزاینست که ازدانشجوتوقعی جزاجراوتعالی اموزشهای فراگرفته از اساتید نبایدداشت؟!
بانگاهی گذرابرادبیات مسوولان وخطیبان ودست اندرکاران حکومتی درطی سالیان اخیر،بخوبی منشاواساس اموزه های امثال فرزادحسنی را درخواهیم یافت.بعبارتی فرزادحسنی اینه ایست که نقش مربیانش رابراستی نمایانده است .پس ،ازچه روچنین براشفته شده ایم؟!فرزادحسنی عصاره خالص ومحصول ناب ،وشاگردِخٓلٓفِ همین سیستم غالبی است که براجتماع حاکم است.همان سیستمی که همواره برتحقیر دیگران کوشیده است.همان سیستمی که جزخود،دیگران را به هیچ انگاشته است.همان سیستمی که نافی هویت گذشته افراداست ،همان سیستمی که انسانهارانه ازمنظرانسانیت و وعلم ومیزانِ درک وفهم وشعورانان،بلکه اززاویه تقلیدکورکورانه انان دیده است.همان سیستمی که شخصیت ومناعت طبع وعزت نفس،دران پشیزی ارزش نداشته وتنهاتملق وچاپلوسی وریاوتظاهر،تبلیغ وترویج میشود.
ایادرچندسال گذشته چندمجری وکارگردان وتولیدکننده بااخلاق ونواورومستتقل پرورانده ایم ویاحداقل به انهاپروبال واجازه فعالیت داده ایم تااکنون حاصل کارانان را دروکنیم؟!
درسالیان اخیربرنامه های تلویزیون جزتقلیدوکپی برداری،چیزدیگری ازخودنشان نداده وبرنامه های به اصطلاح سرگرم کننده ان نیزجزتقلیدِصرف ولودگی ومسخره بازی وتمسخروتحقیردیگران وتنزل فرهنگ جامعه بسوی لمپنیسم وداش مشتی گری،چیزدیگری برای ارایه نداشته است.گرچه که به مددهمین مدیران وبرنامه سازان است که شاهدرشدقارچ گونه انتنهای ماهواره برسرهرکوی وبامِ این مُلک ،وبه تٓبٓعِ ان،رواج فرهنگِ نازل ونااشنای بیگانگان شده ایم وبینندگانِ اجباریِ کانالهای دولتی نیزبشدت تنزل یافته اند.
اگرباورداشته باشیم که:رفتارهای افراددربسترمناسب اجتماعیِ ان،رشدکرده وشکل میگیرد،بایستی ببینیم طی این سالهاچه کرده ایم وچگونه بستری،راجهت رشداخلاق ورفتارجامعه فراهم نموده ایم ،که افراداینگونه به خوداجازه تحقیردیگران رامیدهند.
فرزادحسنی وفرزادحسنی ها،حاصلِ این تربیت ماست،وقتی مدام ازتریبونهای رسمی وغیررسمی اموزش بداخلاقی داده میشود.
اینگونه رفتارها زنگ خطریست که تخریب پایه های یک اجتماع یعنی اخلاق راهشدارمیدهد.هشداری که سالهاست ازسوی خبرگان علوم انسانی واجتماعی وسایرمصلحان،فریادمیشودولی گوش شنوایی نیست.
به یادداشته باشیم که اخلاق وعلوم انسانی،پایه های رفتاری واعتقادی جامعه راشکل میدهند وبی توجهی واهمال دراجرای رهنمودهای کارشناسانِ این علم،
پایه های نظامِ یک اجتماع راسست خواهدکردومتاسفانه دراین فروریزی وانهدام،این بنایِ سست وناموزون،برروی همگان اوارخواهدشد.
اری عزیزانِ من،؛ادب اداب دارد؛؛ وماسالیان درازیست که درفراگرفتن واموختنِ این اداب به دیگران کوتاهی کرده ایم.
اینه چون نقش تو بنمود راست/خودشکن،ایینه شکستن خطاست.