او افزود: در واقع تشخیص این بیماری از رفتار بهنجار یا سالم دشوار است. به عنوان مثال ممکن است نوجوان، دم دمی مزاج یا دچار نوسانات خلقی شدید شود. این بیماری یک درصد جمعیت را شامل میشود یعنی از هر ۱۰۰ نفر یک نفر مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی؛ اما در حقیقت تعداد افراد مبتلا به این بیماری بیشتر است. نوجوانهای درگیر با این بیماری به طور معمول نوسانات خلقی شدید، افت تحصیلی زیاد و تنهایی بیش از حد را تجربه میکنند.
خاکباز گفت: بیماری اسکیزوفرنی بیماری است که نمیتوان مرز مشخصی مانند سن، نژاد، موقعیت اجتماعی و فرهنگ برای آن تعیین کرد. اسکیزوفرنی در روانشناسی به سرطان اختلال روانی معروف است؛ بنابراین آگاهی عمومی از این بیماری بسیار حائز اهمیت است تا بتوانیم راهکارهای پیشگیرانه در مدارس، خانواده و اجتماع به کار بگیریم.
او افزود: در صورتی که اطلاع عمومی از این بیماری بالا باشد میتوانیم افرادی را که درگیر این بیماری هستند تشخیص دهیم و درمان را سریعتر برای آنها شروع کنیم؛ پیچیدگی مشکلات افرادی که به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا هستند بسیار زیاد است؛ بنابراین عدم آموزش این افراد و خانواده آنها باعث عدم همکاری با کادر درمان روانپزشکی میشود.
رفتار و نگاه مردم نسبت به بیماران اسکیزوفرنی باید تغییر کند
این متخصص روانشناسی مطرح کرد: معتقدیم رفتار و نگاه خانواده ها، مردم جامعه و همه افراد مرتبط با بیماران باید تغییر کند تا شرایط برای این بیماران سختتر نشود. ناآگاهی نسبت به این بیماری باعث شده تا باورها نسبت به این افراد عوض شود و کلمات نامناسب به آنها نسبت دهند. در صورتی که اطلاع داشته باشیم این افراد بی آزار و فقط مبتلا به یک بیماری هستند؛ سطح آگاهی و تحمل ما افزایش پیدا میکند.
خاکباز در پایان تصریح کرد: سعی کنیم در مورد هر بیماری به خصوص اسکیزوفرنی از واژههای نامناسب مانند دیوانه استفاده نکنیم. بهترین و کمترین راه کمک به این بیماران، نحوه صحیح صدا زدن این بیماران مانند مبتلایان به اختلال اسکیزوفرنی یا فرد مبتلا شده به بیماری است. در واقع مورد خطاب قرار دادن این بیماران با کلمات نامناسب، شرایط را برای آن ها بدتر میکند.