سیدحسن موسویچلک: یکی از موضوعاتی که در جوامع شهری و بهویژه کلانشهرها خودش را نشان میدهد، موضوع آسیبهای اجتماعی است که با توجه به گستردگی و تنوع آنها شاهد ظهور و بروز انواع آسیبهای اجتماعی هستیم. از جمله آسیبهای اجتماعی که در کلانشهرها مشهودتر دیده میشود موضوع اعتیاد به موادمخدر است که گروههای مختلفی از مردم را درگیر کرده است.
یکی از این گروهها، افرادی هستند که در قالب معتادان متجاهر خودشان را نشان میدهند و دلایل متعددی برای وجود این نوع معتادان در جامعه میتوان متصور بود. از جمله این دلایل میتوانیم به طرد از خانواده به دلایل مختلف که میتواند اعتیاد، جرم یا هر دلیل دیگری برای طرد وجود داشته باشد، اشاره کنیم.
موضوع دیگر، بحث فقر است که در حوزه معتادان متجاهر یکی از وجوه مشخصهشان است. هرازگاهی اخباری راجعبه گورخوابها، کسانی که زیر پلها میخوابند یا در ایام سرما در پلهای سرپوشیده اسکان مییابند، شنیده میشود؛ اما آنچه نگرانکننده است یک بخش خود این افراد هستند که سرمایه جامعه محسوب میشوند، ولی به دلیل گرایش به مواد مخدر این سرمایه را از دست میدهیم.
نکته دوم تهدیدهایی است که متوجه این افراد میشود. نکته بعدی جامعه است. طبیعتا وقتی تعداد این افراد زیاد میشوند، به دلیل اعتیاد ممکن است مجبور به ارتکاب جرائم دیگر شوند و تخلفات دیگری هم انجام دهند. این واقعیت را باید قبول کرد که اعتیاد حداقل در اکثر بررسیهای انجام شده، رتبه اول آسیبهای اجتماعی کشور را به خودش اختصاص داده و طبیعتا موضوعی که این همه فراوانی دارد حتما تبعات هم دارد.
برای اینگونه از افراد باید چند کار انجام داد؛ نخست اینکه این افراد شهروندانی هستند که به موادمخدر گرایش پیدا کردهاند. بنابراین خروجشان از این شرایط بدون همکاری خانواده، دولت و حتی مردم بسیار سخت خواهد بود، اگر نگوییم امکانپذیر نیست. دوم اینکه شاید برخی با این جمله موافق نباشند ولی معتقدم گرایش آنها به اعتیاد نباید زمینهای شود تا این افراد از سایر حقوقشان محروم شوند. اعتیاد واقعیت اجتماعی است و تمرکز را باید روی برنامههای کاهش آسیب گذاشت؛ آنهم با رویکرد سازمانهای غیردولتی و مبتنی بر جامعه که طبیعتاً در این شرایط سازمانهای غیردولتی میتوانند نقش موثری را ایفا کنند.
نکته دیگر موضوع اعتیاد معتادان متجاهر یا حتی گورخوابها یا کسانی است که زمین را حفر میکنند و ممکن است برای مراقبت از خودشان از گرما و سرما به تونل خوابی روی آورند. نباید این گروه را ابزاری برای تخریب رقیب سیاسی قرار دهیم. ما در کشوری هستیم که در کنار دو کشور تولیدکننده موادمخدر در دنیا قرار گرفتهایم.
از آنجا که ترانزیت از ایران به کشورهای دیگر ارزان و راحت است، طبیعتا تحتتاثیر جریان ترانزیت هم قرار خواهیم گرفت. گرچه اعتقاد دارم باید تمرکز برنامههایمان را روی پیشگیری بگذاریم که هیچگاه در اولویت نبوده است اما با معتاد هم نباید رفتار غیرانسانی داشته باشیم. این کار باعث میشود ظرفیتهای مختلف برای کمک به این افراد به منظور خروج از این شرایط در کنار دولت داشته باشیم.
ما بارها و بارها تجربه کردهایم و این افراد را جمع کرده و طرحهای والعادیات و… را کم اجرا نکردهایم ولی نتیجه نداده است. برخوردهایی که از اوایل انقلاب با معتاد و معتادان داشتهایم تا الان چه نتیجهای داشته است؟ آیا مواد سبکتر شده؟ سن اعتیاد بالاتر رفته؟ زنان درگیر نشدهاند؟ فراوانی نسبت به جمعیت کمتر شده؟ نمیخواهم مبارزات انجام شده را نادیده بگیرم. باید از پلیس مبارزه با موادمخدر به خاطر تلاشهایشان و به احترام شهدایی که در این راه دادهایم، تشکر کنیم؛ اما پیچیدگی این حوزه بیش از آن است که بخواهیم با سادهانگاری برخورد کنیم. اعتیاد جزئی از واقعیت کشور ماست؛ اگرچه واقعیتی تلخ.
سیدحسن موسویچلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران