بودن یا نبودن مهدی رحمتی ؛ حرف های فنی علیرضا اسدی دبیرکل فدراسیون و دخالت او در بحث انتخاب بازین ، بعد از دربی سبب شد تا کارلوس کروش در بیانیه ای تند به مهدی رحمتی بتازد . واژه هایی رد و بدل شد که تنها برای فوتبال ایران افسوس را به همراه داشت.
با شروع لیگ ۸۶-۸۵ وارث پیراهنِ حجازی در استقلال شد. بر سرِ تصاحب پیراهنِ شماره ی ۱ قلعه ی عقاب ها، استقلال، تمام فصل را جنگید. دستکش دروازه بانی در طول فصل بارها بین او و طالب لو دست به دست شد، اما سید با پیراهن و شمایلی شبیه بوفون، رفته رفته محبوب و محبوب تر شد.
لیگ ششم برای سنگربان پیشین فجرسپاسی از هفته ی دوم و استقلال – مس در کرمان شروع شد. رحمتی ضربه ی پنالتی آدریانو آلوز را دفع کرد و با عکس العملی دیدنی توپ برگشتی از عباس محمدی را در جهت مخالف نیز مهار کرد. سید با این دبل سیو بی نظیر، ۲ امتیاز به سبد اندوخته های استقلالِ مرفاوی افزود.
شماره ی ۱ پیش از ترکِ استقلال، با پیراهن حجازی جام حذفی ۹۰ و رقابت شخصی با طالب لو را در ضیافت پنالتی ها برد و صاحب شعار “رحمتیِ حجازی” شد.
او با ۴ قهرمانی در لیگ برتر و ۲ قهرمانی در جام حذفی یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است. و با عنوان برترین دروازه بان سالِ آسیا در ۲۰۱۰ بدون شک ارزشمندترین گلر ادوار لیگ برتر خلیج فارس است.
سید مهدی رحمتی از مسافرکشی تا پیراهن شماره ی ۱ استقلال و تیم ملی راهی سخت و پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته است.
شماره ی ۱ در جمعه ای که گذشت هم بی تردید مرد شماره ی ۱ میدانِ دربی بود. سنگربانِ سبزپوش بارها ناجی قفس توری آبی ها شد. قرمزها دستمزدِ درخشش او را با پرتاب نارنجک دستی، لگد زدن به زانویِ او و لگدمال کردنِ مچ پای راستش نقدی پرداختند. در نهایت شد آنچه دیدیم و ما هم نوا زمزمه کردیم: بی خیالِ بدبیاری / زنده باد این عاشقانه.
حکایت او با کی روش و تیم ملی اما جور دیگری ست.
همه ماهویت ایرانی را از هر هویت نژادی و قومی و پرچم ۳ رنگ میهن مان را معتبرتر از هر رنگی می دانیم. پیراهن سفید تیم ملی ورای تمام رنگ ها و بر اوج قله هاست.مهدی از روزی به تیم ملی دعوت نشد که در روزهای سختش تصمیمی متفاوت گرفت. او که بی شک همان زمان هم بهترین بازیکن ملی بود ، خودش تصمیم گرفت به تیم ملی پشت کند. روزی که گفت خسته است و به تیم ملی نمی آید ، بی آنکه به با سرمربی تیم ملی هماهنگ کرده باشد. مهدی از همان زمان در لیست سیاه قرار کرفت و در تمام این حدود ۴ سال گذشته ، هیچ گاه نتوانست کاری کند که اختلافش با کارلوس کروش حل شود. او به پیراهن تیم ملی پشت کرد و خودش نخواست بیاید . رحمتی بود که برای تیم ملی ناز کرد و یادش رفت تیم ملی سرباز می خواهد و نه سربار.
در حالی که اسدی ، افشارزاده و همه آنهایی که بعد از بازی دربی می گویند جای رحمتی در تیم ملی خالی است ، فراموش کرده اند جای تاکید بر مسائل فنی باید سعی کنند همه و همه مسیری را فراهم کنند که مهدی رحمتی خیلی صریح ثابت کند که می خواهد به تیم ملی برگردد و دیگر برای پیراهن مقدس ملی ناز نمی کند. او که هیچ گاه حاضر نشد نامه عذرخواهی امضاء کند و حتی شبی هم که برای عذرخواهی به ۹۰ رفته بود ، نگفت آنچه را که توافق کرده بود را تا مشکل حل شود و به تیم ملی برگردد. مهدی بی شک بهترین گل فوتبال ماست و بی شک جایش در تیم ملی خالی است. تردیدی نیست که ادبیات تند کارلوس کروش در بیانیه اش ، جای هیچ دفاعی را از سرمربی تیم ملی باقی نمی گذارد اما همه آنهایی که وارد بحث فنی سرمربی می شوند هم می دانند که دلیل دعوت نشدن او به تیم ملی ، مشکل فنی نیست که مهدی خودش باید بخواهد تا به تیم ملی برگردد و پرداختن به این دعوا تنها مشکلات را بیشتر و بیشتر می کند. او که اگر مانده بود ، حالا با افتخار ، کاپیتان تیم ملی ایران بود ، به خوبی یادش هست روزی را که چه عصبی به سرمربی تیم ملی تاخت یا همه روزهای دیگری که بر دعوا ها دامن زد. اسدی ، افشارزاده و یا هر کس دیگری که می گویند جای رحمتی در تیم ملی خالی است ، باید جای دامن زدن به دعوا ، بستری را فراهم کنند که مهدی بار دیگر ثابت کند ، می خواهد یک سرباز ملی باشد. / خبرآنلاین