به مهرماه نزدیک میشدیم و بهجای شوروشوق ورقزدن کتابهای جدید و جلد کردن یکبهیک آنها، باز هم نگرانی و دلمشغولیها عاید دانشآموزان و والدینشان شد. رفتن یا نرفتن به مدرسه، دوراهی ناجوانمردانهای بود!
والدینی که سالها پشت نیمکتهای مدرسهها قد کشیده بودند و حتی در شرایط وخیم بیماری و خستگی، والدینشان به آنها اجازه غیبت از مدرسه را نداده بودند، حال باید مانع حضور فرزندشان در مدارس میشدند، اما عواقب این مدرسه نرفتنها را هم باید به جان میخریدند! مدارسی در همدان بود که از والدین این تعهدنامه را گرفتند که درصورت نیامدن فرزندتان به مدرسه، تعهد بدهید که مشکلی گریبانگیر مدرسه نخواهد بود و خودتان بودید و خودتان.
برخی از مدارس در مناطق مناسب شهری، شرایط را بهبود بخشیدند و آماده سال تحصیلی جدید آن هم در نیمه شهریورماه شدند، اما در این بین باز هم مدارس حاشیهای بودند که دیدنی باقی ماندند.
شنیدهها از این مدارس تماماً نشان از نداشتن ماسک ازسوی بسیاری از دانشآموزان، تعویض ماسکها با یکدیگر، استفاده از یکماسک در مدت طولانی و ماجراهایی از این دست دارد.
شنیدهها از این مدارس تماماً نشان از نداشتن ماسک ازسوی بسیاری از دانشآموزان، تعویض ماسکها با یکدیگر، استفاده از یکماسک در مدت طولانی و ماجراهایی از این دست دارد.
کلاسهای مجازی از یکسو، بار هزینههای کلاس خصوصی از سویی دیگر
از سویی معلمان هم، نگران از تعطیلی مدارس با عجله مشغول تدریس دروس هستند و برخی از معلمان، خانههایشان را کلاسهای خصوصی با رعایت پروتکلهای بهداشتی معرفی کرده و ساعات درسی دیگر دانشآموزان را به ساعتهای دیگر موکول کردند!
بهنوعی که یکی از این والدین به خبرنگار ما در این خصوص گفت: معلم فرزندم در پایه ابتدایی، از ما خواست تا فرزندمان را به خانهاش ببریم و با رعایت پروتکلهای بهداشتی و با حضور تعداد دانشآموزان کمی درسها را به آنها آموزش دهد.
وی ادامه داد: امکان پرداخت این هزینهها برایمان وجود نداشت، اما به مرور دیدیم که این معلم، ساعتهای خالی خود را که اتفاقاً گاهی سرظهرها یا شبها را به تدریس در فضای مجازی برای فرزندانمان اختصاص میدهد؛ یعنی دقیقا ًزمانی که کمترین بازدهی ازسوی یک دانشآموز ۹ یا ۱۰ ساله را شاهد هستیم و در این زمینه نگران و سردرگم ماندهایم.
یکی دیگر از والدین که فرزندش در مقطع دبیرستان تحصیل میکند، مطرح کرد: درسهای پسرم بهنحوی شده که با استفاده از فضای مجازی نمیتواند آنها را بفهمد و نیاز به حضور در کلاس و پرسشوپاسخ دارد تا تمرینها را حل کرده و هرجا که نیاز بود، با سؤال از معلمش، رفع اشکال شود.
وی با بیان اینکه با این تفاسیر مجبوریم که به شرایط درگیری با کرونا تن دهیم و او را با تمام نگرانیها به مدرسه بفرستیم، گفت: تمامی لوازم موردنیاز و نکات بهداشتی را به او گوشزد کردهایم، اما باز هم نگران هستیم.
یکی دیگر از والدین مطرح کرد: در زمانی که فرزندم در پایه ابتدایی به مدرسه میرود، معلمش به یکباره چندین صفحه از کتابهای درسی را درس میدهد، اما آیا یک دانشآموز دوره ابتدایی، میتواند در یک روز ۴۰ صفحه را بیاموزد و در خانه آن را تمرین کند؟ در این بین فکری هم به حال یک دانشآموز ابتدایی آنهم با والدین کمسواد یا والدین شاغل شده است؟
البته یکی دیگر از والدین (که تعدادشان هم کم نیست بهویژه در مقطع ابتدایی) نیز از ترس کرونا و درگیر شدن فرزندش با این ویروس، از حضور وی در مدرسه ممانعت کرده بود، گفت: سلامتی از هر چیزی مهمتر بوده و نهایت امر این است که یکسال از تحصیل جا میماند،
وی پایه اول ابتدایی بوده و نهایتاً سال دیگر این پایه را خواهد خواند. ازسویی در خانه به اینترنت پرسرعت دسترسی نداریم، به همین سبب دخترم را در مدرسه هم نامنویسی نکردهام. در این بین باید چه کرد؟
نیاز به حضور در مدارس و نگرانی از سلامتی فرزندانمان خود بهتنهایی مشکلی مضاعف بوده، پس چرا کلاسهای مجازی، به این سمتوسو رفتهاند که در ساعات خاص برگزار شوند و تمامی بار درس خواندن بر دوش والدین افتاده است؟ کیفیت آموزشی در این بین کجا رفته است؟
نتایج کنکور امسال نشان داد که تنها پنجدرصد از رتبههای برتر در مدارس دولتی درس خواندهاند، اما چرا؟ آیا در دوران شرایط شیوع کرونا و درگیری چندین ماهه مدارس با این تعطیلیهای ناشی از آن، ضعف این مدارس را نشان داد؟ جایگاه کیفیت آموزشی و مدارس هوشمند در این بین کجا است؟ بهراستی الزامات تدریس و تحصیل مجازی چیست؟
نتایج کنکور امسال نشان داد که تنها پنجدرصد از رتبههای برتر در مدارس دولتی درس خواندهاند، اما چرا؟ آیا در دوران شرایط شیوع کرونا و درگیری چندین ماهه مدارس با این تعطیلیهای ناشی از آن، ضعف این مدارس را نشان داد؟ جایگاه کیفیت آموزشی و مدارس هوشمند در این بین کجا است؟ بهراستی الزامات تدریس و تحصیل مجازی چیست؟
در این خصوص گفتوگویی با مهدی بهلولی؛ فعال رسانهای و صنفی معلمان و فرهنگیان، معلم و کارشناس آموزشی ترتیب داده شد که در ادامه آن را میخوانید:
مهدی بهلولی در گفتوگو با خبرنگار ما در وضعیت پیشرو با شیوع ویروس کووید ۱۹ شاهد درگیر شدن والدین و دانشآموزان با برنامههای مجازی و نرمافزار شاد شدیم، گفت: دانشآموزانی که از گوشیهای هوشمند، مجهز یا اینترنت مناسبی کمبهره بودند. در این بین نهتنها از فضای آموزشی دور ماندهاند، بلکه استرسی مضاعف به جهت جاماندن از آموزش هم سراغشان آمده است.
این فعال رسانهای و صنفی معلمان و فرهنگیان با بیان اینکه آموزشهای مجازی و مدرسه رفتنها به این شکل موجب آسیب و ضربه به کیفیت آموزشی نیز شد، خاطرنشان کرد: به مدرسه رفتن باعث ایجاد ارتباطات چشمی میشود و این ارتباط، میتواند روی یادگیری و دقت به فرایند درسی اثرگذار باشد.
بهلولی ادامه داد: اما حال که وضعیت به سمتوسویی میرود که بازهم با آموزش و در فضای مجازی یا از طریق صداوسیما مواجه هستیم، نیاز است تا ابزارهای لازم آموزش از گوشیهای هوشمند گرفته تا اینترنت پرسرعت یا درسنامههای خاصی در اختیار همه دانشآموزان بهویژه در مناطق محروم، روستایی و عشایری قرار گیرد تا شاهد باز ماندن دانشآموزان از تحصیل نباشیم.
معلم و کارشناس آموزشی در ادامه صحبتهای خود با بیان اینکه این روزها اگرهم کلاسهایی در حال برگزاری است، نباید آموزشهای آنلاین را در کنار آن نداشته باشیم، مطرح کرد: تا زمانی که ابزارهای لازم بهدست همه معلمان و دانشآموزان نرسد، نمیتوان گفت که عدالت در این زمینه وجود دارد و نباید نگران سال تحصیلی دانشآموزان بود.
کرونا شرایطی را ایجاد کرده که حضور دانشآموزان بهعنوان ناقلان یا افراد درگیر با این ویروس، ناجوانمردانه در مدارس امکان مبتلا کردن دیگری یا ابتلا شدن را دارند. بهنوعی که ۲۹ شهریورماه بود که دراین راستا با بیان اینکه رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان همدان هماینک یکی از اساتید و پزشکان بخش عفونی که متولی بخش کرونا است به این ویروس مبتلا شده، بنابراین نمیتوان انتظار داشت که یک دانشآموز ابتدایی ۱۰۰ درصد دستورالعملهای بهداشتی را رعایت کند، گفت: با توجه به وضعیت کنونی اپیدمی کرونا در کشور و استان بهطور حتم تداوم این وضعیت موجب تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی تا دوهفته آینده میشود.
رشید حیدریمقدم ادامه داد: یکی از نگرانیهای اصلی علوم پزشکی، کند بودن زمینه آموزش آنلاین است و انتظار میرود در جاهایی که زیرساخت وجود دارد، با از دست ندادن فرصت به سمت آموزش در فضای دیجیتال پیش برویم.
اما بهراستی برای تعطیلی مجدد مدارس آمادهایم؟
آیا توانستهایم مدارس را هوشمند کنیم؟ ایا توانستهایم ابزارهای آموزش مجازی را بهدست همه دانشآموزان برسانیم؟ اگر بله؛ پس چرا چندروز پیش شاهد دستفروشی دختربچهای برای خریدن یک گوشی هوشمند و دسترسیاش به برنامه شاد بودیم؟ اگر بله؛ پس سقوط هولناک مانی ۱۴ ساله در رؤیای دستیابی به برنامه شاد چه بود؟ کرونا کلاسها را غیرحضوری کرده بود و دانشآموزان باید با نرمافزار شاد و از طریق موبایل و تبلت در خانه درس میخواندند. اما زن جوان که درگیر مخارج روزمره زندگیاش بود، چطور میتوانست برای پسرش گوشی موبایل بخرد؟ مانی برای رسیدن به یک گوشی هوشمند، کولبری را انتخاب و در این مسیر، از کوه سقوط کرد و…. مانیها این روزها، چشمانتظار یک گوشی هوشمند هستند و البته که همین کلاسهای مجازی هم تا امروز نتوانسته پاسخگوی نیاز دانشآموزان باشد و باز هم، کلاسهای خصوصی و اجبارهای برخی معلمان.
و تمامی امیدها، نخست به این است که شیوع این ویروس خاتمه پیدا کند و دیگر اینکه باید به این سبک زندگی عادت کنیم تا عدالت آموزشی و نظارت بیشتر بر کیفیت آموزشی ببینیم و باز هم تحصیل زیر سایه کرونا، آن هم آغشته به مدارس نصفه و نیمه، والدین نگران، دانشآموزان سردرگم را شاهد نباشیم.