مشخص بود که تفاوتی میان آنها با سایر اصلاحطلبان وجود دارد البته آنقدر پررنگ نیست که بخواهد مانع همراهی آنها با هم شود. کارگزاران برای خود اصولی دارد و اصلاحطلبان دیگر هم اصول خود را باور و اجرا میکنند که بسیاری از این اصول با هم مشترک هستند و زمینه همراهیشان را فراهم میکند که نمونه بارز آن انتخابات ریاست جمهور سال۹۲ بود که کارگزاران و سایر احزاب اصلاحطلب در کنار هم قرار گرفتند و حماسه بزرگی را برای ملت رقم زدند. اکنون اما اوضاع متفاوت است و قرار نیست انتخاباتی برگزار شود که تنها قرار باشد یک نفر انتخاب شود بلکه تعداد کرسیهای ساختمان هرمیشکل بهارستان زیاد است و همه گروهها عزم خود را برای جلوس بر کرسیهای این ساختمان جزم کردهاند. از اکنون هم تقریبا مشخص است که ائتلافها به چه شکلی خواهد بود و چه گروههایی برای افزایش شانس پیروزی خود با گروههای دیگر ائتلاف خواهند کرد. به دلیل اینکه تعداد انتخاباتها برای مجلس زیاد است پس گروهها متوسل به یارگیری از رقیب نخواهند شد و در لیستهای خود نام همطیفان و همحزبیهایشان را خواهند نوشت و نیاز به یارگیری از رقیب ندارند. اما دیروز کرباسچی گفته است که «چیزی که اصلاحطلبان باید دنبال کنند این است که با توجه به مشکلات و معضلات کشور، دنبال یارگیری از طرف مقابل باشند. ما نباید انحصارطلب باشیم و بگوییم هرکسی از اول اصلاحطلب بود، در دایره ماست. باید هرکسی که سیاستهای خارجی و داخلی دولت را قبول دارد و معتدل است و از افراط دوری میکند را جزو یاران خودمان تلقی کنیم و در این جرگه بیاوریم، گرچه اختلاف سیاسی داشته باشیم. کلان اداره کشور باید برمبنای تعادل و سازندگی پیش برود.» این اظهارات همان نقطه افتراق کارگزاران با سایر اصلاحطلبان است.
چرا عاریه؟
همگان آگاه هستند که بستن یک لیست ۳۰ نفره برای تهران مشکلی نیست و اصلاحطلبان با توجه به نیروهای موجودشان میتوانند چند لیست ۳۰ نفره ارائه دهند پس نیازی به جذب نیرو از رقیب ندارند و خودشان به اندازهای نیرو تربیت کرده و نیروی باسابق که قبلا وزیر و نماینده مجلس بودند را دارند که نخواهند دست کمک به اردوگاه رقیب دراز کنند. آنچه کرباسچی از آن به عنوان انحصارطلبی نام برده است در این موضوع معنا پیدا نخواهد کرد و زمانی میتوان اصلاحطلبان را متهم به انحصارطلبی کرد که در درون خود به حذف یکدیگر میپردازند. هر چند در گذشته این انحصارطلبی در جریان اصلاحات به تعداد معدودی به چشم میخورد اما از زمانی که دولت از حیطه اختیار این جریان خارج و به دست مدعیان اصولگرایی سپرده شد، آنها با انحصارطلبی خداحافظی کردند و به یکدیگر نزدیک شدند. البته باید در نظر داشت اظهارات دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در مورد انحصارطلبی قابل دفاع هم هست چرا که میداند این رویه تا چه اندازه به جریان اصلاحات ضربه وارد کرده است و انحصارطلبی موجب رکود و گوشهنشینی افراد متخصص و دارای صلاحیت میشود پس باید برای استفاده از ظرفیت تمام نیروها برای نیل به پیروزی انحصارطلبی را حذف کرد. اکنون اصلاحطلبان در جلسات خود سخنی از عاریه گرفتن کاندیدا از جناح اصولگرا مطرح نمیکنند و اصلا بر سر تنظیم لیست ۳۰ نفره هم مشکل دارند چون چند برابر تعداد مورد نیاز لیست دارای نیروی واجدالشرایط هستند.
چرا کرباسچی از قرض نیرو سخن گفت؟
درباره اظهارات کرباسچی میتوان ۲ گمانه را مطرح کرد. نخست اینکه برخی شایعات درباره حزب کارگزاران به واقعیت نزدیک است یعنی این حزب مانند انتخابات ریاستجمهوری میخواهد نقشآفرین عرصه انتخابات شود و از آنجا که اطلاع دارد برخی مانند رسول منتجبنیا مخالف این موضوع یعنی پررنگ شدن نقش کارگزاران هستند درصدد است با عاریه گرفتن نیرو از رقیب، آنها را وامدار خود کرده و در مواقع لزوم به نفع خود بهره گیرد. گمانه دیگر این است که کارگزاران به حامیان دولت بسیار نزدیک است و میتوان در برخی موضوعات آنها را در یک پکیج تعریف کرد در نتیجه پس از جدا شدن حامیان دولت از اصلاحطلبان، کارگزاران هم ندای جدایی سر دهد و از ائتلاف خارج شود که البته این موضوع تنها یک گمانه است. اگر حامیان دولت با کارگزاران بخواهند لیست مشترک دهند بنابراین باید این گمانه را مدنظر داشت که یک لیست به موازات اصلاحطلبان با همان دیدگاهها در انتخابات عرضه خواهد شد که بهطور حتم سودی برای طرفین نخواهد داشت و بهتر است حامیان دولت با اصلاحطلبان و کارگزاران لیستی مشترک ارائه دهند تا وحدت نیروهای میانهرو بر تندرویها غلبه کرده و شاهد مجلس دهمی دور از تندروی و همراه با تخصص باشیم.
یاسمین طالقانی – آرمان