به گفته وی، تغییرات جسمی، روانی و جنسی دوران نوجوانی آنچنان است که “هال” _روانشناس_ از آن به عنوان دوره طوفان و فشار نام برده است. نوجوان؛ بلوغ جسمی و جنسی را می گذراند، خانواده، فرهنگ و جامعه از او می خواهند تا مستقل باشد، روابط جدیدی را با همسالان و بزرگسالان برقرار می کند و آمادگی ها و مهارت های لازم را برای زندگی شغلی و اجتماعی به دست می آورد، همچنین در کنار تمام این تغییرات، نوجوان در پی کسب هویت منسجم نیز هست.حسینینیا افزود: نوجوان هنگام پاسخ به سوالات شناخت خود در حوزه های “من کیستم” و “در این دنیا چه می خواهم”، درک متمایزی از محیط اطراف را برای کسب هویت تجربه می کند. هرچه فرد در پاسخ گویی به این قبیل سوالات، توانمند تر باشد، درارائه صفات خود نیز توانمندتر است که این امر هویت منسجم در فرد را می رساند و در مقابل عدم توانایی فرد در پاسخگویی به این سوالات نشانه نوعی از عدم کسب هویت منسجم یا بحران هویت است.
بحران هویت در نوجوانی
این روانشناس معتقد است که بحران هویت یعنی وجود تزلزل و ابهام در تعریفی که فرد از خود دارد، همچنین این بحران مانع یکپارچگی و انسجام شخصیت فرد می شود. از طرفی در سیر کسب هویت و انسجام شخصیت، نوجوان مسیر پر چالشی را طی می کند به طوری که از حدود ۱۲ سالگی و با شروع نوجوانی، هرچیزی را نمی پذیرد و در مورد خیلی موارد مخالفت و انتقاد دارد.
تمایل به فاصله گیری از والدین در نوجوانان
وی با بیان اینکه رشد جسمی و اولین نشانههای بلوغ با نوعی تمایل طبیعی برای فاصله گرفتن از بزرگسالان و به ویژه والدین همراه است، افزود: در حالت طبیعی این فاصله تا حد متعادل منتج به کشف هویت و رشد فردی می شود. با بیشتر شدن سن نوجوان این جدایی از نظر روانی، ارزشی و .. نیز اتفاق می افتد که زمینه ساز استقلال فکری او خواهد شد. از طرفی با رسیدن به سن ۱۸-۲۰ سالگی، فرد مجدد به موقعیت های خانوادگی و اجتماعی بازمی گردد و در صورتیکه بحران های مراحل قبل به درستی طی شده باشد، فرد به عنوان شخصیتی مستقل در موقعیت های شغلی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و … دیده می شود.
تعلیق در هویتیابی نوجوان
این روانشناس ادامه داد: برخی نوجوانان انتخاب های شغلی و ایدئولوژیکی متعهدانه ای برای خود ایجاد می کنند و در این مسیر از چالش ها و بحران های هویتی متفاوتی گذشته اند که در این حالت گفته میشود نوجوان در نهایت به هویت کسب شده رسیده است. برخی دیگر از نوجوانان هنوز دستخوش بحران هویت هستند و به دنبال پاسخ برای سوالات خود می گردند. آنها در مورد صاحبان قدرت علی الخصوص والدین، سرکشی می کنند و رفتار آنها گستره ای از بی تصمیمی است، به طوری که گویی در تعلیق هویت یابی قرار دارند.به گفته وی، گروه دیگری از نوجوانان، پراکندگی هویت را تجربه می کنند، یعنی به مفهوم یکپارچه ای از خود دست نیافته اند، برای مثال با خود می گویند بدشان نمی آید به کاری دست بزنند اما عملا کاری انجام نمیدهند. این افراد همواره تلاش می کنند که از مواجهه با مسائل فردی، تعارضات و تصمیمات اجتناب کنند. برخی دیگر از نوجوانان سبک هویتی را از والدین و محیط ضبط می کنند. آنها باورهای شغلی، مذهبی، و سیاسی والدین و محیط نزدیک را تا حد زیادی بدون چون و چرا و بدون به وجود آمدن چالش برایشان، ضبط و دنبال می کنند.حسینی نیا در انتها با تاکید بر نقش محیط و خانواده در شکل گیری هویت نوجوان، خاطر نشان کرد: هرچند والدین باید بر رفتار نوجوان نظارت داشته باشند اما توصیه میشود با رفتار و اعمال خود نوجوان را نادیده نگیرند و یا حس استقلال او را سرکوب نکنند.