۸ ماه قبل در بیستمین روز بهار ۹۹ وقتی هنوز کیانوش جهانپور ساعت ۲ بعدازظهر میآمد و گزارش آخرین وضعیت کرونایی کشور را میداد تنها ۱۲۱ نفر در ۲۴ ساعت منتهی به ۲۰ فروردین ۹۹ جان باخته بودند. آن روز آمار بیماران قطعی مبتلا به کرونا هزار و ۹۹۷ نفر بود و دیروز وقتی سیماسادات لاری سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آخرین تعداد مبتلایان قطعی به کووید۱۹ را اعلام کرد ۱۰هزار و ۳۳۹ نفر به این بیماری مبتلا شده بودند. این وسط مقصر چه کسی بود که کارمان به این روز کشید؟ مهمترین تاکید همه کارشناسان در همه ۲۶۶ روز گذشته این بود که کرونا واکسن ندارد و بیماری کووید۱۹ درمان قطعی مطمئنی ندارد بنابراین مهمترین داروی مقابله با آن پیشگیری شامل شستن مرتب دستها، استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی است. این موارد هیچکدام هزینه خاصی به نسبت هزینههای ابتلا و درمان یا خدای ناکرده مرگ نداشت.برای همین همه نگاهها به سوی مردم بود چرا مردم حاضر به رعایت این موارد نیستند. رفتهرفته با بیشتر و بیشتر شدن تعداد مبتلایان و مرگ ناشی از کرونا فشارها بر ستادملی مبارزه با شیوع کرونا نیز افزایش یافت که چرا تصمیمات سختگیرانهتری اتخاذ نمیکند. با وجود آنکه مراسم مذهبی در دهه نخست محرم، اربعین و آخر ماه صفر تعطیل شد اما مسافرتهای مردم متوقف نشد و همین باز هم انگشت اتهام را به سوی مردم برمیگرداند. اما بودند کسانی که همه مشکل را متوجه مردم نمیدانستند. مثلا دکتر علیاصغرسعیدی، جامعهشناس در تحلیلی در همین مورد به «اعتماد» گفت: رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی صرفا به ایران ختم نمیشود و در امریکا، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و حتی امریکای لاتین نیز افرادی هستند که نمیخواهند ماسک بزنند. بنابراین نمیتوانیم بگوییم چون آمار شیوع کرونا در کشور ما بالاست، پس عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی نیز صرفا مسالهای مربوط به کشور ماست.
پیش از این نیز بسیاری پیشبینی میکردند که بعد از مدتی مردم از این وضعیت خسته و دلزده خواهند شد و احتمال حضور آنها در خیابان و اعتراضشان نیز پیشبینی شده بود، همانطور که حالا شاهد تحقق این پیشبینی هستیم. در ایران، آن مسالهای که نسبت به شیوع کرونا مورد توجه قرار نگرفته است، نه رعایت یا عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی، بلکه مدیریت نظام درمان است، سوالی که خصوصا در کشور ما باید طرح شود، این است که آیا آمار بالای شیوع کرونا در کشور ما ارتباطی با مدیریت نظام بهداشت و درمان دارد یا خیر. مرجعیت تشخیص اینکه وضعیت کرونا در یک شهر یا کشور قرمز است یا خیر، به عهده علم و عالمان آن است، اما مرجعیت این پرسش که چگونه میتوان این آمار را در جامعه پایین آورد مربوط به عالمان عرصه پزشکی نیست. مشکل اینجاست که در کشور ما میان مدیریت درمان و تخصص پزشکی تمایزی قائل نشده است.دیروز وقتی بسیاری از کاسبانی که کرکره محل کار خود را پایین نکشیده بودند مخاطب این پرسش «اعتماد» بودند که چرا دستورالعمل را اجرا نمیکنید باز هم نکاتی که پیشتر شنیده بودیم را مرور کردند: تعطیل کنیم کی میخواد اجاره ما را بدهد؟ تعطیل کنیم قسطامونو چطور بدیم؟آنها حق داشتند. اما در همین ۸ ماه چه تعداد از هموطنانمان چه از مردم عادی و چه از میان متخصصان جان خود را براثر آلوده شدن به کرونا از دست دادند؟ شاید تاوان تعطیل شدن کسب و کار به اجبار را که امروز به بسیاری از کاسبان تحمیل میکنیم ناشی از آن باشد که نه رعایت فاصلهگذاری اجتماعی را جدی گرفتیم و نه استفاده از ماسک. بپذیریم که در شرایط اقتصادی موجود کشور امکان تعطیلی و قبول ضرر تعطیلی از سوی دولت نبود. به هر حال همه آنچه شما هم میدانید دست به دست هم داد تا ساعت ۱۸ روز بیستم آبان رقم بخورد.
از مشهد به عنوان بزرگترین کلانشهر و پایتخت معنوی ایران هم این پیامک میرسد که«دو تاخیابون اصلی، مغازهها تقریبا بازن، از پرندهفروشی تا اگزوزسازی و آرایشگاه …»ابوالفضل سبز که تازه وارد دانشگاه شده و با روزنامه«اعتماد» همکاری میکند از مشاهداتش در فاصله میدان فلسطین تا چهارراه ولیعصر گزارش داد: ساعت ۶ و ۳۰ دقیقه فروشگاه رفاه در میدان فلسطین باز است. عینکفروشیهای فلسطین هنوز بازند، ساعت ۶ و ۴۵ دقیقه کافهای در همین خیابان باز است.آویدهعلمجمیلی خبرنگار گروه اقتصاد «اعتماد» که در ایستگاه جهاد مترو وضعیت را نظاره میکرد پیامک داد: بیشتر از هر روز دیگری شلوغ است. مردم میگویند چون شنیدهاند که ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه مترو تعطیل میشود آمدهاند تا از قطار جا نمانند.زهراچوپانکاره خبرنگار اجتماعی روزنامه نیز در مسیر خیابان انقلاب تا میدان امامحسین آنچه بعد از ساعت ۱۸ در رگهای شهر جریان داشت را میدید. پیامک نخست او از وضعیتی که میدید مربوط به کتابفروشیهای خیابان انقلاب بود: از میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر به نظر میرسید تعداد کتابفروشیهایی که دستور محدودیت ساعت را جدی گرفتهاند بیشتر از سایر مشاغل بود. ناشران مستقل سرشناستر دقایقی پس از ساعت ۶ کرکرهها را پایین کشیده بودند و البته برخی کتابفروشیهای کوچک و دو- سه کتابفروشی بزرگ مانند کتابفروشی وابسته به انتشارات سروش (صداوسیما) هم بودند که مثل روزهای دیگر چراغشان روشن بود و مشغول به کار.
چوپانکاره بعد از آنکه چهارراهولیعصر به سمت میدان فردوسی را گذرانده بود این توصیف را گزارش داد: خبر تعطیلی انگار کلا به کفشفروشیهای میدان فردوسی نرسیده بود. در کنار ترافیک سنگین و باران شدید ساعت ۷ شب، مغازههای فاصله فردوسی تا لالهزار باز بودند و شاید به ازای هر ۱۵ مغازه باز، ۴ کرکره پایین پیدا میکردی.
پیامک بعدی او مربوط به جایی در محدوده پیچشمیران بود که در وصفش نوشت: پیچ شمیران. از ساعت ۶:۳۰ به بعد بسیاری از مغازهها انگار که بلاتکلیف مانده باشند، نه کاملا باز بودند و نه کاملا بسته. در راسته خیابان انقلاب و پیچ شمیران تعدادی از مغازهها کرکرههایشان را تا نیمه پایین کشیده بودند و مغازهداران درون یا بیرون کرکرههای تا نیمه پایین منتظر بودند ببینند باقی مغازهها چه میکنند. اما آنچه بیش از تعطیلی اصناف و کسبه پایتخت ملموس بود تغییر ساعت کارکرد مترو و اتوبوسهای شهری بود. آنچه رفتار بسیاری از شهروندان را تغییر داده بود همین تغییر ساعت کارکرد مترو و اتوبوس بود. به جز آویده علمجمیلی که بخشی از خطوط مترو را گزارش میداد بنفشه سامگیس خبرنگار اجتماعی روزنامه نیز رفتار مترو و مردم را در مسیرهای مختلف از ساعت ۱۸ به بعد رصد کرد. او در ماههای گذشته نیز درباره رفتار مردم در واگنهای مترو و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی یا استفاده از ماسک گزارشهایی نوشته بود که در روزنامه به چاپ رسیده بود.وضعیت مترو در پی شیوع کرونا تابعی از شرایط دیگر بخشهای کشور بود. در نیمه دوم تعطیلات نوروزی تعداد مسافران مترو به حدود ۱۰۰هزارنفر کاهش یافته بود در حالی که در تیر۱۳۹۹ و در حالی که شیوع کرونا تب و تاب بیشتری گرفته بود آمار مسافران روزانه مترو آن طور که محسن هاشمی رییس شورای شهر تهران گفته از مرز یک میلیون نفر گذشته بود.
پس از نیمه دوم تعطیلات نوروزی و در شرایطی که جو روانی جامعه نیز توجه به خطر کرونا را بسیار جدی در خود جای داده بود آمار مسافران روزانه مترو به ۳۰۰هزار نفر در روز افزایش یافت. «فرنوش نوبخت» مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو به گفته بود: پس از تعطیلات نوروزی و پس از فعالیت دوسوم از کارمندان و همچنین بازگشایی اصناف میزان مسافران از نیمه دوم اردیبهشت حدود ۴۰ درصد افزایش یافت.اما رقم مسافران مترو در مهرحدود ۹۵۰هزار نفر در روز بود که بعد از اعمال برخی محدودیتها به ۸۵۰هزار نفر در روز کاهش یافت. آنچه دیروز در ۱۲۷ ایستگاه مترو پایتخت و حومه روی داد کمی متفاوت از قبل بود.بنفشه سامگیس در نخستین گزارش پیامکی خود از مشاهداتش در مترو اس.ام.اس داد: خط ۳ مترو یکی از خطهایی است که شمال شرق را به جنوب غرب متصل میکند و با توجه به نوع تراکم جمعیت در این فاصله معمولا از خطوط شلوغه ولی در این مدت که آمار فوت کرونا بالا بود از مسافران این خط حتی در ایستگاههای مرکزی مثل تئاترشهر هم در مقایسه با قبل از کرونا کم شده بود.
هنوز تا ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه شب خیلی مانده بود. او از مسیر ارمسبز به کلاهدوز رصد وضعیت مترو را شروع کرده بود. در پیامک دوم خود برای گزارشی که میخوانید نوشت: امشب از همین ایستگاههای مرکزی به سمت شمال هر چه میرویم دارد شلوغتر میشود. البته جمعیت ایستاده تقریبا نداریم و همه روی صندلیها نشستن. واگن خانمها هم با وجود اینکه کوچکتر است ولی جمعیتش به مراتب در مقایسه با واگنهای آقایان خیلی کمتر است.
در میان ۱۲۷ ایستگاه مترو آن ایستگاههایی که تقاطع میان دو خط است تراکم جمعیت و تردد بیشتر است.
سامگیس در این باره هم نوشت: حتی در ایستگاه اتصالی مثل شهید بهشتی هم که رابط خط ۱ و خط ۳ هست برخلاف شبهای گذشته جمعیت زیادی وارد واگن شد ولی جالب اینکه همه یک صندلی خالی از همانهایی که برچسب خورده پیدا کردند و نشستند.اس.ام.اس بعدی او ساعت را هم به ما یادآوری کرد. « البته راس ساعت ۲۰ از بلندگوهای مترو اعلام شد که ساعت کار خط گلشهر کرج تمام شده. به نظر میرسد فعلا بیشترین کسانی که قرنطینه یک ماهه را جدی گرفتند مسافران مترو هستند.»مشاهدههای سامگیس از حال و هوای مترو بیشتر از موضوع کرونا و محدودیتهای ناشی از آن بود. در پیامک دیگری نوشت: بین مسافران چند دوچرخهسوار هم هستند که میدان ولیعصر با دوچرخه وارد واگن شدند.و بعد در تحلیل دیگری از وضعیت شلوغی خط ۳ مترو نوشت: همین جمعیت مترو نشان میدهد که مردم تعطیلی بعد از ساعت ۶ کسب و کار آزاد را جدی نگرفتهاند و منتظر واکنش و رفتار دولت هستند.به قول خانم سامگیس خط ۳ که یکی از خطوط شلوغ است در ایام عادی حرکت اولین قطار از ایستگاه قائم به سمت آزادگان ساعت ۵ و ۴۰ دقیقه صبح و آخرین قطار برگشت ساعت ۲۲ و ۴۰ دقیقه شب است که حالا تقریبا دو ساعت و ۱۰ دقیقه زودتر تعطیل میشود. فاصله قطارهای این خط هم حدود ۷ الی ۱۵ دقیقه بسته به ساعت شلوغی یا خلوتی مترو است.
ساعت ۸ و ۴۰ دقیقه در ایستگاه حسینآباد است که پیامک دیگری از خانمسامگیس میرسد: «۳نفر آمدهاند و وقتی دیدند کارت مترو آنها عمل نمیکند علت را جویا شدند و گفتند نمیدانستیم چنین تغییری رخ داده است. بلیتفروشی ایستگاه حسینآباد تعطیل شده است.»شاید مترو و کاهش ساعت فعالیت آن تغییری در رفتار مردم بدهد. اما آن کافهداری که باید ماهی ۱۵میلیون تومان اجاره بدهد و اتفاقا بعد از این ساعت میتوانست به پاخور کسب و کارش دل ببندد چگونه باید از پس هزینههایش بربیاید. برای همین است که نمیدانیم کاسبان تاوان عدم رعایت اصول پیشگیری را میدهند یا از دست دولت گلهمند باشیم که در اوج تحریمها توان مالی آن را نداشت که هزینههای تعطیل کردن همه مشاغل را به گردن بگیرد!پیامک دیگری از خانم سامگیس میرسد. نوشته است: درهای کرکرهای ایستگاه بسته شد. اما در هیچکدام از ایستگاهها بنر یا کاغذی که به مردم موضوع تغییر ساعت را گزارش دهد نصب نشده بود. صرفا اطلاعرسانی در ایستگاهها با اعلام صوتی بود.