درگیری، فحاشی و حاشیه دو هفته قبل لیگ برتر حالا فدراسیون را نگرانتر از قبل کرده است. اتفاقی که نباید به سادگی از کنارش گذشت. محمدرضا داورزنی همه این مسائل را به نتیجهگرایی ربط میدهد. در حالی که معتقد است ماهیت لیگ تنها به خاطر تیم ملی است و بس. البته رئیس فدراسیون والیبال نداشتن اقتدار داوران را مزید برعلت میداند.
حاشیههای لیگ، نگرانکننده نیست؟
کی گفته نگرانکننده نیست؟ همه نگرانی ما در این شرایط، لطمه حاشیهها به والیبال است. توقع داریم همه به وظایفشان درست عمل کنند. سازمان لیگ، فدراسیون، باشگاهها، مربیان و بازیکنان. اگر همه ما وظایفمان را درست انجام دهیم این اتفاقات نمیافتاد. به رغم اینکه باشگاهها در لیگ برتر سرمایهگذاری میکنند اما اصلاً رفتارها حرفهای نیست. از بازیکن گرفته تا مربی، حتی خود فدراسیون هم کاستیهایی دارد که باید برطرف شود. در دنیا، برخورد و جریمه با هر رفتاری که موجب ضرر و زیان مادی شود، قانونی است. قرار نیست به هر قیمت نتیجه بگیریم. ماهیت لیگ، مسابقاتش و هزینههای آن، خروجیاش بازیکنان خوب برای تیم ملی است. پرورش تنها به معنای پرورش فیزیکی نیست. باید بازیکنان تحت کنترل باشند تا رفتارهایشان هم کنترل شود اما در بازیهای لیگ ایران، رفتارهایی اتفاق میافتد که در هیچ کشور صاحب سبکی نیفتاده است. معمولاً کاپیتان باید با داور صحبت کند اما در ایران همه بازیکنان و حتی بازیکن روی نیمکت هم با داور صحبت میکند و سروصدا میکند. کادر فنی هم داد و بیداد راه میاندازد. در کجای دنیای والیبال، این مسائل هست؟
شاید قاطع نبودن داوران هم مزید بر علت شود.
تنها چیزی که در لیگ هست کوتاهی دیوار داور است. تا با کسی صحبت میکنی، میگویند داوری ضعیف است. من نمیگویم داوری بینقص است نه، نقص دارد و باید برطرف شود اما چه معنا دارد یک بار ۷، ۶ بازیکن با داوران بالا و خط، تند برخورد کنند و پرخاشگری؟ این مسئله نشان میدهد که تیم در اختیار مربیان نیست. کادر فنی باید توانایی اداره تیمش را داشته باشد. منظور من تنها بازی بانک سرمایه با پیکان نیست. باید ببینیم دنبال چه هستیم؟ هزینه میلیاردی برای چه میشود؟ بعضی تیمها به رغم باخت، ادب و اخلاق را هم رعایت میکنند. اساساً ما از کادر فنی تیمهای لیگی انتظار داریم تا بازیکنانشان را از نظر اخلاقی و فنی در بازی کنترل کنند. نه اینکه بازیکن به هر سوت داور واکنش نشان دهد. اگر همین رفتار آنها در تیم ملی و رقابتهای لیگ جهانی سر بزند چه اتفاقی میافتد؟ مگر به جز کاپیتان بازیکن دیگری میتواند حرف بزند؟ مخصوصاً بازیکن روی نیمکت نشسته. تیمها تلاش میکنند به هر قیمت ممکن برنده باشند. در حالی که آنها باید همه جوره خوب باشند. البته همه حرفهایم متوجه مربی تیمها نیست.
پس منظور شما کی هست؟
همه ما موظف به انجام این کار هستیم. منِ مسئول، مربیان، باشگاهها و… نکتهای که باید همه توجه کنیم اینکه، اگر قرار باشد خروجی لیگ توسعه اخلاق و فرهنگ نباشد به چه دردی میخورد؟
فدراسیون در قبال شکایت ورمیلیو از مهدوی چه موضعی دارد؟
این قضیه یک جنبه حقوقی دارد و یک جنبه حقیقی. بازیکنان شخصیت حقوقی دارند. فدراسیون با هر اتفاقی خارج از آییننامه با بررسی، برخورد میکند اما شکایت ورمیلیو از مهدوی بحث حقیقی مسئله است. آنها میتوانند اتفاق پیش آمده را از مراجع قانونی پیگیری کنند. هر چند تا به حال این مسائل سابقه نداشته است. البته نفی اتفاق، کار زشتی است. فرقی نمیکند، هم ورمیلیو بازیکن خارجی که در ایران بازی میکند باید مقررات را رعایت کند و هم بازیکنان ایرانی، تا این اتفاقات تکرار نشود. البته توقع داریم باشگاهها دقت بیشتری به خرج دهند و بازیکنان را بیشتر کنترل کنند. چراکه والیبال ورزشی است که دو تیم برخورد فیزیکی با هم ندارند. مثل فوتبال، هندبال و بسکتبال نیست. این اتفاقات تعجبآور است. کادر فنی تیمها باید طوری کار کنند که با حفظ منافع باشگاه، تنها برنده نباشند و منافع معنوی، شخصیت و حیثیت و جایگاه اجتماعی حفظ شود.
چرا آستانه تحمل بازیکنان در تیم ملی بالاست اما در تیمهای باشگاهی نه؟
متأسفانه تیمها بعضی مواقع برد را به هر قیمتی میخواهند، بنابراین جدا از بعد فنی از فشار تماشاگران هم استفاده میکنند. حتی به داوری که قضاوت میکند هم حملهور میشوند که دیگر جرأت سوت زدن نداشته باشد. باید هم فدراسیون بهتر کار کند و هم داوران با به روز شدن اطلاعاتشان مسلطتر شوند. کمیته داوران و سازمان لیگ هم با اعمال قانون طوری کار کنند که بازیکن به خودش اجازه اعتراض ندهد. بعضی مواقع اغماض و چشمپوشی این اتفاقات را رقم میزند. حتی رفتارها بدتر هم میشود. داوران باید مقتدرانه، بازی را مدیریت کنند. وگرنه آسیب میبینند. به هر حال از جمع ۱۲ تیم لیگی یک تیم قهرمان میشود و ۱۱ تیم دیگر میمانند. همه کار برای قهرمانی نیست. ما باید برای توسعه اخلاق کار کنیم. برای این مهم باید نگاه باشگاهها از نتیجهگرایی صرف تغییر کند.
ظاهراً لوزانو برای انتخاب دستیار ایرانی، کار رحمان محمدیراد را پسندیده. فدراسیون موافقت میکند؟
هنوز تصمیمگیری درباره دستیار ایرانی لوزانو نکردهایم. بعد از لیگ انتخاب میکنیم که از بین مربیان چه کسانی میتوانند دستیار شوند. البته برای رقابتهای انتخابی المپیک فرصت تربیت مربی کنار تیم را نداریم و باید از کسی استفاده کنیم که بیشترین خدمت را به تیم ملی بدهد. بعد از انتخابی المپیک زمان بیشتری برای حضور مربیان کنار تیم و لوزانو هست اما فرصت دو ماه فروردین تا خرداد ماه برای تجربهاندوزی نیست. به هر حال هنوز برای بود یا نبود محمدیراد به جمعبندی نرسیدهایم.
منبع: خبرآنلاین