در ادامه مهمترین حرفهای ظریف که خبرساز شد را بخوانید:
وزیرشدن
«سال ۸۷ تا سال ۸۹ در نیویورک بودم و کار کردم اما علاقهای به کار کردن با دولت احمدی نژاد نداشتم، به اصرار مقامات عالی کشور (مشخصا رهبر انقلاب) در نیویورک ماندم و کار کردم قالیباف سال ۹۲ دو نماینده فرستاد و از من برای پست وزارت خارجه دعوت کرد اما نپذیرفتم.من هیچ شرطی برای آقای روحانی برای پذیرش وزارت خارجه نگذاشتم. ایشان هم شرطی نداشتند.»
اهمیت برجام
«به روحانی و خاتمی سال۹۱ گفتم یک گروهی کشور را در چاه هستهای انداخته است. بیرون امدن از این شرایط کار سختی است و هرکسی جز خودشان این کار را انجام دهد حتما متهم و قربانی میشود.
برجام نسبت به مذاکرات ۵۹۸ دستاورد بزرگتری داشت. اما کسانی که در ۵۹۸ مذاکره کردند حداقل از پشت خنجر نمیخوردند. در سال ۸۴ ما غرب را در مقابل غرب قرارداده بودیم. اما سال ۹۲ چه چیزی تحویل گرفتیم.تا شب قبل از رای سال ۱۳۸۵ در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، علی لاریجانی دبیر شورایعالی امنیت ملی فکر میکرد روسیه رای را وتو خواهد کرد.ما فکر میکنیم روسیه و چین باید کنار ایران با امریکا بجنگند. چین رقابت خودش با امریکا را در حوزه تکنولوژی تعریف کرده است نه ژئوپولتیک و آمریکا بالعکس و هر رقابتی را درجهان بهسبب مزیت نسبی نظامیاش، امنیتی میکند.
یک گروهی در کشور ما هم تمایل دارند همه چیز را امنیتی کنند چون منافعشان تامین میشوند. آنها اقلیتی هستند که توان ایجاد یک موج گسترده را هم دارند.اگر من سال ۲۰۱۰ به جای ۲۰۱۲ مذاکره کرده بودم، حتما بسیار بهتر از برجام نتیجه میگرفتم.چرا حرف ترامپ درباره قدرت نظامی ما در «میدان» حجت است اما حرفش درباره دیپلماسی حجت نیست. وقتی روزنامه جورزالم پست میگوید :«ایرانیها بی نظیرند در دیپلماسی حرفش حجت نیست اما وقتی می گوید دست ما را در منطقه بستند حجت است؟ همین آقای دُری اصفهانی خیلی خدمت کرد. هنوز هم زندان است. اگر ایشان نبود ما یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار را نمیتوانستیم بگیریم.»
تاثیر نظامیان یا میدان بر دیپلماسی در جمهوری اسلامی
«من چندین بار به آقایان گفتم بروید از سیدحسن نصرالله بپرسید من خائن هستم یا نه. ما اگر در میدان جنگ اقدامی کردیم که در جهت رفع تحریمها بشود از آن استفاده کرد میتوان گفت میدان را هزینه دیپلماسی کردیم اما هیچگاه این اتفاق رخ نداد
برای نظام «میدان» اولویت داشت. من در شکلگیری سیاست مداخله ایران در سوریه حضور نداشتم و از جزییات این تصمیم اطلاعی ندارم. ما بسیاری از آنچه میتوانستیم در برجام به دست بیاوریم برای اینکه کار میدانیمان را پیش ببریم، هزینه کردیم.
هیج سیاستی نباید صفر تا صدش دست یک نفر باشد. سیاست میدان هم باید تابع استراتژی کشور باشد. اما سیاست میدان تعیین کرده سیاست کشور چه باشد و حتی ساختار وزارت امورخارجی هم از آغاز انقلاب یک ساختار امنیتی است.
از ۲۶دی ۹۴ ما وارد خرید هواپیماهای بوئینگ و ایرباس شدیم و «ایران ایر» از فهرست تروریستی آمریکا خارج کردیم تا بتواند هواپیما بخرد. در خرداد۹۵ جان کری به من گفت از روزی که هما را از لیست تحریمها خارج کردهایم پروازها به سوریه شش برابر شده است! من گفتم امکان ندارد.گفتم پروازها به سوریه با ماهان انجام میشود. رفتم به آخوندی وزیر راه گفتم او هم گفت نه چنین چیزی نیست. آخوندی به پرورش رییس هواپیمایی گفت: «او گفت بله، حاج قاسم فشار آورده این کار باید انجام شود.»من هفتهای یکبار حاج قاسم را میدیدم، به او گفتم قاسم جان چرا این کار را میکنی؟ خب با ماهان بروید گفت: نه هما امنتر است.یعنی در این حد دیپلماسی فدای میدان شد. و هیچگاه دیپلماسی متقابلا چیزی نگرفت و این نمیارزید و حالا به جای هما با ماهان میرفتیم چه میشد؟
وقتی که «میدان» بخواهد تصمیم بگیرد و اهداف میدانی بر استراتژی کشور حاکم شودبا ما بازی میکنند؛ این میشه که فرمانده میدان میگوید چون میدان اصل است، اگر دو درصد هما امنتر است باید از آن استفاده شود حالا مهم نیست این مساله ۲۰۰درصد به دیپلماسی ضربه بزند.وزیر راه هم از این مساله خبر ندارد چه برسد به رییس جمهور. این حاکمیت دوگانه یا یگانه نیست حاکمیت میدان است. آنارشی هم نیست؛ شما اختیار تام به میدان دادهاید.
من اعتقاد ندارم سیاست خارجی موضوع کف کوچه است اما این اتفاق افتاده. وقتی «میدان» حاکم بر همه چیز است یعنی شما نمیتوانید بگویید چند نفر در سوریه کشته شدند کری باید به من بگوید که اسراییل ۲۰۰ بار در سوریه به شما حمله کرده.شما میدانید که امریکا زودتر از من خبر حمله به عینالاسد را فهمید؟ دو افسر نیروی قدس ۴۵دقیقه قبل از حمله به نخست وزیر عراق گفتهاند ما به زودی به یک پایگاه نظامی امریکا حمله خواهیم کرد.یا در سفر بشار اسد به ایران را من خبر داشتم. من و سردار سلیمانی با هم هماهنگ کرده بودیم اما آمدنش به ایران را خبر نداشتم. من از تلویزیون دیدم که عکس همه را به غیر از عکس من نشان میدهند.بعد از آن دیدم اگر استعفا ندهم کسی در دنیا باقالی بار من نمیکند.یا در ماجرای هواپیمای اوکراینی ظهر جمعه رفتم جلسه ویژه دبیرخانه شورایعالی امنیت و گفتم دنیا میگوید موشک خورده به هواپیما اگر واقعا موشک خورده به ما بگویید که علاجش کنیم. خدا شاهده جوری با من برخورد کردند انگار کفر ابلیس گفتم! گفتند نه یعنی چی؟ برو برو توییت بزن تکذیب کن. من گفتم من وزیر خارجهام، سرلشگر باقری یک بیانیه بدهد من انرا توییت میکنم. جلسه را بستند و گفتند ما بالاخره یک نفر را در نیروهای مسلح پیدا میکنیم که این حرف را بزند. من سرم را انداختم پایین رفتم خانه.»
بنده به عنوان وزیر خارجه حتی حق ندارم بدانم که موشک خورده در صورتی که بعداز ظهر چهارشنبه آقایان میدانستند. ظهر جمعه به عراقچی زنگ زدند گفتند ما به زودی خبر میدهیم ان وقت هم ندادند ۷صبح خبر دادند.در جلسه ساعت ۱۰ شب جمعه هم بیشتر دعوا سر کلمات بود. اخر سر هم علیرغم نظر رییسجمهور نظر اقایان جا افتاد.»
درباره سردار سلیمانی
«در تمام نظرسنجیها از سال ۹۶ تا ۹۹ محبوبیت من از نزدیک ۹۰درصد به ۶۰درصد رسید و محبوبیت سردار سلیمانی در نظرسنجیهای مردم رفت به سمت ۹۰درصد. واقعیت این است که مردم ما قهرمان بودن در منطقه را میپسندند. من برای شهید سلیمانی وقتی شهید شد گریه کردم. هربار او را میدیدم «فالله خیر حافظا» برایش میخواندم. امریکا با زدن شهید سلیمانی ضربهای به ما زد که با زدن یک شهر ما ممکن بود نتواند بزند. محبوبیت من نه فقط در نظرسنجی صدا و سیما بلکه در دانشگاه مریلند از ۸۸ درصد امد زیر ۶۰ درصد و محبوبیت ایشان به بالای ۹۰درصد رسید.من این را در دو چیز میبینم؛۱. برخلاف تصور دوستان، صدا و سیما نقش بسیار مهمی در شکل گیری افکار عمومی دارد هرکی فکر میکند جز این است اشتباه میکند۲.مردم هم اینگونه قهرمانی را میپسندند یعنی مردم «میدان» و قهرمان را به سیاست و به اقتصاد ترجیح میدهند.در مذاکرات ۲۰۰۱ افغانستان و ۲۰۰۳ اگر سردار سلیمانی و اطلاعات او نبود من هیچ دستاوردی نداشتم. در سوریه ما آستانه را با هم به دست آوردیم اما منفعت آستانه به میدان رسید نه به دیپلماسی.
سردار سلیمانی میخواست هرچه زودتر جنگ یمن تمام شود. حمله به سفارت عربستان بزرگترین هدیه به بن سلمان و نتانیاهو بود. سعودیها از فرودین ۱۳۹۴ میگویند سههفته دیگر ما یمن را دیروز میشویم. ما فرودین ۱۳۹۴ به صلح و آتش بس رسیدم اما سعودی مخالفت کرد من و آقای کری توافق کردیم جان کری در واشنگتن با عادل الجبیر صحبت کرد.
عادل الجبیر رفت ریاض، برگشت به اقای کری گفت ما توافق کردیم. خوب یادم است من داشتم سوار هواپیما میشدم با رییس جمهور به اندونزی برویم کری به موبایل من زنگ زد گفت ما توانستیم با سعودیها برای آتشبس توافق کنیم. من گفتم خب من هم به انصارالله گفتهام.
من سوار هواپیما شدم و به کری گفتم هشتساعت در دسترس نیستم. این شماره امیرعبدالهیان معاون من است با ایشان تماس بگیرید تا با سردار سلیمانی مطرح کنند.نظر سلیمانی این بود جنگ یمن یک روز هم که شده زودتر تمام شود تا مردم کشته نشوند. به امیر عبدالهیان گفتم آنقدر خوشحال شد رفت فوری مصاحبه کرد-علاقه به دوربین هم دارد- مصاحبه کرد که به زودی آتشبس یمن را خواهیم داشت. رسیدم اندونزی، رفتیم جلسه سعودیها هم نشسته بودند گفتم جنگ یمن تمام شد؟ گفتند نه! زنگ زدم به امیرعبدالهیان گفتم چی شد؟ گفت جان کری با من تماس نگرفت. به کری زنگ زدم گفتم چی شد؟ گفت بنسلمان زده زیرش و به الجبیر دستور داده موافقت نکند و گفته ما سه هفته دیگر جنگ را میبریم. فردایش اوباما مصاحبه کرد گفت ایران جنگ یمن را ادامه میدهد به کری گفتم: «این دیگه چیه؟»- فقط من را نگاه کرد.»
سوریه، روسیه، برجام و ایران
«از روزی که برجام نهایی شد تا روزی که اجرایی شد، در این ششماه اتفاقات را مرور کنید. روسها دنبال بحران در روابط ایران و غرب نیستند اما نمیخواهند رابطه ما با غرب عادی هم باشد تا خودشان به اولویت اول غرب و آمریکا بدل نشوند.سردار سلیمانی در شرایط بسیار بد سوریه یعنی دی و بهمن سال ۹۳ درخواست سفر به مسکو کرد که پوتین را قانع کند جدیتر در سوریه حضور پیدا کند.در همان زمان من قرار ملاقات مفصلی میان سردار سلیمانی و لاوروف برقرار کردم و سردار سلیمانی روی لاوروف تاثیر گذاشت.اما روسیه چه زمانی موافقت کرد سردار سلیمانی به مسکو برود؟ زمانی که برجام امضا شد.روسیه در هفته اخر برجام حداکثر تلاشش را کرد تا برجام به نتیجه نرسد. روسها فکر نمیکردند برجام به نتیجه برسد.آقای سلیمانی بهمن درخواست سفر به مسکو کرده بود. در تیر بعد از اینکه اوضاع سوریه خوب شده بود رفت. من از وزیرخارجه کنونی سوریه پرسیدم آیا شما در تیر و مرداد اوضاع شکنندهای داشتید؟گفت نه ما عبور کرده بودیم. روسها بعد از مرتفع شدن نیاز ما آقای سلیمانی را به مسکو دعوت کردند.ما ادعا میکنیم آقای سلیمانی پوتین را برای حضور در سوریه راضی کرد اما پوتین تصمیمش را گرفته بود. یعنی پوتین سردار سلیمانی را راضی کرد. پوتین با نیروی هوایی وارد جنگ شد اما نیروی زمینی ایران را وارد جنگ کرد. روسیه میتوانست از دریای مدیترانه سوریه را بزند چرا از روی ایران زد؟ چرا هواپیماهای روسیه از روی ایران پرواز کردند؟
اینها همه برای بعد از برجام است. این اتفاقاتی که افتاده، آن «[آزمایش] موشک [با عبارت] اسراییل باید نابود شود»، اتفاقاتی که بعدش در منطقه افتاد مثل حمله به سفارت عربستان وگرفتن قایقهای امریکایی برای این انجام شد که برجام نشود.وقتی با امریکاییها توافق کردیم که ما غنیسازی در نظنز را برای سوخت نیروگاه بوشهر میخواهیم ولی روسیه اولین ضربهای که زد این بود که گفت من سوخت بوشهر را مادامالعمر میدهم. ما گفتیم بوشهر را لطف میکنند مادامالعمر میدهند اما ما نمیخواهیم تا همیشه متکی به روسیه باشیم.»آنجا روسیه ضربه دوم را زد و گفت من اجازه نمیدهم شما از سوخت خودتان برای بوشهر استفاده کنید. لایسنس به سوخت شما نمیدهم. این حق را برای ۱۰ سال داشتند.
در شبهای اخر مذاکرات برجام جان کری پیام فرستاد که من بیش از این نمیتوانم موافقت کنم، من بعد از شام به اتاق کری رفتم دیدم ای دل غافل، لاوروف با موگرینی آنجا حضور دارند و لاوروف گفتند جلسات باید متوقف شود.
لاوروف گفت من میروم و چهارروز دیگر برمیگردم، جلسه مهمی با رییس جمهور ازبکستان داشت.کِری به من گفت خب چی میگی؟گفتم من نمیپذیرم.لاوروف به من گفت:«خب تو که [از تهران] دستورکار نداری پس ما بریم تا تو بروی دستورالعمل بگیری» من با یک لحن غیر دیپلماتیک به او گفتم «به تو هیچ ربطی ندارد.»لاوروف گفت داری وقت من رو تلف میکنی. من گفتم شما آنچه من میخواهم را به من بدهید من همینجا دستور میگیرم. اینجا کری به حمایت از من صحبت کرد و گفت جواد تا به حال حرفی نزده که اجرا نکرده باشد.لاوروف گفته بود من فردا ظهر با کریماف ناهار دارم اما آمد و سر یک میز نشستیم و همانجا یک نسخه یادگاری از برجام امضا کردیم.وقتی اقای لاوروف به مسکو برگشت مورد انتقاد شدید رسانههایشان قرار گرفت که چرا اجازه دادید ایران در بغل غرب بغلتد.»
رئیسجمهور شدن و نظر رهبرانقلاب به ظریف
«اینکه من محبوب باشم حجت شرعی نیست که بتوانم کشور را هم اداره کنم؛ تمایلی ندارم رییسجمهور ایران بشوم از سال ۱۳۶۷ رهبر انقلاب توجه ویژهای به من داشتند. یکبار اخیر ایشان بعد از مصاحبه من با کریستین امانپور خیلی با محبت اما خیلی محکم به من گفتند چرا با موضع نظام دستاورد بزرگتری نبودی- چون برداشت بدی از حرف من درباره بازگشت آمریکا و ایران به برجام شدهبود و من برای ایشان در هفت صفحه توضیح دادم که منظور بازگشت گامبهگام نبود و ایشان مرقوم کردند: «توضیحات مفید بود.»
شاید یکی از قویترین دیپلماتهای کشور رهبر انقلاب باشند. من به عنوان یک دیپلمات قدرت ایران را در انقلابی بودن میدانم.»
احمدینژاد
«سال اولی که اقای احمدی نژاد آمدند نیویورک من سفیر بودم وقتی دنبال ایشان رفتم که به هتل برویم گفتم برای شما جلساتی ترتیب دادهایم گفتند من هم میخواهم مثل تو تعدادی از سناتورها را ببینم، گفتم این مساله در حوزه اختیارات شما نیست رهبرانقلاب باید اجازه بدهند و به ایشان بسیار برخورد و پساز آن، خواستار برکناری بنده شدند. احمدینژاد از اول هم علاقه داشت به رابطهگرفتن با آمریکا و مرگبرآمریکا برای او اصیل نیست و شعاری است.»
درباره روحانی
«بزرگترین توصیف من از آقای روحانی شجاعت و توکل ایشان است. بزرگترین گلایهام بالانشستن و فاصله زیادی است که دارند. بزرگترین توصیهام این است که بیشتر گوش کنند.»
رو به دوربین
ظریف در پایان مصاحبه رو به دوربین خطاب به آیندگان میگوید: «من معتقدم کار برای تاریخ نکنید، نگران تاریخ نباشید نگران خدا و مردم باشید.»