«شهاب» ماجرای قتل برادرش در منطقه قاسم آباد مشهد را برای «پلنگ سیاه» بازگو کرد و مدعی شد برادر ۳۴ ساله اش اوایل مرداد سال ۹۶ با شلیک مهاجمان مسلح به قتل رسید و او مهاجمان را میشناسد، اما تاکنون اقدامی برای دستگیری آنها نشده است!او که روحیات «پلنگ سیاه» را شناخته بود با نشان دادن عکسی از یک جوان، «پلنگ سیاه» را برای گرفتن انتقامی وحشتناک آماده کرد. بدین ترتیب با طرح نقشهای برنامه ریزی شده، آنها اتاقی را در یکی از مسافرخانههای خیابان خرمشهر مشهد اجاره کردند تا این که فرصت این انتقام هولناک صبح دوازدهم اردیبهشت سال ۹۷ فراهم شد چرا که قرار بود دو تن از مهاجمان مسلح مورد ادعای شهاب برای پیگیری یک پرونده به پلیس آگاهی خراسان رضوی واقع در اطراف میدان تلویزیون بروند.
آن روز «پلنگ سیاه» در مسافرخانه بود، سلاح کلاشینکف خود را آماده کرد و درون یک ساک قرار داد. از سوی دیگر گانگسترهای خطرناک سوار بر یک دستگاه پراید و پژو از مسافرخانه خارج شدند و به سمت بولوار شهید صیاد شیرازی رفتند تا فردی به نام مرتضی را با خود همراه کنند چرا که مرتضی به طور کامل از ماجرا و محل قرار طرفهای مقابل اطلاع داشت.
لحظات دلهره آور به کندی سپری میشد، اما «پلنگ سیاه» بدون اضطراب و نگرانی در صندلی عقب پراید نشسته بود و به ساک دستی اش مینگریست. «میلاد» (یکی دیگر از اعضای باند گانگسترها) رانندگی پراید نوک مدادی را به عهده داشت. آنها حدود ۱۵ روز قبل نیز پلاکهای یک دستگاه پژو را در خیابان عبدالمطلب سرقت و روی پراید نصب کرده بودند تا شناسایی نشوند.با وجود این، میلاد سعی میکرد با ماسک بهداشتی چهره اش را بپوشاند. دقایق همچنان سپری میشد تا این که لحظه وحشت فرا رسید. «مرتضی» دوری در اطراف میدان تلویزیون (محل قرار طرفهای مقابل) زد و نزد پلنگ سیاه بازگشت. او به یک دستگاه پژو ۴۰۵ اشاره کرد که در گوشهای از میدان پارک بود، ولی مدعی شد راننده پژو را نشناخته است.
در همین حال «پلنگ سیاه» ساک دستی را گشود و با بیرون کشیدن کلاشینکف، خیلی خونسرد از پراید پیاده شد و بدون هیچ اضطرابی به طرف پژو ۴۰۵ رفت. یکی از سرنشینان مشغول مکالمه تلفنی با فردی بود که هنوز سر قرار نیامده بود، اما «پلنگ سیاه» لوله سلاح را روی شیشه سمت شاگرد گذاشت و به صورت رگباری شلیک کرد. وقتی دید دیگر گلولهای از سلاح بیرون نمیآید، خشاب را خارج کرد و دوباره آن را جا انداخت و باز هم ماشه را فشرد.
رانندگان خودروهای عبوری از شدت ترس، هر کدام پدال گاز را میفشردند تا از مهلکه بگریزند و برخی دیگر هراسان در گوشهای متوقف میشدند تا از اصابت گلولهها در امان بمانند. لحظاتی بعد وقتی «حسن-ق» و «حسین-م» غرق در خون آخرین نفسهای خود را میکشیدند، «پلنگ سیاه» به آرامی به طرف پراید رفت و دوباره در صندلی عقب نشست. «میلاد» هم پدال گاز را فشرد و از مشهد خارج شدند.
به دنبال وقوع این جنایت هولناک که موجب ایجاد رعب و وحشت در شهر شده بود بلافاصله با صدور دستوراتی از سوی قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه، تحقیقات گستردهای توسط کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی آغاز شد. حدود ۱۶ روز بعد از این ماجرا، کارآگاهان ورزیده اداره جنایی با ردزنیهای اطلاعاتی موفق شدند محل اختفای «پلنگ سیاه» در یکی از سولههای روستای نوری در اطراف منطقه خین عرب مشهد را شناسایی کنند.
آنان در یک عملیات غافلگیرانه و با رعایت نکات امنیتی او را در حالی دستگیر کردند که فقط فریاد میزد «من به همه جرایم اعتراف میکنم فقط بگویید چه کسی مرا فروخته است؟! او را حتی در زندان هم میکشم؟! براساس این گزارش، با انتقال گانگستر مخوف به پلیس آگاهی، دیگر همدستان او نیز در عملیاتهای جداگانه دستگیر شدند و راز دو قتل وحشتناک را فاش کردند.
پس از تکمیل پرونده در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، مشخص شد که ریشه ماجرای قتل در بولوار امامیه مشهد به ارتباط خیابانی با یک زن جوان گره خورده است. شهاب در اعترافات خود از تیراندازی هولناک چند روز قبل از قتل برادرش پرده برداشت و گفت: من با زنی به نام الهام ارتباط داشتم و با او در جاده سنتو قرار گذاشته بودم، وقتی با تاکسی تلفنی به محل قرار رفتم ناگهان سرنشینان یک دستگاه پژو پارس به طرف من تیراندازی کردند که در این حادثه راننده تاکسی مجروح شد، ولی روز بعد زمانی که با برادرم سوار پراید بودیم، ناگهان به خاطر همان کینه قبلی به طرف ما تیراندازی کردند که برادرم در آن حادثه به قتل رسید و من بعد از آشنایی با مهدی (پلنگ سیاه) ماجرا را برای او بازگو کردم و با هم نقشه قتل را کشیدیم.
با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرا، پرونده مذکور به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد تا قضات نام آشنای دستگاه قضایی مشهد به این پرونده جنایی رسیدگی کنند؛ بنابراین جلسات محاکمه در حالی به ریاست قاضی علی موحدی راد و مستشاری قاضی محمد شجاع پور فدکی آغاز شد که «پلنگ سیاه» و همدستان وی در اولین جلسه محاکمه متوجه شدند هیچ راهی جز بیان حقیقت ماجرا ندارند و طفره رفتنهای آنان از بیان جزئیات دو جنایت میدان تلویزیون چاره ساز نیست به همین دلیل گانگستر مخوف معروف به «پلنگ سیاه» مقابل میز عدالت نشست و همه جنایتهای خود را با جزئیات تشریح کرد و سپس همدستان او نیز هرکدام به نقش خود در این جنایت وحشتناک اعتراف کردند.
پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه در حضور اولیای دم و وکلای مدافع، درنهایت قضات با تجربه دادگاه وارد شور شدند و رای قاطعی را براساس موازین شرعی و قانونی صادر کردند، چرا که قضات زبده شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی همه ابعاد و زوایای این پرونده جنایی را با ذره بین علم و تخصص و تجربیات قضایی، مورد واکاوی دقیق قرار داده بودند.
براساس این رای، «پلنگ سیاه» به اتهام ارتکاب قتل دو مرد مسلمان به دو بار قصاص نفس و به خاطر نگهداری اسلحه و مهمات جنگی به تحمل پنج سال زندان و برای ایراد صدمات غیرکشنده به پرداخت دیه و همچنین ضبط سلاح به نفع دولت محکوم شد.براساس رای قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی «شهاب» (متهم دیگر) به خاطر معاونت در قتل به تحمل ۲۵ سال زندان، حمل و نگهداری سلاح شکاری به شش ماه حبس و ضبط سلاح و از باب تتمیم مجازات به سه سال تبعید محکوم شد.
دادگاه همچنین «میلاد» (راننده پراید) را نیز به تحمل ۲۵ سال زندان به اتهام معاونت در قتل، یک سال زندان برای استفاده از پلاک غیر روی خودرو و دو سال تبعید محکوم کرد.همچنین حمید (یکی دیگر از اعضای باند گانگسترهای مخوف) به خاطر معاونت در قتل به تحمل ۱۵ سال زندان و دو سال تبعید و مرتضی (متهم دیگر) با توجه به نقش کم رنگ وی در وقوع جنایت، به تحمل دو سال حبس محکوم شدند، اما رای صادر شده از سوی دادگاه قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.رسیدگی به جرایم و جنایتهای فرد ۴۳ ساله معروف به «پلنگ سیاه» همچنان در شهرهای محل وقوع جرم در حال رسیدگی است. همچنین مشروح گفت و گوی خراسان با گانگستر معروف به پلنگ سیاه، ۱۳۹۷.۰۳.۱۲ با عنوان «معتاد به آدم کشی هستم» در صفحه ۷ بررسی حوادث منتشر شده است.