نه خطیبی با تراکتور و نه حسینی با ذوب آهن عاقبت بهخیر نشدند و نه نفت مسجدسلیمان و آلومینیوم توانستند نشانی از تیم آماده نیم فصل اول داشت باشند. با یک انتخاب اشتباه، رویاها و آمال آنها به پایان رسید تا در شروع فصل جدید، به نقطه اول باز گردند.
به جرات میتوان رسول خطیبی را جزو مربیان باهوش و برتر نسل جدید فوتبال ایران دانست؛ اما یک نکته عجیب درباره او این است که هیچ گاه تیمش را به پایان فصل نمیرساند!
خطیبی بعد از شروع پرحاشیه در آلومینیوم، در نیم فصل اول، تنها باخت قهرمان لیگ را به این تیم تحمیل کرد و توانست در رتبه ششم جدول قرار گیرد و برای کسب سهمیه آسیا در نخستین فصل حضور تیمش در لیگ برتر، گام بردارد اما پیشنهاد تراکتور و وسوسه حضور در تبریز، پایان کار بود.
او تیمش را رها کرد و به تبریز رفت اما به جز صعود با تراکتور از مرحله گروهی آسیا، هر روز با یک نفر مشکل داشت و در نهایت به علت اختلافات اساسی با زنوزی، تیمش را رها کرد و حالا یک مربی بیکار است.
آلومینیوم هم بعد از رسول چندان موفق نبود. تیمی که در نیم فصل اول بالای ۲۰ امتیاز گرفته بود، با منصوریان فقط به ۱۵ امتیاز رسید، انواع و اقسام درگیریها را با این سرمربی تجربه کرد و در نهایت هم در نیمه دوم جدول باقی ماند.
* اخراج حسینی از ذوب آهن، تاوان پشت کردن به نفت بود؟
مجتبی حسینی بعد از سالها مربیگری و حضور در لیگ دسته یک، بالاخره توانست با نفت مسجد سلیمان سرمربیگری در لیگ برتر را شروع کند. متوقف کردن استقلال، پرسپولیس، سپاهان و همه تیمهای بزرگ لیگ و همینطور قرار گرفتن در نیمه نخست جدول دستاورد بزرگی برای او بود ولی مجتبی قصد داشت یک شبه راه صد ساله را برود و به پیشنهاد سرمربیگری ذوب آهن چراغ سبز نشان داد.
او یک شبه مسجد سلیمان را ترک کرد و شکایتهایی را هم به جان خرید اما بعد از بقای ذوب آهن در آخرین روز، با حکم اخراج از این تیم مواجه شد! در آن سمت هم نفت با فکری راه سقوط را در پیش گرفت و آنها هم از یک تیم شگفتیساز به تیمی تبدیل شدند که در آخرین روز حکم بقای خود در لیگ را گرفتند.
حالا معلوم نیست قرارداد فکری هم تمدید شود ولی میتوان گفتکه عاقبت جدایی بیموقع با شکست و ناکامی همراه است.
انتهای پیام