آماری که به تازگی توسط بانک مرکزی منتشر شده، نشان میدهد که متوسط قیمت فروش هر متر خانه در تهران از ۵ میلیون و ۷۶۰ هزار تومان در پایان سال ۱۳۹۶ به ۳۵ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان تا پایان اسفندماه سال گذشته رسیده است. البته این تقریبا روالی ثابت شده که قیمت مسکن هر چهار یا پنج سال یکبار با یک جهش عحیب مواجه می شود اما باید گفت که این بار، این جهش بیش از انتظار بوده است.
بر اساس این آمار، متوسط قیمت یک مترمربع منزل مسکونی در تهران و در ابتدای سال ۱۳۹۷ با کاهش نسبت به پایان سال قبل، به ۵ میلیون و ۵۳۰ هزار تومان رسید و متوسط قیمت هر مترمربع خانه در تهران در پایان همان سال معادل ۹ میلیون و ۹۷۰ هزار تومان شد. در ابتدای سال ۱۳۹۸ نیز، متوسط قیمت هر متر مربع خانه در تهران ۱۱ میلیون و ۲۷۰ هزار تومان بوده که در پایان آن سال به ۱۴ میلون و ۴۰۰ هزار تومان رسید. از سوی دیگر، متوسط قیمت هر متر مربع خانه در تهران در ابتدای سال ۱۳۹۹ با قیمت ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان شروع کرد و در پایان به ۳۰ میلیون و ۲۷۰ هزار تومان رسید. در ابتدای سال گذشته نیز، متوسط قیمت فروش هر متر خانه در تهران ۲۹ میلیون و ۳۲۰ هزار تومان بود اما با گذشت ۱۱ ماه به ۳۵ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان رسید.
واضح است که افزایش ۶ تا ۷ برابری قیمت مسکن، شکاف طبقاتی شکل گرفته در جامعه ایران را به مراتب افزایش می دهد. با این افزایش قیمت، صاحبان املاک مازاد بر مصرف خویش، سود خوبی خواهند داشت و فاصله درآمدی بیشتری با بقیه اقشار پیدا خواهند کرد. اما چند دسته دیگر به شدت متضرر می شوند: کسانی که مسکن دارند ولی به علل مختلف قصد تعویض مسکن دارند توانایی کمتری در این کار خواهند داشت، همچنین کسانی که قصد خرید خانه دارند نیز شرایط به مراتب سخت تری را تجربه خواهند کرد. اگر در سال ۱۳۹۶ با دریافت وام حدود ۱۰۰ میلیون تومان امکان خرید ۲۰ مترمربع مسکن در تهران فراهم می شد، اینک با این وام، فقط هزینه ۳ مترمربع مسکن فراهم می شود و اگر قرار بر این باشد که وامی معادل وام ۱۰۰ میلیونی سال ۱۳۹۶ پرداخت شود باید ۷۰۰ میلیون تومان وام پرداخت شود که بانکها امکان پرداخت این وام را ندارند؛ و حتی اگر این امکان فراهم شود، امکان بازپرداخت قسط های آن برای عموم شهروندان ممکن نست.
اما در ابن مبان شاید سخت ترین شرایط برای مستاجران رقم خورده است. افزایش ۷ برابری قیمت خانه، قاعدتا به معنای ۷ برابر شدن قیمت اجاره خانه است. واقعیت این است که حداقل در تهران قیمت رهن خانه به طور میانگین یک پنجم تا یک چهارم قیمت مسکن است. به این ترتیب اگر در سال ۱۳۹۶ رهن هر مترمربع مسکن در تهران به طور میانگین یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بوده است، امسال به قیمت ۷ میلیون تومان می رسد. این افزایش اجاره البته نسبت به افزایش قیمت مسکن کمی تاخیر دارد؛ زیرا عموما اجاره نامه ها یک ساله است و امکان افزایش اجاره پا به پای قیمت مسکن وجود ندارد . به این ترتیب معمولا در ماه های خرداد تا مرداد هر سال که فصل اصلی جابجایی است، افزایش اجاره ها سر به فلک می کشد. در سال های اخیر این افزایش باعث شده که بسیاری از مستاجران تهرانی حاشیه نشین شوند یا در خانه های کوچکتر مستقر شوند. اجاره اشتراکی یک آپارتمان توسط دو یا چند خانواده هم موضوعی است که باب شده است. واقعیت این است که افزایش اجاره به اندازه ای شده است که بیش از ۷۰ درصد درآمد خانواده ها را می بلعد و در این شرایط راه دیگری جز حاشیه نشینی یا تهیه مسکن مشترک برای بسیاری از خانواده های ضعیف یا حتی متوسط نمی ماند.
در ایام کرونا اعلام شده بود که صاحب خانه ها حق افزایش بیش از ۲۵ درصدی اجاره بها را ندارند اما این اتفاق عملی نشد. واقعیت این است که نمی توان برای اجاره بها قیمت دستوری تعیین کرد. از سوی دیگر وعده هایی چون ساختن ۴ میلیون مسکن در چهار سال توسط دولت نیز چندان چنگی به دل کسی نمی زند. ساخت مسکن مهر توسط دولت احمدی نژاد آنچنان آشفته و نامربوط بود که هیچ گره ای در این زمینه نگشود و حالا هم به نظر نمی رسد که داستان ۴ میلیون مسکن به نتیجه ای منتج شود؛ ضمن اینکه وزیر راه چندی پیش اعلام کرد که چالش ساخت این مقدار مسکن، زمین و هزینه ساخت است، گویی برای ساخت مسکن چیز دیگری حز این وجود دارد!
با همه این تفاصیل به نظر می رسد باید از دولت درخواست اقدامی عاجل برای مستاجران کرد؛ کسانی که از همین حالا زمزمه های افزایش اجاره مسکن آنها را مستاصل کرده است و می دانند که در ماه های آتی توان افزایش اجاره به اندازه بازار را ندارند؛ رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی به تازگی اعلام کرده که اجارهبها نسبت به سال قبل، ۱۰۰ درصد افزایش یافته است!