✍ رحیم قمیشی
ما الان بخواهیم به شیوه مدیریت ضعیف دولت در کنترل کرونا اعتراضمان را اعلام کنیم، چطور باید اقدام کنیم؟
میخواهیم بپرسیم به نسبت سایر کشورهای با جمعیت مشابه، ما چرا تعداد مبتلایان و فوتیهایمان بسیار بیشتر است.
هر چند یک مرگ هم زیاد است، اما همین امروز آقای دکتر آقامحمدی استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی تهران، و یکی از صد پزشک برتر جهان، دیروز دکتر فیرحی استاد ما در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، پریروز دکتر اژهای موسس مدارس استعدادهای درخشان کشور، بهخاطر ابتلا به کرونا از دست رفتند، رئیس بیمارستان لبافی نژاد، استاد خسروشاهی، استاد کهرام، و هزاران انسانی که ذکر نامشان ممکن نیست. پرستاران و کادر درمان مظلومی که بهخاطر کمبود امکانات پرپر شدند.
آیا مدیریت کرونا در کشور ما موفق بوده؟ آیا یک هزارم هم تقصیر متوجه دولت و رهبران کشور نیست؟
آیا کسی آمده تا بابت این مدیریت ضعیف از مردم عذرخواهی کند؟ و بگوید چه اصلاحی در مدیریتشان قرار است انجام دهند؟
اگر آمریکا و تحریمهایش نبود تا تمام کاسه کوزهها را سر او خالی کنید چه میخواستید بکنید؟
چرا خانم “جسیندا آردرن” نخست وزیر شجاع و توانای نیوزلند توانست ظرف کمتر از دو ماه جشن خاتمه اپیدمی کرونا را در کشورش برگزار کند، ما با گذشت نُه ماه هر روز باید رکورد شکنی در افزایش تعداد مبتلایان داشته باشیم؟!
اگر آمار تلفات به هزار نفر در روز رسید.
اگر آمار مبتلایان از ۱۵ هزار بیشتر شد.
اگر باز مردم پروتکلهای ناقص شما را رعایت نکردند
اگر باز شما از اول آذر نتوانستید مقرراتی محکم و موثر را به اجرا بگذارید که اپیدمی را کنترل کند، ما چطور باید اعلام کنیم از این مدیریت ناکارآمد خسته شدیم. ما چطور باید بگوییم نمیخواهیم شاهد از دست رفتن سرمایههای مهم کشورمان باشیم. ما چطور میتوانیم فریادمان را به گوش مقامات برسانیم؟! آنهایی که سالهاست از مردم جدا شدهاند، و نمیشنوند و نمیبینند، و نمیتوانند، و نمیدانند، و نمیپذیرند… ما مردمی غمزده و گریان نبودیم، لطفا از روانشناسان و روانپزشکان بپرسید، آنقدر امید مردم به آیندهی بهتر کم شده که استعداد همه مریضیها را پیدا کردهایم. لطفا از متخصصان پزشکی بپرسید کدامشان این شیوه مدیریت فعلی را قبول دارند، انگار میخواهید پانسمان یک زخم سطحی را انجام دهید…
آقایان! ببمار دارد میمیرد. ایران دارد رنج میکشد و جان میدهد. بلد نیستید مدیریت کنید شجاعت استعفا داشته باشید. شجاعت استعفا ندارید، بروید…
یک ماه کشور را تعطیل کنید. دو ماه کشور را تعطیل کنید. اگر برای بیماران ما لازم است، اگر برای آینده ما لازم است، اگر برای کادر درمان ما لازم است، اگر برای پدران ما لازم است، اگر در مدیریت تحریمها ماندهاید… ما درک میکنیم، ما با نان خشک میسازیم، ما همراه مدیران لایقی که شجاعت تصمیم گیری و همراهی واقعی مردم را داشته باشند، حتما هستیم.
قبول کنید در مدیریت کرونا کم آوردهاید. خیلی هم کم آوردهاید، مثل بسیاری مدیریتهای مهم دیگر کشور. امروز و فردا کردنهای شما برای اول آذر و دو هفته دیگر و اول دی و سال بعد تنها از ستون به ستون کردن است، شاید فرجی بشود. آنچه دیدهایم مقامات کشور توان هیچ تصمیم مهمی را برای تغییر شرایط کشور ندارند. و اول آذر هم خواهد آمد و خواهد رفت.
با قلبی شکسته، با دلی خونین از شما میخواهم؛ لطفا نخست وزیر نیوزلند را دعوت کنید بیاید ایران، او میتواند کرونا را مدیریت کند، او برای جان مردمش بسیار ارزش قائل است، او بگوید قرنطینه ضروری است، واقعا قرنطینه میکند، خودش هم جابجا نمیشود. او نگاهش صادقانه است. ما او را بیشتر قبول داریم.
امر و نهی نمیکند، نمیخواهد قهرمان باشد، میخواهد مردمش را نجات دهد
ولو خودش از بین برود! کاری که ما میخواستیم بکنیم.
اما نتوانستیم و ما متاسفانه نتوانستیم…
ما الان بخواهیم به شیوه مدیریت ضعیف دولت در کنترل کرونا اعتراضمان را اعلام کنیم، چطور باید اقدام کنیم؟
میخواهیم بپرسیم به نسبت سایر کشورهای با جمعیت مشابه، ما چرا تعداد مبتلایان و فوتیهایمان بسیار بیشتر است.
هر چند یک مرگ هم زیاد است، اما همین امروز آقای دکتر آقامحمدی استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی تهران، و یکی از صد پزشک برتر جهان، دیروز دکتر فیرحی استاد ما در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، پریروز دکتر اژهای موسس مدارس استعدادهای درخشان کشور، بهخاطر ابتلا به کرونا از دست رفتند، رئیس بیمارستان لبافی نژاد، استاد خسروشاهی، استاد کهرام، و هزاران انسانی که ذکر نامشان ممکن نیست. پرستاران و کادر درمان مظلومی که بهخاطر کمبود امکانات پرپر شدند.
آیا مدیریت کرونا در کشور ما موفق بوده؟ آیا یک هزارم هم تقصیر متوجه دولت و رهبران کشور نیست؟
آیا کسی آمده تا بابت این مدیریت ضعیف از مردم عذرخواهی کند؟ و بگوید چه اصلاحی در مدیریتشان قرار است انجام دهند؟
اگر آمریکا و تحریمهایش نبود تا تمام کاسه کوزهها را سر او خالی کنید چه میخواستید بکنید؟
چرا خانم “جسیندا آردرن” نخست وزیر شجاع و توانای نیوزلند توانست ظرف کمتر از دو ماه جشن خاتمه اپیدمی کرونا را در کشورش برگزار کند، ما با گذشت نُه ماه هر روز باید رکورد شکنی در افزایش تعداد مبتلایان داشته باشیم؟!
اگر آمار تلفات به هزار نفر در روز رسید.
اگر آمار مبتلایان از ۱۵ هزار بیشتر شد.
اگر باز مردم پروتکلهای ناقص شما را رعایت نکردند
اگر باز شما از اول آذر نتوانستید مقرراتی محکم و موثر را به اجرا بگذارید که اپیدمی را کنترل کند، ما چطور باید اعلام کنیم از این مدیریت ناکارآمد خسته شدیم. ما چطور باید بگوییم نمیخواهیم شاهد از دست رفتن سرمایههای مهم کشورمان باشیم. ما چطور میتوانیم فریادمان را به گوش مقامات برسانیم؟! آنهایی که سالهاست از مردم جدا شدهاند، و نمیشنوند و نمیبینند، و نمیتوانند، و نمیدانند، و نمیپذیرند… ما مردمی غمزده و گریان نبودیم، لطفا از روانشناسان و روانپزشکان بپرسید، آنقدر امید مردم به آیندهی بهتر کم شده که استعداد همه مریضیها را پیدا کردهایم. لطفا از متخصصان پزشکی بپرسید کدامشان این شیوه مدیریت فعلی را قبول دارند، انگار میخواهید پانسمان یک زخم سطحی را انجام دهید…
آقایان! ببمار دارد میمیرد. ایران دارد رنج میکشد و جان میدهد. بلد نیستید مدیریت کنید شجاعت استعفا داشته باشید. شجاعت استعفا ندارید، بروید…
یک ماه کشور را تعطیل کنید. دو ماه کشور را تعطیل کنید. اگر برای بیماران ما لازم است، اگر برای آینده ما لازم است، اگر برای کادر درمان ما لازم است، اگر برای پدران ما لازم است، اگر در مدیریت تحریمها ماندهاید… ما درک میکنیم، ما با نان خشک میسازیم، ما همراه مدیران لایقی که شجاعت تصمیم گیری و همراهی واقعی مردم را داشته باشند، حتما هستیم.
قبول کنید در مدیریت کرونا کم آوردهاید. خیلی هم کم آوردهاید، مثل بسیاری مدیریتهای مهم دیگر کشور. امروز و فردا کردنهای شما برای اول آذر و دو هفته دیگر و اول دی و سال بعد تنها از ستون به ستون کردن است، شاید فرجی بشود. آنچه دیدهایم مقامات کشور توان هیچ تصمیم مهمی را برای تغییر شرایط کشور ندارند. و اول آذر هم خواهد آمد و خواهد رفت.
با قلبی شکسته، با دلی خونین از شما میخواهم؛ لطفا نخست وزیر نیوزلند را دعوت کنید بیاید ایران، او میتواند کرونا را مدیریت کند، او برای جان مردمش بسیار ارزش قائل است، او بگوید قرنطینه ضروری است، واقعا قرنطینه میکند، خودش هم جابجا نمیشود. او نگاهش صادقانه است. ما او را بیشتر قبول داریم.
امر و نهی نمیکند، نمیخواهد قهرمان باشد، میخواهد مردمش را نجات دهد
ولو خودش از بین برود! کاری که ما میخواستیم بکنیم.
اما نتوانستیم و ما متاسفانه نتوانستیم…