عصر حاضر را عصر تحول و دگردیسی نامیده اند. تحول و دگردیسی در عقاید، ایدئولوژی ها، پیامها و ارزشها و حتی کلمات. از سویی عصر حاضر را عصر جهانی شدن نیز نامیده اند که به دلیل وجود سه مولفه اساسی برای جهانی شدن است. رشد سریع فن آوری، رشد سریع ارتباطات و همچنین رشد سریع اطلاعات زمینه جهانی شدن اطلاعات و اجتماع و فرهنگ را به وجود آورده اند.
این شتاب سریع در جامعه مدرن وبروز تحولات نوین ساختاری، بر سبک های تربیتی نیز تاثیرات متعددی گذاشته اند. دکتر اشکان شیری روانش شناس و استاد دانشگاه در این خصوص معتقد است: در جامعه مدرن فعلی تربیت و روش های تربیتی تغییر جهتی را در خانوادها ایجاد نموده و از حالت سنتی خارج کرده است. در روش تربیت سنتی کانون اصلی آموزش خانواده می باشد و به مثابه آن پدر و مادر و آموزش های سیستم آموزش و پرورش سنتی نقش اصلی را به عهده می گرفتند. ولی در جامعه مدرن و در حال حاضر سیستم آموزشی و سیر فعلی پرورشی. سبک های متنوعی را برای خانواده ها ایجاد کرده است.
وی در خصوص ارزیابی شیوه های تربیتی سبک قدیم و جدید گفت: اعتماد به نفس و افزایش عزت نفس در این دو سبک متفاوت است.
ما در گذشته و در سیستم تربیتی سنتی ملاک نمره دهی و قبولی در برخی آزمون های قابل مشاهده می بوده و با خوب یا بد یک فرد ارزیابی می شده است. ولی همین امر باعث یه اعتماد بنفس کاذب و عزت نفس کذایی در فرد بوده است . اما در بحث تربیت مدرنیته میتوان دید که یک کودک یا نوجوان حدودا ۷ الی ۸ را در مدارس مشغول تحصیل می باشند و در باقی ساعات مشغول آموزش های دیگری از قبیل آموزش های افزایش عزت نفس و اعتماد بنفس می باشند. اما باید اذعان داشت ماحصل تمامی این بحث ها باید به خروجی منتهی شود. اما در بعضی مواقع در روش سنتی دیده ایم که یک فرد دچار عدم اعتماد بنفس در روش های تربیتی بوده است. ولی در روش های مدرنیته مشاهده میشود که با وجود کلاس های التقاطی، آموزش های انفرادی و تشخیص مهارت و هوش های مختلف هر فرد در زمینه های متفاوت باعث افزایش عزت نفس و اعتماد بنفس کودک یا نوجوان شده است. دومین ویژگی در تفاوت ها این می باشد که در تربیت مدرن خروجی و سطح عملکرد فرد در جامعه می بایست مشهود باشد ولی در گذشته صرف ملاک نمره بوده است.
این استاد دانشگاه در خصوص تحول درونی افراد در خصوص تربیت معتقد است: در بحث تحول درونی در امر تربیت اخلاقی قصد این است که افراد در عمل به گونه ای تربیت شوند که در عمل پایبند به آن فضایل اخلاقی و آرمانی باشند. یعنی در زندگی شخصی و و در زندگی اجتماعی به اصول و قواعدی پایبند باشند. در واقع باید بپذیریم تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد نیست و می توان در افراد تحول درونی ایجاد کرد. تحول درونی در امر تربیت اخلاقی مستلزم پایبندی افراد در عمل به آن بایدها و نبایدهاست و رسالت نظامهای آموزشی و سیستم های نوین تربیتی این است که در عمل، این توانمندی ها را در آنها ایجاد کنند تا بتوانند به اصول تربیتی و اجتماعی در ژانر های گوناگون پایبند باشند. وقتی می توان از تحول درونی افراد در امر تربیت اخلاقی سخن گفت، که افراد به آرمان ها و ارزشها احترام بگذارند؛ هنجارها را پاس بدارند و درمقابل ناهنجاریها واکنش منفی نشان بدهند و بطور کلی نسبت به ارزشها بی تفاوت نباشند.
وی در پایان اذعان داشت: در مدرنیته امروز شکل جدیدی از تربیت مطرح است که شخص در پرتو تحول اندیشه و باورهای شخصی سرمنشاء تحول در جامعه می شود و این اندیشه خود مختار نسبت به شیوه زندگی وجود جهان و نسبت به تمام پدیده های اساسی زندگی تعریف خاصی ارایه می دهد و مروج افکار و شیوه زندگی نوین است. در واقع تربیت مدرن اگر بر اساس شیوه های علمی و ساختارمند صورت پذیرد و اخلاقیات را در سطح شخصی و خانوادگی توسعه بخشد، در کلان منجر به اصلاح رفتار های اجتماعی جامعه می شود و کزتابی ها و هنجار شکنی های موجود در جامعه به حداقل کاهش پیدا می کنند.