بهنام محمودی پیشکسوت و کارشناس والیبال ایران در گفت و گو با در خصوص وضعیت والیبال ایران گفت: ابتدای صحبتم باید بگویم که جانم را برای والیبال ایران و کشورم خواهم داد و اگر صحبتی میکنیم از سر دلسوزی است، چرا که اگر واقعیت ها را نگوییم، مردم از ما انتظار دارند و بعدها از من انتقاد خواهند کرد که چرا شما که در هیات رئیسه، کمیته فنی و بدنه والیبال هستید، واقعیتها را نمیگویید؟ اگر والیبال امسال را به مسابقات لیگ ملتها، المپیک، نوجوانان جهان، رقابتهای آسیایی و جوانان جهان تقسیم کنیم، طبق اطلاعات کسب شده از جامعه آماری، متوجه خواهیم شد که میزان کیفیت والیبال ایران در رقابتهای گفته شده، ۳۵ از صد بوده است؛ یعنی نمره ۶ از بیست!
تیم ملی والیبال قبل از المپیک زمان طلایی را از دست داد
او ادامه داد: این نمره میانگین جامعه آماری خانواده والیبال بود که آنها را دریافت کردهام. زمانی که علت این نمره را جویا شدم، کارشناسان اظهار کردند که به دلیل نتایج ضعیف این نمره را به والیبال ایران میدهند. فدراسیون والیبال در خصوص لیگ ملتها اعلام کرد که به دلیل جوانگرایی، نتیجه مهم نیست. معتقدم که اگر واقعا این موضوع درست مدیریت میشد، به دلیل وجود بحران کرونا، لیگ ملتها بازیهای تدارکاتی خوبی بود اما اینطور نشد. در لیگ ملتها و المپیک خوب بازی نکردیم و نتیجه نگرفتیم. پس از لیگ ملتها ۱۰ روز تیم ملی والیبال برای خودش تعطیل شد! شاید استراحت در حد ۲ روز برای تیم خوب بود اما زمان طلایی تمرین را از دست دادیم، چرا که ۲۵ روز بعد از لیگ ملتها باید در المپیک بازی میکردیم اما ولادیمیر آلکنو به روسیه رفت و تیم ۱۰ روز تعطیل شد. آلکنو بیان داشت که تیم ملی باید در این مدت بدنسازی میداشت اما این موضوع کاملا غلط است، در آن زمان باید روی تمرینات تقویتی، اصلاح تاکتیک، درمان و فیزیوتراپی بازیکنان مصدوم تمرکز میشد اما متاسفانه انجام نگرفت.
فدراسیون بازیکنان را تحت فشار قرار داد
عضو سابق هیات رئیسه فدراسیون والیبال گفت: فدراسیون والیبال باید بعد از لیگ ملتها کمیته آسیبشناسی تشکیل میداد تا ابعاد باخت ملیپوشان بررسی شود اما متاسفانه باز هم این موضوع انجام نشد. در المپیک مقابل لهستان خوب ظاهر شدیم اما بعد از آن به کانادا باختیم. همان اندازه که مقابل لهستان خوب بودیم، مقابل کانادا عملکرد ضعیفی داشتیم. هنر مربی، مدیر تیم و فدراسیون والیبال این بود که بازیکنان را بعد از نتایج ضعیف لیگ ملتها، از لحاظ روحی آماده کرده تا در المپیک نتیجه خوبی گرفته شود. یکی از علتهای باخت به کانادا، تحت فشار بودن بازیکنان بود. چرا فدراسیون والیبال به مردم قول داد که ایران جزو چهار تیم برتر المپیک خواهد بود؟ تحت فشار بودن بازیکنان و نبود مدیریت صحیح، باعث شد بازیکنان استرس گرفته و بازی را از دست بدهند. این استرس خودش را در بازی با ژاپن به خوبی نشان داد.
او ادامه داد: بعد از المپیک، بازیکنان جوان به تیم ملی اضافه شدند که عملکرد خوبی در آسیا داشتند. ۱۰۰ درصد جامعه والیبال و کارشناسان مشرف بودند که ایران باید قهرمان آسیا شود. درست است که در آسیا عملکرد خوبی داشتیم و قهرمان شدیم اما نباید ضعفهای خود را پشت این قهرمانی پنهان میکردیم.
به جای عذرخواهی پیاپی، استعفا دهید
ملیپوش سابق ایران افزود: جدیدا بدعت بسیار بدی گذاشته شده که پس از ناکامی وعده و وعیدها، شاهد عذرخواهی هستیم و این در حالی است که اصولا بعد از چند بار عذرخواهی، آن شخص باید استعفا دهد و فدراسیون را ترک کند. معذرتخواهی میشود یک بار، دو بار نه چند بار … کسی که مدام عذرخواهی میکند و با وجود تصمیمات غلط از والیبال نمیرود، باعث میشود وضع این رشته ورزشی مهم و پرطرفدار، به این روز کشیده شود.
وعدههای عطایی اتفاق نیفتاد!
محمودی در خصوص انتخاب عطایی به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال در رقابتهای آسیایی گفت: قبل از المپیک قرار شد برای هدایت ایران در رقابتهای آسیایی تصمیمگیری داشته باشیم و برای همین جلسهای با عنوان “تصمیمگیری برای تیم ملی در رقابتهای جوانان جهان و آینده والیبال ایران” برگزار شد. بهروز عطایی در آن جلسه برنامههای خود را ارائه داد. عطایی گفت که میخواهد در جام ملتهای آسیا ۶۰ درصد از بازیکنان تیم ملی، جوانان باشند و ۳ یا ۴ بازیکن المپیکی با خود به رقابت های آسیایی ببرد تا در فینال آسیا که بازی مهمی است، از آنها استفاده کند. عطایی بیان داشت که در بقیه بازیها از جوانان استفاده میکند تا با هماهنگی خوب به رقابتهای جوانان جهان اعزام شوند. اما این گفتههای عطایی اتفاق نیفتاد و نظرش را عوض کرد. او با استفاده از بازیکنان باتجربه، در نظر داشت که ایران را حداقل به مقام نایب قهرمانی آسیا برساند. عطایی بازیکن خوبی بوده و مربی خوبی نیز هست اما به او گفتم که تمرکزش را روی تیم جوانان بگذارد و بزرگسالان را به آقای تندروان که دستیار آلکنو بوده بسپارد. حتی به عطایی گفتم که باید از عنوان قهرمانی خود در جوانان جهان دفاع کنیم اما کسی گوش نکرد.
او ادامه داد: انتظار از تیم جوانان ایران این بود که حداقل جزو هشت تیم برتر مسابقات جهانی باشند و از گروه خود صعود کنند. ایران مدافع عنوان قهرمانی بوده و برای والیبال ایران که اهدافش حضور در چهار تیم برتر المپیک بود، صعود نکردن جوانان از گروهشان خوب نیست؛ چرا که این تیم در آینده پشتوانه تیم بزرگسالان است.
در فدراسیون والیبال گوش شنوایی نیست
پیشکسوت والیبال ایران با بیان این که گوش شنوایی در فدراسیون بابت توجه به صحبتهای کارشناسی شده وجود نداشت، اعلام کرد: ما در ایران قحطالرجال مربی نداریم؛ چرا که مربیهای وطنی زیادی هستند که در کنار مربیان بزرگ حضور داشته و تجربه کسب کردهاند. حتی به عطایی این پیشنهاد را هم دادم که هدایت بزرگسالان را برعهده بگیرد و تیم جوانان را به مربی دیگری واگذار کند که این موضوع نیز رخ نداد و نتیجه بسیار بدی در رقابتهای جوانان جهان گرفتیم. ایران به تیمهایی باخت که از نظر فنی بسیار پایینتر از سطح والیبال ایران بودند. به نظرم تیم نوجوانان عملکرد بهتری نسبت به جوانان داشتند و نتیجه گرفتند. تیم جوانان ایران از نظر فنی هم خوب نبودند و متاسفانه نتیجهای که نباید اتفاق میافتاد، برای والیبال ایران به دست آمد.
داورزنی مشورت پذیر نیست!
او ادامه داد: ورزشکاران کاربلد و تحصلیل کردهای داریم که باید به آنها اعتماد کرد. آقای داورزنی فردی سیاسی بود که جامعه والیبال ایران او را بزرگ کرد. در کمیته فنی که برای انتخاب سرمربی تیم ملی تشکیل شد، به داورزنی گفتم که باید از افراد کاربلد و با تخصص بهره بگیریم نه این که خبرنگار و داور دعوت کنیم! باید حرف درست اصولی زده شود و نباید به این دلیل ناراحت شود. داورزنی معمولا مشورتپذیر نیست و فقط در ظاهر مشورت میگیرد. او قبل از رفتن به وزارت ورزش بهتر کار میکرد اما از زمانی که از معاونت وزیر ورزش و جوانان بازگشته، والیبال ایران به شدت افت کرده است. داورزنی خودش را با یک نقل قول دوباره به والیبال دعوت کرد. اگر داورزنی قوی بود، میتوانست در زمان حضورش در فدراسیون، مدیران جوان را تربیت کند که اکنون میبینیم یک مدیر هم تربیت نشده است.
داورزنی از تنزل جایگاهش می ترسد
پیشکسوت والیبال ایران ادامه داد: یزدانی خرم داورزنی را به والیبال آورد اما در ادامه، رابطهاش با او هم بد شد. آقای ضیایی دوست نزدیک داورزنی بود اما پشت او را هم خالی کرد. آقای داوری کارمند وزارت ورزش بود و به او اجازه ندادند که در انتخابات فدراسیون والیبال شرکت کند. آقای افشاردوست از معدود والیبالیستهایی بود که در حوزه دبیری فدراسیون، عملکرد قابل قبولی داشت و به والیبال خیلی کمک کرده بود اما بعد از بازگشت داورزنی به فدراسیون، دیگر از او استفاده نشد. آقای فتاحی هم برای داورزنی زحمت کشید اما او هم به شکل عجیبی کنار گذاشته شد و یکسری افراد بازنشسته به فدراسیون والیبال آمدند تا از آنها به عنوان نایب رئیس و سایر پستها استفاده کنند، اما در ۲ سال گذشته به دلیل بازنشسته بودن این افراد، فدراسیون حتی بدون نایب رئیس اداره شد.
وی ادامه داد: یکسری افراد غلام حلقه به گوش و بلهقربانگو در انتخابات فدراسیون والیبال بودند و به دوستانشان در هیاتهای استانی هم پشت کردند تا سمتی در فدراسیون بگیرند. داورزنی و همراهانش قبل از انتخابات در دفتر شخصی خود ستاد تشکیل داده بود و همین افرادی که بعد از انتخابات پست گرفتند، بعد از انتخابات هم دیدیم که در پی شناسایی افرادی بودند که به داورزنی رای ندادند و متاسفانه در ادامه یا برکنار شدند و یا سعی در ایجاد مشکلات برای آنها را داشتند. برای مثال، اتفاقاتی که برای رئیس هیات استان هرمزگان رخ داد، در همین راستا بود و به شکل کاملا غیرقانونی رئیس هیات را کنار گذاشتند. در حالی که اتفاقا او به داورزنی رای داده بود اما فقط به این علت که صریح صحبت میکرد و از اشکالات فدراسیون و داورزنی سخن میگفت، کنار گذاشته شد.
محمودی افزود: متاسفانه داورزنی همیشه از افراد استفاده مقطعی کرده و وقتی کارش انجام شد، آنها را کنار میزند. همین حالا هم مثل دوران انتخابات دو سال پیش در هیاتهای استانی عمل میکنند. تمام این موضوعات، نشات گرفته از غروری است که والیبال را فراگرفته است. متاسفانه از افراد والیبالی مورد تایید خانواده این رشته ورزشی استفاده نمیشود و نخواهد کرد، چون او از تزلزل جایگاه خود میترسد و به هر قیمتی میخواهد صندلی ریاست را از دست ندهد.
وزیر ورزش به والیبال ورود کند
بهنام محمودی با درخواست از سجادی وزیر ورزش برای ورود به مسائل مدیریتی والیبال ادامه داد: اول از همه از آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور تشکر میکنم؛ چون جامعه ورزشی از او درخواست کرد که وزیر ورزشی بر سرکار بیاید و آقای رئیسی با این موضوع موافقت کرد. آقای سجادی ورزشکار باسواد و قهرمان ملی است و از ایشان خواهش داریم که ورزشکاران تحصیل کرده را در سمتهای مدیر کل و… قرار دهد. رئیس جمهور صراحتا اعلام کرد که در دولتش افراد بازنشسته جایی ندارند و میخواهند از مدیران جوان استفاده کنند. اکنون من اعلام میکنم که داورزنی هم دیگر باید بازنشسته باشد چرا که طبق قانون اگر ۳۵ سال سابقه یا ۶۵ سال سن داشته باشید (هر کدام که زودتر فرا رسید) باید بازنشسته اعلام شوید.
وی افزود: داورزنی ۴۲ سال سابقه دارد، فقط به این خاطر که سلطانیفر رفیق او بود، زمانی که داورزنی به وزارت ورزش رفت، سلطانیفر مصوبه هیات دولت را گرفت و سال به سال تمدید کرد تا داورزنی معاون خودش بماند! داورزنی اکنون ۴۲ سال سابقه دارد و باید از فدراسیون برود. اگر میخواهیم طبق دستور رئیس جمهور کار را جلو ببریم، باید سجادی حکم بازنشستگی او را امضا کند و داورزنی از ریاست فدراسیون کنار برود. بلایی که سر ضیایی آمد، این بود که مجمع فوقالعاده برگزار شد و پشت پرده، امضای عزل او به صورت ناجوانمردانه و غیراصولی از افراد مجمع گرفته شد تا که خدایی نکرده، ضیایی در مجامع بینالمللی پیگیر این موضوع نشود.
عضو مستعفی هیات رئیسه فدراسیون والیبال ادامه داد: داورزنی بازنشسته است و طبق قانون باید برود. داورزنی در سالهای گذشته زیرمجموعه خود را قوی نکرد و حالا والیبال را به اینجا رسانده است. قبل از رفتن او به وزرات ورزش، والیبال وضع خوبی داشت اما بعد از این که معاون ورزش قهرمانی شد، والیبال را زیر دست خود نگه داشت.
او گفت: پدر ما هم رزمنده بوده و اگر من هم زانوهایم را که در والیبال و برای افتخارآفرینی از دست داهام به پزشک نشان دهم، جانبازی ۵۰ درصد میگیرم! ما ورزشکاران هم سرباز مملکت هستیم. آقای داورزنی، با کارت هدیه دادن نمیتوان وضعیت والیبال را خوب جلوه داد.
از سکوت رسانه ها و کارشناسان تعجب می کنم
محمودی تصریح کرد: واقعا از برخی رسانهها تعجب میکنم؛ چرا اکنون که وضعیت والیبال به این صورت شده، ساکت شده و واقعیتها را نمینویسند؟ چرا بسیاری از منتقدان درد والیبال را نمیگویند؟ آیا یک “دعوت کردن” اینقدر تاثیر دارد!؟ من واقعا نمیدانم چرا بعضی از رسانهها درباره والیبال و مشکلات فدراسیون، روزه سکوت گرفتهاند؟ سکوتی شکل گرفته که همه تصور میکنند همه چیز گل و بلبل است. مردم از من در خیابان میپرسند که آقای محمودی مگر ما قهرمان جهان شدهایم!؟
محمودی با تعجب از برخی کارشناسان والیبال ایران نیز گفت: طوری سکوت شده که من خیلی تعجب میکنم. آقای داورزنی و امثال او میآیند و میروند اما ورزشکاران همیشه میمانند. ما دوست داریم به والیبال کمک کنیم و اگر مدیران مدبر به ورزش بیایند، قطعا نتایج خوبی خواهیم گرفت. من موافق مربی ایرانی هستم و اگر درست برنامهریزی و آنالیز میکردیم، اکنون وضعیت بهتری داشتیم. ما به مربیان خارجی ماهی یک میلیارد حقوق میدادیم و اگر همین هزینه را برای مربیان ایرانی هم میکردیم، وضعیت والیبال این نبود.
انتهای پیام