ماشینها، عابران پیاده، کسبه و… گویی برای ابد سر جایشان خشک شدهاند. در عوض این در و دیوار مغازهها و تیرهای چراغ برق بودند که از شدت لرزش داشتند کنده میشدند.
چند ثانیه بعد که از این کابوس رها شدم، تعبیر این خواب را به چشم دیدم. تمام سرمایهام، همهی چیزی که با رنج و زحمت و با خروارها بدهی جمع کرده بودم، شکسته و نابود پیش چشمم، آن نمایش تلخ را بازی کردند. حالا من مانده بودم و یک دنیا بدهکاری….
اپیزود دوم: صبح یکی از روزهای سرد دی ماه، عظمتی به تاریخ تهران مدرن، در آتش سوخت و در چشم به هم زدنی فرو ریخت و خیلیها را به کام مرگ کشاند، آنها هم که زنده ماندند تمام زندگیشان جلوی چشمشان دود و خاکستر شد. “پلاسکو”، شد نماد زندگیهای از دست رفته، شد نماد خشم سرنوشت!
اپیزود سوم: مهرماه نودونه، هنوز شرجی و گرما دست از سر مردم بندر برنداشته است. اولین خبرِ صبح این بود، بازار ساحلی دیلم در آتش سوخت.
خبری کوتاه که حکایت از آتشی بلند داشت. زندگی هایی که با رنج سالیان ساخته شده بود، طعمهی شرارههای بیرحم آتش شد…
زمینه های مشترک یک فاجعه
تمام آتشسوزیهای چند سال اخیر، همه یک وجه مشترک دارند، آتشسوزیهای بزرگ اغلب جایی ایجاد میشود که امکان امداد رسانی نیست یا دستکم به سختی انجام می شود.
سازه های سنتی این بازارها عامل اصلی ایجاد چنین آتش سوزی های مهیبی است. در ساختمانسازیهای سنتی و تا همین چند دهه پیش، هیچ توجهی به اصول ایمنی و پیشگیرانه در طراحی معماری نمیشد.
در حقیقت ساختار سنتی و در هم تنیده این بازارها در کنار نادیده گرفتن حداقل استانداردهای ایمنی و محافظتی دو رکن اصلی این حوادث خانمانسوز است.
پیچوخمهای استانداردسازی
دکتر «محسن جمشیدی انگاس»؛ دکتری محیط زیست گرایش HSE در گفتوگو با ایسنا ضمن اشاره به قدمت بالای این نوع بازارهای محلی میگوید: «مبحث ایمنی باید در زمان طراحی یک سازه لحاظ شود که متاسفانه در این بازارهای سنتی نه تنها معیارهای ایمنی مطرح نبوده بلکه با گذشت سالها و با توجه به نیاز، اقدام به ساخت و ساز و توسعهی غیرایمن این سازهها هم شده است.»
وی در توضیح علل چنین حوادثی عنوان میکند: «یکی از شروط مهم در طراحی سازههای عمومی همچون بازارها، متراکمسازی و پراکندهسازی حریمهای ایمنی است، کما اینکه در حوادثی همچون آتشسوزی بازار دیلم نزدیک بودن واحدها و نبود فواصل ایمنی مناسب بدون لحاظ داشتن نکات ایمنی در طراحی، موجب گسترش حریق و خسارتبار شدن این سانحه شد.»
این کارشناس حوزهی ایمنی با اشاره به سقف کوتاه بازارهای سنتی و عدم فضاسازی مناسب برای جریان و تهویه هوا میافزاید: «در ساخت سازهها به ویژه ساختمانهایی با کاربری عمومی الزاماً بایست از مواد و مصالح نسوز یا کندسوز استفاده کنیم؛ امّا متاسفانه دیده میشود از موادی استفاده شده که قابلیت اشتعال بالا و ضریب انتقال حرارت بالایی دارند. این مصالح در صورت بروز حریق در اندک زمانی حجم بالایی از حرارت را منتقل میکنند که خود باعث گسترش سریع حریق میشوند.»
جمشیدی ادامه میدهد: «ما باید در طراحیها فضایی تحت عنوان -محل تجمع ایمن- پیشبینی کنیم که در حوادث این چنینی کسبه و مردم به دور از خطرات ناشی از آتش سوزی تجمع کنند.اما متاسفانه این نکته در اکثر فضاهای عمومی مغفول مانده است.»
اهمیت استفاده از تجهیزات ایمنی برق
وی در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا پیرامون ایمنی سیستم برقرسانی بازارهای قدیمی میگوید: «مسلما در بسیاری از موارد تجهیزات ایمنی برق همچون فیوزهای rcb و rccb استفاده نشده است. این دو کلیدهایی هستند که به محض نشت جریان الکتریسیته یا هر گونه نوسان جریان برق سریعاً مدار را قطع کرده و مانع از ادامه برقرسانی میشوند.»
این متخصص HSE و مدیریت بحران با تاکید بر لزوم پایبندی به مقررات ایمنی در سیستم برق سازهها افزود: «یکی از مواردی که بعضاً با غفلت سازندگان روبرو میشود تجهیزات حذف جریان الکتریسیته ساکن در اماکن عمومی به ویژه بازارهای سرپوشیده است. این جریانات برخی مواقع موجب ایجاد جرقه و حریق میشوند.»
تمام دلایل نقص ایمنی بازار دیلم
بازار ساحلی بندر دیلم به وضوح فاقد آیتمهای ایمنی برای فضاهای عمومی بود. سقف غرفهها نه تنها کوتاه بود که اغلب از مواد قابل اشتعال فایبرگلاس و لایههای محافظتی ایزوگام ساخته شده بودند. پارتیشن بندی فضاها به وسیله برش های «امدیاف» انجام شده بود.
موضوع مهم دیگر اینکه البسه بعضا از جنس پارچه و پلاستیک که مستعد گسترش حریق است، بیشترین موجودی کالایی این غرفهها بوده است.
در این شرایط و با توجه به گرمای هوا و احتمالا روشن بودن شبانهروزی کولرهای گازی، و با اطمینان از اینکه شبکه برق این بازار تا چه حد غیراستاندارد و نا ایمن بوده است، قطعاً چنین حادثهای غیرقابل پیشبینی نیست.
وجود همین مواد و مصالح کنار هم کافی بود تا سرعت انتقال حرارت و آتش به حدی برسد که در عرض تنها ۳۰ دقیقه و شاید هم کمتر، کل بازارچهی ساحلی بندر دیلم و ۲۰۰ غرفه با اجناس داخل آنها تبدیل دود و خاکستر شود.
دکتر محسن جمشیدی در مورد نقش منطقهی جغرافیایی در بروز این سوانح به ایسنا میگوید: «در جنوب کشور که معمولا در فصول گرم سال دما به بالای ۴۵ درجه و رطوبت به بیش از ۹۰ درصد میرسد، لزوم استفاده از کولرهای گازی ایجاب میکند که مرتبا ایمنی سیستمهای برقرسانی را کنترل کنیم. در برقکشی این مراکز، به علت افزایش جریان عبوری برق از کابلها که عمدتا پوشش پلاستیکی نامرغوب دارند، ایجاد حرارت بالایی میکند و همین حرارت موجب ذوبشدگی هادی کابلها و در نتیجه جرقه و حریق میشود.»
ضرورت وجود سیستم اعلام و اطفای حریق
او با اشاره به گرمای هوا در شهرهایی مثل دیلم بر لزوم استفاده از کابلهای برق با کیفیت مناسب با شرایط محیطی و جریان مصرفی تاکید میکند و میگوید: «معمولا در این بناها به دلیل تغییر کاربری ها و مالکین واحدها، سیمکشی و بندزنیهای جدیدی به مدار افزوده میشود که همین نکته باعث بالا رفتن مقاومت و حرارت در مدار برق و هدررفت انرژی و در نتیجه ایجاد حریق میشود.»
این کارشناس hse افزود: «با توجه به مواد نگهداری شده در این اماکن و میزان اشتعالپذیری آنها بایست از سیستمهای اعلام و اطفای حریق متناسب با حریق احتمالی استفاده کرد و اپراتورهای آموزش دیدهای نیز برای این کار در نظر گرفت.»
تجارب جدید
فجایع این چنینی را همین اواخر هم در ساختمان کلینیک سینا اطهر تهران شاهد بودیم که در ظاهر سازهای امروزی داشت اما نه برای یک فضای درمانی! مدتی پس از این اتفاق بود که مشخص شد کاربری اصلی این ساختمان غیردرمانی بوده که به کلینیک زیبایی و تصویربرداری تغییر کاربری یافته بود.
ایراد اصلی این نوع تغییر کاربری جایی است که میبینیم یکی از علل افزایش میزان تلفات در این حادثه، عدم پیشبینی فضایی خارج از ساختمان برای کپسولهای اکسیژن و هلیم و همچنین مواد اشتعالزای دیگر بود. انفجار همین کپسولها که متاسفانه با اشتباه فاحش، در زیرزمین کلینیک نگهداری میشد باعث ایجاد خفگی و تلفات بیشتر شد.
این در حالی است که مطابق «دستورالعمل محافظت از ساختمان در برابر آتشسوزی» هرگونه تغییر کاربری ساختمانها به فضاهای درمانی مستلزم رعایت کلیه ضوابط مربوط به کاربریهای درمانی است. بنا بر این دستورالعمل، طراحی بناها با کاربریهای درمانی باید به شکلی باشد که کمترین ضرورت جهت تخلیهی اضطراری حاضرین در ساختمان باشد و همچنین دیوارها و سازهی آنها تحمل حداقل دو ساعت حریق را داشته باشند.
درسی برای آینده
اگر تجربهی دیدار از پلاسکو را داشتهاید و یا بازار دیلم و بازارهای سرپوشیدهی دیگر را دیدهاید ممکن است این سوال به ذهن شما خطور کرده باشد که در صورت بروز سانحه، با وجود حجم عظیم جمعیت بازدیدکننده و ساختار تودرتوی این بازارها و همینطور دپوی مقادیر زیادی از اجناس با قابلیت اشتعال بالا، چه فاجعهای رخ خواهد داد؟ راههای خروج و تخلیهی جمعیت کجاست و یا اصلاً سیستمهای ایمنی و اطفاء حریق پیشبینی شده است؟!
اینها هر کدام بخشی از الزامات ایمنی است که هر چقدر زودتر و به شکل مناسبتری اعمال شود در جلوگیری از فاجعهای دیگر -شبیه آنچه پیش از این دیدهایم- موثر خواهد بود.
وقتی بدانیم نزدیک به ۴۰۰ مرکز درمانی و بیمارستانی شهر تهران ناایمن هستند و یا در استان بوشهر، بازار سرپوشیده و روز برازجان، پاساژهای این شهر و یا بازارهای قدیمی بندر گناوه، روزبازارها و یا حتی مراکز خرید جدیدالاحداث سطح استان بوشهر فاقد استانداردهای ایمنی حداقلی هستند، به ضرورت اعمال ضوابط ایمنی و بازنگری در ساختار این اماکن پی خواهیم برد.
بازار ساحلی دیلم و دار و ندار ۲۰۰ خانواده تنها به دلیل نادیده گرفتن اصول اولیه ایمنی در آتش سوخت و نابود شد، اتفاقی که هر قدر ناخوشایند اما باید درسی برای مدیران شهری و استفادهکنندگان از مراکز عمومی باشد تا بار دیگر شاهد چنین حوادثی نباشیم.
گزارش از: «حیدر کاشف»، خبرنگار ایسنا بوشهر
انتهای پیام