روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: «خود باچان در همین ایالت شمالی متولد شده بود و هنوز به مردم آنجا تعلق خاطر داشت. البته سالها بود که در بمبئی زندگی میکرد و این تصمیم هم از انگیزههایی فراتر از دلبستگی به زادگاه ناشی میشد. کشاورزان آن ایالت و برخی ایالتهای دیگر هند، چند سال – شاید نزدیک به یک دهه – بود که با مشکلاتی مثل کمبود بارش و خشکسالی و کاهش آبهای زیرزمینی و افت کمی و کیفی محصولاتشان مواجه بودند و تاخیر در نوسازی صنعت کشاورزی هم به این مشکلات دامن میزد و شرایط را وخیمتر میکرد. تقریبا همه آنها مجبور شده بودند از بانک هند که بانکی دولتی است وام بگیرند اما به خاطر همان مشکلاتی که گفتم، پرداخت اقساط این وام برایشان ممکن نشد. نه فقط پرداخت اقساط وام که بیشتر کشاورزان هندی – از جمله کشاورزان ایالت اوتار پرادش- در تامین نیازهای اولیه و ضروریات زندگیشان هم به مشکل برخوردند و به فقر و تیرهروزی افتادند.
آمیتا باچان پرداخت ۴۰ میلیون روپیه از بدهیهای آنان را پذیرفت و همه را یکجا تصفیه کرد. گفت: «دوست داشتم به اوتار پرادش بروم و نامه بانک را خودم به آنها تقدیم کنم اما شرایط سفر برایم مهیا نیست.» از این رو ۷۰ نفر از این ۱۳۹۸ نفر را به نمایندگی از جمع انتخاب کرد، برایشان بلیت قطار خرید و آنها را به بمبئی دعوت کرد تا اسناد مالی تصفیه وام را حضوری تقدیمشان کند. این نخستین تصمیم اینچنینی باچان نبود. او چند ماه قبل از این ماجرا نیز بدهی ۳۵۰ کشاورز از کشاورزان بمبئی را پذیرفته و پرداخت کرده بود.
همان زمان سیانان در تحلیل این خبر نوشت نصف جمعیت هند به کشاورزی اشتغال دارند اما سهم این بخش در تولید ناخالص ملی این کشور عددی بین ۱۵ تا حداکثر ۲۰ درصد است. از اوایل دهه ۲۰۱۰ ناآرامیهایی در گوشه و کنار هند شروع شد که ریشه همه آنها به فقر ناشی از بحران کشاورزی برمیگشت. کاهش حجم و کیفیت محصولات کشاورزی، همزمان با افزایش هزینههای این بخش و نیز ناتوانی – یا به تعبیر برخی «بیتوجهی» – دولت هند در حمایت از کشاورزان، دشواریهای زیادی برای آنهایی که در این بخش بودند ایجاد کرد. عملا بسیاری از کشاورزان به خاک سیاه نشستند و زندگیشان نابود شد. تصویر فاجعه زمانی روشنتر میشود که بدانیم طبق آمار دولتی هند، فقط در سال ۲۰۱۳ میلادی ۱۱ هزار و ۷۷۲ کشاورز خودکشی کردند.
باچان همان زمان گفت من سعی میکنم نقش خودم را در این بحران ملی ایفا کنم و امیدوارم دیگران هم متوجه باشند که کشاورزان ما اکنون در چه شرایطی هستند و با چه سختیهایی مواجهند که حتی در تامین نیازهای اولیه خودشان به مشکل برخوردهاند و معتقدم هر کسی که میتواند باید کمی از این بار را از روی دوش کشاورزان بردارد. البته به دنبال اعلام خبر کمک باچان به کشاورزان اوتار پرادش، بحثی توییتری، در همراهی یا نکوهش آن شروع شد. برخیها این کار باچان را ریاکاری ثروتمندی مشهور دیدند و برخی دیگر بخشی از برنامه دولت هند در مهار نارضایتیها و ناآرامیها. یکی نوشت «به سیاست خوش آمدید!» زیرا به نظرش باچان – که چهرهای ملی بود – با این کار، فشار از نظامی را کم میکرد که با بیتدبیری و فساد، زمینهساز تیرهروزی کشاورزان شده بود (بهویژه که باچان، نمایش خرید بلیت برای ۷۰ نفر و دعوت از آنان به بمبئی را هم راه انداخت که هم فضاسازی تبلیغاتی به نفع دولت و هم ریاکاری خاص سلبریتیها تلقی شد). اما عده دیگری هم از «بی کبیر» دفاع کردند. یکی در پاسخ به این کامنت، البته خطاب به خود باچان نوشت: «تبریک میگویم آقای باچان! به توییتها و کامنتهای منفی توجه نکن … اینها آدمهای مریض با ذهنهای بیمار هستند.»
انتهای پیام