stat counter
تاریخ : دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳ Monday, 29 April , 2024
  • کد خبر : 420250
  • 19 بهمن 1400 - 13:57
0
نگاهی به ساخته عباس میرزایی در جشنواره فیلم فجر اصفهان؛

آمد سورمه کند زد کورش کرد

آمد سورمه کند زد کورش کرد
*نقد
قلم | qalamna.ir :

بِیرو فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تدوین مرتضی‌علی عباس‌میرزایی است. این فیلم سومین ساخته اوست بعد از انزوا و خون خدا.
با تحلیل دو فیلم قبلی عباس‌میرزایی متوجه می شویم که “هدر رفتن” این فیلم نیز هیچ بعید نیست. خون خدا یک فیلم نحیف و ضعیف است و همین خصیصه اصلی بیرو نیز میتواند باشد البته نقاط قوت بیرو از تجربیات قبلی کارگردان بیشتر است و این حائز اهمیت است. بخاطر این میگوم فیلم ضعیف است که ضعف آن را در فیلمنامه، کات های بیشمار نا لازم، عدم شخصیت پردازی مناسب بطوریکه بیننده با یک داستان خطی مواجه میشود، فرم داستان و قصه و… می بینیم.
اما جسارت مرتضی‌علی عباس‌میرزایی در پرداخت به “حماسه فردی” جای تشویق دارد. اصولا فیلمهایی که به زندگی افراد میپردازد که شخص خودش را از صفر با صرف تلاش و وقت زیاد بالا می کشد تا به قله برسد را در دنیای فیلم حماسه فردی می نامند و عباس‌میرزایی می خواسته یک درام بیوگرافیکال از زندگینامه علیرضا بیرانوند قهرمان فوتبال ملی کشور ما بسازد. منتقدان زیاد معتقد بودند که سینمای ایران از نظر قهرمان آسیب دیده است و میرزایی اینبار جسارت زیاد به خرج داده و به سراغ یک قهرمان زنده رفته و زندگی او را فیلم ساخته. اما این “سرمه زدن” باعث “کور شدن” شد چرا که میرزایی بدون فیلمنامه قوی این شخصیت پردازی را خراب کرد.طوریکه اگر بارها از زبان بیرانوند قصه پر از مرارت و سختی کشیده او را در برنامه های مختلف نمی شنیدیم و نمی خواندیم، بیننده فیلم نمیتوانست بین کات های زیاد و نالازم ارتباط معنادار برقرار کند و انگار این حافظه ببیننده است که بسراغ کارگردان امده تا فیلم را به جلو بکشاند. وگرنه انصافا فیلم چند ویدیو کلیپ به هم‌چسبیده از فوتبال است که از سالن سینما پخش می شود و اتفاقا در جمع خبری اکران فیلم وقتی خبرنگاران از او می پرسند که تحت تاثیر انیمیشن فوتبالیست ها این فیلم را ساخته، میرزایی منکر نشده و اشاره میکند که بالاخره ما دهه پنجاه و شصتی ها با فوتبالیست ها بزرگ شدیم
یک نکته قوت فیلم موسیقی قابل قبول آن است که خوب توانسته در بعضی جاها به هیجان و ریتم خطی و نا متوازن فیلم کمک کند. چرا که فیلمنامه انقدر حفره های باز دارد و بیننده را در آسمان و زمین معلق نگه میدارد که همانطور که گفتیم اگر بیرانوند را نمیشناخت نمی توانست متوجه شود که چه شده. مثلا پسر به خانه برمی گردد و سیلی میخورد و می رود. دوباره یک قصه دیگر شروع میشود و پایان می پذیرد و دوست بیرو می میرد و دوباره…
این فیلم میتواند روایت امید و انگیزه و عشق به هدف برای بیننده نوجوان باشد و او را به آینده امیدار کند چرا که خط بطلان روی دایلوگ شخصیتی که سعید داخ آن را بازی کرده بود است که: “آرزوهاتون بزرگتر از اندازه هاتونه” و یا همه حرف فیلم در سکانسی است که بیرو خیره به دیواری که رویش نوشته “این نیز بگذرد” مرور می شود.
بنابراین به نظر من نوجوانان را میتوان پای این فیلم نشاند تا فراموش کنند که فقط پول و پارتی رمز موفقیت است.
نکته مثبت دیگر فیلم از نظر من شروع و پایان فیلم بود. اینکه بیرو خستگی های خود را بالاخره از تن خارج کرد و روی توپ پنالتی مشهور کریس رونالدو لحظاتی آرام گرفت و تمام راهی که آمده بود را مرور کرد.
و ذکر حدیث نفس و مشقت هایی که کشیده، باعث نشده تا بیننده دلشکسته شود.

  • خبرنگار مریم السادات میرعلایی

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰

دیدگاهها بسته است.