چکیده اظهارات مولوی عبدالحمید را در ادامه میخوانید:
حادثهای که هشتم مهرماه رخ داد و التهاباتی ایجاد شد، ما تلاش کردیم که امنیت منطقه حفظ شود تا مسئولان قضایی به این حادثه رسیدگی کنند. چیزی که در این حادثه کاملا مشخص است اینکه بر خلاف آنچه بعضا گفته شده در این حادثه جوانانی که به سمت کلانتری سنگ پرتاب کردهاند هرگز قصد تصرف کلانتری را نداشتهاند، همچنین در این حادثه از بین جوانان نه افراد مسلح حضور داشتند و نه گروهکها در این موضوع نقش داشتهاند، زیرا اگر اینگونه میبود حداقل چند نفر از مأمورین و طرف مقابل هم کشته یا زخمی میشد، اما از مردم عادی نزدیک به صد نفر شهید شدند که اکثرا در داخل مصلا تیر خوردهاند و تیرها اکثرا به سر و قلب و سینه خوردهاند. متاسفانه در این حادثه فاجعهای رخ داد.
چرا باید حادثۀ خاش بعد از حادثۀ زاهدان اتفاق بیفتد؟ در حادثۀ خاش جوانانی که به سمت فرمانداری سنگ پرتاب کردند با گلولههای جنگی مورد هدف قرار گرفتند. این حوادث سبب التهاب شدید منطقه گردید، اما علما، ریشسفیدان و معتمدین و برخی از مسئولان تلاش کردند که امنیت منطقه بههم نخورد تا به موضوع رسیدگی شود. متاسفانه این رسیدگی طول کشیده است. البته قدمهای مثبتی ازجمله عزل رئیس کلانتری ۱۶ زاهدان، عزل فرمانده انتظامی زاهدان و تغییر فرمانده انتظامی استان، برداشته شده است، اما مردم انتظار دارند قدمهای دیگری برداشته شود. افرادی که در شورای تأمین استان نتوانستند این بحران را مدیریت کنند و بر زخم مردم نمک پاشیدند، جابهجا شوند.
ما هنوز در مورد این حادثه حیرانیم؛ چنانکه مستندات و شواهد حاکی از آن هستند که این اتفاق بر اساس یک برنامهریزی رخ داده است.
گلایهای که مردم دارند این است که تمام مسئولان حادثۀ تروریستی شاهچراغ را محکوم کردند و تسلیت گفتند، اما در حوادث بزرگی مثل زاهدان و خاش هیچکدام از مسئولان محکوم نکردند و تسلیت نگفتند، درحالیکه انتظار مردم این بود که ضمن محکومیت این حوادث، مقامات عالی کشور مثل رئیسجمهور برای تسلیت و تفقد به استان سفر میکرد و مسئولان ردهبالا به مردم تسلیت میگفتند. به همین دلیل مردم ناامید هستند.
ما معتقدیم آمار بالای کشتهها و زخمیهای این حادثه نتیجۀ تبعیضی است که در نیروهای مسلح وجود دارد.
در حال حاضر از اهلسنت در نیروهای اصلی و کادری نظامی و انتظامی حضور ندارند مگر خیلی اندک، درحالیکه در رژیم سابق اهلسنت در نیروهای مسلح حضور داشتند.
تاکنون بعد از انقلاب حتی یک اهلسنت بهعنوان استاندار تعیین نشده است و در مدیریتهای مرکز کشور نیز اهلسنت حضور ندارند. در شورای تأمین استان سیستانوبلوچستان حتی یک نفر از اهلسنت حضور ندارد درحالیکه این منطقه سنینشین است. در دانشگاهها و ادارات نیز حضور اهلسنت بسیار ناچیز است.
متاسفانه این تبعیض در مناطق اهلسنت مشهود است و مردم از این تبعیض و نابرابری رنج میبرند. در برخی از کلانشهرهای کشور در رابطه با نمازخانهها و یا نمازهای عید اهلسنت مشکلات و محدودیتهای زیادی دارند.
ما در طول ۴۴ سال که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد، همواره بر «گفتمان» تاکید کردهایم، حتی به کسانی که دنبال ایجاد ناامنی بودند میگفتیم که تنها راه، «گفتمان» است، اما متاسفانه این گفتمان در رابطه با رفع تبعیضها و نارساییها جواب نداده است.
ما از بیت رهبری گلایه داریم که در طول این مدت ما هرچه نامه به مقام معظم رهبری نوشتیم حتی یک بار هم از ایشان پاسخی دریافت نکردیم
در رابطه با اعتراضاتی که در کشور موجود است و مردم فریاد میزنند،اگر مسئولان دردها و مشکلات مردم و کوتاهیهای خودشان را هم میدیدند و به خواستههای بهحق و قانونی مردم رسیدگی میکردند، امروز این مشکلات نبود.
مردم انتظار داشتند مقامات، حوادث زاهدان و خاش را محکوم میکردند
قلم | qalamna.ir :
پایگاه رسمی امام جمعه زاهدان؛ حجتالاسلام محمدجواد حاجعلیاکبری، نماینده رهبری و رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، که در رأس هیئتی به سیستانوبلوچستان سفر کرده است، امروز یکشنبه (۲۲ آبان ۱۴۰۱) با شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در منزل یکی از معتمدین شهر زاهدان دیدار کرد. در این دیدار که علاوه بر هیئت همراه حجتالاسلام حاجعلیاکبری، شماری از علمای برجستۀ اهلسنت سیستان و بلوچستان ، نماینده ولی فقیه در استان سیستان و بلوچستان و برخی از مسئولان استانی نیز حضور داشتند، مولانا عبدالحمید ضمن تشریح حادثۀ جمعه خونین زاهدان، حوادث هولناک زاهدان و خاش را «نتیجۀ تبعیضهای موجود در حق جامعه اهلسنت» دانستند. مولانا عبدالحمید همچنین از اینکه حوادث زاهدان و خاش توسط مسئولان «محکوم» نشد و داغدیدگان این حوادث و مردم استان «مورد تسلی و تفقد» قرار نگرفتهاند انتقاد کردند و آن را از «گلایههای مردم استان» برشمردند.