گروه سیاسی: محمد صالح ضیایی فرماندار اسبق رودبار درباره علت ردصلاحیت خود در انتخابات مجلس شورای اسلامی توسط هئیت اجرایی گفت: من به استناد بند ۴ ماده ۲۸ یعنی عدم التزام به نظام مقدس جمهوری اسلامی رد صلاحیت شدم.
ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی ضیایی را در ادامه می خوانید: من از فرمانداری رودبار برکنار نشدم، از رودبار به اسلامشهر آمدم و اگر کسی برکنار میشد، جایگاه دیگری به او نمیدادند. وقتی نماینده جدید آمد نمیتوانستم با او کار کنم و خودم از آنجا بیرون آمدم. اکثر خبرنگاران شهرستان من را میشناسند. بخشدار کهریزک و فشافویه بودم، معاون فرماندار اسلامشهر و ورامین بودم و معاون شهرداری منطقه ۱۸ تهران بودم، معاون مدیرکل شورای شهر البرز بودم این همه مسئولیت داشتم، در رودبار هم فرماندار بودم.
ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی ضیایی را در ادامه می خوانید: من از فرمانداری رودبار برکنار نشدم، از رودبار به اسلامشهر آمدم و اگر کسی برکنار میشد، جایگاه دیگری به او نمیدادند. وقتی نماینده جدید آمد نمیتوانستم با او کار کنم و خودم از آنجا بیرون آمدم. اکثر خبرنگاران شهرستان من را میشناسند. بخشدار کهریزک و فشافویه بودم، معاون فرماندار اسلامشهر و ورامین بودم و معاون شهرداری منطقه ۱۸ تهران بودم، معاون مدیرکل شورای شهر البرز بودم این همه مسئولیت داشتم، در رودبار هم فرماندار بودم.
- برای آنکه مردم به پای صندوق رای بروند و در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری جهت مشارکت حداکثری در رودبار، من احساس کردم میتوانم در این مشارکت حداکثری برای این حوزه انتخابیه نقشی ایفا کنم.
همه هم این موضوع را میدانستند و همه این را میدانند که بنده را رد صلاحیت کردند و دلیل دیگری وجود ندارد که بگویند التزام عملی به ولایت فقیه نداشتم. اگر نداشتم که نمیتوانستم فرماندار جایی باشم که به عنوان رئیس هئیت اجرایی صلاحیت افراد را تعیین میکردم.
من در همه دولتها بودم در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد بخشدار بودم، در زمان روحانی هم فرماندار بودم و آدم متعادلی هستم اما نگاه دوستان یک مقدار تند و تیز بوده و امیدوارم شورای نگهبان بررسی درستتری در مورد رد صلاحیت من انجام دهد.
اگر شورای محترم نگهبان صلاحیت من را رد میکرد و هئیت نظارت عدم التزام عملی من به نظام را به من بر نمیخورد و شاید کمتر ناراحت میشدم.
اما آن کسی که رئیس هئیت اجرایی و فرماندار رودبار است، دارای چه جایگاهی است که بخواهد من را رد صلاحیت کند. آقایان نگاه سیاسی به شهرستان دارند، حرف من این است.
نمایندهای که در حال حاضر در مجلس است، ۱۶ هزار رای آورده است. ضمن آنکه یک پایگاه قوی اجتماعی در حوزه شهری هم دارم. از رقبای من هم یکی رئیس دانشگاه آزاد رودبار و دیگری رئیس کمیته امداد آن شهرستان بود که در حال حاضر نماینده مردم در مجلس هستند. اما من فرماندار آن شهرستان بودم. قطعا این اتفاق مشارکت را پایین میآورد.
فرمانداری که در آنجا نشسته است، او مجری انتخابات است. یعنی رئیس هئیت اجرایی و اجراکننده انتخابات است. ایشان نباید نگاه سیاسی و صنفی داشته باشد. دلیل آن را هم دارم. همه میدانند قانون، فصل الخطاب همه است همه باید از قانون تبعیت کنیم.
اما وی فراتر از قانون حرکت کرد. او من را به عنوان داوطلب انتخابات خواستند و میپرسند آبستراکسیون چیست؟ این سوالات که برای من مشکل نیست اما از من این سوالات را میپرسد. از من میپرسد خط شما چیست؟ من در جواب گفتم خط من نظام، انقلاب و ولایت است.
پرسید شما چپ یا راست هستید؟ من به او گفتم به شما چه ربطی دارد؟ سوال پرسید آیا شما التزام به ولایت فقیه دارید؟ اگر نداشتم که در جایی مشغول به کار نمیشدم. یکی از شروط استخدامی کارمندان دولت این است که به ولایت فقیه التزام داشته باشند. شما در جایی نشستهاید که من چهار سال قبل نشسته بودم مگر میشود التزام نداشته باشم؟
پرسید چرا آمدید در رودبار کاندیدا شدهاید؟ گفتم به شما چه ربطی دارد؟ البته این موضوع یعنی احضار کاندیداها توسط توسط فرماندار یک بدعت است که قبل از آن من در جایی سراغ ندارم که چنین اتفاقی رخ داده باشد نه فقط من بلکه سایر کاندیداها را هم به فرمانداری رودبار فراخواندند و در اقدامی بیسابقه گویی خود فرماندار میخواست اقدام به گزینش افراد کند.
قانون اساسی صراحت دارد. هر فرد حق انتخاب، حق شغل، حق زندگی و حق آزادی دارد. زمانی که شرایط عمومی را داشته باشید میتوانید داوطلب شوید. من بیشتر از ۲۰ سال سابقه مدیریتی دارم، مدرک تحصیلی دکتری دارم، میتوانم طبق قانون ثبت نام کرده و کاندیدا شوم. بنابراین به شما چه ربطی دارد.
این جنس سوالات بدعت در انتخابات است که متاسفانه در این دولت گذاشته شده است. حالا امکان دارد دوستان در راس این کار نباشند اما زیرمجموعهها این نگاه را به وجود آورده باشند. به طور مثال سوال پرسیدند شما در سال ۸۸ چه کار کردید؟ به شما چه ربطی دارد. یا در اغتشاشات سال گذشته کجا بودید؟ من معاون فرماندار بودم و کار میکردم. این سوالات، موضوعاتی بود که متاسفانه تا الان وجود نداشت.
این سوالات باعث شد که عموپور با من درگیر شود، میخواست من را بزند. باعث شد تا کت خود را دربیاورد همه هم شاهد این موضوع هستند. اما ممکن است که اعضای هیات اجرایی شهادت ندهند، چون افراد منصوب خودشان هستند. از پشت میز بلند شد و من را از اتاقی که دو سال فرماندارش بودم، بیرون کرد این در شان یک فرماندار نیست.
اگر حرف بدی هم زده باشم که نزدم، وقتی کسی زخم خورده زخم او را ترمیم میکنند، دلداری میدهند. بعد در ادامه گفت شما ۸ سال در دولت روحانی مسئول بودید و کشور را به این وضعیت انداختید و میخواهید نماینده بشوید. وقتی کسی این نگاه را به عنوان رئیس هیات اجرایی دارد، نمیتواند انتخابات را مدیریت و با عدالت اجرا کند. فرماندار کسی است که بتواند عدالت و بیطرفی را اثبات کند.
این فرمانداری که در حال حاضر در رودبار حضور دارد صلاحیت برگزاری انتخابات بر اساس عدالت را ندارد. کسی که شاخص اصلی را ندارد و جانبداری میکند نمیتواند انتخابات را برگزار کند، آن فرد باید بیطرف باشد. آقای وحیدی وزیر کشور و استاندار باید این موضوع را بررسی و پیگیری کنند چرا این کارها را انجام میدهد.
چگینی که نماینده فعلی مردم این شهرستان در مجلس است، با او مشکل دارد. ایشان با همه زاویه دارد و آدم عصبی است و این فرد نمیتواند فرماندار باشد. یک روز هم کار مدیریتی نکرده است. نه بخشدار بوده، نه معاون فرماندار بوده نه معاون مدیرکل بوده نه مدیرکل بوده است. اگه من فرماندار بودم عقبهاش این بود که پیشتر بخشدار بودم، معاون فرماندار بودم، شهردار منطقهای بودم و بعد فرماندار شدم. حداقل یک مبانی را بلد بودم بعد به این سمت رسیدم. متاسفانه این نگاه آقایان است.
من از وزارت کشور پیگیری نداشتم. فقط از شورای نگهبان پیگیری میکنم. اعتراض و دلایل خود را نوشتم که اثبات میکند التزام عملی به ولایت فقیه را دارم و از طرف مردم مرجعیت دارم و مشکلی از این بابت وجود ندارد.
ما میخواستیم مردم را به پای صندوق رای بیاوریم تا مردم رای دهند. ارزیابیها همین الان بر ۱۵ تا ۲۰ درصد مشارکت است. بر اساس فرمایشات رهبری که تاکید داشتند مردم مشارکت داشته باشند که زمینه برای مشارکت حداکثری فراهم شود این کار را کردیم، زمینه مشارکت حداکثری چیست؟ همین موارد است دیگر.
نه من الان چنین چیزی را پیگیری نمیکنم. من طبق قانون رفتار میکنم. مگر قانون به شما اجازه نداده است که اگر علیه شما حکمی دادند شما درخواست تجدیدنظر کنید؟ در اینجا هم آمده است که اگر رد صلاحیت شدید از هئیت نظارت استان پیگیری کنید و اگر آنجا به نتیجه نرسیدید از طریق شورای نگهبان پیگیری کنید. ما در چارچوب قانون حرکت میکنیم ولی فرماندار آنجا به هیچ عنوان صلاحیت این کار را ندارد.
من واقعیتها را گفتم. غیر از این هیچ چیز دیگری نبوده است. اینکه فرماندار بیاید از پشت میز بلند شود، من را از اتاق بیرون کند، کت در بیاورد و بخواهد من را بزند، این رفتار برای یک فرماندار زشت است.
اگر بدترین حرف را به او بزنیم حق ندارد چنین رفتاری داشته باشد. این نکته هم مهم است که قانون برای یک داوطلب تا ۱۱ اسفند ماه مصونیت گذاشته است یعنی میگوید اگر محکومیت قضایی هم داشته باشد، با او برخورد نکنید.
حتی این قانون را نخواندید و این قانون را اجرایی نکردید. هفته گذشته این اتفاق افتاد و برخورد فرماندار با من به مدت ۳ تا ۴ دقیقه طول کشید. ما میخواهیم مردم را ترغیب به حضور در پای صندوق کنیم تا رای دهند اما این رفتارهایی که او انجام داد، درست نیست. اگر رد صلاحیت شدیم فدای سرمان. ترسی هم از این موضوع نداریم. ما میگوییم التزام داریم اما آنها میگویند ندارید.