از شروع سال ۱۴۰۰ که بازار ارز وارد روند کاهشی شد، دو عامل بیش از عوامل پیشین در آن نقش داشت؛ یکی انتخابات ریاستجمهوری در ایران و از آن مهمتر بحث احیای برجام. معامله گران نسبت به مذاکرات وین خوشبین هستند و همزمانی آن با انتخابات در ایران آنها را به این فکر انداخته که ارزهای بیشتری به بازار تزریق خواهد شد. اتفاقی که همین الان هم به نظر میرسد صف عرضه را شلوغ کرده البته نه از سوی دولت و با درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت بلکه با ارزهای به اصطلاح «زیربالشتی».
شبکه بلومبرگ به نقل از منابع غربی گزارش داده است، قدرتهای جهانی در تلاش هستند تا توافق هستهای با ایران را تا پیش از اول خرداد، موعد پایان توافق موقت ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، احیا کنند. چنین اخباری موجب میشد که سمت عرضه کنندگان در بازار تقویت شود. بسیاری از کسانی که در دو سال اخیر با شوک ارزی گمان میکردند بازار ارز بازار پرسودی برای سرمایهگذاری است، پولهای ذخیرهای خود را به ارز تبدیل کرده و به امید سود بیشتر بودند. در این مسیر افزایش مداوم نرخ ارز هم این دسته از سرمایهگذاران را مطمئن میکرد که اگر ریال را به ارز تبدیل کنند، حتی اگر سود هم نکنند، ارزش پول ریالیشان حفظ میشود. این استدلال افراد پربیراه هم نبود، آن هم در روزهایی که در کنار سقوط دو تا سه برابری ارزش پول ملی «ریال» با تورمهای بالا برای پرداخت هزینههای زندگی روبهرو هستند.
اما این دسته از سرمایهگذاران ارزی گمان نمیکردند، آن لحظه ریزش قیمت ارز به این زودیها اتفاق بیفتد و میگفتند در این کشور هر چه ارزان شود دلار ارزان نمیشود. تاریخ نیز این استدلال را تایید میکند، همواره در دورههای مختلف ارزش دلار در برابر ریال پیشی داشته و بعد از هر نوبت شوک ارزی قیمت ارز در کوتاهمدت اندکی پایین آمده و بعد در میان مدت دوباره به قیمت کانالهای بالاتر قبلی بازگشته است. اما در این رفت و برگشت یک فاصله زمانی وجود داشته که روند نرخ دلار ریزشی بوده، به نظر میرسد این روزها اقتصاد ایران دوباره در این لوپ است.
سرمایهگذاران ارزی هم با درنظر گرفتن تمامی این معادلات، از ترس اینکه نرخ دلار بیشتر از این پایین نیاید، آن هم در روزهایی که رییس جمهور کشور قول دلار ۱۵ هزارتومانی به مردم داده، اقدام به فروش دلارهای در خانه کرده و همین تصمیم ارزهای زیادی را به بازار تزریق کرده است.
تاثیر انتخابات ۱۴۰۰ بر قیمت ارز
در کنار عامل خارجی احیای برجام، یک عامل داخلی هم نقش جدی در قیمتگذار ارز ۳ ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۰ ایفا میکند؛ انتخابات ریاست جمهوری. برای تمامی بازارها اینکه چه کسی و از چه جناح سیاسی و اقتصادی رییسجمهور شود مهم است. حالا در فاصله اعلام کاندیداتوری تا انتصاب رییس جمهور جدید بازارها به شکلی حالت انتظاری را تجربه میکنند. بهنظر میرسد بازار ارز منتظر رییسجمهوری است که دوباره برجام را احیا کند؛ همان چیزی که حسن روحانی در روزهای پایانی دولت خود سخت به فکر آن افتاده و برای برداشتن تحریمها تلاشهایی میکند که دستکم سال گذشته اخباری راجع به چنین گرایش و تصمیمی نمیشنیدیم. حالا باید دید آیا حسن روحانی با جدیت تلاش خواهد کرد هم امضای اولین برجام و هم احیای دوباره آن به نام خودش تمام شود و در همین ماههای پایانی کار لغو تحریمها را نهایی میکند یا به عمر دولت دوازدهم نمیکشد و این دولت بعدی خواهد بود که تکلیف برجام را مشخص میکند؟
به گفته کارشناسان اگر رئیس جمهور بعدی کسی باشد که جوابگوی انتظارات مردم برای رفع تحریمها باشد، مثل سال ۹۲ که بحث برجام مطرح شد، نرخ ارز مدتی آرام میشود همان طور که در آن دوران این اتفاق افتاد. اما اگر رئیس جمهوری انتخاب شود که موجب شود دورنمای روابط بینالمللی به نظر مردم مناسب نرسد، نرخ ارز باز هم میتواند جهش داشته باشد.با این حال به نظر میرسد تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری تنها عاملی که میتواند حسابی ورق را در بازار ارز برگرداند، نتایج مذاکرات برجام است. مذاکراتی که موجب شده عدهای منتظر دیدن نرخی کمتر از۲۰ هزار تومان روی تابلوی صرافیها باشند.
بهنظر میرسد دو ماه پایانی فصل بهار امسال روزهای سرنوشتسازی برای بازار ارز است و این بازار برای گذراندن روزهای بهاری پر خبر، ریزش نرخ را انتخاب کرده است. گفته میشود که در هفتههای اخیر میزان عرضه بازارساز زیاد شده است. از یک سو فعالان عنوان میکنند عرضه ارز در سامانه نیما زیاد شده و از سوی دیگر، اخبار حکایت دارند که فروش ارز در بازار متشکل ارزی نیز ببشتر شده است.به این ترتیب میتوان گفت جدا از اخبار سیاسی، به صورت بنیادی، بازار تحت فشار عرضه قرار دارد؛ بنابراین تمامی معادلات فعلی اگر با همین روند ادامه یابد باید در همین فصل بهار منتظر دلار زیر ۲۰ هزارتومان هم باشیم، اما نیمه دوم سال زمانی که دیگر خبری از تنور داغ انتخابات ریاست جمهوری و نویدهای امیدبخش لغو تحریمها نباشد، نرخ دلار آرام نخواهد نشست. آنچه میتواند این روند ریزشی نرخ دلار را در یک رقم واقعی متوقف کرده و بازار به ثبات برسد، همان چیزی است که در دو سال اخیر در بازار وجود نداشته؛ نبود تحریم و تزریق ارزهای حاصل از فروش صادرات بدون تحریم به بازار و سیاستگذاری باثبات از سوی بانک مرکزی و کوتاهکردن دست سوداگران ارزی از بازار.