داود سوری اقتصاددان میگوید: ممکن است خیلی از وعدهها عملی هم باشد، ولی بحث روی هزینه و فایده کردن این وعدههاست. اگر بخواهند این وعدهها را عملی کنند باید دید آیا هزینههایی که این وعدهها بر مردم تحمیل میکند بیشتر از منافعش هست یا کمتر.
او در ترسیم وضعیت فعلی اقتصاد ایران میگوید: در سال جاری با کسری بودجه بسیار بالایی مواجه هستیم، تورم خیلی بالایی داریم، قیمتها بسیار فزاینده است و شرایط ناپایداری حاکم هست. همچنین وضعیت رفاهی مردم مناسب نیست . طبیعی است که در این شرایط خیلی سخت نیازمند کمکهای دولتی باشند و از هر شعاری که به نوعی متضمن کمک به آنهاست استقبال کنند. ولی چه برای دولت فعلی و چه دولت بعدی شرایط بسیار دشوار است.
محسن رضایی پس از ثبت نام در وزارت کشور وعده داده «صندوق جبران ضرر مالباختگان بورس» تاسیس میکند. اما سوری معتقد است که قابل اجرا نیست. چرا که فعالان بازار سرمایه متفاوت هستند و هر روز جایشان عوض میشود. هیچ وقت چنین امکانی وجود ندارد که به زیاندیدگان کمک کرد. این وعده خام و ناپخته است.
او ادامه میدهد: این که دولت بعدی بتواند چنین وعدههایی را عملی کند مورد سوال است. برای این وعدهها هیچ برنامه منظمی منتشر نشده که بتوان امکانپذیری آنها را سنجید. وعدهها صرفا در حد چند جمله کوتاه است که در زمان انتخابات داده میشود.
مهمترین مشکل اقتصاد چیست؟
با توجه به این که نامزدهای انتخاباتی تاکنون برنامه اقتصادی مشخصی ندادهاند، مهمترین مشکل اقتصاد ایران چیست؟ رئیسجمهور بعدی باید ابتدا کدام مشکل را حل کند؟داود سوری مهمترین مشکل اقتصاد را که دولتها باید واقعبینانه به آن نگاه کنند، عدم توانایی اقتصاد ایران در خلق ثروت میداند. به گفته او تا زمانی که یک کشور نتواند ثروت و درآمد تولید کند، دیگر صحبت کردن درباره این که این درآمد را چطور توزیع کند اهمیتی ندارد.
او میگوید: مهمترین مسئلهای که دولتها باید به آن توجه کنند این است که به مردم بگویند «ما میخواهیم در این کشور چطور درآمد تولید کنیم؟». تولید درآمد نیز هیچ راهی به جز این ندارد که تولید و اشتغال بیشتر شود و با دنیای خارج مبادله و رابطه تجاری داشته باشیم.به گفته این اقتصاددان، وقتی در کشوری درآمد تولید نشود، وعدههایی که داده میشود از این جنس است که درآمد موجود را از یک عده بگیرد به عده دیگری بدهند. طبیعتا عدهای که قرار است درآمدشان گرفته شود بیکار نمینشینند و درآمدهای خود را از دسترس دولت خارج میکنند.
آنطور که سوری عنوان میکند، این نوع تفکر هیچگونه پایداری ندارد. مگر این که دولت مجددا با شیوههای قبلی با ایجاد تورم به یک عدهای کمک کند که تا حالا نتیجه خوبی نداشته و آینده خوبی نیز ندارد.
اصلیترین نیاز کشور چیست؟
اصلیترین نیاز کشور از نظر سوری سرمایهگذاری است که میتواند از منابع داخلی باشد یا خارجی. برای اینکه سرمایهگذاری انجام شود نیاز است که بسیاری از مشکلات پیش روی سرمایهگذاران برداشته شود. عمدهترین مشکل در این حوزه به وضعیت روابط خارجی برمیگردد که راه را بر هر گونه سرمایهگذاری خارجی و حتی داخلی میبندد. چراکه سرمایهگذاری داخلی نیز به ارتباط با دنیا نیاز دارد.
او در این خصوص ادامه میدهد: دولت در خیلی از حوزهها دخالت میکند که سرمایهگذاری را تهدید میکند. هیچ سرمایهگذاری وجود ندارد که بخواهد در کشوری کالا تولید کند که ممکن است هر روز مجلس یا فردی یا وزارتخانهای برای محصولش قیمتگذاری کند؛ یا بگوید میتوانید کالایی را تولید کنید یا نمیتوانید؛ یا اگر صادر کردید دلارش برای من است.
به عقیده این اقتصاددان تا زمانی که این موارد در کشور وجود دارد نمیتوان انتظار داشت که وضعیت رفاهی مردم که منبعث از کار و تولید سرمایه و ثروت است، شکل بگیرد.کارشناسان بسیاری معتقدند که دولت باید بازارها را به حال خودش رها کند اما سوری میگوید دولت باید نقش خودش را از نقش تعیین کننده قیمت به نقش ناظم بازار تغییر بدهد. یعنی اجازه دهد که بازار شکل بگیرد، چارچوبهای آن کارکرد خودش را داشته باشند، در بازار انحصارگری صورت نگیرد و تبانی نشود. وظایفی از این دست که دولت باید به عنوان ناظم بازار نقش داشته باشد. این به معنی رهاشدگی بازار نیست.
او در پایان تاکید میکند که دولت در حال حاضر نتیجه بازار را تعیین میکند که کار غلطی است. مثل یک بازی فوتبال داور نباید نتیجه بازی را تعیین کند ولی باید نظارت داشته باشد که همه بازیگران به درستی بازی کنند؛ یعنی نظارت بهتر اما نه روی قیمت.
بنابر این اظهارات در حال حاضر مهمترین مشکل اقتصاد ایران عدم توانایی ثروت و درآمد است. برای خلق ثروت باید سرمایهگذاری داخلی و خارجی انجام شود که با بهبود روابط خارجی بیشتر میشود. دولت با دخالت در بازارها و تعیین قیمت موجب کاهش سرمایهگذاری شده است. درواقع مسبب اصلی وضعیت فعلی اقتصاد ایران دخالت دولت در بازار است که انگیزه سرمایهگذاری را کم میکند و در نتیجه آن رفاه مردم کم میشود.