گروه سیاسی: رئیسجمهور در گفتگو با شبکه تلویزیونی المیادین درباره روابط ایران و سوریه و نیز سفر خود به این کشور گفت: روابط بین ایران و سوریه، کاملا راهبردی و استراتژیک است و این روابط همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. سفر بنده هم در راستای همین روابط راهبردی بین ایران و سوریه است و بر تحکیم روابط تاکید خواهیم کرد.
سید ابراهیم رئیسی در آستانه سفر به سوریه که نخستین سفر رسمی یک مقام عالی خارجی به سوریه بعد از حدود ۱۳ سال جنگ داخلی در این کشور است، در گفتوگویی مفصل با شبکه تلویزیونی المیادین به تشریح اهداف این سفر و نیز روابط و مسائل منطقهای و بینالمللی پرداخت.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
جمهوری اسلامی ایران کشوری محوری در منطقه است که در مخالفت با استکبار و امپریالیسم پیشتاز بوده و مدافع سرسخت استقلال واقعی خود است. نبردهای سیاسی خود را با حکمت و درایت به پیش برده، با عقلانیت و منطق برای تامین منافع خود مذاکره میکند و در چالشها به پشتوانه مردمی خود تکیه دارد و نظام سیاسی خود را با انتخابات دمکراتیک اداره میکند.
جنابعالی فعالیتهای سیاسی و مدیریتی خود را با مبارزات انقلاب و از ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران آغاز کردید و تجربیات ارزندهای از فعالیت در بخشهای مختلف قوه قضائیه و آستان قدس رضوی اندوختید و پس از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری حالا رئیس جمهور هستید.
این اولین گفتگوی یک رئیس جمهور ایران پس از بیش از ۱۰ سال با یک رسانه عربزبان است. با توجه به سوابق طولانی مدیریتی در جمهوری اسلامی بفرمایید چه عناصری در این نظام وجود دارد که آن را اینچنین از داخل توانمند ساخته که همواره توانسته در برابر توطئهها و جنگ مقاومت کند؛ رهبری نظام یا مردم یا کدام عامل دیگر اینچنین باعث قدرت نظام جمهوری اسلامی و پیشرفت آن شده است؟
توفیقی است برای بنده که بتوانم در این ساعت با مردم عزیز عرب سخن بگویم. از دستاندرکاران شبکه المیادین که زمینه این ارتباط را فراهم کردند، قدردانی میکنم.
درباره سوالی که جنابعالی مطرح کردید که رمز موفقیت جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف چه بوده است، بنده رمز موفقیت جمهوری اسلامی را اولاً در ارتباط با دین و دینمداری مردم و ارتباط با خدا میدانم. مردم ما خدا باور هستند و این اعتقادشان به خدا رمز اقتدار آنهاست. ایمان به خدا به انسان قدرت میدهد. خداوند قدرت دارد و اگر کسی دل به او داد، صاحب قدرت میشود و اگر از او ترسید، از هیچکس جز او ترسی نخواهد داشت. اگر کسی به خدا اعتماد کرد، یقین بداند او مظهر همه تواناییها و قدرتهاست.
امام خمینی (ره) در ابتدای پیروزی انقلاب به ملت ایران فرمودند به ۲ اصل اساسی توجه کنند، یک اتکال به خدا و دو اعتماد به نفس و اعتماد به داشتههای خودشان؛ لذا رمز اول در موفقیت نظام جمهوری اسلامی و مردم عزیزمان را در اتکال به خدا و ایمان میبینم که قدرتآفرین است.
نکته دوم که باید به آن توجه کرد، موضوع اعتماد به نفس و داشتههای خودمان است. مردم ایران به این باور رسیدند که میتوانند روی پای خود بایستند و برای اداره امور خود استقلال داشته باشند و متکی به بیگانگان نباشند. این اعتماد به خود و اعتماد به داشتههای خود در باور ملت ایران نهادینه شد و این خود رمز قدرت دیگری در ملت ما است.
باور داشتن به قدرت و توانایی که در فرد فرد ملت و در جمیع امت اسلامی وجود دارد، خود رمز و عنصر مهمی است که بدانیم یکی از مؤلفههای مهم اقتدار، خودباوری و اعتقاد به خود و داشتههای خود است.
نکته سوم نقش رهبری و هدایت رهبری در دوره امام بزرگوارمان، امام خمینی (ره) و بعد از ایشان در دوره جانشین به حق ایشان، امام خامنهای (حفظهالله تعالی) است. انصاف آن است که آنچه مردم، نظام و کشور را در عرصههای مختلف، علیرغم همه فراز و فرودها هدایت کرد و برای کشور اقتدار آفرید، رهبری و ولایت است. امروز مردم ما متوجه شدند که این نظام، خیمهای است که عمود آن ولایت است؛ آنکه خیمه را برپا داشته، ولایت و امامت است و لذا به آن اعتقاد و باور دارند.
اگر شما عملکرد دشمن در برابر نظام جمهوری اسلامی را رصد کنید میبینید که تمرکز حملات او به همین رموز موفقیت ملت ایران است. میبینید که دشمن به ایمان مردم حمله میکند تا ایمان مردم و جوانان ما را سست کند، چون این رمز قدرت ماست. همچنین دشمن تلاش میکند به اعتماد به نفس و اعتماد مردم به داشتههای خودشان و نیز ستون خیمه انقلاب که ولایت است، حمله کند؛ یعنی دقیقاً تمرکز دشمن بر حمله به عناصر قدرت ماست.
البته امروز در کشور ما، قدرتهای بسیاری آفریده شده که آنها همه در پرتو این عناصر اصلی قدرت ملت ایران بوده است. مثلاً قدرت نظامی آفریده شده که البته در پرتو ایمان و اعتقاد به خدا و اعتماد به نفس بوده است.
یک زمانی کشور ما در جنگ ۸ ساله در مقابل رژیم صدام، خیلی در تهیه تجهیزات نظامی مشکل داشت، اما امروز به جایی رسیدیم که نه فقط در این زمینه خودکفایی پیدا کردیم، بلکه میتوانیم به عنوان یکی از کشورهای مطرح در صنایع نظامی باشیم.
در صنعت هستهای نیز کشور ما میتواند جزو کشورهای مطرح باشد و در صنایع دیگر و در علم و فناوری نیز همینطور؛ در همه این عرصهها قدرت آفریده شده است، منتها تمام اینها در پرتو ایمان به خدا و اعتماد به نفس و در پرتو هدایتهای رهبری بوده است.
اعتقاد و باورمان این است که تا وقتی این عناصر به عنوان رموز اصلی قدرت مورد توجه و تاکید ملت ما باشد که بحمدالله در این چهل و چند سال همواره بوده، از دشمن کاری برنمیآید. دشمن میخواهد، اما نمیتواند در برابر ملت ایران کاری از پیش ببرد، چرا، چون اتصال قدرت جمهوری اسلامی به جایگاهی است که او منشأ همه تواناییها و قدرتهاست و آن هم خداوند متعال است. منشأ قدرت در کشورمان ملتی است که به خداوند به عنوان منشا همه قدرتها باور دارد.
ملت ایران، همین ملتی هستند که در روزهای شکوهمند انقلاب اسلامی، در روزهایی مثل ۲۲ بهمن که سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است، در روزهایی مثل روز جهانی قدس که چندی پیش شاهد آن بودیم و امثال آن، در سراسر کشور، در شهر و روستا به خیابان آمد. اینها آن مؤلفههای قدرت در کشورمان هستند و نیز عنصر زعامت و رهبری که مؤلفه مهم قدرت در کشورمان است.
اینها عناصر قدرت در ایران اسلامی هستند و فکر میکنیم این تجربهای که جمهوری اسلامی ایران در قدرتمند شدن و نفوذناپذیر شدن در مقابل هجمههای دشمن دارد، میتواند برای ملتهای دیگر درس باشد.
جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده که خواهان روابط خوب با کشورهای همسایه از جمله کشورهای عربی همسایه است. این روابط مدتی با چالشهایی مواجه شد، اما پس از روی کار آمدن جنابعالی و با تلاشهای دیپلماتیک، مذاکراتی در عراق با عربستان داشتید، ولی ناگهان در رویدادی فرامنطقهای و جهانی شاهد توافق ایران و عربستان در چین بودیم. چه اتفاقاتی در پشت پرده رخ داد که ناگهان پس از مذاکرات با عربستان در عراق، شاهد توافق در چین بودیم؟
در پاسخ سوال جنابعالی باید عرض کنم، از ابتدای فعالیت دولت سیزدهم اعلام کردیم که سیاست خارجی ما بر محور توسعه سیاست همسایگی است و بنا داریم با کشورهای همسایه ارتباط و تعامل خوبی داشته باشیم و از ظرفیتهای متقابل با کشورهای منطقه، در جهت ارتقای روابط در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی استفاده کنیم.
ما علاوه بر حسن همجواری با همسایگان که حوزه تمدنی ایران اسلامی است، نسبت به کشورهای منطقه نیز یک ارتباط برادری داریم و به ویژه کشورهای اسلامی جزو اولویتهای ارتباطات ما هستند.
این سیاست را از ابتدا اعلام کردیم و بنای جمهوری اسلامی همواره این بوده است. علیرغم ایرانهراسی که دشمن در دستور کار داشته، همواره این جهت را دنبال میکردیم که ارتباط ما با همه کشورهای منطقه و به ویژه کشورهای اسلامی ارتباط خوبی باشد.
قبل از دولت ما یک مذاکرات ابتدایی در بغداد بین تیمهای امنیتی ایران و عربستان شده بود، لکن در سفری که به پکن داشتم، آقای «شی جین پینگ» اعلام کردند که در سفر عربستان به یک پیشنهاد رسیدم که به شما نیز پیشنهاد کنم روابطتان را با کشور عربستان برقرار کنید.
از پیشنهاد رئیس جمهور چین استقبال کردم و گفتم که آمادگی داریم این روابط را داشته باشیم. مقدمات این قضیه در آن سفر انجام و قرار شد یک هیئتی از طرف دولت عربستان و یک هیئتی را ما برای گفتگو اعزام کنیم.
بعد از سفر من، از طرف چین این دعوت صورت گرفت که پادشاه عربستان، مشاور امنیت و وزیر مشاورش را برای مذاکرات میفرستد و ما نیز تصمیم گرفتیم که دبیر شورایعالی امنیت را اعزام کنیم و قرار شد مباحثی که مورد نظر هر دو کشور است، در این جلسات مطرح شود که مطرح و قرار شد روابط سیاسی بین دو کشور دوباره برقرار شود و این ادامه دارد.
ایران و عربستان دو کشور مطرح در منطقه هستند، هر دو جایگاه سیاسی و اجتماعی و تأثیرگذاری مهمی در منطقه دارند و ارتباط دو کشور ایران و عربستان میتواند برای منطقه و حتی در سطح جهانی، ارتباط قابل توجهی باشد؛ لذا ما استقبال کردیم از اینکه این ارتباط برقرار شود و قطعا ارتباط بین دو کشور ایران و عربستان و دیگر کشورهای اسلامی به افزایش تبادل ظرفیتها بین دو کشور و کشورهای منطقه میانجامد.
نکته مهم این رخداد آن است که مردم منطقه و به ویژه مردم مسلمان از برقراری این ارتباط خرسندند، اما دشمنان، از جمله رژیم صهیونیستی از این ارتباط ناخرسند هستند و این نکته را ابراز هم کردهاند که ما از ادامه ارتباط بین ایران و عربستان ناراحتیم. دلیلش این است که آنها دنبال تفرقه و جدایی بین کشورهای اسلامی هستند و در مقابل ما معتقدیم وحدت راهبرد مهمی است که باید آن را دنبال کرد.
آنها دنبال راهبرد تفرقه و جدایی انداختن هستند و ما هم راهبرد وحدت و انسجام را پیگیری میکنیم. معتقدم این هم گامی است که میتواند به انسجام و وحدت بین کشورها کمک کند.
باور داریم که احیای روابط میان ایران و عربستان نقش مهمی در تنشزدایی و استقرار ثبات و ارتقای امنیت منطقه دارد؛ این اقدام شجاعانه شما و پادشاه عربستان پیامدهای مثبتی در روابط کشورهای منطقه دارد، اما سوال بنده این است که چگونه در میانه مذاکرات در بغداد، توافق در چین حاصل شد؟ پیشنهاد رئیس جمهور چین واجد چه عنصری بود؟ و سوال بعدی اینکه به نظر شما آیا توافق شما با ریاض در بهبود روابط شما با دیگر کشورهای عربی موثر خواهد بود؟
آقای «شی جین پینگ» در مذاکراتی که در عربستان داشتند به این احساس و نتیجه رسیده بودند که عربستان به ایجاد ارتباط با جمهوری اسلامی ایران تمایل دارد. ایشان در ملاقاتی که در پکن داشتیم به بنده گفتند در گفتگوهایی که در عربستان داشتم مسئولان عالی این کشور برای برقراری روابط با ایران اظهار تمایل کردند، حال نظر شما چیست و بنده پاسخ داد که نظر ما هم مساعد است منتها ما یکسری توافقات مقدماتی در بغداد داشتیم و منتظر اجرای آنها از سوی عربستان هستیم.
آقای «شی» ابراز کردند که ما این میانجیگری و وساطت را دنبال میکنیم تا روابط حسنه شود و ما هم از این پیشنهاد رئیس جمهور چین استقبال کردیم.
شاید برخی نمیخواستند چینیها میان ایران و عربستان واسطه شوند، اما معتقدیم این کار مثبتی بود که از ناحیه دولت چین انجام شد و هم عربستان و هم ایران، هر دو به پیشنهاد آقای «شی جین پینگ» نظر مثبتی داشتند.
شاید بد نباشد یادآوری کنم که در اولین مصاحبه مطبوعاتی در دوره ریاست جمهوری، خبرنگاری از بنده همین سوال را مطرح کرد و پرسید که نظرتان در مورد برقراری ارتباط با عربستان چیست؟ در همان مصاحبه اعلام کردم که میتوانیم با عربستان برای بازگشایی سفارتخانههای دو کشور مذاکره و اقدام کنیم؛ ما با مذاکرات فیمابین دو کشور برای اینکه خودمان با هم بنشینیم صحبت کنیم و مسائلمان را حل کنیم، موافقیم.
نسبت به مسئله کشورهای عربی دیگر، آنها خودشان باید نسبت به سرنوشتشان تصمیم بگیرند، مثلاً لبنان؛ لبنانیها باید خودشان تصمیم بگیرند و معتقدیم که دخالت بیگانگان در لبنان همیشه مشکلآفرین شده است. لبنانیها و یمنیها باید خودشان نسبت به کشور خودشان تصمیم بگیرند و سرنوشت یمن را خود یمنیها باید رقم بزنند. اگر کسی از بیرون بخواهد به یمنیها دیکته کند یا بخواهد برای تشکیل دولت یا به دست گرفتن اوضاع سیاسی در این کشور نفوذ کند، طبیعتاً مشکل ایجاد میشود، در صورتی که اگر اداره امور به خود یمنیها واگذار شود، یعنی گفتگوی یمنی – یمنی شکل بگیرد، این میتواند مسئله یمن را حل کند. در مورد لبنان نیز همینطور است و گفتگوی لبنانی – لبنانی میتواند مسئله لبنان را حل کند.
معتقدم همه ملتها بلوغ، رشد و کمال مناسب و آمادگی لازم را برای تصمیمگیری درباره خودشان و برای اینکه سرنوشت خودشان را رقم بزنند، دارند. بهترین روش آن است که ما به اینکه کشورها اجازه دهیم، خودشان برای سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند. دخالت بیگانگان در کشورهایی مثل لبنان یا یمن یا دیگر کشورها، جز ایجاد مشکل، مسئلهای را حل نخواهد کرد.
گفتید که اسرائیل از توافق ایران و عربستان ناراضی بود. موضع شما نسبت به اسرائیل و پشتیبانی از آرمان فلسطین همواره اعلام شده است، اما اخیرا با به قدرت رسیدن دوباره نتانیاهو در اسرائیل، تهدیدهای آنها علیه جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگر به گوش میرسد، پاسخ ایران به یاوهگوییها و عملی کردن احتمالی تهدیدات اسرائیل چه خواهد بود؟
امروز وضعیت کاملاً قابل مشاهده و رصد کردن است که رژیم صهیونیستی حریف بچهها و جوانان فلسطینی در غزه و کرانه باختری و حریف ایجاد امنیت برای خود در درون سرزمینهای اشغالی نمیشود؛ شرایط با قبل خیلی متفاوت شده است.
روزگاری رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکاییها دنبال انعقاد قراردادهایی مثل شرمالشیخ، اسلو، کمپ دیوید و امثال آن بود. امروز برای همه روشن شده است که این قراردادها دیگر هیچگونه کارآیی ندارد و شرایط را میزهای سیاسی تعیین نمیکند، بلکه شرایط را مجاهدین فلسطینی در میدان رقم میزنند. یعنی امروز ابتکار عمل دست مجاهدان فلسطینی است و رژیم صهیونیستی چه در جنگ ۳۳ روزه، چه در جنگ ۲۲ روزه، چه در جنگ ۸ روزه و چه در جنگ ۲ روزه، در همه این جنگها با شکست مواجه شده است.
حالا رژیم صهیونیستی چطور میخواهد با مرکز اقتدار و عزت، یعنی جمهوری اسلامی ایران، با ملتی در صحنه و با این قدرت ایمانی مواجه شود؛ او خودش میداند که هرگز نخواهد توانست، منتها ممکن است حرفهایی بر زبان جاری کند.
امروز به جنابعالی و ملت عزیز عرب در منطقه و همه کسانی که صدای بنده را میشنوند، عرض میکنم که امام خامنهای (حفظالله تعالی) در ماه مبارک رمضان در دیداری که مسئولین خدمت ایشان بودند، تحلیل بسیار جامعی را ارائه کردند که توصیه میکنم کسانی که نشنیدند، بشنوند. به نظرم تحلیل واقعی و جامعی نسبت به وضعیت و شرایط بود.
خلاصه آن تحلیل این بود که امروز شرایط در دنیا و در نظم جهانی به شکل دیگری رقم میخورد و برخلاف یکجانبهگرایی که تا دیروز مطرح بود، امروز شرایط به نفع جبهه مقاومت و علیه رژیم صهیونیستی رقم میخورد. یعنی اگر نگاه کنیم، امروز موقعیت رژیم صهیونیستی روز به روز در حال افول است و این وضعیتی که در سرزمینهای اشغالی میبینیم، مسبوق به سابقه نبوده که اینطور خودشان به جان هم افتادند و حتی خودشان ابراز میکنند که فکر میکنیم قبل از آن وعدهای که جمهوری اسلامی اعلام کرد، نظام صهیونیستی مضمحل شود.
امروز شاهد افول مستمر رژیم صهیونیستی و حامیان او هستیم و جبهه مقاومت روز به روز در حال تقویت است. شما هر بخشی از جبهه مقاومت را در سراسر منطقه نگاه کنید، میبینید در حال صعود و در حال ارتقا و قوت گرفتن است.
امروز در این نظم جدید جهانی شرایط کاملاً به نفع جبهه مقاومت و علیه رژیم صهیونیستی رقم میخورد و در پایان این بخش از پاسخ بگویم، تهدیداتی که بعضاً رژیم صهیونیستی میکند، خودش بهتر از هر کس میداند که بیاثر، بیپایه و بیربط است. دلیلش هم این است که او حریف آن تعداد نیروی انقلابی در خود سرزمینهای اشغالی و نیروی انقلابی در منطقه نمیشود، چطور بر زبان جاری میکند که من یک روزی میخواهم به ایران حمله کنم.
اینها شوخیهایی است که هیچکس در دنیا این حرفها را جدی حساب نمیکند و به رژیم صهیونیستی با این حرفهایش میخندند.
اگر رژیم صهیونیستی حماقت کند و به ایران حمله کند ایران چه پاسخی به او خواهد داد؟
بارها اعلام کردیم که اگر کوچکترین اقدامی علیه جمهوری اسلامی شود، اولین اقدام ما به منزله از بین رفتن رژیم صهیونیستی است. امروز قدرت ایران در داخل کشور و منطقه بر کسی پوشیده نیست که اولین اقدام رژیم صهیونیستی، آخرین اقدام او خواهد بود و اصلاً چیزی به نام رژیم صهیونیستی باقی نخواهد ماند تا بخواهد کارهای بعدی صورت بگیرد. این را ما در عرصههای مختلف اعلام کردیم و رژیم صهیونیستی خود بهتر از هر کس میداند که ما در این مورد کاملاً جدی هستیم.
گنبد آهنین که آنها فکر میکنند میتوانند به آن اتکا کنند، در اقدامات مقدماتی کاملاً فرو میریزد. رژیم صهیونیستی چگونه میتواند در مقابل قدرتی مثل قدرت جمهوری اسلامی ایران، در همان آغازین روزهای اقدام یا حتی ساعات اولیه روی پای خود بایستد.
شاید یکی از باثباتترین، عمیقترین، راهبردیترین و قویترین روابط خارجی، رابطه ایران و سوریه است که از دهههای گذشته جریان داشته و در جریان رخدادهای سالهای اخیر سوریه و به تعبیری جنگ جهانی علیه سوریه، با خون نیز امضا شده است. اولا راهبردی که برای آینده روابط با سوریه اتخاذ خواهید کرد چیست؟ دوما به روابط سوریه با کشورهای عربی چه نگاهی خواهید داشت؟ و سوما با توجه به سفر پیشروی شما به سوریه که اولین دیدار رسمی یک رئیس جمهور از دمشق بعد از جنگ جهانی علیه سوریه است، نگاه شما به عنوان یک شریک و همپیمان به نحوه رهبری آقای بشار اسد چگونه است؟
سوریه همواره به عنوان یکی از خطوط مقدم جبهه مقاومت شناخته شده و میشود، چه در زمان آقای حافظ اسد، پدر آقای بشار و چه در دوره خود آقای بشار اسد. سوریه تلاش کرده که همواره در جبهه مقاومت و در مقابل متجاوزان صهیونیستی ایستادگی کند و این موضع همواره مورد تأیید جمهوری اسلامی بوده است.
آمریکاییها با ایجاد داعش و گروههای تکفیری مختلف در سوریه فتنهانگیزی کرده و دنبال تجزیه سوریه برآمدند و اختلافات بسیار ایجاد کردند. هم گروههای تکفیری را آنجا فعال کردند، هم با پول و سلاحشان آنها را به جان هم انداختند و خواستند سوریه را بهم بریزند و بسیار هم در این مسیر تلاش کردند. کشورهای عربی را هم علیه سوریه تحریک کردند. آنها هم تلاش کردند، حسابشان را با سوریه جدا کنند و تصورشان این بود با جنگی که در داخل سوریه توسط گروههای تکفیری و با حمایتهای رژیم صهیونیستی و آمریکا راه افتاده و با پولهایی که بعضی از کشورها به این گروهها میدهند، وضعیت سوریه بهم میریزد و خط مقدم مقاومت دچار آسیب میشود؛ آمریکا و رژیم صهیونیستی بسیار هم امید بسته بودند که بتوانند این کار را بکنند.
جمهوری اسلامی در کنار سوریه در برابر این توطئهها ایستادگی کرد. شاید تنها کشوری که حامی دولت سوریه بود و در مقابل همه تکفیریها و تجزیهطلبان و بعضی از دولتهای منطقه که برای تجزیه سوریه تلاش میکردند، ایستادگی کرد، ایران بود.
امروز شرایط در سوریه متفاوت شده است و معلوم شد که مقاومت جواب میدهد. آقای بشار اسد و ملت سوریه انصافاً ایستادگی کردند و این قابل تقدیر است. ملت سوریه نشان دادند ملت مقاومی هستند و این مقاومتشان برگ زرینی به تاریخ سوریه افزود که در مقابل متجاوزان و تجزیهطلبان و گروههای تکفیری مردانه ایستادگی کردند.
سختیهای بسیاری را هم تحمل کردند؛ سختیهای اقتصادی و امنیتی بسیاری تحمل کردند، ولی در مقابل این هجمهها ایستادگی کردند. آن روز کسانی که واقعا از سوریه حمایت میکردند، عزیزان لبنان، حزبالله لبنان، مردم خودِ سوریه و ایران بودند که در این میدان تلاش کردند تا سوریه تجزیه نشود و مردمی که این قدر مورد هجوم قرار گرفتند، بتوانند مقاومت خودشان را ادامه دهند. مقاومت مردم سوریه قابل تقدیر است و انسان این مقاومت و ایستادگی دولت و مردم سوریه را تحسین میکند.
امروز بسیاری از کشورها در منطقه و در جهان متوجه شدند دیگر سوریه، شکست ناپذیر است، لذا بنا دارند که دوباره با این کشور تجدید روابط کنند. ما مخالفتی نداریم و موافق هستیم که دولت سوریه با کشورهای مختلف در جهان، چه کشورهای منطقه و به ویژه کشورهای اسلامی ارتباط برقرار کند.
ارتباط سوریه با کشورهای منطقه و اسلامی حتما مورد تایید ماست و معتقدیم این نگاهی که امروز در کشورهای اسلامی پیدا شده برای اینکه باید به نحوی جفایی که نسبت به سوریه شد، جبران شود، مثبت است. ما موافق هستیم که ارتباط بین سوریه و کشورهای اسلامی برقرار باشد و همواره بر جایگاه سوریه در جریان مقاومت تاکید داریم.
همچنین معتقدیم روابط بین ایران و سوریه، کاملا راهبردی و استراتژیک است و این روابط همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. سفر بنده هم در راستای همین روابط راهبردی بین ایران و سوریه است و بر تحکیم روابط تاکید خواهیم کرد. تلاش خواهیم کرد روابط در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گسترش یابد.
دو ملت مسلمان ایران و سوریه روابط بسیار عمیقی با همدیگر دارند و دو دولت نیز با هم ارتباط راهبردی دارند و بنا داریم با هدایت و با توجه به تاکیدی که رهبری معظم انقلاب اسلامی، امام خامنهای (حفظهالله تعالی) همواره بر تقویت جبهه مقاومت داشتند، در دولت نیز برای تقویت جبهه مقاومت تلاش کنیم. این را بارها اعلام کردیم که ما به هیچ عنوان از تقویت جبهه مقاومت نادم و پشیمان نبوده و نیستیم و همواره بر تقویت جبهه مقاومت تاکید داریم. جمهوری اسلامی علناً این مسئله را اعلام کرده و مخفی نگفتیم. هم رهبری معظم انقلاب و هم دولت به تبعیت از این سیاست بارها به شکل علنی اعلام کرده که ما هیچ تردیدی در حمایت از جبهه مقاومت نداشته و نخواهیم داشت. سفر بنده به سوریه هم در راستای همین سیاست تقویت جبهه مقاومت قابل تفسیر و توضیح است.
آیا ایران در بازسازی سوریه مشارکت خواهد داشت؟ آیا برنامهای در این زمینه دارید و آیا شرکتهایی دارید که برای این منظور آماده و توانمند باشند؟
ما به چند مسئله نسبت به سوریه تاکید داریم.
اول، حاکمیت دولت سوریه بر تمام اراضی این کشور و معتقدیم آمریکاییها باید هر چه زودتر از سوریه خارج شوند و دولت سوریه باید بر همه بخشهای این کشور حاکم باشد.
در «اجلاس روند آستانه» در تهران هم که با شرکت روسیه و ترکیه برگزار شد، تاکید کردیم که حتما باید تلاش کنیم که حاکمیت دولت سوریه بر تمام اراضی این کشور اعمال شود. این هم به نفع سوریه و هم به نفع منطقه است.
دوم، نسبت به بازگشت مهاجرین و کسانی که از سوریه رفتند و سوم، موضوع مهم بازسازی سوریه. در ارتباط با بازسازی ما حتما آمادگی داریم که با کشور و دولت سوریه همکاری کنیم. این امکان برای جمهوری اسلامی وجود دارد. ما نیروهای فنی-مهندسی و شرکتهای توانمندی داریم که میتوانند در بازسازی سوریه نقش داشته باشند. شاید ما هم تنها نباشیم و کشورهای دیگری هم آمادگی داشته باشند که بیایند و در سوریه تلاش کنند. وضعیت سوریه باید هر چه زودتر سامان بگیرد و کمک شود این تخریبی که توسط گروههای تکفیری و نیروهایی که با تحریک آمریکاییها و غربیها به آنجا آمدند، صورت گرفت، بازسازی شود تا مردم به خانه و کاشانهشان برگردند و زندگی در سوریه به حالت عادی بازگردد.
سوال بعدی من از جنابعالی درباره روابط ایران با روسیه و چین است، نگاه و انتظار ایران نسبت به این روابط چگونه است؟
با هر کشوری که بخواهد با جمهوری اسلامی تعامل و همکاری داشته باشد، آماده همکاری هستیم و از این جهت برای تعامل با کشورهای مختلف چه در منطقه خودمان، چه خارج از این منطقه مشکلی نداریم.
یکجانبهگرایی را محکوم میکنیم و معتقدیم باید جلوی یکهتازی آمریکاییها ایستادگی کرد. معتقدیم که نه باید زیر سلطه دیگران رفت و نه سلطهای بر دیگران داشت. اعتقاد و باور ما این است که کشورهای دنیا در سه چهار کشور خلاصه نمیشوند، با اینکه آمریکاییها و چند کشور اروپایی بعضا خودشان را جامعه جهانی مینامند، اما جامعه جهانی فقط اینها نیستند.
امروز، جامعه جهانی، کشورهای مختلف دنیا در قارههای مختلف هستند و بنای جمهوری اسلامی بر ارتباطات سازنده با همه کشورها و بر اساس منافع متقابل است.
جمهوری اسلامی با چین و روسیه ارتباط خوبی دارد. عضویت در شانگهای برای ما زمینه ارتباط با زیرساختهای آسیا را فراهم کرده و ما این ارتباط را ارتباط خوبی میدانیم. آمادگی داریم که در بریکس هم عضو شویم و این هم امکان دیگری برای ماست که جمهوری اسلامی بتواند با ظرفیتهای بسیاری که بحمدالله دارد، نقشآفرینی بیشتری در منطقه و جهان داشته باشد.
معتقدیم با این تعامل و همکاری که امروز جمهوری اسلامی در منطقه و جهان دارد، علیرغم تحریمها و تهدیدها و علیرغم خواست دشمن، روز به روز جمهوری اسلامی به پیش میرود و پیشرفتهای چشمگیری که امروز در کشور داریم برای همه خیره کننده است. همه میپرسند که چطور میشود ایران با همه این تحریمها، این قدر پیشرفت کرده است.
ملت ما ملتی با اراده و جوانهای ما جوانان با ارادهای هستند و رهبری حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی همواره جوانها را به نوآوری، خلاقیت، کار، تلاش و ایستادگی در مقابل دشمن تشویق میکنند. آثار این تلاش را هم شما در گوشه و کنار کشور کاملا میبینید، در هر کوی و برزنی امروز این تلاش خستگیناپذیر دیده میشود.
دشمن میخواهد در جامعه ما یأس ایجاد کند، اما نظام جمهوری اسلامی میخواهد با کار و فعالیت خود امید ایجاد کند. راهبرد ما با دشمن کاملا متفاوت است؛ آمریکاییها دنبال ایجاد یأس و ناامیدی و خالی کردن دل مردم هستند، اما نظام جمهوری اسلامی و رهبری به ایجاد امید تاکید دارند، لذا ملت ما هم با امید حرکت میکند. جلوههای امید هم حضور مردم در عرصهها و صحنههای مختلف هست.
همانطور که عرض کردم، در سازمان شانگهای هم بنا داریم یک عضو فعال باشیم. با اعضای شانگهای در دیگر سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای نیز بنای همکاری داریم.
اساسا سیاست ما این است. گامهایی که در حوزههای اقتصادی، تجاری، اجتماعی و فرهنگی و در راستای همکاری در حال برداشتن هستیم، به عنوان یک عضو فعال در سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای است. البته دشمن دنبال این بود که ما را منزوی کند و ارتباط ایران را با دیگر کشورها و برای حضور در سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای از قبیل سازمان شانگهای محدود کند، اما خواست و نتوانست. معتقدیم دشمن در این قضیه شکست خورد و ارتباط ما روز به روز در حال توسعه و افزایش است.
شما سال گذشته در سازمان ملل با بالا بردن تصویر شهید سلیمانی جهانیان را غافلگیر کردید، از محافل دیپلماتیک شنیدم که هیچکس پیشبینی نمیکرد که این کار را بکنید. شهید سلیمانی برای شما چه جایگاهی دارد و شما شخصیت ایشان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما شهید سلیمانی را قهرمان مبارزه با تروریسم میدانیم. معتقدیم که آمریکاییها داعش را ایجاد کردند، گروههای تکفیری را ایجاد کردند، منطقه را بهم ریخته و دچار خسارات فراوانی کردند، جوانان و مردم بسیاری با ظلم آمریکاییها و گروههای تکفیری و تروریستها به خاک و خون کشیده شدند. این گروهکها حقیقتا با حمایت غربیها دنبال این بودند که سوریه و عراق و منطقه را به هم بریزند، به نحوی که کشورهای منطقه از ناحیه آنها احساس خطر کردند.
جمهوری اسلامی ایران با همکاری مردم منطقه در عراق و سوریه، در مقابل جریان داعش و گروههای تکفیری ایستادگی کرد و حاج قاسم سلیمانی نقش مهمی در این مقاومت داشت که از نیروهای منطقه، از میان همین بچههایی که در سوریه و عراق و در منطقه هستند، ظرفیتی در مقابل نیروهای مهاجم داعشی و تکفیری بسازد و در این قضیه موفق شد. موفق شد که با همکاری مردم سوریه و عراق و حزبالله لبنان و همه آزادمردان در منطقه، جریان تکفیری و داعشی را در منطقه خاتمه دهد.
امنیتی که امروز در منطقه داریم، از برکات اقدامات مجاهدان در منطقه است. هم حزبالله، هم نیروهای سوریه و عراق بسیار تلاش کردند، لکن آن کسی که در این میدان نقش محوری داشت، حاج قاسم سلیمانی بود. همه منطقه معتقدند که حاج قاسم سلیمانی در جبهه مقاومت و ایستادگی ملتها در مقابل جریانهای تکفیری و معاند نقش محوری داشت.
اینجا یک مسئله قابل توجه است. آمریکاییها مدعی هستند که برای مبارزه با تروریسم به منطقه آمدیم. منطقه این ادعا را باور ندارد، مردم دنیا هم باور ندارند. من باید در ذهن همه دولتمردان در سازمان ملل متحد و پیش روی همه رسانهها در دنیا یک سوال جدی ایجاد میکردم که چگونه آمریکاییها که مدعی هستند ما با تروریسم مبارزه میکنیم، قهرمان مبارزه با تروریسم را ترور میکنند، این چه معنا دارد؟
اصلا بحثی که در نشست سازمان ملل داشتم، این بود که چگونه مدعی مبارزه با تروریسم، قهرمان مبارزه با تروریسم را در عالم ترور میکند، آن هم به دست رئیس جمهور وقت آمریکا؟! رسما دستور میدهد و برنامهریزی میکند و حاج قاسم سلیمانی و آقای ابومهدی المهندس ترور میشوند. آقای ابومهدی در عراق به عنوان چهره و شاخص مبارزه با تروریسم شناخته میشود. جریان حشدالشعبی، جریان نیروهای انقلابی و جوانان عراقی امروز دور هم جمع شدند و دارند با تروریسم مبارزه میکنند و فرمانده آنها به دست آمریکاییها به شهادت میرسد.
آمریکاییها به عراق آمدند و مدعی مبارزه با تروریسم هستند، بعد قهرمانان مبارزه با تروریسم منطقهای، یعنی حاج قاسم سلیمانی و آقای المهندس را به شهادت میرسانند. دروغ اینها باید بر همه روشن شود که اینها ترویج کننده ترور در عالم هستند و اصلا خودشان تروریسم دولتی را در عالم بنیاد نهادند.
امروز اگر رژیم صهیونیستی در عالم به عنوان تروریست دولتی اقدام به ترور میکند، آمریکاییها هم رسما این کار را کردند و این کار که جلوی چشم همگان انجام شد موجبات نفرت و بیزاری عمومی را از آمریکاییها فراهم کرد. ترور حاج قاسم سلیمانی فقط ترور یک شخصیت برجسته نظامی نبود، ایشان یک استراتژیست بود، یعنی کاملا انسانی بود که راهبردی حرکت میکرد. یک مرد حاضر در میدان بود و در عین حال یک دیپلمات بسیار توانا بود. یک چهره اینچنینی را به شهادت رساندند.
البته این را رهبری معظم انقلاب اسلامی امام خامنهای در سخنانشان فرمودند که شهید قاسم سلیمانی برای دشمن خطرناکتر از حاج قاسم سلیمانی خواهد بود. آمریکاییها تصور کردند او را به شهادت رساندند و اثرگذاری او را از بین بردند، اما الان شما کمتر جایی در ایران یا منطقه را میبینید که تصاویر حاج قاسم سلیمانی در هر کوی و برزن نباشد، به شخصیت او افراد افتخار نکنند و او به عنوان یک الگو برای جوانان در کشور ما و کشورهای منطقه مطرح نباشد.
او به یک مکتب تبدیل شد؛ یعنی الان حاج قاسم سلیمانی دیگر یک شخص نیست، بلکه یک مکتب برای جوانان ما و برای نیروهای رزمنده و مجاهد ماست.
شما پیش از رسیدن به ریاست جمهوری هم از لبنان دیدن کردید، نگاه شما نه به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران، بلکه به عنوان سید ابراهیم رئیسی به لبنان و همچنین نسبت به سید حسن نصرالله چگونه است؟
حزبالله لبنان جایگاه ممتازی دارد و نه فقط برای لبنان، بلکه پشتوانه بزرگ جریان مقاومت در منطقه است. آن روزی که حزبالله لبنان به دست شهید سید عباس موسوی و با همکاری جوانان لبنانی از جمله آقای سید حسن نصرالله تشکیل شد، شاید کسی پیشبینی نمیکرد که چند سال بعد، برای اولین اعلام شود که رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان عقبنشینی میکند. در تصور کسی نمیگنجید که مگر ممکن است رژیم صهیونیستی که مدعی سرزمینهای میان نیل تا فرات است، از جنوب لبنان عقبنشینی کند، اما این اتفاق افتاد.
آن روزی که حزبالله مردانه و با شهامت در مقابل رژیم صهیونیستی در تجاوز به لبنان ایستادگی کرد و در جنگ ۳۳ روزه برای اولین بار، مقاومت نشان داد که میتوان رژیم صهیونیستی را شکست داد و این رژیم جعلی شکستپذیر و آسیبپذیر است، این پیروزی بزرگ حزبالله مایه الهام مبارزان فلسطینی بود و آنها نیز دریافتند که میتوانند در مقابل رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند. امروز میبینید که فلسطینیها حقیقتا بسیار مجاهدانه در میدان ایستادگی میکنند و این ناشی از الهامی است که از حزبالله لبنان گرفتند.
حزبالله لبنان و شخصیت آقای سید حسن نصرالله، به عنوان یک شخصیت برجسته روحانی، عالم و سیاستمدار و یک شخصیت مجاهد و انقلابی در منطقه، که توانایی و قدرت تسخیر قلبهای بسیاری را نه فقط در میان شیعیان، بلکه در میان اهل سنت و مسیحیها و صاحبان ادیان و مذاهب مختلف در لبنان و نه فقط در لبنان، بلکه در منطقه و برای بسیاری از جوانان در دنیای امروز دارد، نماد مجاهدت و مقاومت است.
بسیاری از جوانان انقلابی در دنیا، امروز به شخصیت او افتخار میکنند و ما هم شخصیت او را به عنوان یک مجاهد خستگیناپذیر و نفوذناپذیر که در مقابل خواست صهیونیستها مردانه ایستادگی کرده و مجاهدانه تصمیم میگیرد و سیاستمدارانه اوضاع لبنان را پیش میبرد، شخصیتی برجسته و ماندگار میدانیم.
مطمئنم اعتمادی که امروز در لبنان به حزبالله و به شخص سیدحسن نصرالله وجود دارد، یک اعتماد فوقالعاده و ویژه است. بنده شنیدهام که در خودِ سرزمینهای اشغالی، به آقای سیدحسن نصرالله بسیار اعتماد بالایی وجود دارد، یعنی معتقدند، وقتی سید سخنی میگوید، سخنش سخن درستی است. صادقانه حرف میزند و به حرف او اعتماد بسیار زیادی وجود دارد، به نحوی که اعتماد ساکنان اراضی اشغالی به سخنان سید حسن نصرالله بیشتر از اعتماد به مسئولین خودشان است و معتقدند سید نادرست نمیگوید، واقع میگوید و صادقالوعد است.
اطمینان دارند که اگر وعدهای بدهد، به وعدهاش عمل میکند. این خیلی مهم است که امروز کسانی که در جایگاههای مختلفی هستند، به آقای سیدحسن نصرالله اعتماد دارند. این برای این است که سید رابطهاش را با خدا و مردم حفظ کرده و رابطهاش امروز با ملتهای مسلمان رابطه بسیار خوبی است و بحمدالله در جمهوری اسلامی ایران نیز نسبت به ایشان هم اعتقاد و هم اعتماد وجود دارد.
سید ابراهیم رئیسی در آستانه سفر به سوریه که نخستین سفر رسمی یک مقام عالی خارجی به سوریه بعد از حدود ۱۳ سال جنگ داخلی در این کشور است، در گفتوگویی مفصل با شبکه تلویزیونی المیادین به تشریح اهداف این سفر و نیز روابط و مسائل منطقهای و بینالمللی پرداخت.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
جمهوری اسلامی ایران کشوری محوری در منطقه است که در مخالفت با استکبار و امپریالیسم پیشتاز بوده و مدافع سرسخت استقلال واقعی خود است. نبردهای سیاسی خود را با حکمت و درایت به پیش برده، با عقلانیت و منطق برای تامین منافع خود مذاکره میکند و در چالشها به پشتوانه مردمی خود تکیه دارد و نظام سیاسی خود را با انتخابات دمکراتیک اداره میکند.
جنابعالی فعالیتهای سیاسی و مدیریتی خود را با مبارزات انقلاب و از ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران آغاز کردید و تجربیات ارزندهای از فعالیت در بخشهای مختلف قوه قضائیه و آستان قدس رضوی اندوختید و پس از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری حالا رئیس جمهور هستید.
این اولین گفتگوی یک رئیس جمهور ایران پس از بیش از ۱۰ سال با یک رسانه عربزبان است. با توجه به سوابق طولانی مدیریتی در جمهوری اسلامی بفرمایید چه عناصری در این نظام وجود دارد که آن را اینچنین از داخل توانمند ساخته که همواره توانسته در برابر توطئهها و جنگ مقاومت کند؛ رهبری نظام یا مردم یا کدام عامل دیگر اینچنین باعث قدرت نظام جمهوری اسلامی و پیشرفت آن شده است؟
توفیقی است برای بنده که بتوانم در این ساعت با مردم عزیز عرب سخن بگویم. از دستاندرکاران شبکه المیادین که زمینه این ارتباط را فراهم کردند، قدردانی میکنم.
درباره سوالی که جنابعالی مطرح کردید که رمز موفقیت جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف چه بوده است، بنده رمز موفقیت جمهوری اسلامی را اولاً در ارتباط با دین و دینمداری مردم و ارتباط با خدا میدانم. مردم ما خدا باور هستند و این اعتقادشان به خدا رمز اقتدار آنهاست. ایمان به خدا به انسان قدرت میدهد. خداوند قدرت دارد و اگر کسی دل به او داد، صاحب قدرت میشود و اگر از او ترسید، از هیچکس جز او ترسی نخواهد داشت. اگر کسی به خدا اعتماد کرد، یقین بداند او مظهر همه تواناییها و قدرتهاست.
امام خمینی (ره) در ابتدای پیروزی انقلاب به ملت ایران فرمودند به ۲ اصل اساسی توجه کنند، یک اتکال به خدا و دو اعتماد به نفس و اعتماد به داشتههای خودشان؛ لذا رمز اول در موفقیت نظام جمهوری اسلامی و مردم عزیزمان را در اتکال به خدا و ایمان میبینم که قدرتآفرین است.
نکته دوم که باید به آن توجه کرد، موضوع اعتماد به نفس و داشتههای خودمان است. مردم ایران به این باور رسیدند که میتوانند روی پای خود بایستند و برای اداره امور خود استقلال داشته باشند و متکی به بیگانگان نباشند. این اعتماد به خود و اعتماد به داشتههای خود در باور ملت ایران نهادینه شد و این خود رمز قدرت دیگری در ملت ما است.
باور داشتن به قدرت و توانایی که در فرد فرد ملت و در جمیع امت اسلامی وجود دارد، خود رمز و عنصر مهمی است که بدانیم یکی از مؤلفههای مهم اقتدار، خودباوری و اعتقاد به خود و داشتههای خود است.
نکته سوم نقش رهبری و هدایت رهبری در دوره امام بزرگوارمان، امام خمینی (ره) و بعد از ایشان در دوره جانشین به حق ایشان، امام خامنهای (حفظهالله تعالی) است. انصاف آن است که آنچه مردم، نظام و کشور را در عرصههای مختلف، علیرغم همه فراز و فرودها هدایت کرد و برای کشور اقتدار آفرید، رهبری و ولایت است. امروز مردم ما متوجه شدند که این نظام، خیمهای است که عمود آن ولایت است؛ آنکه خیمه را برپا داشته، ولایت و امامت است و لذا به آن اعتقاد و باور دارند.
اگر شما عملکرد دشمن در برابر نظام جمهوری اسلامی را رصد کنید میبینید که تمرکز حملات او به همین رموز موفقیت ملت ایران است. میبینید که دشمن به ایمان مردم حمله میکند تا ایمان مردم و جوانان ما را سست کند، چون این رمز قدرت ماست. همچنین دشمن تلاش میکند به اعتماد به نفس و اعتماد مردم به داشتههای خودشان و نیز ستون خیمه انقلاب که ولایت است، حمله کند؛ یعنی دقیقاً تمرکز دشمن بر حمله به عناصر قدرت ماست.
البته امروز در کشور ما، قدرتهای بسیاری آفریده شده که آنها همه در پرتو این عناصر اصلی قدرت ملت ایران بوده است. مثلاً قدرت نظامی آفریده شده که البته در پرتو ایمان و اعتقاد به خدا و اعتماد به نفس بوده است.
یک زمانی کشور ما در جنگ ۸ ساله در مقابل رژیم صدام، خیلی در تهیه تجهیزات نظامی مشکل داشت، اما امروز به جایی رسیدیم که نه فقط در این زمینه خودکفایی پیدا کردیم، بلکه میتوانیم به عنوان یکی از کشورهای مطرح در صنایع نظامی باشیم.
در صنعت هستهای نیز کشور ما میتواند جزو کشورهای مطرح باشد و در صنایع دیگر و در علم و فناوری نیز همینطور؛ در همه این عرصهها قدرت آفریده شده است، منتها تمام اینها در پرتو ایمان به خدا و اعتماد به نفس و در پرتو هدایتهای رهبری بوده است.
اعتقاد و باورمان این است که تا وقتی این عناصر به عنوان رموز اصلی قدرت مورد توجه و تاکید ملت ما باشد که بحمدالله در این چهل و چند سال همواره بوده، از دشمن کاری برنمیآید. دشمن میخواهد، اما نمیتواند در برابر ملت ایران کاری از پیش ببرد، چرا، چون اتصال قدرت جمهوری اسلامی به جایگاهی است که او منشأ همه تواناییها و قدرتهاست و آن هم خداوند متعال است. منشأ قدرت در کشورمان ملتی است که به خداوند به عنوان منشا همه قدرتها باور دارد.
ملت ایران، همین ملتی هستند که در روزهای شکوهمند انقلاب اسلامی، در روزهایی مثل ۲۲ بهمن که سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است، در روزهایی مثل روز جهانی قدس که چندی پیش شاهد آن بودیم و امثال آن، در سراسر کشور، در شهر و روستا به خیابان آمد. اینها آن مؤلفههای قدرت در کشورمان هستند و نیز عنصر زعامت و رهبری که مؤلفه مهم قدرت در کشورمان است.
اینها عناصر قدرت در ایران اسلامی هستند و فکر میکنیم این تجربهای که جمهوری اسلامی ایران در قدرتمند شدن و نفوذناپذیر شدن در مقابل هجمههای دشمن دارد، میتواند برای ملتهای دیگر درس باشد.
جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده که خواهان روابط خوب با کشورهای همسایه از جمله کشورهای عربی همسایه است. این روابط مدتی با چالشهایی مواجه شد، اما پس از روی کار آمدن جنابعالی و با تلاشهای دیپلماتیک، مذاکراتی در عراق با عربستان داشتید، ولی ناگهان در رویدادی فرامنطقهای و جهانی شاهد توافق ایران و عربستان در چین بودیم. چه اتفاقاتی در پشت پرده رخ داد که ناگهان پس از مذاکرات با عربستان در عراق، شاهد توافق در چین بودیم؟
در پاسخ سوال جنابعالی باید عرض کنم، از ابتدای فعالیت دولت سیزدهم اعلام کردیم که سیاست خارجی ما بر محور توسعه سیاست همسایگی است و بنا داریم با کشورهای همسایه ارتباط و تعامل خوبی داشته باشیم و از ظرفیتهای متقابل با کشورهای منطقه، در جهت ارتقای روابط در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی استفاده کنیم.
ما علاوه بر حسن همجواری با همسایگان که حوزه تمدنی ایران اسلامی است، نسبت به کشورهای منطقه نیز یک ارتباط برادری داریم و به ویژه کشورهای اسلامی جزو اولویتهای ارتباطات ما هستند.
این سیاست را از ابتدا اعلام کردیم و بنای جمهوری اسلامی همواره این بوده است. علیرغم ایرانهراسی که دشمن در دستور کار داشته، همواره این جهت را دنبال میکردیم که ارتباط ما با همه کشورهای منطقه و به ویژه کشورهای اسلامی ارتباط خوبی باشد.
قبل از دولت ما یک مذاکرات ابتدایی در بغداد بین تیمهای امنیتی ایران و عربستان شده بود، لکن در سفری که به پکن داشتم، آقای «شی جین پینگ» اعلام کردند که در سفر عربستان به یک پیشنهاد رسیدم که به شما نیز پیشنهاد کنم روابطتان را با کشور عربستان برقرار کنید.
از پیشنهاد رئیس جمهور چین استقبال کردم و گفتم که آمادگی داریم این روابط را داشته باشیم. مقدمات این قضیه در آن سفر انجام و قرار شد یک هیئتی از طرف دولت عربستان و یک هیئتی را ما برای گفتگو اعزام کنیم.
بعد از سفر من، از طرف چین این دعوت صورت گرفت که پادشاه عربستان، مشاور امنیت و وزیر مشاورش را برای مذاکرات میفرستد و ما نیز تصمیم گرفتیم که دبیر شورایعالی امنیت را اعزام کنیم و قرار شد مباحثی که مورد نظر هر دو کشور است، در این جلسات مطرح شود که مطرح و قرار شد روابط سیاسی بین دو کشور دوباره برقرار شود و این ادامه دارد.
ایران و عربستان دو کشور مطرح در منطقه هستند، هر دو جایگاه سیاسی و اجتماعی و تأثیرگذاری مهمی در منطقه دارند و ارتباط دو کشور ایران و عربستان میتواند برای منطقه و حتی در سطح جهانی، ارتباط قابل توجهی باشد؛ لذا ما استقبال کردیم از اینکه این ارتباط برقرار شود و قطعا ارتباط بین دو کشور ایران و عربستان و دیگر کشورهای اسلامی به افزایش تبادل ظرفیتها بین دو کشور و کشورهای منطقه میانجامد.
نکته مهم این رخداد آن است که مردم منطقه و به ویژه مردم مسلمان از برقراری این ارتباط خرسندند، اما دشمنان، از جمله رژیم صهیونیستی از این ارتباط ناخرسند هستند و این نکته را ابراز هم کردهاند که ما از ادامه ارتباط بین ایران و عربستان ناراحتیم. دلیلش این است که آنها دنبال تفرقه و جدایی بین کشورهای اسلامی هستند و در مقابل ما معتقدیم وحدت راهبرد مهمی است که باید آن را دنبال کرد.
آنها دنبال راهبرد تفرقه و جدایی انداختن هستند و ما هم راهبرد وحدت و انسجام را پیگیری میکنیم. معتقدم این هم گامی است که میتواند به انسجام و وحدت بین کشورها کمک کند.
باور داریم که احیای روابط میان ایران و عربستان نقش مهمی در تنشزدایی و استقرار ثبات و ارتقای امنیت منطقه دارد؛ این اقدام شجاعانه شما و پادشاه عربستان پیامدهای مثبتی در روابط کشورهای منطقه دارد، اما سوال بنده این است که چگونه در میانه مذاکرات در بغداد، توافق در چین حاصل شد؟ پیشنهاد رئیس جمهور چین واجد چه عنصری بود؟ و سوال بعدی اینکه به نظر شما آیا توافق شما با ریاض در بهبود روابط شما با دیگر کشورهای عربی موثر خواهد بود؟
آقای «شی جین پینگ» در مذاکراتی که در عربستان داشتند به این احساس و نتیجه رسیده بودند که عربستان به ایجاد ارتباط با جمهوری اسلامی ایران تمایل دارد. ایشان در ملاقاتی که در پکن داشتیم به بنده گفتند در گفتگوهایی که در عربستان داشتم مسئولان عالی این کشور برای برقراری روابط با ایران اظهار تمایل کردند، حال نظر شما چیست و بنده پاسخ داد که نظر ما هم مساعد است منتها ما یکسری توافقات مقدماتی در بغداد داشتیم و منتظر اجرای آنها از سوی عربستان هستیم.
آقای «شی» ابراز کردند که ما این میانجیگری و وساطت را دنبال میکنیم تا روابط حسنه شود و ما هم از این پیشنهاد رئیس جمهور چین استقبال کردیم.
شاید برخی نمیخواستند چینیها میان ایران و عربستان واسطه شوند، اما معتقدیم این کار مثبتی بود که از ناحیه دولت چین انجام شد و هم عربستان و هم ایران، هر دو به پیشنهاد آقای «شی جین پینگ» نظر مثبتی داشتند.
شاید بد نباشد یادآوری کنم که در اولین مصاحبه مطبوعاتی در دوره ریاست جمهوری، خبرنگاری از بنده همین سوال را مطرح کرد و پرسید که نظرتان در مورد برقراری ارتباط با عربستان چیست؟ در همان مصاحبه اعلام کردم که میتوانیم با عربستان برای بازگشایی سفارتخانههای دو کشور مذاکره و اقدام کنیم؛ ما با مذاکرات فیمابین دو کشور برای اینکه خودمان با هم بنشینیم صحبت کنیم و مسائلمان را حل کنیم، موافقیم.
نسبت به مسئله کشورهای عربی دیگر، آنها خودشان باید نسبت به سرنوشتشان تصمیم بگیرند، مثلاً لبنان؛ لبنانیها باید خودشان تصمیم بگیرند و معتقدیم که دخالت بیگانگان در لبنان همیشه مشکلآفرین شده است. لبنانیها و یمنیها باید خودشان نسبت به کشور خودشان تصمیم بگیرند و سرنوشت یمن را خود یمنیها باید رقم بزنند. اگر کسی از بیرون بخواهد به یمنیها دیکته کند یا بخواهد برای تشکیل دولت یا به دست گرفتن اوضاع سیاسی در این کشور نفوذ کند، طبیعتاً مشکل ایجاد میشود، در صورتی که اگر اداره امور به خود یمنیها واگذار شود، یعنی گفتگوی یمنی – یمنی شکل بگیرد، این میتواند مسئله یمن را حل کند. در مورد لبنان نیز همینطور است و گفتگوی لبنانی – لبنانی میتواند مسئله لبنان را حل کند.
معتقدم همه ملتها بلوغ، رشد و کمال مناسب و آمادگی لازم را برای تصمیمگیری درباره خودشان و برای اینکه سرنوشت خودشان را رقم بزنند، دارند. بهترین روش آن است که ما به اینکه کشورها اجازه دهیم، خودشان برای سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند. دخالت بیگانگان در کشورهایی مثل لبنان یا یمن یا دیگر کشورها، جز ایجاد مشکل، مسئلهای را حل نخواهد کرد.
گفتید که اسرائیل از توافق ایران و عربستان ناراضی بود. موضع شما نسبت به اسرائیل و پشتیبانی از آرمان فلسطین همواره اعلام شده است، اما اخیرا با به قدرت رسیدن دوباره نتانیاهو در اسرائیل، تهدیدهای آنها علیه جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگر به گوش میرسد، پاسخ ایران به یاوهگوییها و عملی کردن احتمالی تهدیدات اسرائیل چه خواهد بود؟
امروز وضعیت کاملاً قابل مشاهده و رصد کردن است که رژیم صهیونیستی حریف بچهها و جوانان فلسطینی در غزه و کرانه باختری و حریف ایجاد امنیت برای خود در درون سرزمینهای اشغالی نمیشود؛ شرایط با قبل خیلی متفاوت شده است.
روزگاری رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکاییها دنبال انعقاد قراردادهایی مثل شرمالشیخ، اسلو، کمپ دیوید و امثال آن بود. امروز برای همه روشن شده است که این قراردادها دیگر هیچگونه کارآیی ندارد و شرایط را میزهای سیاسی تعیین نمیکند، بلکه شرایط را مجاهدین فلسطینی در میدان رقم میزنند. یعنی امروز ابتکار عمل دست مجاهدان فلسطینی است و رژیم صهیونیستی چه در جنگ ۳۳ روزه، چه در جنگ ۲۲ روزه، چه در جنگ ۸ روزه و چه در جنگ ۲ روزه، در همه این جنگها با شکست مواجه شده است.
حالا رژیم صهیونیستی چطور میخواهد با مرکز اقتدار و عزت، یعنی جمهوری اسلامی ایران، با ملتی در صحنه و با این قدرت ایمانی مواجه شود؛ او خودش میداند که هرگز نخواهد توانست، منتها ممکن است حرفهایی بر زبان جاری کند.
امروز به جنابعالی و ملت عزیز عرب در منطقه و همه کسانی که صدای بنده را میشنوند، عرض میکنم که امام خامنهای (حفظالله تعالی) در ماه مبارک رمضان در دیداری که مسئولین خدمت ایشان بودند، تحلیل بسیار جامعی را ارائه کردند که توصیه میکنم کسانی که نشنیدند، بشنوند. به نظرم تحلیل واقعی و جامعی نسبت به وضعیت و شرایط بود.
خلاصه آن تحلیل این بود که امروز شرایط در دنیا و در نظم جهانی به شکل دیگری رقم میخورد و برخلاف یکجانبهگرایی که تا دیروز مطرح بود، امروز شرایط به نفع جبهه مقاومت و علیه رژیم صهیونیستی رقم میخورد. یعنی اگر نگاه کنیم، امروز موقعیت رژیم صهیونیستی روز به روز در حال افول است و این وضعیتی که در سرزمینهای اشغالی میبینیم، مسبوق به سابقه نبوده که اینطور خودشان به جان هم افتادند و حتی خودشان ابراز میکنند که فکر میکنیم قبل از آن وعدهای که جمهوری اسلامی اعلام کرد، نظام صهیونیستی مضمحل شود.
امروز شاهد افول مستمر رژیم صهیونیستی و حامیان او هستیم و جبهه مقاومت روز به روز در حال تقویت است. شما هر بخشی از جبهه مقاومت را در سراسر منطقه نگاه کنید، میبینید در حال صعود و در حال ارتقا و قوت گرفتن است.
امروز در این نظم جدید جهانی شرایط کاملاً به نفع جبهه مقاومت و علیه رژیم صهیونیستی رقم میخورد و در پایان این بخش از پاسخ بگویم، تهدیداتی که بعضاً رژیم صهیونیستی میکند، خودش بهتر از هر کس میداند که بیاثر، بیپایه و بیربط است. دلیلش هم این است که او حریف آن تعداد نیروی انقلابی در خود سرزمینهای اشغالی و نیروی انقلابی در منطقه نمیشود، چطور بر زبان جاری میکند که من یک روزی میخواهم به ایران حمله کنم.
اینها شوخیهایی است که هیچکس در دنیا این حرفها را جدی حساب نمیکند و به رژیم صهیونیستی با این حرفهایش میخندند.
اگر رژیم صهیونیستی حماقت کند و به ایران حمله کند ایران چه پاسخی به او خواهد داد؟
بارها اعلام کردیم که اگر کوچکترین اقدامی علیه جمهوری اسلامی شود، اولین اقدام ما به منزله از بین رفتن رژیم صهیونیستی است. امروز قدرت ایران در داخل کشور و منطقه بر کسی پوشیده نیست که اولین اقدام رژیم صهیونیستی، آخرین اقدام او خواهد بود و اصلاً چیزی به نام رژیم صهیونیستی باقی نخواهد ماند تا بخواهد کارهای بعدی صورت بگیرد. این را ما در عرصههای مختلف اعلام کردیم و رژیم صهیونیستی خود بهتر از هر کس میداند که ما در این مورد کاملاً جدی هستیم.
گنبد آهنین که آنها فکر میکنند میتوانند به آن اتکا کنند، در اقدامات مقدماتی کاملاً فرو میریزد. رژیم صهیونیستی چگونه میتواند در مقابل قدرتی مثل قدرت جمهوری اسلامی ایران، در همان آغازین روزهای اقدام یا حتی ساعات اولیه روی پای خود بایستد.
شاید یکی از باثباتترین، عمیقترین، راهبردیترین و قویترین روابط خارجی، رابطه ایران و سوریه است که از دهههای گذشته جریان داشته و در جریان رخدادهای سالهای اخیر سوریه و به تعبیری جنگ جهانی علیه سوریه، با خون نیز امضا شده است. اولا راهبردی که برای آینده روابط با سوریه اتخاذ خواهید کرد چیست؟ دوما به روابط سوریه با کشورهای عربی چه نگاهی خواهید داشت؟ و سوما با توجه به سفر پیشروی شما به سوریه که اولین دیدار رسمی یک رئیس جمهور از دمشق بعد از جنگ جهانی علیه سوریه است، نگاه شما به عنوان یک شریک و همپیمان به نحوه رهبری آقای بشار اسد چگونه است؟
سوریه همواره به عنوان یکی از خطوط مقدم جبهه مقاومت شناخته شده و میشود، چه در زمان آقای حافظ اسد، پدر آقای بشار و چه در دوره خود آقای بشار اسد. سوریه تلاش کرده که همواره در جبهه مقاومت و در مقابل متجاوزان صهیونیستی ایستادگی کند و این موضع همواره مورد تأیید جمهوری اسلامی بوده است.
آمریکاییها با ایجاد داعش و گروههای تکفیری مختلف در سوریه فتنهانگیزی کرده و دنبال تجزیه سوریه برآمدند و اختلافات بسیار ایجاد کردند. هم گروههای تکفیری را آنجا فعال کردند، هم با پول و سلاحشان آنها را به جان هم انداختند و خواستند سوریه را بهم بریزند و بسیار هم در این مسیر تلاش کردند. کشورهای عربی را هم علیه سوریه تحریک کردند. آنها هم تلاش کردند، حسابشان را با سوریه جدا کنند و تصورشان این بود با جنگی که در داخل سوریه توسط گروههای تکفیری و با حمایتهای رژیم صهیونیستی و آمریکا راه افتاده و با پولهایی که بعضی از کشورها به این گروهها میدهند، وضعیت سوریه بهم میریزد و خط مقدم مقاومت دچار آسیب میشود؛ آمریکا و رژیم صهیونیستی بسیار هم امید بسته بودند که بتوانند این کار را بکنند.
جمهوری اسلامی در کنار سوریه در برابر این توطئهها ایستادگی کرد. شاید تنها کشوری که حامی دولت سوریه بود و در مقابل همه تکفیریها و تجزیهطلبان و بعضی از دولتهای منطقه که برای تجزیه سوریه تلاش میکردند، ایستادگی کرد، ایران بود.
امروز شرایط در سوریه متفاوت شده است و معلوم شد که مقاومت جواب میدهد. آقای بشار اسد و ملت سوریه انصافاً ایستادگی کردند و این قابل تقدیر است. ملت سوریه نشان دادند ملت مقاومی هستند و این مقاومتشان برگ زرینی به تاریخ سوریه افزود که در مقابل متجاوزان و تجزیهطلبان و گروههای تکفیری مردانه ایستادگی کردند.
سختیهای بسیاری را هم تحمل کردند؛ سختیهای اقتصادی و امنیتی بسیاری تحمل کردند، ولی در مقابل این هجمهها ایستادگی کردند. آن روز کسانی که واقعا از سوریه حمایت میکردند، عزیزان لبنان، حزبالله لبنان، مردم خودِ سوریه و ایران بودند که در این میدان تلاش کردند تا سوریه تجزیه نشود و مردمی که این قدر مورد هجوم قرار گرفتند، بتوانند مقاومت خودشان را ادامه دهند. مقاومت مردم سوریه قابل تقدیر است و انسان این مقاومت و ایستادگی دولت و مردم سوریه را تحسین میکند.
امروز بسیاری از کشورها در منطقه و در جهان متوجه شدند دیگر سوریه، شکست ناپذیر است، لذا بنا دارند که دوباره با این کشور تجدید روابط کنند. ما مخالفتی نداریم و موافق هستیم که دولت سوریه با کشورهای مختلف در جهان، چه کشورهای منطقه و به ویژه کشورهای اسلامی ارتباط برقرار کند.
ارتباط سوریه با کشورهای منطقه و اسلامی حتما مورد تایید ماست و معتقدیم این نگاهی که امروز در کشورهای اسلامی پیدا شده برای اینکه باید به نحوی جفایی که نسبت به سوریه شد، جبران شود، مثبت است. ما موافق هستیم که ارتباط بین سوریه و کشورهای اسلامی برقرار باشد و همواره بر جایگاه سوریه در جریان مقاومت تاکید داریم.
همچنین معتقدیم روابط بین ایران و سوریه، کاملا راهبردی و استراتژیک است و این روابط همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. سفر بنده هم در راستای همین روابط راهبردی بین ایران و سوریه است و بر تحکیم روابط تاکید خواهیم کرد. تلاش خواهیم کرد روابط در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گسترش یابد.
دو ملت مسلمان ایران و سوریه روابط بسیار عمیقی با همدیگر دارند و دو دولت نیز با هم ارتباط راهبردی دارند و بنا داریم با هدایت و با توجه به تاکیدی که رهبری معظم انقلاب اسلامی، امام خامنهای (حفظهالله تعالی) همواره بر تقویت جبهه مقاومت داشتند، در دولت نیز برای تقویت جبهه مقاومت تلاش کنیم. این را بارها اعلام کردیم که ما به هیچ عنوان از تقویت جبهه مقاومت نادم و پشیمان نبوده و نیستیم و همواره بر تقویت جبهه مقاومت تاکید داریم. جمهوری اسلامی علناً این مسئله را اعلام کرده و مخفی نگفتیم. هم رهبری معظم انقلاب و هم دولت به تبعیت از این سیاست بارها به شکل علنی اعلام کرده که ما هیچ تردیدی در حمایت از جبهه مقاومت نداشته و نخواهیم داشت. سفر بنده به سوریه هم در راستای همین سیاست تقویت جبهه مقاومت قابل تفسیر و توضیح است.
آیا ایران در بازسازی سوریه مشارکت خواهد داشت؟ آیا برنامهای در این زمینه دارید و آیا شرکتهایی دارید که برای این منظور آماده و توانمند باشند؟
ما به چند مسئله نسبت به سوریه تاکید داریم.
اول، حاکمیت دولت سوریه بر تمام اراضی این کشور و معتقدیم آمریکاییها باید هر چه زودتر از سوریه خارج شوند و دولت سوریه باید بر همه بخشهای این کشور حاکم باشد.
در «اجلاس روند آستانه» در تهران هم که با شرکت روسیه و ترکیه برگزار شد، تاکید کردیم که حتما باید تلاش کنیم که حاکمیت دولت سوریه بر تمام اراضی این کشور اعمال شود. این هم به نفع سوریه و هم به نفع منطقه است.
دوم، نسبت به بازگشت مهاجرین و کسانی که از سوریه رفتند و سوم، موضوع مهم بازسازی سوریه. در ارتباط با بازسازی ما حتما آمادگی داریم که با کشور و دولت سوریه همکاری کنیم. این امکان برای جمهوری اسلامی وجود دارد. ما نیروهای فنی-مهندسی و شرکتهای توانمندی داریم که میتوانند در بازسازی سوریه نقش داشته باشند. شاید ما هم تنها نباشیم و کشورهای دیگری هم آمادگی داشته باشند که بیایند و در سوریه تلاش کنند. وضعیت سوریه باید هر چه زودتر سامان بگیرد و کمک شود این تخریبی که توسط گروههای تکفیری و نیروهایی که با تحریک آمریکاییها و غربیها به آنجا آمدند، صورت گرفت، بازسازی شود تا مردم به خانه و کاشانهشان برگردند و زندگی در سوریه به حالت عادی بازگردد.
سوال بعدی من از جنابعالی درباره روابط ایران با روسیه و چین است، نگاه و انتظار ایران نسبت به این روابط چگونه است؟
با هر کشوری که بخواهد با جمهوری اسلامی تعامل و همکاری داشته باشد، آماده همکاری هستیم و از این جهت برای تعامل با کشورهای مختلف چه در منطقه خودمان، چه خارج از این منطقه مشکلی نداریم.
یکجانبهگرایی را محکوم میکنیم و معتقدیم باید جلوی یکهتازی آمریکاییها ایستادگی کرد. معتقدیم که نه باید زیر سلطه دیگران رفت و نه سلطهای بر دیگران داشت. اعتقاد و باور ما این است که کشورهای دنیا در سه چهار کشور خلاصه نمیشوند، با اینکه آمریکاییها و چند کشور اروپایی بعضا خودشان را جامعه جهانی مینامند، اما جامعه جهانی فقط اینها نیستند.
امروز، جامعه جهانی، کشورهای مختلف دنیا در قارههای مختلف هستند و بنای جمهوری اسلامی بر ارتباطات سازنده با همه کشورها و بر اساس منافع متقابل است.
جمهوری اسلامی با چین و روسیه ارتباط خوبی دارد. عضویت در شانگهای برای ما زمینه ارتباط با زیرساختهای آسیا را فراهم کرده و ما این ارتباط را ارتباط خوبی میدانیم. آمادگی داریم که در بریکس هم عضو شویم و این هم امکان دیگری برای ماست که جمهوری اسلامی بتواند با ظرفیتهای بسیاری که بحمدالله دارد، نقشآفرینی بیشتری در منطقه و جهان داشته باشد.
معتقدیم با این تعامل و همکاری که امروز جمهوری اسلامی در منطقه و جهان دارد، علیرغم تحریمها و تهدیدها و علیرغم خواست دشمن، روز به روز جمهوری اسلامی به پیش میرود و پیشرفتهای چشمگیری که امروز در کشور داریم برای همه خیره کننده است. همه میپرسند که چطور میشود ایران با همه این تحریمها، این قدر پیشرفت کرده است.
ملت ما ملتی با اراده و جوانهای ما جوانان با ارادهای هستند و رهبری حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی همواره جوانها را به نوآوری، خلاقیت، کار، تلاش و ایستادگی در مقابل دشمن تشویق میکنند. آثار این تلاش را هم شما در گوشه و کنار کشور کاملا میبینید، در هر کوی و برزنی امروز این تلاش خستگیناپذیر دیده میشود.
دشمن میخواهد در جامعه ما یأس ایجاد کند، اما نظام جمهوری اسلامی میخواهد با کار و فعالیت خود امید ایجاد کند. راهبرد ما با دشمن کاملا متفاوت است؛ آمریکاییها دنبال ایجاد یأس و ناامیدی و خالی کردن دل مردم هستند، اما نظام جمهوری اسلامی و رهبری به ایجاد امید تاکید دارند، لذا ملت ما هم با امید حرکت میکند. جلوههای امید هم حضور مردم در عرصهها و صحنههای مختلف هست.
همانطور که عرض کردم، در سازمان شانگهای هم بنا داریم یک عضو فعال باشیم. با اعضای شانگهای در دیگر سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای نیز بنای همکاری داریم.
اساسا سیاست ما این است. گامهایی که در حوزههای اقتصادی، تجاری، اجتماعی و فرهنگی و در راستای همکاری در حال برداشتن هستیم، به عنوان یک عضو فعال در سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای است. البته دشمن دنبال این بود که ما را منزوی کند و ارتباط ایران را با دیگر کشورها و برای حضور در سازمانهای منطقهای و فرامنطقهای از قبیل سازمان شانگهای محدود کند، اما خواست و نتوانست. معتقدیم دشمن در این قضیه شکست خورد و ارتباط ما روز به روز در حال توسعه و افزایش است.
شما سال گذشته در سازمان ملل با بالا بردن تصویر شهید سلیمانی جهانیان را غافلگیر کردید، از محافل دیپلماتیک شنیدم که هیچکس پیشبینی نمیکرد که این کار را بکنید. شهید سلیمانی برای شما چه جایگاهی دارد و شما شخصیت ایشان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما شهید سلیمانی را قهرمان مبارزه با تروریسم میدانیم. معتقدیم که آمریکاییها داعش را ایجاد کردند، گروههای تکفیری را ایجاد کردند، منطقه را بهم ریخته و دچار خسارات فراوانی کردند، جوانان و مردم بسیاری با ظلم آمریکاییها و گروههای تکفیری و تروریستها به خاک و خون کشیده شدند. این گروهکها حقیقتا با حمایت غربیها دنبال این بودند که سوریه و عراق و منطقه را به هم بریزند، به نحوی که کشورهای منطقه از ناحیه آنها احساس خطر کردند.
جمهوری اسلامی ایران با همکاری مردم منطقه در عراق و سوریه، در مقابل جریان داعش و گروههای تکفیری ایستادگی کرد و حاج قاسم سلیمانی نقش مهمی در این مقاومت داشت که از نیروهای منطقه، از میان همین بچههایی که در سوریه و عراق و در منطقه هستند، ظرفیتی در مقابل نیروهای مهاجم داعشی و تکفیری بسازد و در این قضیه موفق شد. موفق شد که با همکاری مردم سوریه و عراق و حزبالله لبنان و همه آزادمردان در منطقه، جریان تکفیری و داعشی را در منطقه خاتمه دهد.
امنیتی که امروز در منطقه داریم، از برکات اقدامات مجاهدان در منطقه است. هم حزبالله، هم نیروهای سوریه و عراق بسیار تلاش کردند، لکن آن کسی که در این میدان نقش محوری داشت، حاج قاسم سلیمانی بود. همه منطقه معتقدند که حاج قاسم سلیمانی در جبهه مقاومت و ایستادگی ملتها در مقابل جریانهای تکفیری و معاند نقش محوری داشت.
اینجا یک مسئله قابل توجه است. آمریکاییها مدعی هستند که برای مبارزه با تروریسم به منطقه آمدیم. منطقه این ادعا را باور ندارد، مردم دنیا هم باور ندارند. من باید در ذهن همه دولتمردان در سازمان ملل متحد و پیش روی همه رسانهها در دنیا یک سوال جدی ایجاد میکردم که چگونه آمریکاییها که مدعی هستند ما با تروریسم مبارزه میکنیم، قهرمان مبارزه با تروریسم را ترور میکنند، این چه معنا دارد؟
اصلا بحثی که در نشست سازمان ملل داشتم، این بود که چگونه مدعی مبارزه با تروریسم، قهرمان مبارزه با تروریسم را در عالم ترور میکند، آن هم به دست رئیس جمهور وقت آمریکا؟! رسما دستور میدهد و برنامهریزی میکند و حاج قاسم سلیمانی و آقای ابومهدی المهندس ترور میشوند. آقای ابومهدی در عراق به عنوان چهره و شاخص مبارزه با تروریسم شناخته میشود. جریان حشدالشعبی، جریان نیروهای انقلابی و جوانان عراقی امروز دور هم جمع شدند و دارند با تروریسم مبارزه میکنند و فرمانده آنها به دست آمریکاییها به شهادت میرسد.
آمریکاییها به عراق آمدند و مدعی مبارزه با تروریسم هستند، بعد قهرمانان مبارزه با تروریسم منطقهای، یعنی حاج قاسم سلیمانی و آقای المهندس را به شهادت میرسانند. دروغ اینها باید بر همه روشن شود که اینها ترویج کننده ترور در عالم هستند و اصلا خودشان تروریسم دولتی را در عالم بنیاد نهادند.
امروز اگر رژیم صهیونیستی در عالم به عنوان تروریست دولتی اقدام به ترور میکند، آمریکاییها هم رسما این کار را کردند و این کار که جلوی چشم همگان انجام شد موجبات نفرت و بیزاری عمومی را از آمریکاییها فراهم کرد. ترور حاج قاسم سلیمانی فقط ترور یک شخصیت برجسته نظامی نبود، ایشان یک استراتژیست بود، یعنی کاملا انسانی بود که راهبردی حرکت میکرد. یک مرد حاضر در میدان بود و در عین حال یک دیپلمات بسیار توانا بود. یک چهره اینچنینی را به شهادت رساندند.
البته این را رهبری معظم انقلاب اسلامی امام خامنهای در سخنانشان فرمودند که شهید قاسم سلیمانی برای دشمن خطرناکتر از حاج قاسم سلیمانی خواهد بود. آمریکاییها تصور کردند او را به شهادت رساندند و اثرگذاری او را از بین بردند، اما الان شما کمتر جایی در ایران یا منطقه را میبینید که تصاویر حاج قاسم سلیمانی در هر کوی و برزن نباشد، به شخصیت او افراد افتخار نکنند و او به عنوان یک الگو برای جوانان در کشور ما و کشورهای منطقه مطرح نباشد.
او به یک مکتب تبدیل شد؛ یعنی الان حاج قاسم سلیمانی دیگر یک شخص نیست، بلکه یک مکتب برای جوانان ما و برای نیروهای رزمنده و مجاهد ماست.
شما پیش از رسیدن به ریاست جمهوری هم از لبنان دیدن کردید، نگاه شما نه به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران، بلکه به عنوان سید ابراهیم رئیسی به لبنان و همچنین نسبت به سید حسن نصرالله چگونه است؟
حزبالله لبنان جایگاه ممتازی دارد و نه فقط برای لبنان، بلکه پشتوانه بزرگ جریان مقاومت در منطقه است. آن روزی که حزبالله لبنان به دست شهید سید عباس موسوی و با همکاری جوانان لبنانی از جمله آقای سید حسن نصرالله تشکیل شد، شاید کسی پیشبینی نمیکرد که چند سال بعد، برای اولین اعلام شود که رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان عقبنشینی میکند. در تصور کسی نمیگنجید که مگر ممکن است رژیم صهیونیستی که مدعی سرزمینهای میان نیل تا فرات است، از جنوب لبنان عقبنشینی کند، اما این اتفاق افتاد.
آن روزی که حزبالله مردانه و با شهامت در مقابل رژیم صهیونیستی در تجاوز به لبنان ایستادگی کرد و در جنگ ۳۳ روزه برای اولین بار، مقاومت نشان داد که میتوان رژیم صهیونیستی را شکست داد و این رژیم جعلی شکستپذیر و آسیبپذیر است، این پیروزی بزرگ حزبالله مایه الهام مبارزان فلسطینی بود و آنها نیز دریافتند که میتوانند در مقابل رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند. امروز میبینید که فلسطینیها حقیقتا بسیار مجاهدانه در میدان ایستادگی میکنند و این ناشی از الهامی است که از حزبالله لبنان گرفتند.
حزبالله لبنان و شخصیت آقای سید حسن نصرالله، به عنوان یک شخصیت برجسته روحانی، عالم و سیاستمدار و یک شخصیت مجاهد و انقلابی در منطقه، که توانایی و قدرت تسخیر قلبهای بسیاری را نه فقط در میان شیعیان، بلکه در میان اهل سنت و مسیحیها و صاحبان ادیان و مذاهب مختلف در لبنان و نه فقط در لبنان، بلکه در منطقه و برای بسیاری از جوانان در دنیای امروز دارد، نماد مجاهدت و مقاومت است.
بسیاری از جوانان انقلابی در دنیا، امروز به شخصیت او افتخار میکنند و ما هم شخصیت او را به عنوان یک مجاهد خستگیناپذیر و نفوذناپذیر که در مقابل خواست صهیونیستها مردانه ایستادگی کرده و مجاهدانه تصمیم میگیرد و سیاستمدارانه اوضاع لبنان را پیش میبرد، شخصیتی برجسته و ماندگار میدانیم.
مطمئنم اعتمادی که امروز در لبنان به حزبالله و به شخص سیدحسن نصرالله وجود دارد، یک اعتماد فوقالعاده و ویژه است. بنده شنیدهام که در خودِ سرزمینهای اشغالی، به آقای سیدحسن نصرالله بسیار اعتماد بالایی وجود دارد، یعنی معتقدند، وقتی سید سخنی میگوید، سخنش سخن درستی است. صادقانه حرف میزند و به حرف او اعتماد بسیار زیادی وجود دارد، به نحوی که اعتماد ساکنان اراضی اشغالی به سخنان سید حسن نصرالله بیشتر از اعتماد به مسئولین خودشان است و معتقدند سید نادرست نمیگوید، واقع میگوید و صادقالوعد است.
اطمینان دارند که اگر وعدهای بدهد، به وعدهاش عمل میکند. این خیلی مهم است که امروز کسانی که در جایگاههای مختلفی هستند، به آقای سیدحسن نصرالله اعتماد دارند. این برای این است که سید رابطهاش را با خدا و مردم حفظ کرده و رابطهاش امروز با ملتهای مسلمان رابطه بسیار خوبی است و بحمدالله در جمهوری اسلامی ایران نیز نسبت به ایشان هم اعتقاد و هم اعتماد وجود دارد.