دکتر “علیرضا شکیبایی” در گفتوگو با درباره خروج اقتصاد از سیاست، گفت: هیچ وقت اقتصاد نمیتواند از سیاست جدا باشد و همچنین سیاست نمیتواند از اقتصاد جدا باشد و این دو با یکدیگر پیوند عمیق دارند و معتقدم این موضوع هیچگاه نمیتواند اتفاق بیفتد.
وی با بیان این مطلب که در همه دورانها اقتصاد و سیاست از یکدیگر تاثیر گرفته اند، اظهار کرد: در تصمیمگیریهای اقتصادی یکسری اهداف داریم و براساس آن اهداف؛ راهبردها و استراتژیها تعیین میشود ضمن آنکه سیاستها نیز طبق آن راهبردها و استراتژیها مشخص میشود و دولتها مجری آن سیاستها هستند و حتی تصمیمگیری برای سیاستها نمیکنند.
این دکترای اقتصاد افزود: معمولا حاکمیت اهداف، استراتژیها و راهبردها را تعیین میکند و هیچ ربطی به دولت ها و مجلس ها ندارد. سیاستهای مشخص در مجلس به قانون تبدیل میشوند و دولت آن را اجرا میکند لذا در انتخاب سیاست؛ مجلس و دولت نمیتوانند دخالتی داشته باشند به طور مثال حتی در کشور آمریکا گفته میشود با تغییر دولت ترامپ سیاست آمریکا در برابر ایران تغییر پیدا نمیکند و در ایران نیز این چنین است که با تغییر دولت سیاست ما نسبت به آمریکا عوض نخواهد شد بلکه قوانین ممکن است تغییر پیدا کنند یا مجریان قانون عوض شوند پس ما نباید نگران آن باشیم که با تغییر دولت حال چه اصولگرا یا غیر اصولگرا، سیاست تغییر پیدا می کند.
وی در پاسخ به این شبهه که مردم امیدوار هستند که با رویدروی قیمت ارز، خودرو، مسکن و … کاهش پیدا کند، ادامه داد: با توجه به اینکه قرار نیست سیاست تغییر پیدا کند پس دولت هم نمیتواند هیچ تغییری در این نوع مسائل بوجود بیاورد و فقط مقداری در نحوه اجرا تغییر داریم بهطورمثال شما مقرر است که با اتوبوس به تهران بروید و بلیط شما تهیه شده فقط اینکه راننده اتوبوس یک فرد ۴۰ ساله یا ۶۰ ساله باشد مقداری در رانندگی تاثیر دارد وگرنه نه اتوبوس عوض میشود و نه بلیط و نه هدف هیچ کدام تغییر نمیکنند.
شکیبایی با تاکید برآنکه با تغییر دولتها در هیچ جای دنیا، سیاستها تغییر نخواهد کرد، اظهار کرد: دولت اعتقادی به اینکه سفره مردم کوچک و کوچکتر شده است، ندارد و اگر میدانست که این کار اشتباه است؛ حتما سیاست را عوض میکرد.
این اقتصاددان افزود: در اقتصاد همواره یک گروه منتفع و یک گروه متضرر میشوند و اینکه گفته میشود سفره همه مردم کوچک شده باید بدانیم که همه مردم از این سیاستها ضرر نکردهاند بلکه برخیها از این سیاستها سود برده اند. صاحبان درآمد و افرادی با دستمزدهای ثابت از این سیاستها ضرر کردند و سفره آنها کوچکتر شده و میشود و در اینجا معنای اختلاف طبقاتی نگران کننده خواهد شد.
رییس بخش اقتصادی دانشگاه شهید باهنر کرمان در پاسخ به این سوال که در اوایلی که قیمت دلار را افزایش میدادند برخیها معتقد بودند که این افزایش به نفع صادرکنندگان است ولی اکنون شاهد ضرر صادرکنندگان هستیم، تصریح کرد: هیچگاه موافق افزایش قیمت دلار نبودهایم و این افزایش هرگز منجر به افزایش صادرات نمیشود ضمن آنکه علم اقتصاد و هم تجربه ایران اثبات کرده که در شرایط بیثباتی ارز و افزایش قیمت دلار صادرات افزایش پیدا نمیکند و زمانی صادرات رشد دارد که نرخ ارز ثابت و نوسان نداشته است.
وی اضافه کرد: شاید صادرکنندگانی از این بحث سود بردهاند و با مسئولان بانک مرکزی و دولت چانهزنی کرده و فشار آوردهاند که قیمت دلار را بالا ببرند تا ارز بیشتری از طریق صادرات بدست بیاورند اما تاکید میکنم هیچگاه در ایران با افزایش نرخ ارز یا کاهش ارزش پول ملی نباید انتظار افزایش صادرات و حتی کاهش واردات داشت و اکنون واردات و قاچاق کالا افزایش پیدا کرده است.
این عضو هیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان تاکید کرد: دولت و بانک مرکزی در گذشته زیاد حرف ما را در این بخش گوش نکرده و بیشتر حرف یکسری تاجر و صادر کننده را گوش می دادند امروز نتیجه به این نتیجه رسیده اند که گرانی دلار نه تنها صادرات و واردات را افزایش نداده است بلکه سبب شده واردات کالای قاچاق در کشور روند افزایشی پیدا کند.
وی در پاسخ به این سوال که گفته میشود در دولت تدبیر و امید مردم بیشتر به سمت دلالی رفتهاند و برای آنکه دوباره بتوانند مردم را به سمت تولید سوق دهند سالها طول میکشد؟ عنوان کرد: بله این اتفاق افتاده است. دولت با رفتارها و تصمیماتش مردم را وارد بازار ارز، سکه و خودرو کرد که نه برای مردم خوب است و نه برای اقتصاد و منافع ملی مناسب است و اینکه موافق رونق گرفتن بازار بورس هستیم برای همین است که سوداگری و سودجویی مردم را در بازار بورس اغنا کنیم زیرا اگر این بازار خوب مدیریت شود، برای منافع ملی مفید خواهد بود.
شکیبایی با اشاره به اینکه دولت روحانی، دلالی را گسترش داد و اقتصاد را به سمت دلالی هدایت کرد و شاید بازار بورس دارویی بر این اشتباه دولت باشد تاکید کرد: اقتصاد وقتی شکوفا میشود که دارای ثبات و قابل پیشبینی باشد و در شرایط بیثباتی به هیچ وجه انتظار جهش تولید را نباید داشت.
این دکترای اقتصاد در پاسخ به این سوال که اکنون داشتن و خریدن وسایل جدید برای مردم شده یک آرزو آیا این روند ادامه پیدا میکند یا در آینده شاهد کاهش قیمتها و افزایش سطح رفاه مردم خواهیم بود؟ تصریح کرد: به تدریج اگر اقتصاد ثبات پیدا کند سطح دستمزدها و قدرت خرید مردم با میزان کالای عرضه شده به یک تعادلی خواهند رسید و این مهم به آهستگی صورت میگیرد.
وی یادآوری کرد: کشور در سال ۷۱ و ۹۱ دچار شوک اقتصادی شد که پس از مدتی این شرایط مناسب گردید ولی انتظار شوک سال ۹۸ را نداشتیم و حداقل به ۳ الی ۵ سال زمان نیاز است تا اقتصاد خودش را با شرایط جدید پس از شوک تطبیق دهد و در این فاصله ممکن است عوارضی را شاهد باشیم.
شکیبایی در پاسخ به این سوال که یعنی طی این ۵ سال که اقتصاد می خواهد خودش را تطبیق میدهد عدهای از گرسنگی خواهند مرد؟ گفت: با این موضوع موافق نیستم چون گرسنگی فقر مطلق است و ایران در بحث فقر مطلق مشکلی ندارد زیرا قیمت یکسری از کالاها مثل نان، گوشت مرغ و … به نسبت ارزان نگهداشته شده است لذا ایران مثل کشورهای خارجی فقر مطلق ندارد.
این دانشیار بخش اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان افزود: در ایران فقر نسبی داریم اما فقر مطلق نداریم. فقر نسبی یعنی نابرابری و اختلاف طبقاتی، بنابراین بیشترین نگرانی این اختلاف طبقاتی است که در یکی دو سال گذشته تشدید شده است و این چیز خوبی نیست و باید بدانیم که ساختار ایران به گونهای است که اجازه نمیدهد فقر مطلق خیلی شکل بگیرد.
انتهای پیام