در نیمه اول سالجاری شاخص کل بورس نوساناتی را تجربه کرده و با افتوخیزهایی همراه بوده بهطوریکه برآیند این تغییرات مثبت شده است. بهطورکلی دلایل صعود شاخص بورس را میتوانیم به چهار دسته تقسیمبندی کنیم؛ نخست آنکه شرکتها باید سودآوری لازم را داشته باشند تا مردم برای خرید سهام این شرکتهای سودآور ترغیب شوند و با افزایش تقاضا جهت خرید سهام و در نتیجه افزایش قیمت سهام، شاخص کل بورس افزایش پیدا کند. از طرفی، سودآوری هر شرکت نیز تفاضل بین درآمدها و هزینههای آن شرکت است و پیشبینی سود هر سهم (EPS) برای هر شرکت نشان میدهد که آن شرکت تا چه میزان سودآوری دارد. هر چه EPS هر شرکت در گزارشهایی که منتشر میکنند بیشتر باشد نشاندهنده سود بیشتر آن شرکت است. P قیمت یک شرکت و E همان سود هر سهم است. نسبت قیمت به سود هر سهم که به عبارتی نسبت P به E گفته میشود شاخص دیگری است که ارزندگی خرید سهام یک شرکت بورسی را نشان میدهد. این نسبت هر چه کمتر باشد درصد سودآوری شرکت بالاتر است و نشان میدهد که سهام این شرکت برای خرید ارزشمندی بیشتری دارد و لذا متقاضیان بیشتری مایل به خرید این سهم بوده و باعث افزایش قیمت سهم شده و درنتیجه تأثیر این افزایش قیمت، توأم با افزایش حجم معاملات، باعث افزایش شاخص کل بورس میشود.
اما در خصوص دلیل دوم برای صعود شاخص بورس میتوانیم به داشتن طرحهای افزایش تولید توسط شرکتها اشاره و گزارشها ادواری شرکتها را ملاحظه کنیم. با توجه به اینکه در سالهای اخیر شاهد نرخ رشد منفی اقتصاد بودیم بهطوریکه در سالهای ۹۷ و ۹۸ نرخ رشد اقتصادی بهصورت تجمیعی منفی ۱۲ درصد بوده است و برای سال ۹۹ هم با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد کشور، انتظار میرود که رشد اقتصادی منفی را شاهد باشیم. این رشد اقتصادی تجمعی منفی ناشی از تحریمها و البته سیاستگذاری نادرستی که در اقتصاد کشور صورت گرفته است. در چنین شرایط اقتصادی شرکتهای بورسی در گزارشات ادواری خود بهندرت نشانههایی از افزایش تولید ارائه میکنند و ما کمتر شاهد این هستیم که شرکتهای بورسی بتوانند طرحهای افزایش تولید را برای خود متصور باشند و در گزارشات ادواری خود ارائه دهند.
دلیل سوم که میتواند صعود شاخص بورس را موجب شود همانا اقدام به افزایش سرمایه در شرکتهای بورسی است. این افزایش سرمایه عمدتاً از دو محل صورت میگیرد؛ یکی از محل صرف سهام و دیگری ناشی از تجدید ارزیابی داراییهاست. افزایش سرمایهای که ناشی از صرف سهام باشد ارزشمند است و اهمیت بسیاری دارد و طبیعتاً این نوع افزایش سرمایه در مواقعی صورت میگیرد که شرکت در وضعیت رشدی قرار داشته باشد. در شرایط فعلی، شرکتهایی با سودآوری بالا که بتوانند قسمت عمدهای از این سودآوری را صرف افزایش سرمایه کنند را کمتر مشاهده میکنیم و بیشتر افزایش سرمایه شرکتها ناشی از تجدید ارزیابی داراییهاست. در طی یک سال اخیر که شاخص بورس هم با رشد بسیار بالایی مواجه بوده اغلب افزایش سرمایه شرکتها ناشی از تجدید ارزیابی داراییهایشان بوده و دلیل این تجدید ارزیابی داراییها هم تورم افسارگسیختهای است که اقتصاد کشور در طی سه سال اخیر با آن مواجه بوده است. این تورم بالا و بیثبات در این سالها باعث کاهش شدید ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی شده و لذا با تجدید ارزیابی دارایی شرکتها، صعود شاخص بورس در طی یک سال گذشته را در پر داشته است.
دلیل چهارم برای صعود شاخص بورس، عملیات سفتهبازی در بازار بورس است. بهویژه اگر عملیات سفتهبازی از نوع غیرتثبیتکننده باشد، باعث افزایش یا کاهش شدیدتر شاخص بورس میشود. معمولاً در کشور ما، با توجه به رفتار هیجانی مردم در خریدوفروش سهام، بیشتر شاهد عملیات سفتهبازی غیرتثبیتکننده در بازارهای مالی و بهویژه بازار بورس هستیم. بهطوریکه وقتی با افزایش تقاضای خرید سهام شرکتهای بورسی قیمت این سهام بیشتر شده و به دنبال آن شاخص کل بورس افزایش پیدا میکند، مردم نیز باانگیزه و هیجان بیشتری اقدام به خرید سهام میکنند و این امید را دارند که در آینده قیمت سهام و شاخص بورس بیش از این هم افزایش پیدا میکنند. درواقع، مردم با این امید در هر قیمتی سهام را میخرند که در آینده نزدیک بتوانند آن را با قیمتهای بالاتری بفروشند.
طبیعتاً به هنگام کاهش شاخص، وقتی مردم ببینند قیمتها ریزشی است با هیجان و سرعت بیشتری اقدام به فروش سهام خود میکنند زیرا این نگرانی را دارند که درگذر زمان این روند ریزشی تشدید شده و اگر سهام خود را نگهدارند در آینده زیان بیشتری خواهند کرد. همانطور که در نیمه دوم مردادماه سال جاری شاهد اینگونه رفتارهای هیجانی و تشکیل صفهای فروش چند ده و حتی چند صدمیلیونی در سهام بسیاری از شرکتهای بورسی در بازار سهام بودیم. در این میان دولت با توجه به اقداماتی که انجام میدهد تمایل دارد قسمت عمدهای از سرمایههای خرد و کلان را جذب بازار بورس کند چون از این طریق میتواند تقاضای مؤثر در بازار کالا و خدمات را به تعویق بیندازد و جلوی افزایش سفتهبازی در بازارهای موازی نظیر بازار ارز، بازار طلا، بازار خودرو و بازار مسکن را تا حدودی بگیرد.
درنتیجه دولت در طی سالجاری و از طریق تبلیغات در رسانهها اقدام به تشویق و تهییج مردم به سرمایهگذاری در بورس نموده به این امید که بتواند جلوی تورم کوتاهمدت در بازارهای موازی را بگیرد. به همین دلیل، بهشدت و بهطور هیجانی مردم را تشویق میکند که سرمایههای خود را وارد بازار سرمایه کنند. شواهد و آمار هم نشان میدهد با موج عظیمی از سهامدار شدن مردم ایران در این بازارها مواجه هستیم و در حال حاضر ۵۰ میلیون ایرانی دارای کد بورسی هستند و ۳۰ میلیون نفر از این ۵۰ میلیون ایرانی نیز حداقل یکبار ثبت سفارش برای معامله سهام انجام دادهاند درحالیکه تعداد افراد دارای کد بورسی در کشور تا پایان سال گذشته به کمتر از ۲ میلیون نفر میرسید.
این یادداشت در سه بخش تنظیم شده است که در روزهای آتی دو بخش دیگر آن نیز منتشر خواهد شد.
انتهای پیام