جواد نوائیان رودسری| برخی از بزرگوارانی که زحمت کشیده و تاریخ آموزش و پرورش بزرگسالان را در ایران نوشتهاند، اعتقاد دارند که آغاز تأسیس مدارس نوین بزرگسالان در ایران، با تصویب قانون «اعتبار برای تشکیل مدارس ابتدایی و تعلیمات عمومی»، مصوب اردیبهشتماه سال ۱۳۰۶ رقم خورد؛ قانونی که ۹ سال پس از تصویب آن، زمینهساز تشکیل «سازمان تعلیمات اَکابِر» شد؛ اما عرض میشود که چنین نیست؛ یعنی در کشور ما، سابقه تشکیل کلاسهای نوین برای بزرگسالان، خیلی بیشتر از این حرفهاست.
در واقع فکر آموزشدادن علوم نوین به افرادی که دوران کودکی و نوجوانی را گذراندهاند و به نوعی جزو بزرگسالان یا همان «اکابر» قرار میگیرند، شاید قبل از پیروزی انقلاب مشروطه به ذهن برخی از فرهنگدوستان و وطنخواهان رسیدهبود و بعد از استقرار نظام مشروطه، تعدادی از این افراد برای تعلیم بزرگسالان، بر اساس الگوی نوین، آستین همت بالا زدند و دست به کار شدند.
حتی، استفاده از واژه «اکابر» هم ابتکار آنهاست. گزارشی که روزنامه خراسان در شماره ۱۶ خود، به تاریخ ۲۱ جمادیالثانی ۱۳۲۷ (۲۰ خرداد ۱۲۸۸) منتشر کرده، شاهدی بر این مدعاست و نشان میدهد که بزرگسالان آن دوره، حتی کسانی که سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند، ناچار بودند ضمن فراگیری الفبا و متون کهن فارسی، به قول امروزیها، واحدهایی را بگذرانند که اگر به جوانان امروز، حتی در مقطع کارشناسی دانشگاه ارائه شود، عطای گرفتن مدرک تحصیلی را به لقایش میبخشند!
متن گزارش چه بود؟
روزنامه خراسان دوره مشروطه، در صفحه سه شماره ۱۶ خود، چنین گزارش دادهاست: «ترقیخواهان را بشارت: بتازگی در مشهد دو باب (مدرسه اکابر) تشکیل یافته است ۱- (مدرسه معارف) در بالاخیابان جنب منزل وقفی که تولیتش با آقای حاجی شیخ عبدالحسین مجتهد است، هیئت مدیریه مدرسه معارف از این قرار است: (ناظم و معلم ابتدائی: جناب امینالکتاب ناظم مدرسه رحیمیه سعادت)، (معلم حساب و جغرافی و فرانسه: جناب آقامیرزا محمدعلیخان ذکاءالسلطان)، (معلم روسی: جناب آقامیرزاعلی خطیبنژاد)، (معلم صرف و نحو: جناب آقاشیخ ابوالقاسم طهرانی)، (معلم حُسن خط و سیاق: جناب آقامیرزاتقیخان خوشنویس) مدرسه معارف همه روزه از یکساعت و نیم بغروب مانده الی یکساعت و نیم از شب [رفته]مفتوح و دایر است.
روزنامه خراسان دوره مشروطه، در صفحه سه شماره ۱۶ خود، چنین گزارش دادهاست: «ترقیخواهان را بشارت: بتازگی در مشهد دو باب (مدرسه اکابر) تشکیل یافته است ۱- (مدرسه معارف) در بالاخیابان جنب منزل وقفی که تولیتش با آقای حاجی شیخ عبدالحسین مجتهد است، هیئت مدیریه مدرسه معارف از این قرار است: (ناظم و معلم ابتدائی: جناب امینالکتاب ناظم مدرسه رحیمیه سعادت)، (معلم حساب و جغرافی و فرانسه: جناب آقامیرزا محمدعلیخان ذکاءالسلطان)، (معلم روسی: جناب آقامیرزاعلی خطیبنژاد)، (معلم صرف و نحو: جناب آقاشیخ ابوالقاسم طهرانی)، (معلم حُسن خط و سیاق: جناب آقامیرزاتقیخان خوشنویس) مدرسه معارف همه روزه از یکساعت و نیم بغروب مانده الی یکساعت و نیم از شب [رفته]مفتوح و دایر است.
۲- (مدرسه دانش) در چهارباغ خانه آقاشیخ صالح زرگر، هیئت مدیریه مدرسه ازینقرار است: (مؤسس و معلم ابتدائی: جناب آقاشیخ علیاکبر نحوی)، (ناظم و معاون ابتدائی: جناب آقامیرزا سیدعلیخان ناظم مدرسه اتحادیه سعادت).»
رازهای یک گزارش تاریخی
گزارش روزنامه خراسان سال ۱۲۸۸، هرچند مختصر است، اما رازها و حقایق عجیبی را برملا میکند. نخست اینکه شهر مشهد از ۱۱۱ سال قبل، مدرسه بزرگسالان داشته و تأسیس این نوع مدارس در شهر ما، از نیمه دوم دوره قاجار باب شده است.
گزارش روزنامه خراسان سال ۱۲۸۸، هرچند مختصر است، اما رازها و حقایق عجیبی را برملا میکند. نخست اینکه شهر مشهد از ۱۱۱ سال قبل، مدرسه بزرگسالان داشته و تأسیس این نوع مدارس در شهر ما، از نیمه دوم دوره قاجار باب شده است.
دوم اینکه گذشتگان ما، حتی در آموزش دادن به بزرگسالان، موضوع خوشخطبودن را مدنظر قرار میدادند. یکی از مشکلات عدیده ما در روزگار حالیه، بدخطی و حتی ناآگاهی اطفال ابتدایی و البته دورههای بعد از آن نسبت به املای واژگان فارسی است که در این دوره کرونازده هم، قوز بالای قوز شدهاست!
متأسفانه برخی از دانشآموزان و حتی بزرگسالان ما، چنان دستخطی دارند که فیالواقع باید آن را مصداق کامل «خرچنگ قورباغه» دانست!
سوم اینکه بزرگان علم و فضیلت ما و زعمای دینیمان، اهتمام فراوانی به موضوع گسترش دانش داشتند و برای فراگیری علوم، حد و مرز سنی قائل نبودند؛ تأسیس نخستین مدرسه اکابر در مشهد و در منزل یکی از مجتهدان شهر، گواه این ادعاست. چهارم اینکه در برنامهریزی تحصیلی دوره ابتدایی بزرگسالان، اصل بر این بودهاست که دمار از روزگار دانشآموز درآورند؛ چگونه؟
به مفاد برنامه درسی که توسط معلمان گرامی تدریس میشدهاست، نگاهی بیندازید تا ملتفت موضوع شوید! میدانیم که در این دوره، یکی از متون مورد استفاده برای تدریس زبان فارسی یا همان «تعلیم ابتدایی»، گلستان سعدی با آن همه واژهها و آرایههای ادبی سنگین بودهاست؛ اگر این درس سخت را کنار آموزش حساب، جغرافی و حتی صرف و نحو برای دانشآموزان دوره ابتدایی قرار بدهیم و تحملش کنیم، واقعاً نمیدانیم آموزش زبانهای روسی و فرانسه را باید کجای دلمان بگذاریم!
امروزه حتی در سختگیرترین دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، فراگیری دو زبان خارجی به صورت توامان، به عنوان واحدهای اجباری، بسیار دور از ذهن و عجیب است؛ حال تصورش را بکنید که آن بزرگسال بنده خدا، در مشهد سال ۱۲۸۸ خورشیدی، چطور میتوانست از پس این مشکل برآید؛ آن هم در حالی که هنوز بر متون فارسی، درست و حسابی مسلط نیست!
پنجم اینکه گزارش تاریخی روزنامه خراسان در خردادماه سال ۱۲۸۸، محل قرارگرفتن دو مدرسه اکابر مشهد یا بهتر بگوییم، نخستین مدارس نوین اکابر (بزرگسالان) را در این شهر، به ما نشان میدهد؛ هر دو این مدارس، در مسیر بالاخیابان یا خیابان آیتا… شیرازی فعلی قرار داشتند.
اگرچه معلوم نیست مدرسه معارف، دقیقاً کجای این خیابان قرار داشت، اما از آنجا که کوچه چهارباغ همچنان برقرار است و میتوانیم رد و نشانی از آن بیابیم، میشود حدود مدرسه دانش را فهمید. ششم و آخر اینکه، ناظمهای دو مدرسه اکابر، در کارنامه خدمت خود، مدیریت مدارس ابتدایی کودکان مشهد را داشتند.
مدرسه اتحادیه و مدرسه رحیمیه، دو دبستانی بودند که در دوره مشروطه و به همت انجمن سعادت، مجموعهای از مشروطهخواهان مشهدی، بنیان گذاشته شدند. شاید بتوان این دو دبستان را در زمره نخستین مدارس نوین شهر به حساب آورد.
منبع: روزنامه خراسان