گروه سیاسی: روزنامه همدلی در گزارشی به بررسی یک ترفند انتخاباتی برای حضور در دولت بعدی پرداخت و نوشت:انتخابات یک فرصت مناسب سیاسی است، نه فقط برای چهرههایی که میخواهند به پاستور برسند، بلکه برای همه آنهایی که فکر میکنند میتوانند با نزدیک شدن به چهرههای مطرح از آنان نردبانی برای خود بسازند و به این ترتیب در دولت آینده یک جایی را برای خود دست و پا کنند. به تعبیر دیگر همه آنهایی که به ستاد انتخابات کشور مراجعه میکنند، الزاما این امید و انگیزه را ندارند که تأیید صلاحیت شوند یا به پیروزی برسند، بلکه در برخی موارد این امید را دارند تا با جاگیری به موقع و مناسب جای خود را در دولت بعد محکم کنند.
از روزی که ثبت نام داوطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری شروع شد، برخی اعلام انصراف کردند. افرادی که بعضا اصلا نامشان هم برای انتخابات خیلی مطرح نبود با صدور اطلاعیهای گفتند که انصراف میدهند. این بازار داغ انصراف در بین اصولگرایان بیشتر بود و اتفاقا در این جبهه سیاسی هم بیشتر از همه رنگ و بوی استفاده ابزاری داشت، چرا که الان پیروزی ابراهیم رئیسی بنابر قرائن و شواهد متعدد از همه محتملتر است.
اما نگاهی به انصرافیها بهتر این ماجرا را روشن میکند. مثلا علی نیکزاد، نایبرئیس مجلس یازدهم و ازجمله اصولگرایانی که مخاطب نامه شورای وحدت بودند هم دیروز انصراف خود از انتخابات را اعلام کرد. او که جز ریاست بر ستاد رئیسی در انتخابات ۹۶، چند صباحی استاندار اردبیل بوده و چند سالی وزیر مسکن و شهرسازی احمدینژاد، در توئیتی از دغدغههایش گفت و با اعلام حمایت از رئیسی نوشت: «اکنون که سیدابراهیم رئیسی با همین دغدغهها پا به عرصه انتخابات گذاشتهاند، این تکلیف انقلابی را از دوش خود برداشته میپندارم و انصراف خود را از نامزدی در انتخابات اعلام میدارم.» نوشتههای نیکزاد رسما نشان میدهد که او از الان آینده خود را به رئیسی پیوند زده و احتمالا از اعضای ارشد یا حتی رئیس ستاد انتخاباتی او باشد. حتی برخی درباره احتمال معاون اولی وی نیز سخن میگویند.
علاوه بر نیکزاد، محمد ناظمی اردکانی هم یکی از کاندیداهای اصولگرای حاضر در کابینه احمدینژاد بود که روز شنبه به نفع رئیسی کنارهگیری کرد. ناظمی اردکانی بیشتر از همه مصداق استفاده از موضوع انصراف برای رسیدن به پست در دولت آینده است. چرا که اصلا نام او در بین کاندیداهای مهم مطرح نشده است. با این حال او با انتشار اعلام انصراف به نفع رئیسی خواسته نام خود را به رئیسی یادآوری کند. این گونه انصرافها بیشتر اعلام همبستگی هستند و به نوعی بیعت با فرد پیروز تعبیر میشوند. البته برخی انصرافیها هم مشخصا همین معنای سیاسی حمایت از رئیسی را میداد، چرا که اگر هم نامنویسی میکردند به دلیل شرایط مصوب شورای نگهبان رد صلاحیت میشدند.
مثلا اسدالله بادامچیان در نخستین روز اردیبهشتماه از خود، میرسلیم، نیکنام، انواری و ترقی به عنوان ۵ کاندیدای حزبی موتلفه خبر داده بود، حمیدرضا ترقی در آخرین روز نامنویسی داوطلبان در توئیتی با تاکید بر حمایت قاطع از رئیسی، از انصراف این ۵ اصولگرا خبر داد. این انصراف به معنی اعلام همبستگی موتلفه اسلامی با رئیسی است چرا که اگر آنان ثبت نام میکردند بعضی از آنها به دلیل کبر سن، از نگاه شورای نگهبان رد صلاحیت میشدند. این انصرافها به نوعی سرمایهگذاری سیاسی روی پیروزی سیدابراهیم رئیسی است. با این کار رئیسی را وادار میکنند که در دولت احتمالی آینده خود جایگاهی را هم به آنان اختصاص دهد.
هرچند که با پیروزی رئیسی و روی کارآمدن اصولگرایان به اندازه همه آنان پست و مقام وجود دارد منتها هرکسی برای پست بهتر و حتی رسیدن به وزارتخانه تلاش میکند. البته سرمایهگذاری سیاسی تنها انصراف نبوده است. برخی هم که تا روز شنبه رفتند ثبت نام کردند و امید دارند که تأیید صلاحیت شوند، با انگیزه کمک به رئیسی به میدان آمدهاند. این دسته افراد را معمولا چهرههای سیاسی مشهور و شناخته شده تشکیل میدهند و احتمال تأیید صلاحیت شدنشان هم بیشتر از سایرین است. مثلا سعید جلیلی که گویا چون رئیسی کاندیدا شده قصد کاندیداتوری نداشته است. چرا که با وجود رئیسی مسلم میدانسته همه قرار است از او حمایت کنند. منتها از این جهت ثبت نام کرده که از رئیسی در مناظرهها و تبلیغات انتخاباتی حمایت کند و او تنها نماند. سیدحسین نقوی حسینی در این باره به نامه نیوز گفته: «محور اصلی رقابت این دوره رئیسی-لاریجانی خواهد بود و بقیه در ردیف اینها قرار میگیرند.»
وی درباره انصراف سعید جلیلی به نفع سیدابراهیم رئیسی بیان کرد: «این مسئله به نوع همکاری و توافق با آقای رئیسی بستگی دارد. یعنی ممکن است آقای جلیلی در مرحلهای تشخیص دهد اگر انصراف دهد به نفع آقای رئیسی است یا خیر برعکس یعنی تا آخر با ماندنش به آقای رئیسی کمک کند. آقای جلیلی عرصه سیاسی را به جناح انقلابی و غیرانقلابی تقسیم میکند. پس شخص برای او مهم نیست. او مواضع انقلابیگری را در مقابل جبهه غیرانقلابی تبیین میکند.»
موضوع فقط به سعید جلیلی هم ختم نمیشود. علیرضا زاکانی هم با همین نیت به میدان آمده است.این نماینده مجلس انگیزه خود را تقابل با لاریجانی عنوان کرده، اما معنی دیگر این حرف حمایت از رئیسی در انتخابات است. این افراد دقیقا در حال تشکیل جبهه سیاسی هستند که خودشان بازیگر اصلی آن هستند تا به این ترتیب در صورت پیروزی هم بتوانند همین حلقه حامیان را به دولت جدید منتقل کنند.
زاکانی بعد از ثبت نام گفته بود:«تصمیمم تا دیروز نیامدن بود و همه تلاش خود را معطوف به تبیین شرایط سخت کشور و انسجام جبهه انقلاب نمودم، اما آرایش جدیدی در صحنه رقابت شکل گرفته است. تمام نمادهای فساد، اشرافیت سیاسی و ناکارآمدی به صحنه آمدهاند.» کنایه او به ثبت نام لاریجانی بود. مشخص است که انگیزه اصلی آنان نه لاریجانی بلکه اعلام همبستگی سیاسی با رئیسی است. بر این مبنا شاید پیشبینی اعضای کابینه دولت بعدی در صورت پیروزی رئیسی خیلی سخت نباشد، بخصوص آن که اخبار منتشر شده هم نشان میدهد رئیسی رایزنیهایی هم درباره وزرای دولت خود داشته است. از جمله وزیر امور خارجه که محتملترین گزینه آن سعید جلیلی است. بههرحال این افرادی هم که ثبت نام کردند و احتمالا تأیید صلاحیت میشوند اینها هم تا روز پایان انتخابات در صحنه نمیمانند و قبل از شروع رأیگیری به نفع رئیسی کنار میروند.
از روزی که ثبت نام داوطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری شروع شد، برخی اعلام انصراف کردند. افرادی که بعضا اصلا نامشان هم برای انتخابات خیلی مطرح نبود با صدور اطلاعیهای گفتند که انصراف میدهند. این بازار داغ انصراف در بین اصولگرایان بیشتر بود و اتفاقا در این جبهه سیاسی هم بیشتر از همه رنگ و بوی استفاده ابزاری داشت، چرا که الان پیروزی ابراهیم رئیسی بنابر قرائن و شواهد متعدد از همه محتملتر است.
اما نگاهی به انصرافیها بهتر این ماجرا را روشن میکند. مثلا علی نیکزاد، نایبرئیس مجلس یازدهم و ازجمله اصولگرایانی که مخاطب نامه شورای وحدت بودند هم دیروز انصراف خود از انتخابات را اعلام کرد. او که جز ریاست بر ستاد رئیسی در انتخابات ۹۶، چند صباحی استاندار اردبیل بوده و چند سالی وزیر مسکن و شهرسازی احمدینژاد، در توئیتی از دغدغههایش گفت و با اعلام حمایت از رئیسی نوشت: «اکنون که سیدابراهیم رئیسی با همین دغدغهها پا به عرصه انتخابات گذاشتهاند، این تکلیف انقلابی را از دوش خود برداشته میپندارم و انصراف خود را از نامزدی در انتخابات اعلام میدارم.» نوشتههای نیکزاد رسما نشان میدهد که او از الان آینده خود را به رئیسی پیوند زده و احتمالا از اعضای ارشد یا حتی رئیس ستاد انتخاباتی او باشد. حتی برخی درباره احتمال معاون اولی وی نیز سخن میگویند.
علاوه بر نیکزاد، محمد ناظمی اردکانی هم یکی از کاندیداهای اصولگرای حاضر در کابینه احمدینژاد بود که روز شنبه به نفع رئیسی کنارهگیری کرد. ناظمی اردکانی بیشتر از همه مصداق استفاده از موضوع انصراف برای رسیدن به پست در دولت آینده است. چرا که اصلا نام او در بین کاندیداهای مهم مطرح نشده است. با این حال او با انتشار اعلام انصراف به نفع رئیسی خواسته نام خود را به رئیسی یادآوری کند. این گونه انصرافها بیشتر اعلام همبستگی هستند و به نوعی بیعت با فرد پیروز تعبیر میشوند. البته برخی انصرافیها هم مشخصا همین معنای سیاسی حمایت از رئیسی را میداد، چرا که اگر هم نامنویسی میکردند به دلیل شرایط مصوب شورای نگهبان رد صلاحیت میشدند.
مثلا اسدالله بادامچیان در نخستین روز اردیبهشتماه از خود، میرسلیم، نیکنام، انواری و ترقی به عنوان ۵ کاندیدای حزبی موتلفه خبر داده بود، حمیدرضا ترقی در آخرین روز نامنویسی داوطلبان در توئیتی با تاکید بر حمایت قاطع از رئیسی، از انصراف این ۵ اصولگرا خبر داد. این انصراف به معنی اعلام همبستگی موتلفه اسلامی با رئیسی است چرا که اگر آنان ثبت نام میکردند بعضی از آنها به دلیل کبر سن، از نگاه شورای نگهبان رد صلاحیت میشدند. این انصرافها به نوعی سرمایهگذاری سیاسی روی پیروزی سیدابراهیم رئیسی است. با این کار رئیسی را وادار میکنند که در دولت احتمالی آینده خود جایگاهی را هم به آنان اختصاص دهد.
هرچند که با پیروزی رئیسی و روی کارآمدن اصولگرایان به اندازه همه آنان پست و مقام وجود دارد منتها هرکسی برای پست بهتر و حتی رسیدن به وزارتخانه تلاش میکند. البته سرمایهگذاری سیاسی تنها انصراف نبوده است. برخی هم که تا روز شنبه رفتند ثبت نام کردند و امید دارند که تأیید صلاحیت شوند، با انگیزه کمک به رئیسی به میدان آمدهاند. این دسته افراد را معمولا چهرههای سیاسی مشهور و شناخته شده تشکیل میدهند و احتمال تأیید صلاحیت شدنشان هم بیشتر از سایرین است. مثلا سعید جلیلی که گویا چون رئیسی کاندیدا شده قصد کاندیداتوری نداشته است. چرا که با وجود رئیسی مسلم میدانسته همه قرار است از او حمایت کنند. منتها از این جهت ثبت نام کرده که از رئیسی در مناظرهها و تبلیغات انتخاباتی حمایت کند و او تنها نماند. سیدحسین نقوی حسینی در این باره به نامه نیوز گفته: «محور اصلی رقابت این دوره رئیسی-لاریجانی خواهد بود و بقیه در ردیف اینها قرار میگیرند.»
وی درباره انصراف سعید جلیلی به نفع سیدابراهیم رئیسی بیان کرد: «این مسئله به نوع همکاری و توافق با آقای رئیسی بستگی دارد. یعنی ممکن است آقای جلیلی در مرحلهای تشخیص دهد اگر انصراف دهد به نفع آقای رئیسی است یا خیر برعکس یعنی تا آخر با ماندنش به آقای رئیسی کمک کند. آقای جلیلی عرصه سیاسی را به جناح انقلابی و غیرانقلابی تقسیم میکند. پس شخص برای او مهم نیست. او مواضع انقلابیگری را در مقابل جبهه غیرانقلابی تبیین میکند.»
موضوع فقط به سعید جلیلی هم ختم نمیشود. علیرضا زاکانی هم با همین نیت به میدان آمده است.این نماینده مجلس انگیزه خود را تقابل با لاریجانی عنوان کرده، اما معنی دیگر این حرف حمایت از رئیسی در انتخابات است. این افراد دقیقا در حال تشکیل جبهه سیاسی هستند که خودشان بازیگر اصلی آن هستند تا به این ترتیب در صورت پیروزی هم بتوانند همین حلقه حامیان را به دولت جدید منتقل کنند.
زاکانی بعد از ثبت نام گفته بود:«تصمیمم تا دیروز نیامدن بود و همه تلاش خود را معطوف به تبیین شرایط سخت کشور و انسجام جبهه انقلاب نمودم، اما آرایش جدیدی در صحنه رقابت شکل گرفته است. تمام نمادهای فساد، اشرافیت سیاسی و ناکارآمدی به صحنه آمدهاند.» کنایه او به ثبت نام لاریجانی بود. مشخص است که انگیزه اصلی آنان نه لاریجانی بلکه اعلام همبستگی سیاسی با رئیسی است. بر این مبنا شاید پیشبینی اعضای کابینه دولت بعدی در صورت پیروزی رئیسی خیلی سخت نباشد، بخصوص آن که اخبار منتشر شده هم نشان میدهد رئیسی رایزنیهایی هم درباره وزرای دولت خود داشته است. از جمله وزیر امور خارجه که محتملترین گزینه آن سعید جلیلی است. بههرحال این افرادی هم که ثبت نام کردند و احتمالا تأیید صلاحیت میشوند اینها هم تا روز پایان انتخابات در صحنه نمیمانند و قبل از شروع رأیگیری به نفع رئیسی کنار میروند.