بایزید مردوخی در گفتوگو با اظهار کرد: از سال ۱۳۴۰ تاکنون حق بیمه، بزرگترین منبع تامین مالی صندوقهای بازنشستگی بوده است به طوری که در دهه ۴۰ تا ۵۰ بیش از ۹۵ درصد از منابع صندوق، حاصل از حق بیمه بوده و در دهه ۸۰ تا ۹۰ این نسبت همچنان سهم بالایی در حدود۸۸.۹ درصد داشته است.
وی افزود: منابع حاصل از سرمایهگذاری در سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ معادل ۱.۱۱ درصد، در دهه ۶۰ تا ۷۰ حدود ۷.۲۷درصد، در دهه ۷۰ تا ۸۰ حدود۸.۱۹ و در دهه ۸۰ تا ۹۰ فقط ۲.۸۱ درصد بوده است.
مردوخی گفت: این امر با توجه به کاهش نرخ مشارکت، افزایش گستره بخش غیررسمی اقتصاد و بحران بیکاری نیروی کار فارغ التحصیل دانشگاهی در چند سال آینده می تواند اثرات مخربی بر پایداری منابع صندوق تامین اجتماعی بگذرد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: از طرفی سازمان تامین اجتماعی در موعدهای مقرر متعهد به پرداخت منابع مشخصی به شکل حقوق و مزایای بازنشستگی است، درنتیجه در سرمایه گذاری مشارکتهای اعضا از محدودیت برخوردار است.
مردوخی ادامه داد: به دلیل ویژگی منابع و چهره اجتماعی سازمان تامین اجتماعی، این سازمان سرمایه گذاری در برخی مورد را نمی تواند انجام دهد و در واقع باید سرمایه گذاریهایش به نوعی به عایدی اجتماعی منتهی شود. پس در مدیریت خود باید سه عامل ریسک کم، نقدشوندگی بالا و وجهه اجتماعی خود را حفظ کند.
عضو شورای پژوهشی موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی ادامه داد: پس با این وجود، خروج از سازمان تامین اجتماعی از بنگاه داری به نظر میرسد قابل درک و قابل توجیه است و مستلزم نگاهی دقیق و کارشناسی در دو زمینه است،اول اینکه گزارشی از عملکرد سازمان طی سنوات گذشته که حاصل مدیریت ذخایر آن بوده، وجود دارد که طبق پارهای از گزارشها، منابع حاصل از سرمایهگذاریها در گذشته ای نسبتاً طولانی کمتر از ۸ درصد منابع صندوق تامین اجتماعی بوده است که این موضوع قبل از هرگونه تصمیم گیری می تواند ضرورت تغییر را توجیه کند که برای انجام اقدامات قانونی ضروری خواهد بود.
وی تصریح کرد: همچنین جا دارد که به عملکرد مدیریت ذخایر در دو تجربه بعد از انقلاب یعنی “حساب ذخیره ارزی” و “صندوق توسعه ملی” نیز اشاره شود؛ اینکه چه عواملی در عدم موفقیت یا موفقیت این دو نهاد در مدیریت منابع دخیل بوده؟ اهمیت دارد. البته این را هم نباید فراموش کرد که سازوکارهای این دو را نمی توان با سازوکارهای مدیریت منابع سرمایهای سازمان تامین اجتماعی یکسان دانست.
مردوخی ادامه داد: عامل دیگری که برای خروج سازمان از بنگاهداری باید به آن توجه کرد، عرضه سهام شرکتهای زیرمجموعه سازمان یعنی خروج از بنگاهداری و عرضه منابع صندوق تامین اجتماعی به صورت سهام مبتنی بر ذخایر و سرمایه بین نسلی سازمان و متعلق به جامعه کارگری و بازنشستگان در بورس اوراق بهادار است.
عضو شورای پژوهشی موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی گفت: این امر، موضوع بسیار مهمی است که نیازمند بررسی تمام مسائل آن و ویژگیهای ریسک پایین و نقد شوندگی بالای سازمان تامین اجتماعی دارد. از طرف دیگر محدودیت تجربه سهامداری در میان خانوادههای کارگری، فقدان شرکتهای حق العمل کاری خرید و فروش سهام و اوراق بهادار دو تجربه ناموفق و ناکام صندوق ثروت ملی (نفت ) در قلب حاکمیت نشان از سختی این راه دارد که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد.
وی استفاده از عملکردهای موفق جهانی در همین حوزه و یا در حوزه موفق خرید و فروش سهام جهانی را راهگشای طراحی نظامی پایدار برای خروج از بنگاه داری و برقراری سهامداری جامعه کارگری و بازنشستگان و صیانت منابع حاصله برای آنها دانست.
مردوخی در پایان ابراز امیدواری کرد تا هرگونه سیاستگذاری در این زمینه بر پایه مطالعات جامعه صورت گیرد.
انتهای پیام