استادکارانی که به ناچار، کولبر میشوند
کولبری کارگران ساختمانی بیکار در استانهای غربی ایران، یک واقعیت تلخ اما مسلم است. سالهاست که کارگران ساختمانی حتی استادکاران ماهر، از فرط بیکاری به دستفروشی، مسافرکشی و کولبری پناه آوردهاند. نرخ بیکاری استان کردستان در زمستان سال قبل، ۲۰درصد اعلام شد (یعنی دو برابر نرخ متوسط کشوری). در همان بازه زمانی، نرخ بیکاری در کرمانشاه بالای ۱۷درصد بود. در چنین شرایطی، وقتی کار نیست و کارخانه و واحد تولیدی و صنعت هم نیست، کارگر ساختمانی اگر نتواند آجر روی آجر بگذارد یا سیمان و ملاط درست کند، مجبور میشود بار بر پشت خود بگذارد و از زور بیپولی و بیکاری، کولبری کند.
مهاجرانی که هیچ حقی ندارند
در چنین شرایطی، کارگران ساختمانی استانهای غربی کشور، کولهبار مهاجرت بر پشت مینهند. مشکل اینجاست که این مهاجرت اجباری، قانونمند و نظامیافته نیست تا مهاجر بینوا بتواند از حقوق قانونی یک «کارگر مهاجر رسمی» برخوردار باشد. از آنجا که کردستان عراق ویزای کار به کارگران مهاجر نمیدهد، این کارگران با ویزای توریستی یک ماهه به عراق میروند و در نتیجه، اگر حادثه کار رخ بدهد، هیچ نهادی از آنها حمایت نمیکند. خبری از بیمه و پوشش حداقل دستمزد هم نیست و کار کردن تنها به ناگوارترین و پرخطرترین شیوه ممکن یعنی روزمزدیِ بدون حمایتهای قانونی، امکانپذیر است.با همه این دشواریها، مهاجرت کارگران ساختمانی استانهای غربی به کردستان عراق، یک «امکان» برای حدود ۳۵هزار خانواده ایرانی است. به گفته میکائیل صدیقی، براساس آمارهای غیررسمی، ۳۵هزار کارگر ایرانی در کردستان عراق روزمزدی میکنند. فقط ۵ هزار کارگر ایرانی در شهر سلیمانیه کار میکنند. اما مصیبت اینجاست که همین امکان حدقلی برای زیستن، با آمدن کروناویروس از اسفندماه سال گذشته از کارگران ایرانی سلب شده است. مرزها بسته شده و کارگران و استادکاران ساختمانی نتوانستهاند به هیچ طریقی خود را به سلیمانیه و اربیل برسانند.علاوه بر بیکاری گسترده کارگران ساختمانی استانهای غربی، با بسته شدن مرزهای عراق، ۳۵هزار خانواده کارگران مهاجر دچار بیکاری و بیپولی شدهاند که دستفروشی میکنند یا به مشاغل خردهریز و غیرپایدار روی آوردهاند
اولین روزی که مرز باز شود، میروم
احمد، از کارگرانی است که اجباراً ماههاست خانهنشین شده است. او این روزها دستفروشی میکند و با نگرانی بسیار اخبار مربوط به کرونا و باز شدن مرزها را دنبال میکند. او با قاطعیت میگوید: اولین روزی که مرز باز شود، میروم….میکائیل صدیقی در ارتباط با تبعات این بیکاری گسترده میگوید: «ما پیگیر مشکلات کارگران و استادکاران ساختمانی که پیش از این در کردستان عراق کار میکردند اما از اسفند ماه به ناچار در خانه ماندهاند، هستیم. این کارگران باید بتوانند به کردستان عراق سر کارهای قبلی خود بروند چرا که در اینجا کاری برای آنها نیست. امروزه بیش از ۵۰درصد کارگران و استادکاران ساختمانی استان کردستان بیکار هستند. بیکاری کارگران بازگشته از عراق هم مزید بر علت شده است».رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی کردستان، از ارائه طرح ساماندهی کارگران ساختمانی ایرانی به سندیکای کارگران ساختمانی کردستان عراق خبر میدهد و میگوید: سندیکای کارگران ساختمانی کردستان عراق از طرح ما استقبال کرده است و موضوع به توافق و رضایت دو کشور منوط شده است. قبل از بحران کرونا، در همین رابطه جلساتی با استاندار کردستان داشتیم و قرار شد مدیرکل اداره کار استان کردستان نامهای به وزیر کار بدهد و در آن درخواست همکاری کند و در نهایت، یک نماینده از استانداری کردستان، یک نماینده از اداره کار و یک نماینده از انجمنهای صنفی بروند کردستان عراق و با وزارت کار کردستان عراق جلسه بگذارند. هدف ما ساماندهی کلیه شرایط شغلی کارگران مهاجر ایرانی در عراق است، از جمله وضع سکونت، بیمه و دستمزد کارگران و همچنین جلوگیری از حوادث شغلی. منتها این هدف به خاطر کرونا فعلاً معطل مانده است.او از کارگری لیسانسهای روایت میکند که در کردستان عراق دچار برقگرفتگی شد اما سه، چهار روز طول کشید تا همکارانش توانستند او را به ایران برگرداندند. این کارگر ۲۰ روز در بیمارستانی در ایران در کما بود، هیچ بیمهای هم نداشت و کارفرمای عراقی، ریالی غرامت به او نپرداخت.سالهاست کارگران ساختمانی استانهای غربی کشور، از فرط بیکاری به دستفروشی، مسافرکشی و کولبری پناه آوردهاند. نرخ بیکاری استان کردستان در زمستان سال قبل، ۲۰درصد و نرخ بیکاری در کرمانشاه بالای ۱۷درصد بود
کرونا مشکلات را چند برابر کرده است
به گفته صدیقی، کرونا مشکلات را چند برابر کرده است، هم کارگر ساختمانی بیکار شده است و هم کولبر. با آمدن این ویروس منحوس، معیشت فرودستان در استان کردستان در خطر جدی قرار گرفته است.علاوه بر بیکاری گسترده بالای ۵۰درصدی کارگران ساختمانی استانهای غربی، با بسته شدن مرزهای عراق، ۳۵هزار خانواده کارگران مهاجر دچار بیکاری و بیپولی شدهاند. به گفته صدیقی، اینها دستفروشی میکنند یا به مشاغل خردهریز و غیرپایدار روی آوردهاند. از سوی دیگر بودن اینها در ایران، موجب شده که نرخ کارهای ساختمانی در استانهای غربی بشکند و استادکاران ساختمانی مجبور شدهاند با دستمزدهای بعضاً پایینتر از قبل کار کنند.
پذیرشی در کار نیست
شرایط زیستی کارگران ایرانی در کردستان عراق، ناگوار و به شدت نامطلوب است. این کارگران در عراق، حتی مورد پذیرش واقع نمیشوند. «شاباز محمود مصطفی» عضو هیأت مدیره سندیکای کارگران کردستان عراق ضمن تأیید این موضوع که کارگران ایرانی به نام کار وارد این کشور نمیشوند، به رسانههای ایران گفته است: «این کارگران با نام کار و با ویزای کار به کردستان عراق نمیآیند و بیشتر آنها در قالب کمپانیها و شرکتهای خاص و با عنوان گردشگر میآیند و به دلیل اینکه مجوز و اقامت ندارند و با سندیکای ما هماهنگ نیستند، نمیتوانیم به آنها مجوز کار بدهیم».با این وجود، این زیستن دشوار، تنها امکان زیست برای ۳۵هزار کارگر ایرانی است. کارگرانی که اگر به کردستان عراق نروند و در وطن بمانند، اگر خیلی خوششانس باشند، شغلی روزمزد با حقوق کمتر از دو میلیون تومان خواهند داشت و اگر تا این اندازه شانس به آنها رو نکند، باید بار بر پشت بگذارند و کوهستان به کوهستان کولبری کنند. بدیهیست که مهاجرت بدون پذیرش و بدون سرپناه با درآمد حداقل پنج یا شش میلیونی، از بار بر پشت گذاشتن و در دلهره مرگ مدام به سر بردن، آسانتر است و اضطراب کمتری دارد!