مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: «دو موافق (و در واقع تنها یک موافق) با قطعنامۀ پیشنهادی آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران – که مطابق برجام ۲۷ مهرماه به پایان میرسد – یک شکست کامل برای دونالد ترامپ در آستانۀ انتخابات ریاستجمهوری در ۱۳ آبان ۱۳۹۹ است. به عبارت دیگر او در حالی در مقابل جو بایدن قرار میگیرد که ایران به بازار خرید و فروش تسلیحات متعارف بازگشته و رقیب او میتواند بگوید: «آهای دونالد بیدار! چی به دست آوردی؟ رژیم ایران را تغییر دادی یا تحریم تسلیحاتی را تمدید کردی؟ جز نزدیک کردن ایران به روسیه و چین، چه حاصلی داشت خروج از برجام و وقتی از برجام خارج شدهای، چگونه میخواستی به استناد همان برجام از مکانیسم ماشه استفاده کنی؟»
ترامپ، بایدن را «جو خوابآلود» توصیف میکند اما حالا این خود اوست که باید چشمان خود را بمالد تا ببیند تنها یک کشور (جمهوری دومنیکن) به قطعنامۀ پیشنهادی آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی، رأی موافق داده (با خود آمریکا دو موافق) و به خاطر ۱۱ رأی ممتنع دیگران به محاسبۀ دو رأی مخالف روسیه و چین به عنوان «وتو» هم نیاز نیفتاد.
قطعنامههای شورای امنیت، هنگامی تصویب شده به حساب میآید که تمام ۵ عضو دائم به اضافۀ دست کم ۴ عضو از ۱۰ عضو غیر دائم به آن رأی داده باشند. از این رو اگر به قطعنامهای ۱۴ عضو رأی دهند و یک عضو دائم (یکی از ۵ کشور) رأی ندهد، تصویب نشده و اصطلاح حق وتو به کار میرود اما در این فقره حتی اگر روسیه و چین هم رأی ممتنع میدادند باز به ۹ نمیرسید و از این حیث هم برای ایران یک موفقیت است.
آمریکا از برجام خارج شده اما دیگران همچنان در آن حضور دارند و از این رو حتی انگلستان هم رأی ممتنع داد.
در ضمیمۀ «ب» قطعنامۀ ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد آمده است: «یگانه روش مشروع برای تجدید نظر در نظام انتقال تسلیحات، تصمیم متفقالقول کمیسیون مشترک برجام است.» به عبارت دیگر اگر شورای امنیت به قطعنامۀ پیشنهادی آمریکا رأی میداد در واقع علیه قطعنامۀ ۵ سال پیش خود در ۲۴ تیر ۱۳۹۴ رأی داده بود و از این رو قابل پیشبینی بود که قطعنامۀ پیشنهادی آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی رأی نیاورد؛ منتها تصور نمیشد حتی بدون مخالفت روسیه و چین هم این اتفاق رخ دهد.
وقتی حتی رییسجمهور روحانی تعبیر «برجامِ نیمهجان» را به کار میبرد، معلوم است که نمیتوان برجام را مانند سالهای ۹۴ تا ۹۶ دانست و روشن است که با خروج آمریکا و بیعملی اروپا به مشکل خورده و بسیاری از انتطارات برآورده نشده و از نفس افتاده اما آن چه در شورای امنیت رخ داد چنان بود که بار دیگر روحانی را به وجد آورد و با توجه به صبغه و سابقۀ مذهبی به روز مباهله هم تشبیه کند که به لحاظ تاریخی مناسبت آن یک روز قبل از رأیگیری بود؛ چنان که ۵ سال قبل هم از تشبیهاتی چون «صلح حدیبیه» استفاده میکرد تا با لباس و اشتهار روحانی او ناسازگار نباشد.
جدای این اما میتوان تصور کرد برجام نبود یا ما هم مثل آمریکا یا در واکنش احساسی و هیجانی از برجام خارج شده بودیم. آیا انزوایی بیشتر در انتظارمان نبود؟
این اتفاق نشان داد برجام به رغم همۀ فشارها و سستیهای اروپا زنده است. نشان داد حتی اگر ترامپ بماند و بازی را به بایدن وانگذارد و در ایران هم رییسجمهوری مخالف برجام زمام را در دست گیرد، باز ایران در برجام میماند و میراث واقعی دولت روحانی و تیم ظریف برای جانشینانشان همین برجام نیمهجان است و نه فقط اوراق سَلَف نفتی یا انتظارات بورسی.
یادمان باشد سفیر کنونی ایران در سازمان ملل که عملیات مقابله با قطعنامۀ پیشنهادی آمریکا را هدایت میکرد نیز مجید تختروانچی فرد سوم مذاکرات برجام (پس از جواد ظریف و عباس عراقچی) است.
حالا با خاطری آسودهتر میتوان امید داشت که ۱۳ آبان ۱۳۹۹ ترامپ به بایدن ببازد تا مذاکرات ایران و ۱+۵ با حضور آمریکا از سر گرفته شود و برجام نفس بگیرد؛ بیآنکه نگران باشیم به برپاکردن ستاد بایدن متهم شویم.
چون صحبت از شکست ترامپ است نه بُردِ جو بایدن و برای آنان که دنبال دستاورد ملموس برجام بودند ۲۷ مهر ماه و امکان معاملات تسلیحاتی متعارف و پایان تحریم ۱۳ ساله روزی است که میتوانند لمس کنند؛ هر چند در همان دو سال اول هم دستاوردهای دیگر محسوس بود و به خاطر خروج ترامپ از کف رفت.
البته باید واقعبین بود و ۱۱ رأی ممتنع را نمیتوان به معنی همسویی با ایران دانست بلکه به این معنی است که با حل و فصل مناقشات بینالمللی با ساز و کارهایی مانند برجام موافقاند و راز تفاوت موضع کنونی با روزی که متفقا علیه ایران رأی دادند جز برجام نمیتواند باشد.»
انتهای پیام