حسین راغفر در برنامه لایو اینستاگرامی با موضوع سمت و سوی تحولات اقتصادی در ایران که به همت سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، در خصوص لزوم مذاکره در شرایط بدون فشار اظهار کرد: در دنیای امروز، کشورها نمیتوانند خود را از آنچه در جهان اتفاق میافتد، جدا کنند و مسئله ارتباط جهانی، مسئلهای حیاتی برای تمام کشورها است اما ما در نقطهای نیستیم که با کشورهایی که به معنی واقعی کلمه ما را ناجوانمردانه تحریم کردند، مذاکره کنیم.
وی افزود: مذاکره شرایطی دارد. ما شاید بتوانیم در شرایطی خارج از فشار مذاکره کنیم اما زمانی که فشار غرب وجود دارد و آنها تلاش میکنند تا از طریق این فشار ما را وادار به مذاکره کنند، قطعا انتظاراتی طلب میشود که در شرایط بدون وجود فشار نمیتوانند این انتظارات را داشته باشند.
این کارشناس اقتصادی عنوان کرد: همچنین جمهوری اسلامی از ابتدا آرمانهایی را مطرح کرده که با توجه به آنچه در قرآن و روایات نیز میبینیم، جمهوری اسلامی مسئولیتی نسبت به محرومان و مظلومان دنیا دارد اما اینکه حد مناسب و بهینه این حمایتها کجاست، بحث دیگری بوده که باید به آن توجه شود.
هیچ ایرانی علاقهمند به کشور مایل نیست امتیازات نامتعارفی به کشورهای ذینفع داده شود
راغفر در خصوص لزوم پایبندی به آرمانهای کشور تصریح کرد: آنچه باعث شده تا کشور مورد تحریم واقع شود این است که ما در قواعد بازی، آنطور که آمریکا و کشورهای غربی طلب میکنند، عمل نمیکنیم و این بزرگترین مسئله آنها است. به نظر میرسد که هیچ ایرانی علاقهمند به کشور مایل نباشد که برای خارج شدن از زیر فشارها، امتیازات نامتعارفی به کشورهای ذینفع داده شود. کشور ما حدود ۲۵۰ هزار شهید و چند هزار جانباز داده و تمام آنها در زمانی اتفاق افتاد که کل جهان در یک طرف و کشور ما به تنهایی در طرف مقابل قرار داشته تا بتواند از ارزشها و آرمانهای خود دفاع کند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: اوضاع امروز کاملا با دوران جنگ متفاوت است، امروز کشور از فرصتها و ظرفیتهای دفاعی بالاتری برخوردار بوده و دشمنان ما نیز در موقعیت تضعیفشدهتری قرار دارند، بنابراین اینکه بتوانیم چه نقطه بهینهای تعریف کنیم، به نحوی که هم منافع ما تامین شود و هم امتیازاتی که دشمنان انتظار دارند به آنان ندهیم، بحث مهمی است.
انتظارات دشمن انتهایی ندارد
وی درخصوص عدم برداشتهشدن تحریمها حتی پس از برآورده کردن خواستهها گفت: انتظارات دشمن انتهایی ندارد و این سادهاندیشی است، اگر تصور کنیم با برآوردهکردن انتظارات غرب در ابتدا، بلافاصله آنان نیز فشارهای خود را کاهش خواهند داد، این طور نیست و به نظر میرسد برخلاف این موضوع نیز صادق بوده و هرچه ما به خواستههای آنان تن بدهیم، آنان به میزان بیشتری طلب خواهند کرد.
راغفر بیان کرد: گفتوگو در شرایط منصفانهتر و خارج از فشارهای غرب معنادار خواهد بود. علت اصلی فشارهای آمریکا روی ایران در خاورمیانه، منافع اسرائیل است و سیاست خارجه آمریکا، کشورهای غربی و حتی برخی از کشورهای شرقی مانند روسیه نسبت به ما، بر اساس منافع آنان تامین میشود.
این استاد دانشگاه در خصوص تاثیر انتخابات آمریکا بر سیاست کنونی آنان بیان کرد: مسئله گفتوگو به تنهایی، حداقل در شرایط کنونی، راهگشا نخواهد بود و ما میتوانیم خارج از مناسبات جهانی نیز حداقل منافع خود را تامین کنیم. ما همواره شاهد چرخشهای زیادی در سیاستهای کشورهای منطقه در رابطه با اسرائیل هستیم و بخش زیادی از آن، به دلیل انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا است که به کشورهای کوچک خلیج فارس فشار میآورند تا از آنان امتیازاتی بگیرند که ترامپ بتواند در انتخابات از لابیهای اسرائیل امتیازاتی دریافت کند.
وی ادامه داد: متاسفانه یک رژیم سرکوبگر و جنایتکاری مثل اسرائیل نه تنها تعیینکننده روابط ما با غربیها است، بلکه فشار غربیها باعث شده تا کشورهای همجوار مانند عراق نیز در زمین آمریکا و غرب بازی کنند، البته این فشارها نقطه مقابلی نیز دارد و آن خواسته ملتهایی مانند عراق است که طی دوران طولانی جنگی که آمریکاییها بر آنان تحمیل کردهاند، از هجوم و نفوذ آمریکا زخمخورده هستند و این فشارها، قطعا نمیتواند موجب رافت مردم عراق نسبت به آمریکا شود.
راغفر خاطرنشان کرد: این فشارهای جهانی ملاحظاتی دارد که منافع مردم ایران و کشور در آن تامین نمیشود. از طرفی ما ناگزیر هستیم تا خصوصا با همسایگان خود، روابط بهتری برقرار کنیم و این موضوع کماکان با مداخلات آمریکاییها و فشاری که آنان میآورند، همراه خواهد بود، فروش اسلحه در منطقه، یکی دیگر از اهداف آمریکا است تا ایران را به یک تهدید منطقهای تبدیل کرده و از این طریق، صدها میلیارد دلار اسلحه به کشورهای منطقه بفروشد.
دولتها در ایران نتوانستند مسئولیتی را که قانون اساسی بر عهده آنان گذاشته محقق کنند
این کارشناس اقتصادی در خصوص لزوم بازگشت به قانون اساسی گفت: متاسفانه دولتها در ایران نتوانستند مسئولیتی را که قانون اساسی بر عهده آنان گذاشته محقق کنند، به همین دلیل به تدریج سرمایه اجتماعی که همان اعتماد عمومی است را مستهلک کردند. این مسئله بسیار کلیدی بوده و تنها از طریق بازگشت به قانون اساسی تحقق مییابد.
وی اضافه کرد: قانون اساسی تعریف کرده که آموزشوپرورش و آموزش عالی رایگان در اختیار مردم قرار گیرد. همچنین دولت موظف است تا برای تمام آحاد مردم مسکن تولید و یا ایجاد کند و یا فرصتهای دسترسی امکانپذیر مسکن را برای همه طبقات فراهم نماید. کار یک حق همگانی و تمامی اینها تکالیفی است که قانون اساسی مشخص کرده اما متاسفانه پس از جنگ، این سیاستها به بهانه و به اسم اقتصاد آزاد تعطیل شد و پیامدهای آن چیزی است که امروز شاهد آن هستیم و بحران اقتصادی که جامعه امروز با آن روبهرو بوده، محصول سیاستهای سه دهه اخیر است.
سیاستهای غلط دولتها منجر به افزایش فساد بیسابقه در طی یک قرن گذشته شد
راغفر در خصوص نابودی سرمایه اجتماعی پس از جنگ تحمیلی ایران و عراق توسط دولت خاطرنشان کرد: در ابتدای انقلاب ما یک دوره استقرار را تجربه کردیم که بسیار پرهزینه بود و بروز هشت سال جنگ تحمیلی در این دوره اتفاق افتاد. در ابتدا مردم از حداقل خدمات سلامت و بهداشتی برخوردار بوده و خدمات آموزشوپرورش، آموزش عالی و خدمات درمان در این دوره رایگان بود. علیرغم وجود مشکلات موجود، دولت فرصتهای خوبی برای مردم و تعاونیها فراهم کرد و تعداد زیادی از جمعیت صاحب مسکن شدند. متاسفانه این دستاورد بزرگ در اثر سیاستهای غلط اقتصادی به تاراج رفت و سیاستهای غلط دولتها که آزادسازی و خصوصیسازی بود، منجر به افزایش فساد بیسابقه در طی یک قرن گذشته شد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: بلافاصله شاهد یک تغییر ایدئولوژی در کشور هستیم و نوع نگاه کاملا تغییر میکند و پیامدهای آن نگاه باعث میشود که نوعی انشقاق و فاصلهگیری بین مردم و حاکمیت را شاهد باشیم. این موضوع باعث فرسایش شدید سرمایه اجتماعی در کشور شد. یکی از بزرگترین دستاوردهای دوران جنگ، اعتمادی بوده که بین مردم و حاکمیت برقرارشده است.
وی اضافه کرد: این فساد هزینه زیادی برای مردم به بار آورد و شکاف اقتصادی و اجتماعی افزایش یافت، در نتیجه امروز شاهد عملکرد سه دهه فعالیت غلط اقتصادی هستیم. این موضوع سبب شده تا نارضایتیها به اشکال مختلف بروز و ظهور یابد و بسیاری از این نارضایتیها منطقی هستند اما این موضوع به این معنا نیست که ما باید برای حل معضلات داخلی کشورمان، به مذاکره در شرایط ناعادلانه و نابرابر بنشینیم.
یکی از بزرگترین ضربهها به اقتصاد کشور، نابودی ظرفیتهای تولیدی بود
راغفر با اشاره به لزوم اصلاح سیاست داخلی تصریح کرد: باید تلاش کنیم تا سیاستهای داخلی را اصلاح نماییم. یکی از بزرگترین ضربههایی که به اقتصاد کشور خورد و باعث اثربخشی تحریمها شد این بود که ما ظرفیتهای تولیدی را در کشور، خصوصا در ۱۵ سال گذشته، به شدت نابود کردیم و پس از سال ۸۴ و در دوره دولتهای نهم و دهم، بخش زیادی از ۵۶ درصد کل درآمدهای حاصل شده ارزی کشور اتلاف شد. میزان واردات ایران در سال ۱۳۸۴، ۱۵ میلیارد دلار بود که در سال ۱۳۹۰ این رقم به ۹۰ میلیارد دلار افزایش پیدا کرد.
وی افزود: میزان دیون معوقه بانکی در سال ۱۳۸۴، ۱۲ هزار میلیارد تومان بود که وقتی دولت دهم خارج شد این رقم به ۱۶۰ هزار میلیارد تومان رسید. این میزان مشکلات زیادی را بر کشور تحمیل کرد و دولتها برای کسری بودجه خود به اقدامات غلط دیگری از جمله افزایش قیمت ارز متوسل شدند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: افزایش قیمت ارز و افزایش قیمت حاملهای انرژی خود پیامدهای گسترده دیگری داشت، از جمله اینکه ما هر سال پس از این افزایش، شاهد کسری بودجههای بیشتری بودیم و این دور تسلسل باطل کشور را هر روز در باتلاقی بیشتر فرو برد. مسائل اقتصادی ریشههای تاریخی دارند و در سالهای اخیر این ریشهها عمیقتر شدهاند.
تغییر جهتگیری اقتصادی در کشور میتواند چشمانداز امیدوارکنندهای ایجاد کند
راغفر خاطرنشان کرد: مسئله کشور ما راه حل داخلی دارد و راه حل آن نیز تغییر جهتگیریهای اقتصادی است، به نحوی که مردم بپذیرند نظام اقتصادی حامی منافع عموم مردم است. ما در شرایط بسیار بدی قرار داریم و تغییر جهتگیری ما میتواند چشمانداز امیدوارکنندهتری در مقابل چشمان جامعه قرار دهد.
وی با اشاره به لزوم ایجاد شغل در جامعه گفت: ما باید برای ایجاد شغل در جامعه تلاش کرده و از تمام ظرفیتهای لازم استفاده کنیم، ما تاکنون به دلیل وجود همین سیاستهای غلط از ظرفیتهای موجود، حداکثر استفاده را نکردهایم.
این کارشناس اقتصادی افزود: حل مسائل داخلی به حل مسائل خارجی میانجامد، اگر ما مسئله تولید را در داخل کشور جدی بگیریم و تمام سیاستها اعم از سیاستهای مالیاتی، بانکی و پولی معطوف به حل مسئله تولید در داخل شود، فشارهای خارج به دلیل رشد تولید داخلی کاهش مییابد، اثربخشی و تداوم تحریمها منطق خود را از دست خواهد داد و کشورها پاپیش میگذارند تا مسئله را به شیوه دیگری حل کنند.
راغفر خاطرنشان کرد: مشکل اصلی این است که ما در طی این سالها تصمیمات غلط گرفتیم و برای حل پیامد آن تصمیمها، تصمیمات غلط دیگری گرفتیم که این موضوع مشکلات را تعمیق کرد. ما باید راه حلهای ساختاری را جستوجو کنیم و این در شرایط بحران با تغییر یک یا دو متغیر امکانپذیر نخواهد بود و تغییرات ساختاری یعنی تغییر جهتگیری اقتصادی لازم است.
همواره منافع کشور به نفع مردم و به کام مافیاهایی که شکل گرفتهاند، توزیع شده است
وی در خصوص لزوم مردمیکردن اقتصاد تصریح کرد: لازم است تا به معنای واقعی کلمه و نه به طور شعاری، اقتصاد را مردمی کنیم. طی این سه دهه همواره منافع کشور به نفع مردم و به کام مافیاهایی که شکل گرفتهاند، توزیع شده است. به اسم مردمیکردن اقتصاد خصوصیسازی شکل گرفته، منابع عمومی به دوستان و آشنایان منتقل شده و این موضوع نابرابریها را به شدت افزایش داده است.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: امروز جمعیت بزرگی در شهر تهران حتی قادر به پرداخت شهریه مدارس دولتی فرزندانشان نیستند. مسئله ما نوعی بازگشت به قانون اساسی بوده و این موضوع تنها از طریق اصلاح نظام مالیاتی و بانکی امکانپذیر است، به طوریکه مردم دسترسی عادلانه به منابع و اعتبارات بانکی داشته باشند، نه اینکه ۲۶۰ هزار میلیارد اعتبار بانکی بدون گرفتن وثیقه کافی به افراد داده شده، این موضوع به تورم تبدیل شود و هزینهاش را مردم عادی بپردازند.
راغفر اضافه کرد: در فروردین ماه ۹۹، ۵۰۰ هزار میلیارد تومان درآمد از بازار بورس به وجود آمد، در حالیکه مالیاتی نپرداختند. اگر دولت از این میزان نقدینگی ۱۰ درصد مالیات دریافت میکرد، میتوانست ۵۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب و بخش قابل توجهی از کسری بودجه خود را تامین کند اما تصمیم غلط دیگری گرفته شد و آن بخشودگی مالیاتی در بازار سهام است.
وی بیان کرد: حقوقیها وارد بازار شدند و قیمتسهامهایشان به شدت افزایش یافت، بنابراین شروع به خروج کردند و دیگر به این بازار بازنگشتند، زیرا امیدی به بهبود آن نداشتند. پس از آن تصمیم غلط دیگری گرفته شد و قرار شد که برای بازارگردانی از منابع صندوق توسعه ملی به این بازار تزریق شود، یعنی شرکتی که با قیمت پایه ۱۰۰۰ تومان برای هر سهم وارد بازار شده و قیمت آن به ۶۰۰۰ تومان افزایش یافته، حال این قیمت شروع به کاهش کرده و به ۳۰۰۰ تومان رسیده، بنابراین خود آن شرکت دیگر تمایلی به خرید سهام ندارد.
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا در خصوص تاثیر افت شاخص بورس بر اعتماد مردم گفت: آنچه اتفاق افتاد، آسیبی جدی بود که به اعتماد مردم وارد شد و تعداد زیادی از مردم وارد این بازار شدند. در هیچ کشوری در دنیا، سهام به شکلی که در ایران در ۶ ماه گذشته رشد کرد، رشد نداشته است. بازار سهام تحت تاثیر رشد ظرفیتهای تولیدی میتواند نوسان داشته باشد اما در کشور ما به دلیل دستکاری در بازار بورس شاهد رشد بی قاعدهای بودیم و جمعیت گستردهای اقدام به فروش ملک و خانه خود کردند، به امید اینکه در طی ۵ ماه بتوانند سرمایه خود را دو برابر کنند، در حالی که وضعیت طور دیگری رقم خورد و عدهای زندگی خود را در این بازار از دست دادند.
راغفر تصریح کرد: ما باید ظرفیتهای لازم برای تولید را در کشور ایجاد کنیم و برای سهام های موجود در بازار الزام ایجاد نماییم تا درآمدهای بزرگی را که جذب کردهاند وارد چرخه تولید کنند. بانکهایی که از سالهای گذشته زیان انباشته داشتند، درآمد زیادی از این بازار به دستآوردند اما این درآمد را وارد بازار سکه کردند. مادامی که اقتصاد کشور مبتنی بر سفتهبازی، سوداگری و دلالی باشد، امکان رشد اقتصادی سالم وجود ندارد.
انتهای پیام