چرا به یک باره همه شعارها فروریخت؟

گروه سیاسی: روزنامه همدلی نوشت: طیف تندروی اصول‌گرایان که در رأس آن چهره‌های موثر جریان پایداری نقش ایفا‌ می‌کنند تلاش‌ می‌کردند تا با یک طرح و نقشه روحانی را از پاستور اخراج کنند، اما محاسبات آنان برای اجرای طرح و ایده‌هایشان خیلی دقیق نبود و حتی نتوانست حمایت همه طیف‌های جریان اصول‌گرایی را با خود همراه کند و عملا در فضای عمومی و رسانه‌‌ای منتفی شد.
برخی از عقلای این جناح با اشاره به پیامدهای این استیضاح یادآوری کردند که برفرض برکناری روحانی، معاون اول او اسحاق جهانگیری مدت باقیمانده را در راس دولت خواهد بود که آن هم مورد علاقه آنان نیست. دیروز بعد از چند روز هیاهو و برگزاری نشست و تهدید و ارعاب به یک باره همه شعارها فروریخت و از چند اردوگاه مهم فریاد بلند شد که استیضاح طرح اشتباهی است و باید از آن عقب‌نشینی کرد. احمد امیرآبادی فراهانی عضو هیأت رئیسه مجلس اعلام کرد: «حقیقت این است که اگر الان استیضاح رئیس‌جمهور را در مجلس شروع کنیم، روند آن در حدود ۲ ماه طول می‌کشد و به ماه دهم سال می‌رسیم، بعد از آن نیز معاون اول رئیس‌جمهور به مدت ۳ ماه رئیس دولت می‌شود و بعد از هم به تعطیلات عید می‌رسیم و اندکی بعد نیز مهلت کارِ دولت تمام می‌شود و اگر نتیجه‌ای داشت انجام می‌شد؛ بنابراین ما در مجلس به این نتیجه رسیده‌ایم که استیضاح انجام نشود.»
عضو هیات رئیسه مجلس گفت: «شب گذشته آقای قالیباف جلسه‌ای با تیم اقتصادی دولت یعنی آقایان خاوازی وزیر کشاورزی، رزم‌حسینی وزیر صمت، همتی رئیس کل بانک مرکزی، دژپسند وزیر اقتصاد و چند عضو دیگر این تیم جلسه داشت تا وضعیت اقتصادی را بررسی کند و به دولت کمک کند. در صورتی که رسیدگی به وضعیت اقتصادی وظیفه دولت و رئیس‌جمهور است نه رئیس مجلس. اما رئیس مجلس با کمک به دولت درصدد است تا دولت را برای ادامه کار یاری کند.»
همزمان دیروز حسین شریعتمداری که به عنوان یکی از چهره‌های مهم اصول‌گرایان شناخته‌ می‌شود در سرمقاله روزنامه کیهان به موضوع استیضاح روحانی پرداخت. بسیاری معتقدند که سرمقاله‌های او تأثیر زیادی در تعیین استراتژی این طیف سیاسی دارد. شریعتمداری دیروز نوشت: «دولت بی‌سر (HEADLESS GOVERMENT)؛ نام پروژه‌ای است که آمریکا و متحدانش با هدف تنش‌آفرینی و ایجاد نا‌امنی و بی‌ثباتی برای سه کشور ایران، لبنان و عراق تهیه کرده و اجرای آن را از چند ماه قبل کلید زده‌اند. بخش اصلی این پروژه (بخوانید طرح توطئه) حذف رئیس ‌دولت در کشور هدف است. با این تفسیر که وقتی رئیس ‌یک دولت کناره می‌گیرد یا کنار گذاشته می‌شود، زمینه لازم برای تنش‌آفرینی و برهم‌زدن ثبات و امنیت در آن کشور فراهم می‌شود.
در این حالت انتخاب رئیس ‌دولت جدید به آسانی ممکن نیست و معمولاً با اختلاف‌نظرها و برخورد سلیقه‌ها همراه خواهد بود و این دقیقاً همان بی‌ثباتی ایده‌آل و شرایط مطلوبی است که دشمن برای تنش‌آفرینی و ایجاد نا‌امنی به آن نیاز دارد.» او در بخشی دیگر از این یادداشت نوشته است: «طرح توطئه‌آمیز «دولت بی‌سر» علیه جمهوری اسلامی ایران هم کلید خورد و به صحنه آمد و به یقین می‌توان گفت که ایران اسلامی اصلی‌ترین هدف آن بوده است چرا که ایران خاستگاه، اردوگاه و پشتیبان نهضت مقاومت در سراسر منطقه و جهان است. بنابراین به آسانی می‌توان نتیجه گرفت توطئه یاد شده، قبل از همه روی ایران اسلامی که خاستگاه و اردوگاه اصلی مقاومت است هدف‌گذاری شده و به صحنه آمده باشد.» شریعتمداری خطاب به نمایندگان مجلس تأکید کرده: «اکنون و بالاخره سخنی برادرانه با طیف امید‌آفرین نمایندگان متعهد و انقلابی مجلس شورای اسلامی در میان است و آن این‌که آیا تصور نکرده و یا لااقل احتمال نمی‌دهید که تصمیم اخیر شما عزیزان بزرگوار برای استیضاح رئیس‌جمهور آب ریختن نا‌خواسته به آسیاب توطئه «دولت بی‌سر» دشمن باشد؟! تردیدی نیست که ناکارآمدی برخی از دولتمردان و بی‌توجهی دولت به مشکلات پیش‌روی مردم انگیزه شما در استیضاح رئیس‌جمهور است. اما، آیا برای پیشگیری از این نتیجه تلخ که خدای نا‌خواسته، حاصل کارتان به سبد دشمن ریخته شود نیز فکری کرده‌اید؟!»
در واقع نظر اصلی شریعتمداری در دفاع از حسن روحانی نیست. او در سرمقاله کیهان موضوع خوب و یا بد بودن روحانی را کنار گذشته و تأکید کرده که حذف روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری اتفاقی است که آمریکا خواستار آن است تا به وسیله آن ایران را وارد یک تنش داخلی کند. شریعتمداری یک مصلحت‌اندیشی به نفع نظام را طرح کرده و بر اساس آن خواستار عقب‌نشینی از حذف روحانی شده است.
مجلس انقلابی عمل نکرد
اما با این حال طیف تندرو همچنان بر طبل جنگ و عناد با دولت‌ می‌کوبد و قصد عقب‌نشینی از آن هم ندارد حتی اگر نتواند اقدامی عملی در این زمینه کند ولی به سخنرانی و تهدید ادامه‌ می‌دهد. دیروز صادق کوشکی از چهره‌های اصول‌گرا در گفت‌وگو با «انتخاب» در پاسخ به این پرسش که امکان دارد در عدم طرح سوال و استیضاح آقای روحانی یک مصلحت‌اندیشی رخ داده باشد، تصریح کرد: «بهترین مصلحت در روزگار فعلی کشور، اخراج آقای روحانی از قدرت است. هیچ چیزی به اندازه این اتفاق به سود مصلحت و منفعت کشور و مردم و نظام و انقلاب نیست.» او همچنین گفته: «اگر مجلس یک همت و اراده انقلابی به خرج بدهد و آقای روحانی را به نمایندگی ملت – ملتی که آقای روحانی نابودشان کرد تا آنان را به ورشکستگی رساند- از قدرت اخراج کند، ما می‌توانیم با حذف سریع دولت فعلی و روی کار آمدن یک دولت حتی معمولی، بسیاری از خسارات و ویرانی‌های رخ داده را به سرعت جبران کنیم.
مجلس اگر انقلابی عمل کرده بود باید تا امروز آقای روحانی از اریکه قدرت خارج می‌شد و اگر این اتفاق رخ داده بود امروز قیمت ارز ۱۱ یا ۱۲ هزار تومان بود، نه ۳۰ هزار تومان و بلکه بیشتر. مجلس انقلابی عمل نکرد و آقای روحانی بر مسند کار ماند و ایشان متخصص آن است که در زمان‌های کوتاه، آسیب‌های وحشتناک به اقتصاد، صنعت و فعالیت‌های حیاتی مردم وارد کند.» در همین حال علیرضا پناهیان، سخنران مذهبی و استاد حوزه علمیه که به عنوان یکی از چهره‌های مخالف دولت شناخته‌ می‌شود در یک پیش‌بینی خبر از دستگیری‌های گسترده در ادارات دولتی داده است. پناهیان در سخنرانی خود در ۲۵ مهر گفته: «فعلاً توسط قوۀ قضائیه، دستگیری‌هایی در خصوص عوامل فساد، انجام می‌شود. اما بنده بر اساس تحلیل-نه بر اساس خبر- اطمینان دارم که در آینده، جریان دستگیری‌های گسترده در ادارات دولتی خواهیم داشت از نفوذی‌ها و جواسیسی که کارشان کارشکنی در کار این ملت است تا به این فقر و گرفتاری و تورم مبتلا بشوند. خدا نابود کند مسئولینی که خبیثانه‌ترین رفتار ضد دین را انجام می‌دهند و آن، به فقر و فلاکت کشاندن مردم است. من باور نمی‌کنم این فقر و تورمی که به‌وجود آمده، دست‌ساز و عمدی نباشد. حالا این‌که نفوذی‌ها در چه سطحی در این دولت وجود دارند، بحث دیگری است.چطور می‌توانند یک ملت غنی را به این درصد از تورم دچار کنند؟ خیلی کار پیچیده‌ای است! ایجادکردنِ این‌مقدار از تورم و این مقدار از تعطیلی کارخانه‌ها و این مقدار از گرانی، چهل سال برنامه‌ریزی و صدها نفوذی می‌خواهد! نمی‌دانم نهادهای امنیتی چه‌کار می‌کنند؟ و شاید نفوذی‌ها شیوه‌های جدیدی از نفوذ و جاسوسی را پیدا کرده‌اند.»
با این حال به نظر‌ می‌رسد که بین اصول‌گرایان درباره مواجهه با دولت یک انشقاق جدی ایجاد شده است. چرا که در روزهای اخیر وقتی که پایداری‌ها با تمام توان سعی کردند که بر طبل استیضاح حسن روحانی بکوبند بخش قابل توجهی از رسانه‌های اصول‌گرا سعی کردند خلاف جهت این جریان حرکت کنند. از جمله خبرگزاری فارس که به عنوان یکی از مهم‌ترین تریبون‌های آنان شناخته‌ می‌شود در مصاحبه‌های متعدد با نمایندگان، تیترهای مختلفی در مخالفت با استیضاح روحانی منتشر کرد.
البته فارس نیز به سبک کیهان مبنای خود را نه دفاع از حسن روحانی بلکه مصلحت کشور تعریف کرد. این رسانه اصول‌گرا نیز تأکید داشت که استیضاح روحانی منجر به یک سری حوادث ناگوار در کشور‌ می‌شود که ممکن است تبعات منفی زیادی برای نظام در پی داشته باشد. به هرحال تاکنون که به نظر‌ می‌رسد پایداری‌ها و حامیانشان نتوانسته‌اند طرح و نقشه‌های خود را برای زمین‌گیر کردن دولت پیاده کنند.