ایسنا به نقل از قوه قضاییه، در ابتدای جلسه قاضی از متهم امامی خواست در جایگاه قرار گیرد و دفاعیات خود را بیان کند.
متهم امامی در جایگاه قرار گرفت و گفت: صحبتهایی که روز گذشته از سوی نماینده دادستان در مورد شرکتهای کارتنخواب و ضمانتنامهها بیان شد را رد میکنم و البته توضیحاتی را در این زمینه بیان خواهم کرد.
وی ادامه داد: قبل از بیان دفاعیاتم در مورد ضمانتنامهها این نکته را بگویم که روز گذشته عنوان شد که برخی از متهمان تهدید شدهاند که لازم به ذکر است بنده سال ۹۵ بازداشت و تقریباً بعد از یکسال آزاد شدم و در حدود یک سال و نیمی که از زندان آزاد شدم حتی یک تماس تلفنی با هیچکس حتی آقای غندالی نداشتم.
متهم امامی در ادامه با اشاره به شرایط فروش در بورس، گفت: شرایط فروش در بورس توسط شرکت عرضهکننده تعیین نمیشود بلکه توسط بورس کالا تعیین میگردد؛ شرایط تعیین قیمت قیر در بورس رسمی است و ربطی به شرکت پاسارگاد ندارد و هیچ ابزاری از سمت مدیرعامل نفت پاسارگاد و هرمز پاسارگاد برای عرضه قیر وجود ندارد.
متهم امامی افزود: در برخی از شرایط مانند بارش بارانهای موسمی مشتریان کاهش مییابند و دیگر خریداری نمیکنند لذا در این زمان قیر کاهش قیمت مییابد و زیان آن را شستا میدهد که وابسته به میلیونها بازنشسته کشور است.
وی ادامه داد: برای آنکه قیمت قیر پایین نیاید، شرکت هرمز پاسارگاد این قیر را خریداری میکند؛ این شرکت در سال ۸۵ تأسیس شد یعنی زمانی که به گفته نماینده دادستان بنده در حال رب فروشی بودم؛ لذا این شرکت هیچ ربطی به من ندارد و اینکه مدیرعامل شرکت کیست و آیا راننده تاکسی بوده یا خیر، به من هیچ ارتباطی ندارد چرا که این شرکت، یک شرکت دولتی و بورسی است و من اصلا آن را تعیین نکردم.
این متهم افزود: شما استعلام کنید تا ببینید که کل خرید ما از شرکت نفت هرمز پاسارگاد ۳ درصد کل فروش آنها بوده است و ۹۷ درصد آن را به شرکتهایی مانند شرکتهای آقای جزایری و باقری درمنی میفروختند.
امامی در مورد صحبتهای نماینده دادستان پیرامون حکم وی در سمت مشاور نفت پاسارگاد، گفت: در کیفرخواست اشاره مستقیم شده که شرکتهای کارتنخواب از بانک سرمایه ضمانتنامه گرفتند که این ضمانتنامه به ذینفعی نفت پاسارگاد بوده است و باتوجه به ارتباط احسان دلاویز با بنده لذا این ضمانتنامهها تبدیل به تسهیلات شده است.
وی ادامه داد: آقای دلاویز سال ۹۲ در شرکت بوده است در حالیکه ضمانتنامهها برای سال ۹۴ است باتوجه به این موارد ما تقاضا داریم که تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
متهم امامی گفت: نماینده دادستان گفتند که ما پیشپرداختهای خود را از نفت پاسارگاد گرفتیم حال سوال اینجاست که ما داریم درباره چند هزار تن قیر صحبت میکنیم؟ ما درباره ۱۸۰ هزار تن قیر حرف میزنیم و از لحاظ ریالی چیزی حدود ۱۶۰ میلیارد تومان بوده است.
این متهم افزود: یکی از شرکتهایی که در دبی از اول با ما همکاری کرد و منسوب به شرکت ما است شرکت پتروایشیا و سالها کار فروش قیر انجام میداده است؛ آقای زهرابی که معاون مجموعه بود در آنجا کاری کرد تا ۵۰ میلیون تومان برای پترو ایشیا خریداری کند، حال اگر این شرکت متعلق به بنده باشد آیا باید بابت خرید قیر پول بدهم؟ اگر غیر از این، پیشپرداختی از هرکسی آوردید من کل ضمانتنامهها را قبول میکنم؛ ما از آقای جزایری که شریک آقای باقری بوده قیر خریداری کردهایم و ایشان جزء مشتریانم بوده است.
متهم امامی درباره ارتباط خود با متهم فرزانراد، گفت: در جلسه دادگاه از ارتباط من با آقای فرزان راد سخن زیادی گفته میشود، لذا لازم است توضیحاتی در این زمینه مطرح کنم؛ پدر بنده و پدر آقای فرزان باهم رفاقت قدیمی داشتند.
وی ادامه داد: پدر فرزان بزرگترین شرکت فاستونی را داشت و زمانی به دنبال راهاندازی کارخانهای در ابهر بود، اما زمانی که کارخانه میخواست به بهرهبرداری برسد پدر آقای فرزان فوت میکند.
متهم امامی گفت: در آن زمان آقای فرزان دانشجوی سال آخر پزشکی بود و میتوانست به راحتی اموال پدر را بفروشند و زندگی کنند، اما این کارخانه را افتتاح کرده و به یک برند تبدیل میکند.
این متهم گفت: آنچه درباره او گفته میشود بیانصافی است.
وی ادامه داد: او نه کلاهبردار است نه دزد؛ وی همان کسی است که دو ماه پیش وام خود را به بانک ملت، صادرات و رفاه تسویه کرده است؛ آقای فرزان در خارج از کشور هست و الان بالغ بر ۲ هزار نیرو در ایران دارند، خیلی سهل و ساده است درباره ایشان اینگونه حرف بزنید درحالی که دارید گره به گره آن اضافه میکنید.
در ادامه جلسه دادگاه متهم امامی درباره شرکت بهروز و فرزان گفت: فرزان در شرایطی که بهترین زندگی را داشت شرکت بهروز را خریداری کرد.
این متهم ادامه داد: داریم درباره فردی صحبت میکنیم که اقدامات خوبی داشته است، اما فروتن با نامه نگاری طوری بیان میکند که فرزان یک جوان رانتی است.
متهم امامی افزود: در باره انتقال چمدانی دلار باید بگویم اصلا نیاز به این چیزها نبوده است تا آنجا که من اطلاع دارم فرزان در خارج از کشور اصلا شرایط مناسبی ندارد. البته این تا زمانی است که من از شرایط آن مطلع بودهام والان دو سال است که در زندانم.
وی درباره بانک رفاه توضیح داد: من تا به حال به بانک رفاه نرفتهام تنها حقوق بازنشستگی پدرم در رفاه است هر چقدر آقای قهرمانی در سالهای ۹۴ و ۹۵ تلاش کرد شرکتهای منسوب به شمیرانی و فرزان را به من منتقل کند من حتی به عنوان مطلع هم احضار نشدم. شاید آپارتمان و ماشین خریده باشم و خرید و فروش با فرزان داشته باشم، اما شریک او نبودم.
این متهم گفت: من هیچ اصراری به حذف ردپا ندارم. من دنبال و پیگیر ایجاد ردپا در پرونده هستم. من از قهرمانی شکایت کردم.
این متهم به نماینده بانک سرمایه حاضر در جلسه گفت: من اینجا دارم محاکمه میشوم من در حال مذاکره نیستم. شما وارث بانک هستید شما وارث کارهای بانک هستید، مذاکره در این ۵ سال باید صورت میگرفت.
متهم امامی گفت: یک کلاف سردرگم در این پرونده وجود دارد که افراد زیادی هستند، باید یک گره از جایی باز شود، آدرس من مشخص است چرا نمیآیند با من مذاکره کنند.
وی افزود: برای من کلیپ ساخته شده است اگر میدانید چرا جلوگیری نشده است. این موضوع باید رسیدگی شود.
متهم امامی اضافه کرد: برای انتقال بشکه قیر ۱۲ مرحله فیزیکال وجود دارد. اگر مدرسی چنین معرفی نامهای از راهپویان داشته باشد هم نمیتواند این کار را انجام دهد. شما میگویید مدرسی با این معرفی نامه ۱۸۰ تن قیر ترخیص کرده است اگر یک بشکه هم باشد من آن را قبول میکنم.
متهم امامی در ادامه گفت: مدرسی نماینده بنده در سون بود. ده سال پیش قیر به عنوان کالایی کثیف شناخته میشد. من در کامرون، تانزانیا و هند بازارسازی کردم و مخزن داشتم و قیر را گران میفروختم، چون مشتری نهایی را پیدا میکردم.
این متهم ادامه داد: در مجموعه روشه و سون، ما از نفت پاسارگاد قیر نخریدیم که در بازار آزاد بفروشیم. تمامی اقدامات مدرسی را در زمینه کارهایی که کرده بر عهده میگیرم، اگر اقدام خلافی بوده با دستور من بوده است.
وی افزود: در زمان دلاویز قیر به صورت نقدی و از طریق بورس فروخته میشد و هیچ رانتی نه من و نه هیچ شخص دیگری در سال ۹۰ و ۹۱ در قیر نداشتیم. من یک بشکه بدون برند نفت پاسارگاد نفروختم و آنچه که فروختم فوب خلیج فارس بوده است.
متهم امامی بیان کرد: در سون ۶۴ هزار تن قیر فروختم.
وی عنوان کرد: در مورد ملک ۷۰۰ میلیون تومانی نیز باید بگویم من با احسان دلاویز پروژههای مختلفی را انجام دادم. وی در سال ۹۰ وثیقه گذاشت و ۷۰۰ میلیون تومان از پست بانک وام گرفتم. بارها از وی پول گرفتم و فیلمی را که خودم ساختم به او واگذار کردم.
این متهم گفت: عکسی به من نشان دادند گفتند این امین کرمی است و گفته شد امین کرمی همان فرشاد فرزان است، اما هیچ وقت فرشاد فرزان را به اسم امین کرمی نمیشناختم.
وی گفت: فرزان متهم است که شرکتها به وی منتسب است. در سال ۹۵ فرزان چند ماه توسط آقای عباسی بازداشت شد و وثیقه وی ۲۰ میلیارد تومان بود که نتوانست تامین کند. وقتی کسی ۵۰۰ میلیارد تومان پول در اختیار داشته باشد وثیقه را تامین میکند.
این متهم با بیان اینکه از سال ۹۵ تاکنون هیچ ادله جدیدی به پرونده اضافه نشده است، بیان کرد: این آقایی که دیروز صحبت کرد در سه مقطع اظهارات متفاوتی داشته، اما، چون خبرنگاران حضور داشتند این شو نیاز بود.
متهم امامی افزود: من یک سال و نیم بیرون بودم حال با چه کسی میخواستم تبانی کنم؟ آیا بیم از فرار من داشتید؟ من که کانادا بودم و دوباره به کشور بازگشتم.
متهم ادامه داد: من اگر با پویان مهر ارتباط داشتم زمانی که شما پویان مهر را بازداشت کردید، من در کن بودم. مگر دیوانه بودم که به ایران بازگردم.
وی در ادامه به تخلفات بانک سرمایه اشاره کرد که قاضی خطاب به متهم امامی، گفت: ما در چارچوب کیفرخواست پرونده را رسیدگی میکنیم و شما اگر در این باب سندی دارید میتوانید به دادسرا آن را اعلام کنید.
قاضی مسعودی مقام افزود: ما در آخر متوجه نشدیم شما در باب ضمانتنامهها، قیری دریافت کردید؟
این گزارش در حال تکمیل است…