بدون شک اگر فدراسیون جودو را در صدر پرحاشیهترین و خبرسازترین فدراسیونهای ورزشی ایران در طول یکی دو سال اخیر بدانیم اغراق نکردهایم. فدراسیونی که در کنار عملکرد بسیار ضعیف اگر هرازگاهی اخبار حاشیهای از آن به بیرون درز نکند باید تعجب کرد.
البته هرگاه حاشیهها و اختلافات درونی مسئولان فدراسیون به اوج خود میرسد، رییس فدراسیون دست به قلم میبرد و به ظن خود درپی فرونشاندن حاشیهها و سروسامان دادن به اوضاع برمیآید اما طولی نمیکشد که با یک تشر از مواضع خود کوتاه میآید و اوضاع به روال سابق بازمیگردد.
برکناری سرمربی تیم ملی و علنی شدن اختلافات
اختلافات رستگار و میراسماعیلی به عنوان رییس و نایب رییس فدراسیون جودو که چند سالی است در کنار هم و دست در دست هم جودو را به این حال و روز انداختهاند از مدتها پیش شکل علنی به خود گرفت.
۶ ماه پیش و زمانی که آرش میراسماعیلی مدیریت تیم ملی بزرگسالان را در اختیار داشت پس از نتایج ضعیف تیم ملی جودو در مسابقات قهرمانی آسیا، بدون هماهنگی با رستگار، حکم به برکناری مجید زارعیان از سرمربیگری تیم ملی داد. میراسماعیلی همان زمان در گفتوگو با ایسنا درباره این برکناری گفت: “اکثریت جودوکاران تیم ملی با نحوه کار زارعیان مشکل داشتند و مشکلاتی در تیم ملی به وجود آمد که باید به درستی مدیریت میشد اما متاسفانه این کار صورت نگرفت”.
به دنبال این موضوع، زارعیان بلافاصله برکناری خود را تکذیب کرد و برکناریش از سرمربیگری تیم ملی را فقط منوط به حکم رییس فدراسیون دانست و نه میراسماعیلی. اما میراسماعیلی که بر تصمیم خود اصرار داشت در واکنش به این ادعای زارعیان گفت: “مسئولیت فنی تیم ملی بر عهده من است و من در این باره تصمیم گیر هستم”.
در این گیر و دار تعدادی از ملیپوشان جودو اعم از باتجربه و جوان به سرمربی خود تاختند و بصورت کاملا خودجوش حمایت خود را از برکناری زارعیان اعلام کردند و مدعی شدند سرمربی تیم ملی رفتار بسیار بدی با آنها در اردوهای تیم ملی داشته است.
هنوز جوهر حکم میراسماعیلی در برکناری زارعیان خشک نشده بود که در کمتر از ۲۴ ساعت رستگار تصمیم نایب رییس و مدیر تیم های ملی را وتو کرد و اعلام برکناری سرمربی تیم ملی جودو از سوی آرش میراسماعیلی را فاقد وجاهت قانونی دانست.
اما درست ۲ روز بعد از این موضع گیری فدراسیون، رستگار، میراسماعیلی و زارعیان در تاریخ ۵ خردادماه دور یک میز نشستند تا اختلافات را برطرف کنند. همینطور هم شد و طولی نکشید که دوستان خیلی زود از نزدیکی دیدگاههایشان به هم با خبر شدند و رستگار از حل کامل مشکلات بوجود آمده میان خود و نایب رییسش خبر داد.
رستگار بروز برخی شیطنتها را عامل این اتفاقات دانست و در گفتوگو با ایسنا گفت: “قرار شد همه یک دل و متحد در جهت رشد و ارتقای جودو گام برداریم و هم زارعیان و هم میر اسماعیلی تعهد دادند که تمام تلاش خود را تا المپیک به کار گیرند تا ضمن کسب سهمیه المپیک بتوانیم نتایج خوبی را در این رقابتها کسب کنیم”.
ولی این آشتی فقط ظاهر قضیه بود چرا که عمق اختلافات میان آقای رییس و نایب رییس چیزی نبود که با یک جلسه از میان برود و به دوستی و تعامل تبدیل شود.
روی آوردن ملیپوشان به ظرفشویی و مسافرکشی
در میان این درگیریها، جودوکاران هم گویی به حال خود رها شده بودند و هر کدام با مشکلات مختلفی دست به گریبان بودند. رامین صفویه قهرمان المپیک نوجوانان به کارو نظافت در رستوران مشغول شد، محمد جمالی به مسافرکشی سرگرم بود، میران ۴۱ ساله هوای جوانی به سرش زد و سودای حضور در تیم ملی را در سر میپروراند، رودکی هم هر بار به دنبال این بود که میراسماعیلی مخالف دعوتش به تیم ملی بوده یا رستگار. محجوب مصاحبه می کرد و از اینکه حتی یک هزار تومانی هم در جیبش ندارد گلایه می کرد و از خداحافظی از جودو خبر میداد و یا قاسمینژاد در تورنمنت روسیه بخاطر داشتن لباس تقلبی با بی احترامی و برخورد بد مسئولان مسابقات روبرو میشد.
به همه این حاشیهها، نتایج بسیار ضعیف جودوکاران در مسابقات قهرمانی آسیا، جهانی و تورنمنتهای دیگر را هم باید اضافه کنیم که امیدها برای بهبود حال و روز این رشته المپیکی را بیش از پیش کمرنگ میکرد. کارشناسان هم مثل همیشه مدام انتقاد میکردند اما گوش کسی بدهکار نبود که نبود.
استعفای رییس و وتوی غیرمنتظره
گویی رستگار دیگر به پایان خط رسیده بود و راهی جز استعفا جلوی خود نمی دید. در حالی که بسیاری خواستار این اتفاق بودند اما در عین حال آن را بسیار بعید می دانستند. در نهایت نیز او بخاطر همین فشارها از ریاست فدراسیون جودو در تاریخ سوم مرداد ماه استعفا داد.
پس از این اتفاق و در حالی که از گوشه و کنار نام گزینههای سرپرستی این فدراسیون نیز به گوش میرسید و حتی صحبت از این به میان آمد که تا پایان سال جاری انتخابات ریاست فدراسیون جودو نیز برگزار خواهد شد، اما باز هم سرنوشت این استعفا در نوع خود جالب و حیرت انگیز بود و مسئولان وزارت ورزش بر خلاف نظر رستگار و دلایلش برای استعفا، نظری غیر از این داشتند و با سکوت خود در قبال این استعفا آن را به خوبی نشان دادند. رستگار هم در مواجهه با این سکوت بهتر دید که پر توانتر از گذشته به کارش در فدراسیون جودو ادامه دهد چرا که مهر تایید اقداماتش را با مخالفت مسئولان وزارت ورزش با استعفایش گرفته بود.
میراسماعیلی و حاشیههای کوراش
اما این نیز پایان ماجراهای این فدراسیون حاشیه ساز نبود. رستگار که میدید چارهای جز تحمل میراسماعیلی بواسطه برخی حمایتهای بالادستی ندارد پس از برکناری وی از سمت مدیریت فنی تیمهای ملی به فاصله یک ماه او را به سمت جالب توجه سرمربیگری تیم ملی کوراش منصوب کرد تا بار دیگر باعث حیرت اهالی جودو و کوراش شود. رشتهای که ایران در آن جزو قدرتهای جهانی است و به تازگی با تصویب شورای المپیک آسیا قرار است در بازی های آسیایی ۲۰۱۸ حضور داشته باشد.
آبان رسید و قرار شد مسابقات جهانی کوراش در خرمآباد لرستان برگزار شود. آرش میراسماعیلی که دبیر برگزاری این مسابقات است و در حاشیه برگزاری این رقابتها به عنوان مشاور رییس فدراسیون جهانی کوراش انتخاب شده است، میخواهد به بهترین شکل این میزبانی را در شهر خود برگزار کند. همه مسئولان استانی پای کار آمدهاند و همه چیز خوب پیش میرود اما فقط یک اتفاق کافی بود تا کام میراسماعیلی که به دنبال نفوذ هر چه بیشتر در فدراسیون جهانی کوراش است تلخ شود و شاید کام برخی دیگر در ایران شیرین!
در جریان مبارزه ماقبل فینال وزن ۶۶- کیلوگرم، قاسم نوریزاده به مصاف معروف گاییبلو از ازبکستان میرود و در حالی که تنها یک ثانیه به پیروزی کوراشکار ایرانی باقیمانده، برادر نوریزاده به روی تاتامی میآید و به نشان خوشحالی بر روی هر ۲ ورزشکار فنی را اجرا میکند که نه تنها با اینکار پیروزی را از برادر خود میگیرد بلکه میزبانی لرستان از این رویداد بین المللی را نیز تحت الشعاع قرار میدهد و بدتر از آن، میراسماعیلی را با حکم زودهنگام و سختگیرانه فدراسیون جهانی مبنی بر محرومیت ۵ ساله از حضور در کوراش روبرو میکند.
رایی که بسیار سختگیرانه و در زودترین زمان ممکن صادر شد تا جایی که حتی میراسماعیلی احتمال خط دهی برخی افراد از داخل ایران را در صدور این حکم سنگین و بیسابقه بعید ندانست. با توجه به اتفاقات گذشته کاملا مشخص بود منظور میراسماعیلی از افراد خط دهنده داخل ایران چه کسانی هستند.
برکناری میراسماعیلی و باز هم وتویی عجیب
رستگار نیز که گویی به دنبال فرصت میگشت تا از شر حضور میراسماعیلی در فدراسیون راحت شود، دل را به دریا زد و حکم به برکناری نایب رییس جنجالی خود داد و هدایتپور را به عنوان جانشین او انتخاب کرد اما وزارت ورزش اینبار سکوت نکرد و در بیانیهای حکم برکناری میراسماعیلی را ملغی اعلام و تاکید کرد اینکار باید با مجوز اعضای مجمع صورت گیرد نه با اختیار رییس فدراسیون.
میراسماعیلی پس از رایزنیهایی که داشت و موفق نیز شده بود به محل کار خود بازگشت تا اینبار او برنده این دوئل باشد و رستگار یک بار دیگر بداند نایب رییسش چندان هم بدون حامی نیست.
کسی صدای ناله جودوی ایران را میشنود؟
جودوی ایران در فاصله حدود ۷ ماه مانده تا المپیک اصلا حال و روز خوشی ندارد و اوج آمال جودوی ایران تا حدی نزول پیدا کرده که صرفا به حضور ۲ جودوکار در المپیک باید خوشبین باشیم و نمیتوانیم با توجه به شرایط نامساعد این رشته انتظار کسب نتیجه از جودویی که روزگاری افتخارآفرین بود داشته باشیم. با توجه به عمق اختلافات میان رییس و نایب رییس و مشکلات عدیده پیش پای جودوکاران نمیتوان امیدی به بهبود شرایط بد جودوی ایران داشت و اینکه چرا باید مسئولان وزارت ورزش نسبت به ماندن رستگار یا میراسماعیلی با وجود ایجاد چنین شرایطی تا این حد اصرار داشته باشند؟
اصحاب رسانه، مردم و اهالی جودو هیچگاه برای این سوالات جواب قانع کنندهای نشنیدهاند و این سکوت مسئولان برایشان عجیب و دور از انتظار است. سکوتی که با بلند شدن ناله جودو عجیبتر از هر زمانی معنا یافته است.
از وزارت ورزش و جوانان این انتظار میرود در چنین موردی یا موارد مشابه قاطعانه و بدون اغماض و چشم پوشی ورود کند و اگر بودن برخی افراد در فدراسیون بر خلاف منافع ورزش و جودوی ایران است بدون مماشات وارد عمل شود و به پاک سازی این رشته و سر و سامان دادن به آن پس از این حجم گسترده از نتایج ضعیف و حواشی مختلف اقدام کند تا شاید مشکل یک بار برای همیشه حل شود.