روزنامه اعتماد در اینباره مینویسد: به نظر میرسد حاشیهها درباره محمد معتمدی خواننده پرکار این روزهای موسیقی سنتی تمامی ندارد و اینبار بایکوت ترانه تیتراژ سریال «در محاصره» به کارگردانی امیرمهدی پوروزیری در صداوسیما باعث شد تا بار دیگر معتمدی در واکنش نسبت به این اتفاق در صفحه شخصیاش یادداشتی را منتشر کند.
سریال مستند – داستانی «در محاصره» که این هفتهها از شبکه اول سیما پخش میشود، داستان زندگی کسانی است که در جریان روزهای سخت حصر آبادان در این شهر ماندند و از آن دفاع کردند و محمد معتمدی چندی پیش تیتراژ این سریال را بر اساس شعری از کاظم بهمنی و با آهنگسازی «بهزاد عبدی» خواند.
پخش نشدن این تیتراژ در پایان سریال و در ادامه حتی متوقف شدن پخش آن از رادیو باعث شد تا زمزمههایی مبنی بر ممنوعیت پخش آن در صداوسیما شنیده شود؛ زمزمههایی که با انتشار یادداشت محمد معتمدی درباره بایکوت این تیتراژ به دلیل حضور تصویر او در آن رنگ واقعیت به خود گرفت. معتمدی در این یادداشت با اشاره به اینکه کاش این تیتراژ را نمیخواند تا موسیقی به این زیبایی بایکوت نشود، مینویسد: «حقیقت این است که تیتراژ سریال «در محاصره» از سوی مؤسسه روایت فتح به بنده پیشنهاد شد و انتخاب من به عنوان خواننده، از داخل صداوسیما نبود. یک موسیقی بسیار باشکوه و پر هزینه که در کشور اوکراین ضبط شد. تیم سازنده سریال هم برای این موسیقی، کلیپ زیبایی ساختند که از تک تک این عزیزانم در مؤسسه روایت فتح تشکر میکنم. اما این کلیپ ظاهراً به خاطر تصویر بنده از سوی تلویزیون توقیف شد و برخلاف رویه معمول سایر سریالها، حتی موسیقی آن هم نه از رادیو و نه از تلویزیون پخش نمیشود.»
معتمدی در گفتوگو با «اعتماد» درباره پخش نشدن این تیتراژ و موسیقی آن در صداوسیما اینطور توضیح میدهد که «با اعتقاد شخصی خودم و از آنجا که دلبستگی خاصی به شهدا داشتم فرصت خواندن در تیتراژ این سریال را مناسب دیدم تا این دلسپردگی را به این عزیزان نشان دهم و همانطور هم که قبلاً گفتم همیشه شهدا برایم عزیز بوده و هستند و این اثر شاید ادای دین کوچکی باشد در برابر بزرگی نام آنها. اما وقتی چنین رفتاری با آن صورت گرفت این طور فکر کردم که اگر من این کار را نمیخواندم شاید بهتر و بیشتر شنیده میشد و همین مورد بیشتر از همهچیز باعث شد تا نسبت به این رفتار رسانه ملی واکنش نشان دهم.»
به گفته معتمدی، بر اساس عرفی که در طول این سالها در صداوسیما به وجود آمده است، بعضی از دوستان هستند که همواره مورد لطف بیشتری قرار گرفته و با آنها مثل نورچشمیها برخورد میشود. او با اشاره به اینکه بر اساس گفتههای تعدادی از تهیهکنندهها و آنهایی که در طول سالها با رسانه ملی کار کردهاند تلویزیون در کل در مورد سریال «در محاصره» به نسبت کارهای مشابه دیگر کملطفی و کممهری بیشتری نشان داده است، اضافه میکند: «صداوسیما به عنوان رسانه ملی در طول این سالها یک شاکله رسمی و علنی داشته که هیچ مشکلی با آن وجود ندارد، اما یکسری روابط غیرنوشتاری و غیرعلنی هم در طول این مدت و در سطوح نه چندان بالای صداوسیما جاری بوده که مجموعه رفتارهایش باعث شده تا در ذهن و نگاه هنرمندان و حتی مخاطبانش با بدبینی همراه شود. به گمان من این رفتار مناسب این رسانه نیست و این نوع برخورد و ادامه آن در طول این سالها تبدیل به یک علامت سوال بزرگ شده است.»
این موارد در حالی مطرح میشود که معتمدی پیش از این و در یادداشت اخیرش هم با نقل قولی از زندهیاد محمدرضا لطفی درباره این شکل رفتارها در صداوسیما اینطور نوشته بود: «روح استادم محمدرضا لطفی شاد. بعضی حرفهایش را هرچه بیشتر میگذرد بیشتر درک میکنم. ایشان خیلی موافق حضور من در صداوسیما نبودند و به بنده میفرمودند: تلویزیون ایران در موسیقی هنرمندان منتخبی دارد که روی آنها سرمایهگذاری کرده است. نباید توقع داشته باشید به اندازه آنها به شما فضا بدهند. حق هم دارند. شما هم اگر روی یک پروژهای سرمایهگذاری کنید، طبیعی است که روی پروژه خودتان تبلیغات کنید، نه برای پروژه دیگران. شما در پروژه آنها نیستی. این مراودات جسته گریخته صداوسیما با شما برای این است که عنوان ممنوعالکاری را از شما بگیرند. ممنوعالکاری یک برد تبلیغاتی دارد که آن را هم به شما نمیدهند.»