علی خالقنیا در گفتوگو با ایسنا در خصوص وضعیت بازار بورس اظهار کرد: اگر این سیل نقدینگی در بورس بماند، قیمتها پایین نخواهد آمد که این امری طبیعی است و قیمت سهام کارخانهها واقعیتر خواهد شد.
وی با بیان اینکه مهمترین موضوع در خصوص بازار سرمایه، پوستاندازی بورس است، عنوان کرد: تفاوت عمدهای که بازار سرمایه امروز با گذشته دارد، ورود سهامداران جدید و بزرگتر شدن آن است، در حقیقت افرادی وارد بازار سرمایه شدند که بورسی نبودند.
مهمترین موضوع در بازار سرمایه، پوستاندازی بورس است
خالقنیا در خصوص حباب داشتن بورس، گفت: اول باید دانست حباب چیست و ارزش واقعی یک سهام در بورس را چگونه میتوان تعیین کرد؟ حباب در بورس به معنای ارزش غیر واقعی سهامی است که معامله میشود. ارزشگذاری شرکتها در بورس به چند روش صورت میپذیرد که به دو روش یکی ارزش جایگزینی شرکتها و دیگری ارزش معاملاتی بر مبنای سود و فعالیت است.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: ارزش جایگزینی به معنای آن است که اگر شرکتی بخواهد دقیقا شرکتی شبیه خود ایجاد کند، هزینه آن چقدر است. در این بین ارزش زمانی خواب پول، اثر تحریمها در عدم ورود یکسری قطعات، سر هم کردن این کارخانه و نهایتا مارکت یا بازار شرکت ایجاد برند و تشکیل جامعه مشتریان مطرح میشود که با جمع همه این عوامل به ارزش جایگزینی دست پیدا میکنیم.
وی ادامه داد: در ارزش جایگزینی دو مبحث زمان و ارزش هزینهکرد برای خرید داراییها مطرح میشود. منظور از زمان، از یک طرف وقتی است که شما صرف میکنید تا یک کارخانه را بنا و راهاندازی کنید، از طرف دیگر زمانی است که صرف ایجاد بازار فروش، برندینگ و تشکیل جامعه مشتریان میشود.
خالقنیا اضافه کرد: اگر بخواهیم ارزش جایگزینی شرکت یا کارخانهای را پیدا کنیم، باید بدانیم این کارخانه چقدر تجهیزات لازم دارد و برای اسمبل کردن این تجهیزات چند سال باید وقت صرف کرد. به طور مثال ۷ تا ۸ سال میزان زمانی است که باید برای ساخت کارخانه در نظر گرفت.
این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: در بحث ارزشگذاری شرکتها، ما باید بسنجیم که اگر ۷ تا ۸ سال زمان صرف کنیم تا کارخانهای شبیه کارخانه اصلی احداث کرده و به بهرهوری برسانیم، سوددهتر است یا اینکه ما این زمان را در همان کارخانه سرمایهگذاری کرده، سهام آن را بخریم و از روز اول سود کارخانه تجهیزات به اضافه سود از دست رفته که تفاوت بین این کارخانه فرضی با کارخانه اصلی است را داشته باشیم ؟ این همان مصداق ارزش جایگزینی یعنی حداقل ارزشی است که یک شرکت بدون توجه به سودش باید داشته باشد.
وی با اشاره به دومین روش ارزشگذاری شرکتها در بورس تصریح کرد: ارزش معاملاتی، بر مبنای سود، فعالیت، سیستم اقتصادی و… ، دومین روش ارزشگذاری شرکتها است. در بازار بورس دومین روش ارزشگذاری یعنی ارزش معاملاتی شرکتها اهمیت بیشتری داشته و اولویت دارد. در صورتی که شرکت زیانده بوده و سودده نباشد، مبنای ارزشگذاری چنین شرکتهایی از روش ارزشگذاری معاملاتی به ارزشگذاری جایگزینی برگردانده شده، داراییهای شرکت و ارزش جایگزینی آن محاسبه و کف قیمتی سهام ارائه میشود.
خالقنیا افزود: در روش ارزشگذاری معاملاتی شرکتها در بازارسرمایه ضریبی به نام P به E داریم که به معنای نسبت قیمت هر سهم به سود آن شرکت است. آنچه در بازار بورس مبنای حباب قرار میگیرد، همان ضریب P به E است که در محاسبه این ضریب فاکتورهای مختلفی دخیل هستند، اما جامعه مهمترین فاکتور تاثیرگذار در این ضریب را سود بانکی یا نرخ بهره میداند. اگر نرخ بهره بانکی۲۰ درصد باشد، ضریب P بهE آن ۵ محاسبه میشود و اگر سود بانکی ۱۰درصد باشد، ضریب Pبه E آن ۱۰ در نظر گرفته میشود، یعنی در عرض ۱۰ سال بازگشت سرمایه بر اساس نرخ بهره را خواهیم داشت.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: البته باید دانست که فاکتورهای زیادی بر این ضریب تاثیر دارند و این نگاه سطحی بوده که فاکتور نرخ بهره تنها عامل تعیینکننده در این ضریب است. در دو سال گذشته اتفاقاتی در بازار بورس ایران افتاد و چند موضوع مختلف بر این بازار اثر گذاشت که به موجب آن ضریب P به E از حوالی ۷ به ۲۰ تغییر یافت. تاثیر این چند موضوع بر بازار سرمایه به نظر برخی از فعالان بازار منطقی نبود و اصولا آنها رشد این ضریب را حباب میدانستند.
قیمت سهام در گذشته واقعی نبود
وی بیان کرد: از مهمترین اتفاقاتی که در ساختار بازار سرمایه رخ داد، ورود سیل نقدینگی مردم به بورس بود. در گذشته قیمت سهام واقعی نبود، زیرا فضای بازار بورس منحصرا در دست خریداران و فروشندگان اندک بود، اما امروزه در هر عرضه اولیه ۵ تا ۶ میلیون نفر خریدار وجود دارد و باید این تعداد به ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر نیز برسد. امروز فضای بورس ما واقعیتر میشود، زیرا نقدینگیهای عظیم مردم وارد آن شده و این مهم موجب میشود شرکتها عرضه خود را افزایش دهند.
خالقنیا اضافه کرد: در دورههایی هم عرضه سهام شرکتها شارپتر صورت میگرفت، به طور مثال این کارخانهها در اردیبهشت تا خرداد ماه سال جاری رشد شارپ و تندی داشتند که عامل این رشد تند، ورود سیل نقدینگی و واقعیتر شدن فضای معاملاتی بازار سهام بود.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه بورس ما در گذشته فضای واقعی نداشت و قیمتهای آن عادلانه و منصفانه نبود، عنوان کرد: واقعیتر شدن قیمت سهام شرکتها و ارزشگذاری آنها میتوانست طی دو تا سه سال اتفاق بیفتد، اما در سال جاری با دستکاری در سیستم بورس و تبلیغ مدام از تریبون صداو سیما و رسانههای جمعی، حجم بالای نقدینگی غیر هوشمند مردم به بورس وارد شد و جریان طبیعی آب را به هم زد.
وی خاطرنشان کرد: دلیل این اقدام این بود که کسری بودجه دولت از طریق فروش داراییهای خود و گرفتن مالیات از بازار سرمایه تامین شود و برای این منظور به ساختن یک بازار پویا و واقعی در بورس نیاز بود که باید در زمان ۲ تا ۳ ساله انجام میشد، اما دولت صبر نکرد تا بتواند زودتر به اهداف اقتصادی خود برسد، در نتیجه با تبلیغات گسترده روند طبیعی بورس را تسریع کرد، در نهایت واقعی شدن قیمتها و ارزشگذاری سهام در طی کمتر از یک سال صورت پذیرفت. البته هدف دولت، هدف خوبی بود، اما با دستکاری در سیستم بورس و کمک به ورود حجم بالای نقدینگی به این بازار، در روند طبیعی آن اخلال ایجاد کرد.
خالقنیا با اشاره به اینکه یکی از کاربردهای بازار سرمایه تامین کسری بودجه دولت است، تصریح کرد: دستکاری دولت در نظام بورس و ورود سیل نقدینگی مردم به بازار سرمایه موجب اخلال در این بازار شد و در حقیقت قیمتهایی که باید شرکتها با طی گذشت زمان معقول به آن میرسیدند، افزایش تندی داشت و با افزایش شارپ ضریب P به E که باید آرام آرام صورت میگرفت، جریان و روند طبیعی بورس را آشفته کرد.
حباب بازار سهام به دلیل ورود سیل نقدینگی مردم بود
این کارشناس بازار سرمایه گفت: در کل اگر از من سوال شود که آیا بورس در طی یک سال اخیر حباب داشت خواهم گفت که اگر قرار باشد نقدینگی که در حال حاضر در بازار سرمایه در گردش است، در همین بازه ۶ ماه اخیر بماند، قیمتها حباب نداشته و ندارد، تنها قیمت سهام شرکتها به سرعت بالا رفت و با همان سرعت روند کاهشی را در پیش گرفت که این امر به دلیل اخلالی بود که در بورس رخ داد و البته این بالا و پایین شدن قیمت سهمها جزو ذات طبیعی بورس است.
وی افزود: حبابی که در بازار سهام ایران شکل گرفت به دلیل ورود سیل نقدینگی مردم بود که تجربه جدیدی در بازار ایران رقم زد. اگر این سیل نقدینگی در بورس بماند، قیمتها پایین نخواهد آمد که امری طبیعی است. قیمت سهام کارخانههای ما به قیمت واقعی نزدیک میشوند و این اتفاق خوبی در کشور ما است.
خالقنیا ادامه داد: امسال شاهد این بودیم افرادی که به هیچ وجه حاضر نبودند کار تولیدی انجام دهند، وارد حوزه تولید شدند، زیرا آنها دریافتندکه تولید ارزشمند شده است، اما در گذشته افراد تنها از سود تولید یک قلم کالا با سختی بسیار سود میکردند. اگر شما مدت زمانی مثلا ۱۰ ساله تلاش کرده، کارخانه تولیدی راهاندازی کنید و سهام شرکت خود را وارد بازار بورس نمایید، علاوه بر اینکه از تولیدات خود سود خواهید برد، از ایجاد ارزشی مجموعه و فروش سهام شرکت خود نیز سود خواهید کرد.
سازمان بورس علاقهای به استفاده از تجربیات سایر کشورها ندارد
این کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: سازمان بورس ما بسیار علاقمند است کارهای ابداعی و اختراعی انجام دهد و علاقهای به استفاده از تجربیات سایر کشورها در حوزه بورس ندارد. این ابداعات در هیچ کجا امتحان خود را پس نداده، کار کارشناسی دقیقی روی آنها صورت نگرفته و اظهار نظر در مورد آنها سخت است، بنابراین باید منتظر ماند و دید نتیجه آنها چه میشود.
وی اضافه کرد: اگر ما بخواهیم برای فردی خارجی سیستم بورس خود را توضیح دهیم،۷ تا ۸ ساعت طول میکشد، زیرا بازارهای زرد، نارنجی، قرمز و… که در تمام دنیا مرسوم نیست را به سختی میتوان برای یک خارجی توضیح داد و گفت که تفاوت بازار بورس ما با بورسهای جهانی چیست؟
خالقنیا خاطرنشان کرد: یکی از این ابداعات و تصمیمها ، ورود دارا اول و دارا دوم یا همان صندوق پالایشی یکم است که البته داراییهای بسیاری ارزشمندی هستند و مارکتهای بسیار قوی دارند. صنایع پتروشیمی، پالایشی و بانکی داراییهای ارزشمند دولت بوده که علاوه بر ارزش جایگزینی، بازارهای قوی و عملا بیرقیبی در کشور ما هستند.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: ما در حوزه اقتصاد برتری نسبی در تکنولوژی نداریم و مدیریت صحیح نیز اعمال نمیشود، بلکه دارای اقتصاد بستهای هستیم، در این ساختار نمادهایی میتواند موفق باشد که برتری نسبی آن به شیوه خدادادی است، بنابراین صنایع پتروشیمی و پالایشی به علت داشتن منابع غنی خدادادی در ایران، نمادهای ارزشمندی هستند. نمادهای بانکی نیز به این دلیل که انحصارا بانکها در دست دولت بوده و روند رو به رشدی به سمت سودده شدن دارند، داراییهای ارزشمندی به شمار میروند.
وی عنوان کرد: دولتمردان و متخصصان این امر با توجه به کسری بودجه به این فکر افتادند در عین حال که این داراییها را به مردم میفروشند، چگونه همزمان آنها را در تملک خود داشته باشند، یعنی در حقیقت هم این داراییهای ارزشمند را به مردم بفروشند و هم نفروشند، در نتیجه صندوقهای دارا اول و دارا دوم را به ترتیب وارد بازار سرمایه کردند و به مردم فروختند و در عین حال مدیریت این صندوقها را خودشان برعهده گرفتند. این داراییها که به نامهای دارا اول و دوم به مردم فروخته شدند، ارزشمند و سودده هستند که خرید آنها به نفع مردم است و آینده خوبی دارد.
انتهای پیام