پیام تبریک رئیس دولت اصلاحات به مناسبت میلاد حضرت عیسی مسیح

به نام خدا
میلاد مسعود کلمه و روح خدا، حضرت عیسی مسیح و سال نو میلادی را به همه آزادگان و به همه کسانی که دلشان به عشق خدا و صلح و امنیت می طپد و به ویژه به همه آسیب دیدگان از شرارت فراگیری که زندگی را بر انسان در شرق و غرب و شمال و جنوب عالم تنگ و تلخ کرده است تبریک می گویم.
سالی که گذشت مشحون و مملو از حوادثی بود که اگر اراده سیاسی قدرتهای بزرگ به کاهش و یانابودی آن مصیبت ها تعلق می گرفت، چه بسا میزان درد و رنجی که به میلیون ها نفر از مردم نقاط مختلف زمین وارد آمد کاسته می شد. سالهای زیادی است که بشر با سوء اختیار خود موجب پدید آمدن مصیبت ها و بلاهایی می شود که به تعبیر قرآن مجید اگر آن بلاها ایجاد شود آتش آن تنها دامن پدیدآورندگان آن را نمی گیرد، بلکه قاطبه مردم، حتی کسانی که در پدید آمدن آن وضعیت هیچ دخالتی نداشتند به آن مبتلا می شوند. این بلا را در جایی دیگر قرآن با این کلمات توصیف می کند که ظالم ترین کسان افرادی هستند که (برای پیشبرد مقاصد خود) به خداوند افترا می بندند (و در حقیقت خواست خود را به نام خدا تحمیل می کنند). اگر چنین مصیبتی پیش بیاید جامعه بشری در وضعیت خطرناکی قرار می گیرد که نجات از آن کار آسانی نخواهد بود. این وضعیت را به بیانی دیگر می توان زندگی در عصری دانست که شرارت به سرعت رو به گسترش نهاده است. این شرارت دامن همه مردمانی را که در آن عصر زیسته اند، حتی آنان که هیچ دخالتی در پیدایش و گسترش آن شرارت نداشته اند، به نحوی خاص،آلوده می کند. روشن است این گونه تردامنی، از سنخ معاونت و یا مشارکت در جرم نیست که بتوان آن را در دادگاه مطرح کرد، منتهی نکته این است که هر چه را با ادلَه ی محکمه پسند نتوان ثابت کرد، نمی توان به کلی معدوم فرض کرد. محاکمه اگر عادلانه هم باشد، تنها یکی از وجوه پیچیده واقعیت را برآفتاب می افکند؛ واقعیت تاریخی و سیاسی وجوه بسیار گوناگونی دارد که برای دیدن، شنیدن، لمس کردن، ذوق کردن، بوئیدن و حتی خیال پردازی درباره آن، یک ملت در طول چند نسل باید با آن واقعیت زندگی کند و عصاره تجربه های زیسته خود را با دقت و امانت ثبت کند تا بتواند از معرفت خود نسبت به آن واقعیت تاریخی و سیاسی سخن بگوید.
شرارت بی هیچ تردید در زمان ما، همین دیروز، امروز و فردا روی به تزاید و شدت نهاده است. زیستن در عصر گسترش شرارت، غباری بر چهره آدمی می نشاند که به آسانی زدودنی نیست. آیا این شرارت گسترده، همان گسترش وحشت زای “بیابانها” نیست که شاعر- متفکر آلمانی در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم آن را با قدرت شاعرانگی خود مشاهده کرده بود؟ چند سالی از آن اعلام نگذشت که فاشیسم موسولینی و نازیسم هیتلر و جنایات استالین، مهیب ترین فاجعه های انسانی را پدید آوردند؛ امروز بار دیگر روز و شبِ ما دچار ماه گرفتگی و خورشیدگرفتگی شده است و وجه تاریک و هولناک شرارتِ وجود آدمی با قدرتِ تمام، همه ثروتهای معنوی، اخلاقی، هنری و فرهنگی ما را تهدید می کند.
مصیبت و جنایت، وقتی جهانگیر می شود، باید به کمک همه متفکران و سیاستمداران ریشه کن شود.
بلای تخریب جهان و کشتار آدمیان که امروز به نام ادیان بزرگ صورت می پذیرد، از عالمان و متفکران دینی، مسؤولیت پذیری مضاعفی را طلب می کند.
من امیدوارم همه شاعران، هنرمندان، متفکران و سیاستمداران و همه سازمانهای جهانی و منطقه ای که نگهبانی از صلح جزء وظایف جوهری و اساسی آنهاست، هرچه زودتر با اتخاذ تصمیم های درست و اقدامات فوری، برای تقلیل آلام و رنجهای میلیونها انسان دست به کار شوند.
سید محمد خاتمی