من تقریبا در دو دهه از زندگی ام عصبانی بودم، امّا نمیتوانستم این عصبانیت خود را ببینم و در حقیقت، من خودم را حساس، بی تاب و با ارداهای قوی میدیدم و فکر میکردم از این که به کارهای اشتباه و نادرست دیگران واکنش نشان میدهم کار درستی انجام می دهم. زیرا بر این تصور بودم که آنقدر فرد انعطاف پذیری نیستم که بتوانم با شکستن چارچوب های شخصیتی و رفتاری خود همه چیز را تحمل کنم.
من برای سرخوردگی مداومی که داشتم به خود توضیحاتی میدادم و در این میان، اگر تظاهر به شادی هم می کردم اصلا کار طبیعی نبود تا این که ناراحتی به افسردگی تبدیل شد و سپس به خودم اجازه دادم آن چه که عصبانیتم به من گفت را گوش کنم و به همین دلیل، امروز، چند گام را با شما به اشتراک میگذارم که میتواند به شما کمک کند تا خشم خود را در سطح عمیق تری درک کنید و آن را به روشی مثبت تغییر دهید.
گام اول: شناختن مظاهر خشم
بسیاری از ما، اصطلاحات بی شماری که عصبانیت میتواند داشته باشد به ویژه اشکال ظریف آن را درک نمیکنیم که در ادامه یک لیست نشانگر وجود دارد که به موارد عصبانیت معطوف شده رو به بیرون و معطوف شده به درون اشاره میکند.عصبانیت معطوف شده رو به بیرون: عصبانیت، سوء نیت، انتقام، خشم، جنگ طلبی، حسادت، نفرت، سوء استفاده، کینه، ناامیدی، کنایه، بدبینی، تحقیر، لجاجت، بی حوصلگی، تحریک پذیری، سختگیری، بدخلقی، قبح، سنگ اندازی، جدا شدن و مجازات کردن.عصبانیت معطوف شده به درون: بی لیاقتی، تنبیه خود و افسردگی.
گام دوم: دسترسی به احساس مجسم
ما اغلب، نمیتوانیم تمام احساسات خود را به صورت کلامی بیان کنیم و حتی اگر این کار را هم انجام دهیم، کلمات برای تعریف وسعت تجربه کافی نیستند. به همین دلیل، اگر میخواهید اجازه دهید عصبانیت، ذات واقعی خود را برای شما آشکار کند باید به چگونگی عوارض ناشی از آن در روح و جسم خود آگاهی پیدا کنید و دفعه بعد که احساس عصبانیت کردید، چشمان خود را ببندید و مراقب نفس کشیدن و سلامتی خود باشید.
سعی کنید وضعیت جسمانی خود را بررسی کنید تا احساس سنگینی، تنش یا درد نداشته باشید و تلاش کنید که تعریف ذهنی که عصبانیت برای شما به همراه داشته است را ترک کنید چرا که ممکن است ذهن شما با سوالاتی از قبیل ” چرا من این احساس را میکنم؟ ” یا ” این احساس چگونه ازبین میرود؟ ” درگیر شود و سعی کنید که زیاد درگیر گفت و گوی ذهنی خود نشوید و فقط مراقب سلامت جسمی و روحی و احساسات خود باشید.
وقتی افراد عصبانی می شوند، این عصبانیت آنها اغلب در معده و قلب آنها مینشیند و تا جایی پیش می رود که ممکن است حتی این عصبانیت را داخل سر خود احساس کنند؛ به طوری که ناحیه سر و پشت گردن فرد عصبانی سفت میشود و ممکن است این مشکل، عضلات او را نیز متشنج کند یا حتی او احساس کند گرهای در گلویش است که هر فردی، آن را به صورت متفاوتی تجربه میکند. به همین دلیل، هدف از این مطلب این است که متوجه شویم خشم شما در بدنتان چگونه ظاهر میشود تا بتوانید هنگام بروز، آن را تشخیص دهید.
اگر میخواهید یک قدم جلوتر بروید توجه کنید که آیا میتوانید در برابر تجربه عصبانیت مقاوت کنید؟ و سپس تصمیم بگیرید که دیگر مقاومت نکنید و نفس خود را برای چند لحظه در سینه حبس کنید و سپس در آن حالت نفس بکشید و شاهد بروز احساسات فیزیکی خود باشید که ممکن است پس از بازگشت به حالت طبیعی خود متوجه شوید که این احساسات فروکش میکند و یا دیگر آنقدر شدید نیست.
گام سوم: عمیقتر شوید
خشم یک نوع پاسخ به درد است و من بارها و بارها این عملکرد را مشاهده کرده ام. چرا که ما آسیب میبینیم، بی انصافی میکنیم، موردتوهین و موردغفلت قرار میگیریم، آزار و اذیت میشویم، بی احترامی میکنیم، احساس میکنیم مورد بی مهری و قضاوت قرار گرفته ایم و به جای تسلیم شدن منفعل در برابر درد، انرژی فعال را انتخاب میکنیم که این موضوع به ندرت یک انتخاب آگاهانه است.وقتی عصبانی هستیم، نمیخواهیم آسیبی که به ما وارد شده است را توجیه کنیم و در مقابل، میخواهیم اجازه دهیم شعلههای خشم ما بسوزد و در حقیقت، عصبانیت تلاشی برای غلبه بر درد و جلوگیری از آزار بیشتر است.به این مسئله فکر کنید؛ اگر عملکرد خشم، محافظت از شما باشد، محافظت از شما در برابر چه چیزی است؟