گروه سیاسی: ۱۴ گزینه اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ مشخص شدند. از میان این گزینهها میتوان به ترکیب احتمالی نهایی اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری پی برد.
فهرست افرادی که توسط حداقل ۱۰ عضو مجمع ملی جبهه اصلاحات ایران برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری پیشنهاد شدهاند، مشخص شد. گزینه نهایی اصلاح طلبان و کاندیدای پوششی و احتمالات حضور آنها تقریبا با همین چهرهها مشخص شدهاند و میتوان شمای کلی از وضعیت جریان اصلاحات در انتخابات را به دست آورد. اما این افراد چه اشخاصی هستند و با حمایت کدام گروهها وارد عرصه انتخابات شدهاند؟
محمد جواد ظریف و احزاب حامی
وزیر امور خارجه روحانی که بسیاری او را به عنوان قهرمان برجام میشناسند. در نظرسنجیهای اخیر، به خصوص بعد از انصراف سیدحسن خمینی، مقبولترین چهره میان اصلاح طلبان بود که حالا با انصراف سیدحسن خمینی، علنا ظریف تبدیل به گزینه اول این جریان تبدیل شده است.
حمایت ۳۷ نفر از احزاب و افراد حاضر در جبهه اصلاح طلبان، یعنی حمایت اکثریت قریب به اتفاق احزاب اصلاح طلب از محمد جواد ظریف. وزیر خارجه دولت روحانی شانس بالایی دارد که نامزد مورد توافق همه گروههای سیاسی باشد.
با صحبتهای عصر یک شنبه رهبری، به نظر میرسد این گزینه نیز باید مثل سیدحسن خمینی از حضور در انتخابات ۱۴۰۰ انصراف دهد. البته ظریف پیش از این هم گفته بود که تمایلی به پذیرش این مسئولیت ندارد و نامهای هم به رهبر انقلاب نوشته بود که او نامزد انتخابات نخواهد شد.
اسحاق جهانگیری گزینه نهایی خواهد شد؟
معاون اول دولت روحانی به قدری برای اصلاح طلبان موفق بوده که دومین گزینه برای معرفی به عنوان نامزد نهایی انتخابات است. جهانگیری سال ۹۶ به عنوان نامزد پوششی (اصطلاحی که فقط در سیستم انتخاباتی غیر حزبی ایران کار میکند) وارد شد و در مناظرهها درخشید. جهانگیری در انتخابات از طرف کارگزاران سازندگی معرفی شد، اما به نظر میرسد اکثریت قریب به اتفاق احزاب اصلاح طلب از او حمایت میکنند. بسیاری از کنشگران سیاسی معتقدند اصلاح طلبان در فرایندی قرار گرفتهاند که خروجی آن، حمایت سراسری از اسحاق جهانگیری خواهد بود.
مصطفی تاج زاده کاندیدای که آمده حرفهایش را بزند
معاون سیاسی وزیر کشور خاتمی که بعد از اتفاقات ۸۸ مدت زیادی به زندان افتاد و بعد از آن تلاش کرد رابطه خود را با کنشگران سیاسی اپوزسیسون حفظ کند. نامزدی او واکنشهای زیادی را میان اپوزسیون به وجود آورده است.
تاجزاده رفیق قدیمی بهزاد نبوی و عضو جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین است و با اعضای ارشد احزابی مثل اتحاد، توسعه ملی و ایثارگران ارتباط نزدیکی دارد. برای این احزاب در نبود شورای نگهبان، تاجزاده گزینه ایده آلی بود. احزاب میانه رو مثل کارگزاران البته موافق حضور تاجزاده نیستند.
تایید صلاحیت تاجزاده تا دهههای آینده امکانپذیر نیست! همه از اختلاف عمیق بیست ساله جنتی و تاجزاده خبر دارند و بعید است به این زودیها جنتی از راس شورای نگهبان کنار برود یا بازنشست شود. تایید صلاحیت مهمترین مشکل تاجزاده است.
مسعود پزشکیان سیاستمداری با فاصله اجتماعی!
وزیر بهداشت دولت خاتمی و نایب رئیس مجلس دهم بوده است و همیشه سعی کرده فاصله خود را با هسته مرکزی اصلاح طلبان حفظ کند. اما این دوره جلسات او با سران اصلاح طلب موجب شده که نام او به عنوان یکی از نامزدهای جریان اصلاح طلب مطرح شود و حمایت تعداد زیادی از احزاب را هم به دست بیاورد.
پزشکیان گزینه اول هیچ حزبی نیست، اما میتواند گزینه دوم بسیاری از احزاب باشد. اگر کار به رایگیری از بدنه باشد پزشکیان شانسی ندارد، اما اگر بنا به نظرسنجی باشد، همه از مقبولیت پزشکیان در شهرهای آذری نشین آگاه هستند. همین مهمترین قوت ستاد انتخاباتی او است.
محمدرضا عارف؛ منتظر روزهای آینده
معاون اول دولت دوم خاتمی و نامزد فداکار انتخابات ۹۲، و ریاست فراکسیون امید مجلس دهم، از عارف چهرهای منحصر به فرد ساخته است. روزی عارف گزینه اول و آخر نهاد اجماعساز اصلاحطلبان بود. حالا، اما گزینه چهارم پیشنهادی شده است. عارف البته دوستانی صمیمی در جمع اصلاح طلبان دارد، اما در غیاب احزاب اثرگذر، او نتوانسته نیمی از دعوت نامههای این نهاد را داشته باشد. به خصوص حزب اتحاد و کارگزاران از او حمایت نکردهاند.
عارف مهمترین گزینهای است که چشم به رد صلاحیت نامزدهای دیگر بسته است. البته بعضی اعضای جبهه اصلاح طلبان سعی دارند فرایند را به سمتی ببرند افرادی با رای بالای اعضای جبهه اصلاح طلبان معرفی شوند و اگر چنین فردی تایید نشد، از نامزدی حمایت نکنند.
محسن هاشمی و سد بزرگ جهانگیری
فرزند ارشد مرحوم هاشمی رفسنجانی، حالا سابقه ۴ سال ریاست شورای شهر تهران را هم در کارنامه دارد. محسن هاشمی میانهروترین گزینه در میان نامزدهای انتخابات است و با وجود عضویت در شورای مرکزی کارگزاران، از کنشهای اصلاح طلبانه اجتناب میکند.
هاشمی گزینه اول احزابی مثل کارگزاران و موتلفهای آن مثل خانه کارگر و حزب جوانان ایران اسلامی است، اما مخالفتهای جدی هم با او وجود دارد به طوری که سه بار تلاش او برای نشستن بر صندلی شهرداری تهران، با ائتلاف سراسری احزاب اصلاح طلب مخالف او، به شکست انجامید.
محسن هاشمی سال ۹۲ برای انتخابات شورای شهر هم رد صلاحیت شد. با توجه به اینکه کارگزاران گزینه دیگری با اعتبار اسحاق جهانگیری هم دارد، احتمالا معرفی محسن هاشمی برای پیروزی در انتخابات نیست. گرچه حامیان او میگویند نام مرحوم هاشمی همچنان رایآور و محبوب است.
محمد شریعتمداری سیاستمداری که در سکوت رای جمع کرد
شریعتمداری در دولت خاتمی وزیر بازرگانی و رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی و مردی مورد اعتماد برای کابینه او بود. او ارتباط خوبی با احزاب اصلاح طلب داشت و از بسیاری از چهرههای جوان در مدیریتها بهره برد.
شریعتمداری از چهرههای نزدیک به خاتمی به شمار میرود. همچنین بعید نیست احزاب جریان نزدیک به اعتماد ملی هم از او حمایت کنند. با توجه به اینکه شریعتمداری بیسر و صدا این همه رای جمع کرد، بعید نیست در روزهای آینده هم تبدیل به بمب خبری جریان اصلاحطلب باشد.
مصطفی کواکبیان؛ شانس اندک تکنواز
دبیرکل حزب مردمسالاری و نماینده سابق مجلس است و سالهاست به عنوان یک فعال حزب سیاسی فعالیت میکند. کواکبیان دبیرکل حزب مردمسالاری است که توانست تعدادی از نمایندگان مجلس دهم را به عضویت حزب خود درآورد. حزب مردمسالاری هم در اکثر انتخابات، او را به عنوان نامزد اختصاصی خود معرفی میکند.
کواکبیان شانس کمی برای تایید صلاحیت دارد. از طرفی به چهرهای تکنواز میان اصلاح طلبان شهرت دارد. در مجلس دهم وقتی عارف حاضر به نامزدی ریاست مجلس نشد، کواکبیان نامزد شد و با لاریجانی رقابت کرد!
محمد صدر؛ کاندیدای پوششی سیاست خارجی؟
یکی از چهرههای کمتر شناخته شده این فهرست عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و بیشتر یک دیپلمات است تا یک سیاستمدار با این حال اعتماد نهادهای عالی قدرت را جلب کرده است. صدر با حمایت حزب اتحاد ملت در میان نامزدهای اولیه قرار گرفت. با ساز و کار فعلی بعید است که گزینه نهایی جریان اصلاح طلب باشد، اما اگر معرفی شود، با توجه به شانس بالای تایید صلاحیت، میتواند نامزدی پوششی برای بحثهای مربوط به سیاست خارجی باشد.
محمود صادقی؛ فقط حزب از دبیر کل حمایت میکند
دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه، در شش سال از یک سیاستمدار ناشناس تبدیل به نامزد بالقوه انتخابات ریاست جمهوری شده است. صادقی به خاطر مخالفت با آملی لاریجانی مشهور شده است. طبیعتا انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه، از دبیرکل خود حمایت خواهد کرد. البته صادقی چهره پیشرویی محسوب میشود و حمایت بال پیش رو جریان اصلاح طلب را خواهد داشت. صادقی در دقیقه ۹۰ اعلام نامزدی کرد و در سکوت برنامههای خود را پیش میبرد. اما بعید است بتواند رای نیمی از اعضا را با خود همراه کند.
زهرا شجاعی؛ زنی که صفشکن نمیشود
زهرا شجاعی سیاستمدار اصلاحطلب ایرانی است. او در دولت خاتمی، ریاست مرکز امور مشارکت زنان را بر عهده داشت. او در دانشگاه تهران و دانشگاه الزهرا تدریس کرده و مدتی مشاور وزیر کشور بودهاست. شجاعی دیبرکل مجمع زنان اصلاح طلب است، اما از حمایت احزاب صدف (چهار حزب زن محور اصلاح طلب) بهره میبرد.
در تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی، زنان تاکنون نامزد انتخابات ریاست جمهوری نشده اند. بعید است زهرا شجاعی هم صفشکن این مسیر باشد.
شهیندخت مولاوردی؛ تلاش برای حضور زنان
مولاوردی معاون سابق امور زنان و خانواده رئیسجمهوری ایران در دولت یازدهم و دستیار سابق رئیسجمهور ایران در امور حقوق شهروندی در دولت دوازدهم است. مولاوردی هم حزب دارد و دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان است که یک حزب بسیار کوچک و جمع و جور به شمار میرود.
حضور در کابینه روحانی، این شانس را به مولاوردی میدهد که تایید صلاحیت خود را بگیرد گرچه در انتخابات مجلس این اتفاق رخ نداد. با این حال بعضی چهرهها مثل آذر منصوری اصرار دارند حتما یک زن در میان نامزدهای نهایی جریان اصلاح طلب باشد.
عباس آخوندی؛ انتخاب شد، متهم شد!
وزیر راه دولت روحانی و باجناق ناطق نوری، اصولگراترین چهره این فهرست است. آخوندی در فاصله سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ در کابینه دوم دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ در دولت یازدهم و دوازدهم وزیر راه و شهرسازی بود.
در شرایطی که چهرههایی مثل لاریجانی، آذری جهرمی، مطهری و … در این فهرست نیستند، عجیب است که آخوندی توانسته اعتماد بعضی احزاب را به خود جلب کند. البته برای شهرداری تهران هم اقبال به آخوندی بالا بود. با توجه به رای حداقلی او در این مرحله، بعید است او به عنوان نامزد مرحله بعدی معرفی شود، اما او نشان داده است اهل لابیهای سیاسی است.
صادق خرازی؛ شانس اندک کارشناس صداوسیما
صادق خرازی بیشتر در صدا و سیما به عنوان کارشناس شرکت میکند. او بیشتر به خاطر ارتباطات خانوادگی شناخته میشود تا کنشهای سیاسی. شاید اگر کار به رایگیری برسد، اعضای حزب ندا هم گزینههای دیگر را انتخاب کنند.
احتمالات مهم اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰
بر اساس مصوبه نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان، از میان چهرههایی که نامشان دربالا آمده، کسانی که یک سوم آرا اعضای مجمع ملی را کسب کرده باشند، از ۱۳ تا ۱۸ اردیبهشت فرصت دارند با برنامههای خود را برای اعضای مجمع ارائه دهند تا در نهایت اعضای جبههی اصلاحات درباره این افراد رایگیری کرده و کاندیداهای نهایی اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری را انتخاب کنند.
تجربه نشان میدهد بیش از آنکه ارائه برنامه در این فرآیند اهمیت داشته باشد، پارامترهایی همچون رای آوری، قابلیت اجماع، عبور از سد شورای نگهبان و ارتباط با حاکمیت اهمیت دارد. اگر با این پیشفرض ماجرا با تحلیل کنیم از لیست چهارده نفره، به راحتی میتوان دستکم نیمی از آن را حذف کرد. اگر از صدر لیست آغاز کنیم، بعد از سخنان رهبری درباره ظریف، باید این واقعیت را پذیرفت که احتمال حضور او بسیار پایین آمده و بلکه به صفر رسیده است. به این ترتیب از هماکنون مشخص است اسحاق جهانگیری شانس نخست اصلاح طلبان برای انتخابات خواهد بود.
جهانگیری دو رقیب در مقابل خود میبیند؛ یکی محمدرضا عارف که با تجربه انتخابات ۹۲ این توقع را دارد که به عنوان گزینه اصلی به جای جهانگیری انتخاب شود. احتمالا قابلیت رایآوری او بالاتر از پزشکیان است؛ چنانچه سابقه بیشتری هم دارد. شاید بتوان حدس زد که کاندیدای اصلی یکی از دو گزینه اسحاق جهانگیری یا محمدرضا عارف باشد.
اما بعد از کاندیدای اصلی، جریان اصلاح طلب نیاز به چهرهای دارد که بتواند نقش کاندیدای پوششی را ایفا کند. این کاندیدا در صورت اقبال عمومی میتواند حتی بیشتر برود؛ چه آنکه در این انتخابات، بحث رقابت با رئیس جمهور مستقر وجود ندارد؛ چنانچه در انتخابات ۹۶ جهانگیری نمیتوانست با روحانی رقابت کند، اما در این انتخابات چنین پیشفرضی وجود ندارد.
اگر به لیست کاندیداهای موجود نگاه کنیم، دو نفر چنین قابلیتی دارند؛ محمد شریعتداری و سیدمحمد صدر. در رایگیریهای ابتدایی اقبال به شریعتمداری بالاتر بوده است؛ این در حالی است که سیدمحمد صدر از ابتدا به عنوان یکی از کاندیداهای اصلی اصلاح طلبان مطرح بوده و تا روز رایگیری نامی از شریعتمداری در میان نبود، با این حال ظاهرا اقبال به او بیشتر بوده و توانسته در رده هفتم قرار بگیرد. با چنین منطقی میتوان حدس زد که اسحاق جهانگیری کاندیدای نهایی خواهد بود و محمد شریعتمداری کاندیدای پوششی. این احتمالات البته احتمالات روی کاغذ است و تا روز آخر صد احتمال دیگر وجود دارد. فعلا خود سیاستمداران منتظر هستند؛ تکلیف دیگران مشخص است
فهرست افرادی که توسط حداقل ۱۰ عضو مجمع ملی جبهه اصلاحات ایران برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری پیشنهاد شدهاند، مشخص شد. گزینه نهایی اصلاح طلبان و کاندیدای پوششی و احتمالات حضور آنها تقریبا با همین چهرهها مشخص شدهاند و میتوان شمای کلی از وضعیت جریان اصلاحات در انتخابات را به دست آورد. اما این افراد چه اشخاصی هستند و با حمایت کدام گروهها وارد عرصه انتخابات شدهاند؟
محمد جواد ظریف و احزاب حامی
وزیر امور خارجه روحانی که بسیاری او را به عنوان قهرمان برجام میشناسند. در نظرسنجیهای اخیر، به خصوص بعد از انصراف سیدحسن خمینی، مقبولترین چهره میان اصلاح طلبان بود که حالا با انصراف سیدحسن خمینی، علنا ظریف تبدیل به گزینه اول این جریان تبدیل شده است.
حمایت ۳۷ نفر از احزاب و افراد حاضر در جبهه اصلاح طلبان، یعنی حمایت اکثریت قریب به اتفاق احزاب اصلاح طلب از محمد جواد ظریف. وزیر خارجه دولت روحانی شانس بالایی دارد که نامزد مورد توافق همه گروههای سیاسی باشد.
با صحبتهای عصر یک شنبه رهبری، به نظر میرسد این گزینه نیز باید مثل سیدحسن خمینی از حضور در انتخابات ۱۴۰۰ انصراف دهد. البته ظریف پیش از این هم گفته بود که تمایلی به پذیرش این مسئولیت ندارد و نامهای هم به رهبر انقلاب نوشته بود که او نامزد انتخابات نخواهد شد.
اسحاق جهانگیری گزینه نهایی خواهد شد؟
معاون اول دولت روحانی به قدری برای اصلاح طلبان موفق بوده که دومین گزینه برای معرفی به عنوان نامزد نهایی انتخابات است. جهانگیری سال ۹۶ به عنوان نامزد پوششی (اصطلاحی که فقط در سیستم انتخاباتی غیر حزبی ایران کار میکند) وارد شد و در مناظرهها درخشید. جهانگیری در انتخابات از طرف کارگزاران سازندگی معرفی شد، اما به نظر میرسد اکثریت قریب به اتفاق احزاب اصلاح طلب از او حمایت میکنند. بسیاری از کنشگران سیاسی معتقدند اصلاح طلبان در فرایندی قرار گرفتهاند که خروجی آن، حمایت سراسری از اسحاق جهانگیری خواهد بود.
مصطفی تاج زاده کاندیدای که آمده حرفهایش را بزند
معاون سیاسی وزیر کشور خاتمی که بعد از اتفاقات ۸۸ مدت زیادی به زندان افتاد و بعد از آن تلاش کرد رابطه خود را با کنشگران سیاسی اپوزسیسون حفظ کند. نامزدی او واکنشهای زیادی را میان اپوزسیون به وجود آورده است.
تاجزاده رفیق قدیمی بهزاد نبوی و عضو جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین است و با اعضای ارشد احزابی مثل اتحاد، توسعه ملی و ایثارگران ارتباط نزدیکی دارد. برای این احزاب در نبود شورای نگهبان، تاجزاده گزینه ایده آلی بود. احزاب میانه رو مثل کارگزاران البته موافق حضور تاجزاده نیستند.
تایید صلاحیت تاجزاده تا دهههای آینده امکانپذیر نیست! همه از اختلاف عمیق بیست ساله جنتی و تاجزاده خبر دارند و بعید است به این زودیها جنتی از راس شورای نگهبان کنار برود یا بازنشست شود. تایید صلاحیت مهمترین مشکل تاجزاده است.
مسعود پزشکیان سیاستمداری با فاصله اجتماعی!
وزیر بهداشت دولت خاتمی و نایب رئیس مجلس دهم بوده است و همیشه سعی کرده فاصله خود را با هسته مرکزی اصلاح طلبان حفظ کند. اما این دوره جلسات او با سران اصلاح طلب موجب شده که نام او به عنوان یکی از نامزدهای جریان اصلاح طلب مطرح شود و حمایت تعداد زیادی از احزاب را هم به دست بیاورد.
پزشکیان گزینه اول هیچ حزبی نیست، اما میتواند گزینه دوم بسیاری از احزاب باشد. اگر کار به رایگیری از بدنه باشد پزشکیان شانسی ندارد، اما اگر بنا به نظرسنجی باشد، همه از مقبولیت پزشکیان در شهرهای آذری نشین آگاه هستند. همین مهمترین قوت ستاد انتخاباتی او است.
محمدرضا عارف؛ منتظر روزهای آینده
معاون اول دولت دوم خاتمی و نامزد فداکار انتخابات ۹۲، و ریاست فراکسیون امید مجلس دهم، از عارف چهرهای منحصر به فرد ساخته است. روزی عارف گزینه اول و آخر نهاد اجماعساز اصلاحطلبان بود. حالا، اما گزینه چهارم پیشنهادی شده است. عارف البته دوستانی صمیمی در جمع اصلاح طلبان دارد، اما در غیاب احزاب اثرگذر، او نتوانسته نیمی از دعوت نامههای این نهاد را داشته باشد. به خصوص حزب اتحاد و کارگزاران از او حمایت نکردهاند.
عارف مهمترین گزینهای است که چشم به رد صلاحیت نامزدهای دیگر بسته است. البته بعضی اعضای جبهه اصلاح طلبان سعی دارند فرایند را به سمتی ببرند افرادی با رای بالای اعضای جبهه اصلاح طلبان معرفی شوند و اگر چنین فردی تایید نشد، از نامزدی حمایت نکنند.
محسن هاشمی و سد بزرگ جهانگیری
فرزند ارشد مرحوم هاشمی رفسنجانی، حالا سابقه ۴ سال ریاست شورای شهر تهران را هم در کارنامه دارد. محسن هاشمی میانهروترین گزینه در میان نامزدهای انتخابات است و با وجود عضویت در شورای مرکزی کارگزاران، از کنشهای اصلاح طلبانه اجتناب میکند.
هاشمی گزینه اول احزابی مثل کارگزاران و موتلفهای آن مثل خانه کارگر و حزب جوانان ایران اسلامی است، اما مخالفتهای جدی هم با او وجود دارد به طوری که سه بار تلاش او برای نشستن بر صندلی شهرداری تهران، با ائتلاف سراسری احزاب اصلاح طلب مخالف او، به شکست انجامید.
محسن هاشمی سال ۹۲ برای انتخابات شورای شهر هم رد صلاحیت شد. با توجه به اینکه کارگزاران گزینه دیگری با اعتبار اسحاق جهانگیری هم دارد، احتمالا معرفی محسن هاشمی برای پیروزی در انتخابات نیست. گرچه حامیان او میگویند نام مرحوم هاشمی همچنان رایآور و محبوب است.
محمد شریعتمداری سیاستمداری که در سکوت رای جمع کرد
شریعتمداری در دولت خاتمی وزیر بازرگانی و رئیس ستاد انتخاباتی حسن روحانی و مردی مورد اعتماد برای کابینه او بود. او ارتباط خوبی با احزاب اصلاح طلب داشت و از بسیاری از چهرههای جوان در مدیریتها بهره برد.
شریعتمداری از چهرههای نزدیک به خاتمی به شمار میرود. همچنین بعید نیست احزاب جریان نزدیک به اعتماد ملی هم از او حمایت کنند. با توجه به اینکه شریعتمداری بیسر و صدا این همه رای جمع کرد، بعید نیست در روزهای آینده هم تبدیل به بمب خبری جریان اصلاحطلب باشد.
مصطفی کواکبیان؛ شانس اندک تکنواز
دبیرکل حزب مردمسالاری و نماینده سابق مجلس است و سالهاست به عنوان یک فعال حزب سیاسی فعالیت میکند. کواکبیان دبیرکل حزب مردمسالاری است که توانست تعدادی از نمایندگان مجلس دهم را به عضویت حزب خود درآورد. حزب مردمسالاری هم در اکثر انتخابات، او را به عنوان نامزد اختصاصی خود معرفی میکند.
کواکبیان شانس کمی برای تایید صلاحیت دارد. از طرفی به چهرهای تکنواز میان اصلاح طلبان شهرت دارد. در مجلس دهم وقتی عارف حاضر به نامزدی ریاست مجلس نشد، کواکبیان نامزد شد و با لاریجانی رقابت کرد!
محمد صدر؛ کاندیدای پوششی سیاست خارجی؟
یکی از چهرههای کمتر شناخته شده این فهرست عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و بیشتر یک دیپلمات است تا یک سیاستمدار با این حال اعتماد نهادهای عالی قدرت را جلب کرده است. صدر با حمایت حزب اتحاد ملت در میان نامزدهای اولیه قرار گرفت. با ساز و کار فعلی بعید است که گزینه نهایی جریان اصلاح طلب باشد، اما اگر معرفی شود، با توجه به شانس بالای تایید صلاحیت، میتواند نامزدی پوششی برای بحثهای مربوط به سیاست خارجی باشد.
محمود صادقی؛ فقط حزب از دبیر کل حمایت میکند
دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه، در شش سال از یک سیاستمدار ناشناس تبدیل به نامزد بالقوه انتخابات ریاست جمهوری شده است. صادقی به خاطر مخالفت با آملی لاریجانی مشهور شده است. طبیعتا انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه، از دبیرکل خود حمایت خواهد کرد. البته صادقی چهره پیشرویی محسوب میشود و حمایت بال پیش رو جریان اصلاح طلب را خواهد داشت. صادقی در دقیقه ۹۰ اعلام نامزدی کرد و در سکوت برنامههای خود را پیش میبرد. اما بعید است بتواند رای نیمی از اعضا را با خود همراه کند.
زهرا شجاعی؛ زنی که صفشکن نمیشود
زهرا شجاعی سیاستمدار اصلاحطلب ایرانی است. او در دولت خاتمی، ریاست مرکز امور مشارکت زنان را بر عهده داشت. او در دانشگاه تهران و دانشگاه الزهرا تدریس کرده و مدتی مشاور وزیر کشور بودهاست. شجاعی دیبرکل مجمع زنان اصلاح طلب است، اما از حمایت احزاب صدف (چهار حزب زن محور اصلاح طلب) بهره میبرد.
در تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی، زنان تاکنون نامزد انتخابات ریاست جمهوری نشده اند. بعید است زهرا شجاعی هم صفشکن این مسیر باشد.
شهیندخت مولاوردی؛ تلاش برای حضور زنان
مولاوردی معاون سابق امور زنان و خانواده رئیسجمهوری ایران در دولت یازدهم و دستیار سابق رئیسجمهور ایران در امور حقوق شهروندی در دولت دوازدهم است. مولاوردی هم حزب دارد و دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان است که یک حزب بسیار کوچک و جمع و جور به شمار میرود.
حضور در کابینه روحانی، این شانس را به مولاوردی میدهد که تایید صلاحیت خود را بگیرد گرچه در انتخابات مجلس این اتفاق رخ نداد. با این حال بعضی چهرهها مثل آذر منصوری اصرار دارند حتما یک زن در میان نامزدهای نهایی جریان اصلاح طلب باشد.
عباس آخوندی؛ انتخاب شد، متهم شد!
وزیر راه دولت روحانی و باجناق ناطق نوری، اصولگراترین چهره این فهرست است. آخوندی در فاصله سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ در کابینه دوم دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ در دولت یازدهم و دوازدهم وزیر راه و شهرسازی بود.
در شرایطی که چهرههایی مثل لاریجانی، آذری جهرمی، مطهری و … در این فهرست نیستند، عجیب است که آخوندی توانسته اعتماد بعضی احزاب را به خود جلب کند. البته برای شهرداری تهران هم اقبال به آخوندی بالا بود. با توجه به رای حداقلی او در این مرحله، بعید است او به عنوان نامزد مرحله بعدی معرفی شود، اما او نشان داده است اهل لابیهای سیاسی است.
صادق خرازی؛ شانس اندک کارشناس صداوسیما
صادق خرازی بیشتر در صدا و سیما به عنوان کارشناس شرکت میکند. او بیشتر به خاطر ارتباطات خانوادگی شناخته میشود تا کنشهای سیاسی. شاید اگر کار به رایگیری برسد، اعضای حزب ندا هم گزینههای دیگر را انتخاب کنند.
احتمالات مهم اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰
بر اساس مصوبه نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان، از میان چهرههایی که نامشان دربالا آمده، کسانی که یک سوم آرا اعضای مجمع ملی را کسب کرده باشند، از ۱۳ تا ۱۸ اردیبهشت فرصت دارند با برنامههای خود را برای اعضای مجمع ارائه دهند تا در نهایت اعضای جبههی اصلاحات درباره این افراد رایگیری کرده و کاندیداهای نهایی اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری را انتخاب کنند.
تجربه نشان میدهد بیش از آنکه ارائه برنامه در این فرآیند اهمیت داشته باشد، پارامترهایی همچون رای آوری، قابلیت اجماع، عبور از سد شورای نگهبان و ارتباط با حاکمیت اهمیت دارد. اگر با این پیشفرض ماجرا با تحلیل کنیم از لیست چهارده نفره، به راحتی میتوان دستکم نیمی از آن را حذف کرد. اگر از صدر لیست آغاز کنیم، بعد از سخنان رهبری درباره ظریف، باید این واقعیت را پذیرفت که احتمال حضور او بسیار پایین آمده و بلکه به صفر رسیده است. به این ترتیب از هماکنون مشخص است اسحاق جهانگیری شانس نخست اصلاح طلبان برای انتخابات خواهد بود.
جهانگیری دو رقیب در مقابل خود میبیند؛ یکی محمدرضا عارف که با تجربه انتخابات ۹۲ این توقع را دارد که به عنوان گزینه اصلی به جای جهانگیری انتخاب شود. احتمالا قابلیت رایآوری او بالاتر از پزشکیان است؛ چنانچه سابقه بیشتری هم دارد. شاید بتوان حدس زد که کاندیدای اصلی یکی از دو گزینه اسحاق جهانگیری یا محمدرضا عارف باشد.
اما بعد از کاندیدای اصلی، جریان اصلاح طلب نیاز به چهرهای دارد که بتواند نقش کاندیدای پوششی را ایفا کند. این کاندیدا در صورت اقبال عمومی میتواند حتی بیشتر برود؛ چه آنکه در این انتخابات، بحث رقابت با رئیس جمهور مستقر وجود ندارد؛ چنانچه در انتخابات ۹۶ جهانگیری نمیتوانست با روحانی رقابت کند، اما در این انتخابات چنین پیشفرضی وجود ندارد.
اگر به لیست کاندیداهای موجود نگاه کنیم، دو نفر چنین قابلیتی دارند؛ محمد شریعتداری و سیدمحمد صدر. در رایگیریهای ابتدایی اقبال به شریعتمداری بالاتر بوده است؛ این در حالی است که سیدمحمد صدر از ابتدا به عنوان یکی از کاندیداهای اصلی اصلاح طلبان مطرح بوده و تا روز رایگیری نامی از شریعتمداری در میان نبود، با این حال ظاهرا اقبال به او بیشتر بوده و توانسته در رده هفتم قرار بگیرد. با چنین منطقی میتوان حدس زد که اسحاق جهانگیری کاندیدای نهایی خواهد بود و محمد شریعتمداری کاندیدای پوششی. این احتمالات البته احتمالات روی کاغذ است و تا روز آخر صد احتمال دیگر وجود دارد. فعلا خود سیاستمداران منتظر هستند؛ تکلیف دیگران مشخص است