گروه سیاسی:روزنامه جهان صنعت نوشت: امیدوار بودن به اینکه در انتخابات ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شمار و درصد رایدهندگان بالاتر از انتخابات مجلس یازدهم باشد از سوی چهرههای سیاسی تراز نخست نشان میدهد نگرانیهایی وجود دارد.
واقعیت این است که شهروندان ایرانی با توجه به مجموعه شرایط سیاست داخلی و خارجی و نیز بررسی روندها و فرآیندهای اقتصاد ایران در سطح کلان و نیز بررسی سفره خود در پویش زمان به این نتیجه رسیدهاند که دولتهای ایران از دوره جنگ به این طرف با ناکارآمدی اداره شدهاند. به این معنی که آیتالله هاشمیرفسنجانی نفر دوم ایران در دهه نخست سالهای بلافاصله پس از پیروزی در دوران ریاست خود بر دو دولت پنجم و ششم با آن همه تجربه و مقبولیت نزد اکثریت تکنوکراتهای ایرانی و نیز بخش قابل اعتنایی از روحانیون بلندپایه و حتی بدنه اجتماعی انقلابیون در پایان دولت دوم خود از اداره اقتصاد ناتوان شده بود.دولتهای محمود احمدینژاد که همه قوای کشور با او همراه بودند و راههای ناگشوده را برایش باز میکردند و نیز حسن روحانی که بالاترین مقام امنیتی ایران بوده است در این ۱۶ سال تازهسپریشده کاری برای رفاه مادی شهروندان انجام نداده و با نارضایتی روبهرو هستند. به این ترتیب بوده و هست که شهروندان ایرانی دستکم تا این جای کار درباره حضور جدی در انتخابات تردید دارند. با این همه و با وجودی که کساد و رکود مشتری برای رییسجمهور تازه در بازار سیاست به دلیل اینکه هیچکدام از روسایجمهوری کالای به درد بخوری عرضه نکردهاند اما عرضه رییسجمهور با رونق عرضهکنندگان به ویژه عرضهکنندگان دست دوم روبهرو است.
واقعیت این است که هنوز و در حالی که فرصت چندانی برای ثبتنام باقی نمانده، به نظر میرسد باید منتظر عرضه بیشتر باشیم. به نظر میرسد در شرایط رکود تقاضا برای رای دادن البته تا امروز کار شورای نگهبان بسیار دشوار است. حذف دهها ثبتنامکننده میتواند یک علامت بد به رایدهندگان باشد و قبول کردن همه ثبتنامکنندگان نیز یک فاجعه است.
در حالی که روسایجمهوری قبلی با آرای بالا به این منصب رسیده و در عمل با دشواریهای ناشناس روبهرو شدهاند اگر رییسجمهوری با رای کم به این منصب برسد در داخل و در خارج با اقبال مواجه نخواهد شد.
واقعیت این است که شهروندان ایرانی با توجه به مجموعه شرایط سیاست داخلی و خارجی و نیز بررسی روندها و فرآیندهای اقتصاد ایران در سطح کلان و نیز بررسی سفره خود در پویش زمان به این نتیجه رسیدهاند که دولتهای ایران از دوره جنگ به این طرف با ناکارآمدی اداره شدهاند. به این معنی که آیتالله هاشمیرفسنجانی نفر دوم ایران در دهه نخست سالهای بلافاصله پس از پیروزی در دوران ریاست خود بر دو دولت پنجم و ششم با آن همه تجربه و مقبولیت نزد اکثریت تکنوکراتهای ایرانی و نیز بخش قابل اعتنایی از روحانیون بلندپایه و حتی بدنه اجتماعی انقلابیون در پایان دولت دوم خود از اداره اقتصاد ناتوان شده بود.دولتهای محمود احمدینژاد که همه قوای کشور با او همراه بودند و راههای ناگشوده را برایش باز میکردند و نیز حسن روحانی که بالاترین مقام امنیتی ایران بوده است در این ۱۶ سال تازهسپریشده کاری برای رفاه مادی شهروندان انجام نداده و با نارضایتی روبهرو هستند. به این ترتیب بوده و هست که شهروندان ایرانی دستکم تا این جای کار درباره حضور جدی در انتخابات تردید دارند. با این همه و با وجودی که کساد و رکود مشتری برای رییسجمهور تازه در بازار سیاست به دلیل اینکه هیچکدام از روسایجمهوری کالای به درد بخوری عرضه نکردهاند اما عرضه رییسجمهور با رونق عرضهکنندگان به ویژه عرضهکنندگان دست دوم روبهرو است.
واقعیت این است که هنوز و در حالی که فرصت چندانی برای ثبتنام باقی نمانده، به نظر میرسد باید منتظر عرضه بیشتر باشیم. به نظر میرسد در شرایط رکود تقاضا برای رای دادن البته تا امروز کار شورای نگهبان بسیار دشوار است. حذف دهها ثبتنامکننده میتواند یک علامت بد به رایدهندگان باشد و قبول کردن همه ثبتنامکنندگان نیز یک فاجعه است.
در حالی که روسایجمهوری قبلی با آرای بالا به این منصب رسیده و در عمل با دشواریهای ناشناس روبهرو شدهاند اگر رییسجمهوری با رای کم به این منصب برسد در داخل و در خارج با اقبال مواجه نخواهد شد.