«فریبرز» در میدان جنگ
در پایان فصل اول سریال دیدیم که «فریبرز باغبیشه» پس از ماجراهای فراوان به دنبال گنجی که پنهان کرده بود، رفت و قصد داشت از ایران خارج شود، اما این اتفاق با آغاز جنگ تحمیلی همزمان شد و دست «فریبرز» باز هم از زیرخاکیاش کوتاه ماند. فصل دوم دقیقا از همان نقطهای که در فصل اول به پایان رسیده بود، آغاز شد.«فریبرز» در یک قدمی به دست آوردن گنج بود اما ناگهان زیر توپ و تفنگ قرار گرفت و نقشههایش عملی نشد. او در این شرایط مجبور شد با یک فرمانده جنگ همراه شود و در موقعیتهای عجیبی قرار بگیرد. همان طور که «فریبرز» در ابتدای فصل اول با یکی از افراد مبارز و انقلابی اشتباه گرفته شد و زندگیاش به طور اتفاقی با حوادث انقلاب پیوند خورد، در نقطه شروع فصل دوم نیز کاملا اتفاقی در میانه جنگ تحمیلی قرار گرفت.
شروع خوب با آغاز جنگ تحمیلی
آغاز جنگ تحمیلی، شروع بسیار خوبی برای «زیرخاکی ۲» بود. قسمت اول سریال به واسطه این اتفاق، خوش ریتم و با موقعیتهای کمدی متعدد پیش رفت. البته اتفاق تلخی مانند شهادت یک سرباز، برای لحظهای فضای سریال را از حالت کمدی خارج کرد اما همین اتفاق تلخ زمینهساز رخ دادن اتفاق بامزهای شد و سریال خیلی زود از حال و هوای غمانگیز خارج شد.
شخصیت «فریبرز» که مرد ترسو، بیعرضه و سادهای است، ناگهان در موقعیت جدی و خطرناکی مانند جنگ قرار گرفت. تضاد شخصیت و رفتارهای او با چنین موقعیت حساسی، لحظات کمدی خوب و جذابی را در سریال به وجود آورد. هرچند که گیر افتادن شخصیتی ترسو که کاری با جنگ و مبارزه ندارد، در میدان جنگ ایده جدیدی نیست و مشابه این اتفاق را در فیلم و سریالهایی دیدهایم، اما شخصیت «فریبرز» و ویژگیهای منحصربه فرد او، اجازه نمیدهد که جذابیت این تضاد در سریال کم شود و برای مخاطب تکراری باشد.با توجه به تیزر سریال و شخصیتهایی که اضافه شدهاند، به نظر میرسد که قرار نیست «زیرخاکی ۲» مدت زیادی در فضای جبهه و جنگ بماند و اتفاقات تازهای در راه است.
بازی خوب بازیگران
در فصل اول سریال، ژاله صامتی و پژمان جمشیدی زوج اصلی قصه، بازی بسیار خوبی در نقش «پری» و «فریبرز» داشتند و زوج بامزهای بودند. ژاله صامتی در نقش زنی که رابطه خوبی با همسرش دارد اما از ندانمکاریهای همسرش خسته شده و از اشتباهاتش به ستوه آمده، بازی خوبی داشت.او همچنین در نقش مادری که حوصله بازیگوشیهای فرزند کوچکش را ندارد، خوش درخشید و تصویر باورپذیری از یک مادر در دهه ۵۰ و ۶۰ را به نمایش گذاشت. پژمان جمشیدی نیز با ایفای نقش یک پدر میان سال، توانایی خود را در بازیگری اثبات کرد. او برای بازی در نقش شخصیت «فریبرز» از لحن خاصی برای صحبت کردن و طرز متفاوتی برای راه رفتن استفاده کرد که باعث شد بازیاش در این سریال تداعی کننده هیچ کدام از بازیهای قبلیاش نباشد.
ناگفته نماند نقش «فریبرز» هم شخصیت جذاب و بامزهای بود که ایفای آن، فرصت خوبی برای پژمان جمشیدی بود. این دو بازیگر در فصل دوم نیز مانند فصل قبل، بازی خوبی در سریال داشتهاند. از میان بازیگران جدید سریال در قسمت اول، تنها هومن برقنورد وارد قصه شد. او نقش یک فرمانده سختگیر و جدی را در «زیرخاکی» بازی کرده و حضور متفاوتی در این مجموعه داشته است. شجاعت و جدیت این کاراکتر در کنار شخصیت ترسو و سادهلوحی مانند «فریبرز»، همراهی این دو کاراکتر را با یکدیگر جذاب و بامزه کرده است.
کنایه «زیرخاکی ۲» به رئیس جمهور
جلیل سامان در فصل دوم «زیرخاکی»، کنایهای به یکی از صحبتهای رئیس جمهور داشته است که توجه مخاطبان و کاربران فضای مجازی را جلب کرده و بریده ویدئوی آن در فضای مجازی وایرال شده است. در یکی از سکانسهای سریال، فرمانده از «فریبرز» میپرسد: «یعنی تو واقعا نمیدانستی عراق شش ماه است که دارد به خاک ما تجاوز میکند؟» «فریبرز» در پاسخ میگوید: «نه، منم صبح فهمیدم!» فرمانده نیز میگوید: «دولتمردان مان نمیدانند، تو از کجا باید بدانی؟» این دیالوگها، مخاطبان را به یاد جمله معروف حسن روحانی درباره گران شدن بنزین که گفته بود «من هم مثل شما صبح جمعه دیدم قیمت تغییر کرده.» انداخت و ویدئوی آن در شبکههای اجتماعی دست به دست شد.