گروه سیاسی: یک فعال سیاسی درباره اینکه چرا مردم به اصلاحطلبان و حمایتشان از همتی اقبال نشان ندادند؟،گفت:آقاى همتى جزو آن کاندیداهای مورد نظر اولیه اصلاح طلبان که برنامه خود را به “جبهه اصلاحات ایران” ارائه کردند، نبودند. بعد ازعدم احراز صلاحیت کاندیداهای بالقوه اصلاحطلبان، بخشی از مجموعه “جبهه اصلاحات ایران” و نه همه آنها تصمیم بر حمایت از آقای همتی برای ریاست جمهوری گرفتند.
محمد سلامتی افزود:این در حالی بود که آقای همتی برخلاف دیگر کاندیداها، زمان را برای معرفی خود به مردم و ارائه برنامه، ازدست داده بود. بنابراین نه ظرفیت کامل اصلاحطلبان صرف حمایت از کاندیداتوری آقای همتی شد و نه خود آقای همتی آنطور که لازم بود توانست خود را به مردم معرفی کند. البته بخشی از جامعه هم به دلیل عملکرد دولت، که غیرمنصفانه به نقد کشیده شد، با رای ندادن سرخوردگی خود را از اصلاحطلبان بروز دادند.
وی در خصوص آرای باطله گفت:به نظر من آرای باطله نشاندهنده اعلام عدم اعتقاد به صندوقهای رای به عنوان تنها راه تعیین سرنوشت بود. همچنین این پدیده نشانهای از اعتراض به نحوه فرایند مقدمات برگزاری انتخابات است. این فرایند بسیاری را معترض و ناامید کرد.عمده این آرای باطله از سوی اقشار طبقه متوسط به صندوقهای رای ریخته شده است. چون فشار اقتصادی بر طبقه محروم، که به نظر آنها با تدبیر دولت امکان کاهش داشت، بیشتر این طبقه را نسبت به انتخابات بیتفاوت کرده بود.
این فعال سیاسی درپاسخ به این پرسش که چرا درصد مشارکت مردم در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری پایین بود؟،گفت:معمولا درصد زیادی ازمردم تحت تاثیر تحلیلها، برنامهها و تبلیغات احزاب، گروهها ونخبگان جامعه رغبت به حضور در عرصه انتخابات پیدا میکنند. در این انتخابات احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب که با عدم احراز صلاحیت کاندیداهای خود روبهرو شدند، انگیزه تبلیغات و تشویق بخشهایی از مردم را که آنها نمایندگیشان را به عهده دارند، از دست دادند. علاوه بر این همانطور که قبلا نیز اشاره شد، عدم برآورده شدن انتظارات از دولت نیز تاثیر خود را در رایهای مردم نشان داد. این موارد در مجموع باعث پایین آمدن آرا در این دوره شد.
تشکلهای وابسته به طبقات محروم در جبهه اصلاحطلبان قرار دارند و به همین علت این اقشار رایشان معمولا در سبد اصلاحطلبان قرار میگیرد. اما در انتخابات سال ۱۳۹۸ مجلس مشخص شد که طبقات محروم جامعه مثل کارگران، به دلیل شرایط اقتصادی خود که آن را عمدتا ناشی از ضعف مدیریت دولت میدانستند، انگیزهای برای رای دادن نداشتند. لذا رای آنها از سبد اصلاحطلبان کم شد. تصور میشود در انتخابات اخیر هم عمده آنها هنوز رغبت به رای دادن پیدا نکرده باشند. همچنین اگر بخشی از آنها رای دادهاند، بیتردید بیشترشان به کاندیدای جناح حامی خود یعنی اصلاحطلبان رای دادهاند. در مجموع انتخابات خوبی را تجربه نکردیم.
محمد سلامتی افزود:این در حالی بود که آقای همتی برخلاف دیگر کاندیداها، زمان را برای معرفی خود به مردم و ارائه برنامه، ازدست داده بود. بنابراین نه ظرفیت کامل اصلاحطلبان صرف حمایت از کاندیداتوری آقای همتی شد و نه خود آقای همتی آنطور که لازم بود توانست خود را به مردم معرفی کند. البته بخشی از جامعه هم به دلیل عملکرد دولت، که غیرمنصفانه به نقد کشیده شد، با رای ندادن سرخوردگی خود را از اصلاحطلبان بروز دادند.
وی در خصوص آرای باطله گفت:به نظر من آرای باطله نشاندهنده اعلام عدم اعتقاد به صندوقهای رای به عنوان تنها راه تعیین سرنوشت بود. همچنین این پدیده نشانهای از اعتراض به نحوه فرایند مقدمات برگزاری انتخابات است. این فرایند بسیاری را معترض و ناامید کرد.عمده این آرای باطله از سوی اقشار طبقه متوسط به صندوقهای رای ریخته شده است. چون فشار اقتصادی بر طبقه محروم، که به نظر آنها با تدبیر دولت امکان کاهش داشت، بیشتر این طبقه را نسبت به انتخابات بیتفاوت کرده بود.
این فعال سیاسی درپاسخ به این پرسش که چرا درصد مشارکت مردم در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری پایین بود؟،گفت:معمولا درصد زیادی ازمردم تحت تاثیر تحلیلها، برنامهها و تبلیغات احزاب، گروهها ونخبگان جامعه رغبت به حضور در عرصه انتخابات پیدا میکنند. در این انتخابات احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب که با عدم احراز صلاحیت کاندیداهای خود روبهرو شدند، انگیزه تبلیغات و تشویق بخشهایی از مردم را که آنها نمایندگیشان را به عهده دارند، از دست دادند. علاوه بر این همانطور که قبلا نیز اشاره شد، عدم برآورده شدن انتظارات از دولت نیز تاثیر خود را در رایهای مردم نشان داد. این موارد در مجموع باعث پایین آمدن آرا در این دوره شد.
تشکلهای وابسته به طبقات محروم در جبهه اصلاحطلبان قرار دارند و به همین علت این اقشار رایشان معمولا در سبد اصلاحطلبان قرار میگیرد. اما در انتخابات سال ۱۳۹۸ مجلس مشخص شد که طبقات محروم جامعه مثل کارگران، به دلیل شرایط اقتصادی خود که آن را عمدتا ناشی از ضعف مدیریت دولت میدانستند، انگیزهای برای رای دادن نداشتند. لذا رای آنها از سبد اصلاحطلبان کم شد. تصور میشود در انتخابات اخیر هم عمده آنها هنوز رغبت به رای دادن پیدا نکرده باشند. همچنین اگر بخشی از آنها رای دادهاند، بیتردید بیشترشان به کاندیدای جناح حامی خود یعنی اصلاحطلبان رای دادهاند. در مجموع انتخابات خوبی را تجربه نکردیم.