گروه بین الملل: پایگاه خبری “فارین پالیسی” در گزارشی به سفر اخیر “یائیر لاپید” به امارات متحده عربی جهت افتتاح سفارتخانه اسرائیل در ابوظبی و همچنین کنسولگری آن در دوبی پرداخته و به طور خاص به این مساله اشاره کرد که دولت جدید اسرائیل، هیچ دستورکار موثری را در مورد نحوه مواجهه خود با فلسطینیها ندارد و در نقطه مقابل، عمده سرمایه گذاریهای خود را روی گسترش مراودات خارجی با کشورهای عرب مسلمان و توسعه دستورکار “توافق ابراهیم” قرار داده است.
فارین پالیسی در این رابطه مینویسد: «اگر دولت بایدن به این نتیجه و درک رسیده باشد که باید تا جای ممکن از منازعه اسرائیل و فلسطینیها دوری کند، این دولت باید اشتباهِ این ایده خود را وقتی همین چند مدتِ قبل، اسرائیل و حماس وارد یک درگیری خونین شدند، به خوبی متوجه شده باشد.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که دولت بایدن برای جلوگیری از وقوع انفجاری دیگر در روابط اسرائیل با فلسطینی ها، باید فعالانه وارد میدان شود و از تشدید تنشها جلوگیری کند. در این راستا، آنها به طور خاص به این مساله اشاره دارند که بد نیست اگر دولت بایدن نیز میراث دولت ترامپ در رابطه با اسرائیل، که همان “توافق ابراهیم” و عادی سازی روابط آن با کشورهای عرب مسلمان بود را در پیش گیرد.
دولت “ترامپ” در دوره حضور خود در قدرت به وضوح این مساله را روشن ساخته بود که به “راهکار دو دولت/Two State Solution” در منازعه اسرائیل و فلسطین، کمتر از مساله تسهیل و عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عرب مسلمان علاقه دارد. در این راستا، شاهد بودیم که اخیرا “یائیر لاپید” وزیر خارجه اسرائیل در هفته گذشته عازم ابوظبیِ امارات شد تا سفارت اسرائیل در امارات را افتتاح کند. وی همچنین کنسولگری اسرائیل در دوبی را نیز افتتاح کرد. تنها ۱۰ ماه پس از امضای “توافق ابراهیم” میان اسرائیل با امارات و بحرین، حدودا ۲۰۰ هزار اسرائیلی از امارات بازدید کرده اند. تجارت دو طرف نیز از ۳۵۴ میلیون دلار پیش گرفته و بسیاری از قراردادهای تجاری نیز میان آن ها، در دستِ انجام و عملیاتی شدن است.
یائیر لاپید به عنوان یکی از طرفهای اصلی دولت ائتلافی جدید اسرائیل که قرار است پس از گذشت دو سال، منصب نخست وزیری اسرائیل را نیز به دست آورد، چندان برای مساله فلسطین، اهمیت قائل نمیشود. با این حال، با توجه به آرایش دولت جدید اسرائیل (که در چهارچوب آن جناح راست قدرت برتر را دارد و جناح چپ، تا حد زیادی از قدرت خارج شده)، دولت جدید اسرائیل صرفا در حال کنش ورزیهای بیهوده در مساله فلسطین است. به عنوان مثال، یائیر لاپید در اولین سفر خود عازم رام الله شد که به نظر امری پوچ میآمد. دلیل اصلی این مساله نیز این بود که اساسا وی در این سفر چیزی را برای عرضه نداشت. وی حتی حرف خاصی نیز برای گفتن نداشت.
در کنار این، باید توجه داشت که دولت بایدن نیز چندان اسرائیل را در مساله فلسطین تحت فشار قرار نمیدهد. بایدن و دولت وی به خوبی میدانند که توافق ابراهیم، پاسخی را برای حل منازعات اسرائیلیها با ملت فلسطین ارائه نمیکند. با این حالا، وی صرفا بر این مساله تاکید دارد که، چون این توافق به دنبال تامین صلح است، باید از آن ستایش شود. شنیدهها حتی حاکی از این هستند که بایدن و تیم او سعی دارند تا یک پُست جدید با عنوان نماینده ویژه دولت آمریکا در مساله توافق ابراهیم و همچنین مراقبت و تغذیه این توافق ایجاد کنند.
در شرایط کنونی، “محمود عباس” رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی با بحران محبوبیت مردمی رو به رو شده است. اگر لاپید با محمود عباس دیدار کند، عملا با فردی دیدار کرده که عمیقا موقعیت سیاسی اش با چالش مواجه شده است. در جریان یک نظرسنجی که اخیرا از فلسطینیها در مورد عملکرد بازیگران و جناحهای مختلف در جریان درگیریهای ماه میِ فلسطین و اسرائیل برگزار شد، حماس ۷۵ درصد با مقبولیت مردمی رو به رو بود، اما محمود عباس تنها ۸ درصد از محبوبیت برخوردار بود. شهروندان فلسطینیِ ساکن در اسرائیل نیز به دلیل اعتراضات گسترده خود علیه اسرائیل، با اقبال ۸۵ درصدی نسبت به رفتارهایشان در قبال تل آویو رو به رو شدند. طنزِ تلخ این است که چهره سرشناس فلسطینی در روند تحولات جاری فلسطین در این روزها، محمود عباس نیست بلکه این فرد، “منصور عباس” از رهبران احزاب فلسطینی در داخل اسرائیل است که خود با دولت “نفتالی بنت” جهت تشکیل دولت جدید در اسرائیل، ائتلاف کرده است.
شکی نیست که دولت جدید اسرائیل برای بقای خودش هم که شده، از طرحهای بزرگ و جاه طلبانه نظیر توسعه شهرک سازیها و الحاق مناطقی از کرانه باختری به اسرائیل، به دلیل مخالفت یائیر لاپید و همچنین خروج احزاب فلسطینی ساکن در اسرائیل از دولت ائتلافیِ اسرائیل و فروپاشی احتمالی آن (دولت جدید اسرائیل)، خودداری خواهد کرد. این دولت حتی امکان دارد که به کرانه باختری و تشکیلات خودگران از حیث اقتصادی نیز کمکهایی را ارائه کند کما اینکه اخیرا شاهد بودیم که تل آویو اقدام به ارائه واکسن کرونا به تشکیلات خودگردان فلسطینی در کرانه باختری کرد.
با این همه، اینکه اسرائیل فعلا از رویههای خصومت آمیز علیه فلسطینیها به دلایلی دست کشیده، به این معنا نیست که مایل است تا به شیوههایی عمل کند که به فلسطینیها سود و منفعت برسد. نخست وزیر جدید اسرائیل نفتالی بنت شاید شهرک سازیها را متوقف کرده باشد، با این حال مایل است تا به جای اینکه کلا این روند را متوقف کند، سعی دارد تا آن را مدیریت کند.
وقتی در مورد دولت بایدن نیز صحبت میکنیم، باید به این مساله توجه داشته باشیم که اساسا این دولت با اولویتهای مختلفی رو به رو است. در این رابطه به طور خاص چالش اصلی رئیس جمهور آمریکا، این است که چگونه دستورکار داخلی دولت خود را به پیش برد. در شرایط فعلی، احیای توافق “برجام” از سوی دولت بایدن نیز یکی از چالشهای اساسی است که این دولت با آن رو به رو است و عمیقا محل انتقاد جمهوریخواهان و حتی شماری از دموکراتها قرار گرفته است. این دولت تا حد زیادی نگران است که مبادا مساله فلسطین نیز در داخل دولت آمریکا به یک موضوع مورد مناقشه تبدیل شود و عملا خسارات و تبعات منفی زیادی را برای واشنگتن و منافع منطقهای و بین المللی آن به بار بیاورد.
یکی از بحرانهای اصلی در مساله روابط اسرائیل با فلسطینیها این است که آنها چندان با یکدیگر نزدیک نیستند و کانال ارتباطی زیادی میان آنها برقرار نیست. اگر دولت بایدن به معنای واقعی کلمه میخواهد که بار دیگر شاهد به اوج رسیدن تنشها و یک جنگ جدید میان فلسطینیها و اسرائیل نباشد (امری که هیچ تضمینی برای رخ ندادنِ مجدد آن وجود ندارد)، این دولت حداقل ظاهری هم که شده باید وانمود کند که به منازعه فلسطینیها و اسرائیل اهمیت میدهد و تمام تلاش خود را میکند تا ثبات در غزه برقرار شود، فلسطینیها توانمند شوند، و به اسرائیل فشار آورد که وضعیت کنونی را در بیت المقدس حفظ کند و از انجام اقدامات تحریکآمیز پرهیز کند.
جدای از همه اینها دولت آمریکا باید با اسرائیلیها و فلسطینیها نیز تا جای ممکن تعامل داشته باشد تا وضعیت اقتصادی و همچنین آزادی جابجایی و تحرکات افراد در کرانه باختری نیز بهبود یابد. شاید این مسائل به کلیتِ فضا چندان کمک نکنند و نتوانند منازعه میان اسرئیل و فلسطینیها را تسکین دهند، با این حال، این مسائل میتوانند تا حدی از شدت تنشها و وقوع درگیریهایی سنگین میان دو طرف بکاهند».
فارین پالیسی در این رابطه مینویسد: «اگر دولت بایدن به این نتیجه و درک رسیده باشد که باید تا جای ممکن از منازعه اسرائیل و فلسطینیها دوری کند، این دولت باید اشتباهِ این ایده خود را وقتی همین چند مدتِ قبل، اسرائیل و حماس وارد یک درگیری خونین شدند، به خوبی متوجه شده باشد.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که دولت بایدن برای جلوگیری از وقوع انفجاری دیگر در روابط اسرائیل با فلسطینی ها، باید فعالانه وارد میدان شود و از تشدید تنشها جلوگیری کند. در این راستا، آنها به طور خاص به این مساله اشاره دارند که بد نیست اگر دولت بایدن نیز میراث دولت ترامپ در رابطه با اسرائیل، که همان “توافق ابراهیم” و عادی سازی روابط آن با کشورهای عرب مسلمان بود را در پیش گیرد.
دولت “ترامپ” در دوره حضور خود در قدرت به وضوح این مساله را روشن ساخته بود که به “راهکار دو دولت/Two State Solution” در منازعه اسرائیل و فلسطین، کمتر از مساله تسهیل و عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عرب مسلمان علاقه دارد. در این راستا، شاهد بودیم که اخیرا “یائیر لاپید” وزیر خارجه اسرائیل در هفته گذشته عازم ابوظبیِ امارات شد تا سفارت اسرائیل در امارات را افتتاح کند. وی همچنین کنسولگری اسرائیل در دوبی را نیز افتتاح کرد. تنها ۱۰ ماه پس از امضای “توافق ابراهیم” میان اسرائیل با امارات و بحرین، حدودا ۲۰۰ هزار اسرائیلی از امارات بازدید کرده اند. تجارت دو طرف نیز از ۳۵۴ میلیون دلار پیش گرفته و بسیاری از قراردادهای تجاری نیز میان آن ها، در دستِ انجام و عملیاتی شدن است.
یائیر لاپید به عنوان یکی از طرفهای اصلی دولت ائتلافی جدید اسرائیل که قرار است پس از گذشت دو سال، منصب نخست وزیری اسرائیل را نیز به دست آورد، چندان برای مساله فلسطین، اهمیت قائل نمیشود. با این حال، با توجه به آرایش دولت جدید اسرائیل (که در چهارچوب آن جناح راست قدرت برتر را دارد و جناح چپ، تا حد زیادی از قدرت خارج شده)، دولت جدید اسرائیل صرفا در حال کنش ورزیهای بیهوده در مساله فلسطین است. به عنوان مثال، یائیر لاپید در اولین سفر خود عازم رام الله شد که به نظر امری پوچ میآمد. دلیل اصلی این مساله نیز این بود که اساسا وی در این سفر چیزی را برای عرضه نداشت. وی حتی حرف خاصی نیز برای گفتن نداشت.
در کنار این، باید توجه داشت که دولت بایدن نیز چندان اسرائیل را در مساله فلسطین تحت فشار قرار نمیدهد. بایدن و دولت وی به خوبی میدانند که توافق ابراهیم، پاسخی را برای حل منازعات اسرائیلیها با ملت فلسطین ارائه نمیکند. با این حالا، وی صرفا بر این مساله تاکید دارد که، چون این توافق به دنبال تامین صلح است، باید از آن ستایش شود. شنیدهها حتی حاکی از این هستند که بایدن و تیم او سعی دارند تا یک پُست جدید با عنوان نماینده ویژه دولت آمریکا در مساله توافق ابراهیم و همچنین مراقبت و تغذیه این توافق ایجاد کنند.
در شرایط کنونی، “محمود عباس” رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی با بحران محبوبیت مردمی رو به رو شده است. اگر لاپید با محمود عباس دیدار کند، عملا با فردی دیدار کرده که عمیقا موقعیت سیاسی اش با چالش مواجه شده است. در جریان یک نظرسنجی که اخیرا از فلسطینیها در مورد عملکرد بازیگران و جناحهای مختلف در جریان درگیریهای ماه میِ فلسطین و اسرائیل برگزار شد، حماس ۷۵ درصد با مقبولیت مردمی رو به رو بود، اما محمود عباس تنها ۸ درصد از محبوبیت برخوردار بود. شهروندان فلسطینیِ ساکن در اسرائیل نیز به دلیل اعتراضات گسترده خود علیه اسرائیل، با اقبال ۸۵ درصدی نسبت به رفتارهایشان در قبال تل آویو رو به رو شدند. طنزِ تلخ این است که چهره سرشناس فلسطینی در روند تحولات جاری فلسطین در این روزها، محمود عباس نیست بلکه این فرد، “منصور عباس” از رهبران احزاب فلسطینی در داخل اسرائیل است که خود با دولت “نفتالی بنت” جهت تشکیل دولت جدید در اسرائیل، ائتلاف کرده است.
شکی نیست که دولت جدید اسرائیل برای بقای خودش هم که شده، از طرحهای بزرگ و جاه طلبانه نظیر توسعه شهرک سازیها و الحاق مناطقی از کرانه باختری به اسرائیل، به دلیل مخالفت یائیر لاپید و همچنین خروج احزاب فلسطینی ساکن در اسرائیل از دولت ائتلافیِ اسرائیل و فروپاشی احتمالی آن (دولت جدید اسرائیل)، خودداری خواهد کرد. این دولت حتی امکان دارد که به کرانه باختری و تشکیلات خودگران از حیث اقتصادی نیز کمکهایی را ارائه کند کما اینکه اخیرا شاهد بودیم که تل آویو اقدام به ارائه واکسن کرونا به تشکیلات خودگردان فلسطینی در کرانه باختری کرد.
با این همه، اینکه اسرائیل فعلا از رویههای خصومت آمیز علیه فلسطینیها به دلایلی دست کشیده، به این معنا نیست که مایل است تا به شیوههایی عمل کند که به فلسطینیها سود و منفعت برسد. نخست وزیر جدید اسرائیل نفتالی بنت شاید شهرک سازیها را متوقف کرده باشد، با این حال مایل است تا به جای اینکه کلا این روند را متوقف کند، سعی دارد تا آن را مدیریت کند.
وقتی در مورد دولت بایدن نیز صحبت میکنیم، باید به این مساله توجه داشته باشیم که اساسا این دولت با اولویتهای مختلفی رو به رو است. در این رابطه به طور خاص چالش اصلی رئیس جمهور آمریکا، این است که چگونه دستورکار داخلی دولت خود را به پیش برد. در شرایط فعلی، احیای توافق “برجام” از سوی دولت بایدن نیز یکی از چالشهای اساسی است که این دولت با آن رو به رو است و عمیقا محل انتقاد جمهوریخواهان و حتی شماری از دموکراتها قرار گرفته است. این دولت تا حد زیادی نگران است که مبادا مساله فلسطین نیز در داخل دولت آمریکا به یک موضوع مورد مناقشه تبدیل شود و عملا خسارات و تبعات منفی زیادی را برای واشنگتن و منافع منطقهای و بین المللی آن به بار بیاورد.
یکی از بحرانهای اصلی در مساله روابط اسرائیل با فلسطینیها این است که آنها چندان با یکدیگر نزدیک نیستند و کانال ارتباطی زیادی میان آنها برقرار نیست. اگر دولت بایدن به معنای واقعی کلمه میخواهد که بار دیگر شاهد به اوج رسیدن تنشها و یک جنگ جدید میان فلسطینیها و اسرائیل نباشد (امری که هیچ تضمینی برای رخ ندادنِ مجدد آن وجود ندارد)، این دولت حداقل ظاهری هم که شده باید وانمود کند که به منازعه فلسطینیها و اسرائیل اهمیت میدهد و تمام تلاش خود را میکند تا ثبات در غزه برقرار شود، فلسطینیها توانمند شوند، و به اسرائیل فشار آورد که وضعیت کنونی را در بیت المقدس حفظ کند و از انجام اقدامات تحریکآمیز پرهیز کند.
جدای از همه اینها دولت آمریکا باید با اسرائیلیها و فلسطینیها نیز تا جای ممکن تعامل داشته باشد تا وضعیت اقتصادی و همچنین آزادی جابجایی و تحرکات افراد در کرانه باختری نیز بهبود یابد. شاید این مسائل به کلیتِ فضا چندان کمک نکنند و نتوانند منازعه میان اسرئیل و فلسطینیها را تسکین دهند، با این حال، این مسائل میتوانند تا حدی از شدت تنشها و وقوع درگیریهایی سنگین میان دو طرف بکاهند».