گروه سیاسی:روزنامه آفتاب یزد نوشت: تدبیر ابراهیم رئیسی چنین بوده که پستهای حساس و مهم که در واقع ویترین دولت هستند و نقش بسزایی در افکار عمومی جامعه دارند را به دست افراد معتدل و با سبقه علمی سپرده شود و پستهایی که بیشتر درونی هستند و آنچنان حداقل برای مردم موثر نیستند به عنوان سهمیه به گروههای تندرو داده شود. این موضوع به نیکی در برخی معاونتهای ریاست جمهوری قابل مشاهده است.
در مقام تحلیل و پیشبینی مشخص نیست چنین بالانسی اولا چقدر کارساز باشد و ثانیا تا چه زمانی بتواند بخش خاص اصولگرا را کنترل کند. بهرحال این طیف جناح راست مدعی است که نقش پر رنگ و مهمی در پیروزی سید ابراهیم رئیسی داشته فلذا باید از دولت سهم بگیرد .لیکن مثل تمام دولتهای قبلی دیر یا زود زاویههایی میان دولت و طرفداران آن شکل خواهد گرفت. دولت احمدینژاد و شخص رئیس آن معجزه قرن بودند ولی در نهایت دعوای بزرگی شکل گرفت و بخش موثر و هسته مرکزی دولت ملقب به جریان انحرافی شد. در دولت حسن روحانی هم چنین شد. اصلاحطلبان شیخ دیپلمات را با سلام و صلوات راهی پاستور کردند ولی میان آنان و دولت وقت هم دعوا شد .
در مورد این دولت هم این چالش رخ خواهد داد. زمان آن مشخص نیست ولی در عین حال دیر هم نمیتواند باشد!به عنوان مثال، در موضوع تایید علیرضا زاکانی به عنوان شهردار پایتخت از سوی وزارت کشور سید ابراهیم رئیسی محرز است که دولت نوپا در همین ابتدای کار هزینه داده است. گویی رئیس
جمهوری میان خواست جامعه و خواست بخش ذی نفوذ اصولگرایان که صدای بلندی دارد گیر کرده و در نهایت ناچار شده زیر انتخاب شورای شهر تهران مهر تایید بزند. قطعا سبک و سنگین شده است و حتما متوجه شدهاند اگر زاکانی تایید نشود همان چالش یا دعوایی که عرض شد خیلی زود شروع میشود.سید ابراهیم رئیسی هرچقدر جلوتر برود بیشتر وبیشتر در برابر چنین دوراهیهای سختی قرار میگیرد. دوراهیهایی که یکسوی آن مردم هستند و مطالباتشان و یک سویش اصولگرایان تندرو و مطالبات اقلیت جامعه.حتی در مورد برجام نیز چنین نکتهای در جریان است. رئیس جمهوری به نیکی میداند برای باز کردن گرههای مختلف اقتصادی کشور ناچاریم برجام را احیا و بپذیریم و وارد مذاکرات شویم. و این در حالیست که تندروهای اصولگرا تمایلی به این مهم ندارند. شاید در لسان همراهیهایی صورت گیرد اما محرز است که نان در تحریم است ولاغیر.
در مقام تحلیل و پیشبینی مشخص نیست چنین بالانسی اولا چقدر کارساز باشد و ثانیا تا چه زمانی بتواند بخش خاص اصولگرا را کنترل کند. بهرحال این طیف جناح راست مدعی است که نقش پر رنگ و مهمی در پیروزی سید ابراهیم رئیسی داشته فلذا باید از دولت سهم بگیرد .لیکن مثل تمام دولتهای قبلی دیر یا زود زاویههایی میان دولت و طرفداران آن شکل خواهد گرفت. دولت احمدینژاد و شخص رئیس آن معجزه قرن بودند ولی در نهایت دعوای بزرگی شکل گرفت و بخش موثر و هسته مرکزی دولت ملقب به جریان انحرافی شد. در دولت حسن روحانی هم چنین شد. اصلاحطلبان شیخ دیپلمات را با سلام و صلوات راهی پاستور کردند ولی میان آنان و دولت وقت هم دعوا شد .
در مورد این دولت هم این چالش رخ خواهد داد. زمان آن مشخص نیست ولی در عین حال دیر هم نمیتواند باشد!به عنوان مثال، در موضوع تایید علیرضا زاکانی به عنوان شهردار پایتخت از سوی وزارت کشور سید ابراهیم رئیسی محرز است که دولت نوپا در همین ابتدای کار هزینه داده است. گویی رئیس
جمهوری میان خواست جامعه و خواست بخش ذی نفوذ اصولگرایان که صدای بلندی دارد گیر کرده و در نهایت ناچار شده زیر انتخاب شورای شهر تهران مهر تایید بزند. قطعا سبک و سنگین شده است و حتما متوجه شدهاند اگر زاکانی تایید نشود همان چالش یا دعوایی که عرض شد خیلی زود شروع میشود.سید ابراهیم رئیسی هرچقدر جلوتر برود بیشتر وبیشتر در برابر چنین دوراهیهای سختی قرار میگیرد. دوراهیهایی که یکسوی آن مردم هستند و مطالباتشان و یک سویش اصولگرایان تندرو و مطالبات اقلیت جامعه.حتی در مورد برجام نیز چنین نکتهای در جریان است. رئیس جمهوری به نیکی میداند برای باز کردن گرههای مختلف اقتصادی کشور ناچاریم برجام را احیا و بپذیریم و وارد مذاکرات شویم. و این در حالیست که تندروهای اصولگرا تمایلی به این مهم ندارند. شاید در لسان همراهیهایی صورت گیرد اما محرز است که نان در تحریم است ولاغیر.