گروه سیاسی: روزنامه جهان صنعت نوشت: در اوایل اردیبهشتماه ۱۳۹۸ و در حالی که تنها چند ماه از تحریم دوباره اقتصاد ایران از سوی دونالد ترامپ رییسجمهور سابق آمریکا سپری شده بود مسعود نیلی اقتصاددان نامدار ایرانی که حدود پنج سال مشاور ارشد رییسجمهور حسن روحانی در امور اقتصادی بود به انجمن مدیران صنایع آمد و سخنرانی مبسوطی کرد.
وی در آن سخنرانی پیشبینی کرد دوره تحریمهای این دوره نسبت به تحریم سالهای نخست دهه ۱۳۹۰ سختتر و درازمدتتر خواهد بود. وی همچنین پیشبینی کرد رقم مطلق و نیز نسبت کسری بودجه به بودجه عمومی روندی فزاینده را به دلیل از دست رفتن درآمد حاصل از صادرات نفت خام تجربه خواهد کرد. فعالان اقتصادی و کارشناسان و نیز علاقهمندان به اقتصاد سیاسی حالا ۳۰ ماه پس از آن سخنان مسعود نیلی به طور آشکار میبینند متاسفانه پیشبینیهای او درست بوده است.
حالا ۳۶ ماه است ایران تحریم شده است که برخلاف تحریم اوایل دهه ۱۳۹۰ کارآمدی، گستردگی و ژرفای قابل اعتنایی را نشان داده است و نیز کسری بودجه نیز به ابعاد غیرقابل قبول رسیده است. کاش پیشبینیهای برخی اندیشمندان آگاه به سیر دگرگونیها نادرست از آب درمیآمد، اما امروز بدبختانه میبینیم واقعیتهای سرسخت برخیال و خوشبینیهای غیرکارشناسانه پیروز شده و اقتصاد ایران در بدترین موقعیت همه دهههای تازهسپری شده قرار دارد.آدمی که دلش برای این سرزمین میسوزد و اندوه بزرگی بر دلش مینشیند هنگامی که میبیند ایران گیر کرده و ایرانیان مستاصل شدهاند و هر روز از نظر اقتصادی درجا میزنند و به پس روی افتادهاند، مساله این است که با توجه به اینکه طی چهار ماهه ابتدای سالجاری تنها ۹ درصد از درآمدهای نفتی محقق شده و چشمانداز مناسبات خارجی نیز گونهای نیست که چشمانداز روشنی را نشان دهد، باید دید دولت تا انتهای سال چه میزان نفت خواهد فروخت و کسری این محل را از چه طریقی تامین خواهد کرد.
بررسیها نشان میدهد بودجه عمومی کشور در سال ۱۴۰۰ با کسری تراز عملیاتی ۵۰ درصدی معادل ۴۶۴ هزار میلیارد تومان و کسری تحقق نیافته حداقل ۳۰ درصدی معادل ۳۸۳ هزار میلیارد تومان روبهرو است. با توجه به تشدید منازعه میان ایران و ایالاتمتحده آمریکا که از سوی سیاستمداران هر دو کشور بر آن تاکید شده و میشود، به نظر نمیرسد اتفاق تازهای در روند مناسبات این دو کشور پدیدار شود.
نظام سیاسی آمریکا حتی حالا که بایدن بر سرکار است اعتقاد دارد تحریم اقتصادی کار خودش را کرده و اقتصاد ایران را در بدترین موقعیت قرار داده و اگر بر ابعاد تحریم اضافه شود اقتصاد ایران به روزهای بدتر میافتد. از طرف دیگر نظام سیاسی ایران با استناد به بردباری شهروندان که انگار در برابر تورم بیحس شدهاند و نیز برخی دستاوردهای نظامی و هستهای به آمریکا این پیام داده میشود که اقتصاد ایران پایداری نشان خواهد داد و نقشههای آمریکا برای زمینگیر کردن اقتصاد، راه به جایی نخواهد برد.
واقعیت تلختر این است که ایران امکانات سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ برای تامین کسری بودجه را نیز ندارد. انگیزه شهروندان ایرانی دارای سرمایههای کوچک و بزرگ برای توسعه فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری کاهش یافته و نیز راههای ورود سرمایه خارجی نیز بسته شده است و فروش داراییهای مالی و فیزیکی نیز دیگر قدرت پیشین را ندارند.
ایران در محاصره تحریم و کسری بودجه گیر افتاده و ایرانیانی که سفرهشان هر روز کوچکتر میشود نیز مستاصل شدهاند و نمیدانند با تورم پرخروش، چگونه همزیستی داشته باشند.
وی در آن سخنرانی پیشبینی کرد دوره تحریمهای این دوره نسبت به تحریم سالهای نخست دهه ۱۳۹۰ سختتر و درازمدتتر خواهد بود. وی همچنین پیشبینی کرد رقم مطلق و نیز نسبت کسری بودجه به بودجه عمومی روندی فزاینده را به دلیل از دست رفتن درآمد حاصل از صادرات نفت خام تجربه خواهد کرد. فعالان اقتصادی و کارشناسان و نیز علاقهمندان به اقتصاد سیاسی حالا ۳۰ ماه پس از آن سخنان مسعود نیلی به طور آشکار میبینند متاسفانه پیشبینیهای او درست بوده است.
حالا ۳۶ ماه است ایران تحریم شده است که برخلاف تحریم اوایل دهه ۱۳۹۰ کارآمدی، گستردگی و ژرفای قابل اعتنایی را نشان داده است و نیز کسری بودجه نیز به ابعاد غیرقابل قبول رسیده است. کاش پیشبینیهای برخی اندیشمندان آگاه به سیر دگرگونیها نادرست از آب درمیآمد، اما امروز بدبختانه میبینیم واقعیتهای سرسخت برخیال و خوشبینیهای غیرکارشناسانه پیروز شده و اقتصاد ایران در بدترین موقعیت همه دهههای تازهسپری شده قرار دارد.آدمی که دلش برای این سرزمین میسوزد و اندوه بزرگی بر دلش مینشیند هنگامی که میبیند ایران گیر کرده و ایرانیان مستاصل شدهاند و هر روز از نظر اقتصادی درجا میزنند و به پس روی افتادهاند، مساله این است که با توجه به اینکه طی چهار ماهه ابتدای سالجاری تنها ۹ درصد از درآمدهای نفتی محقق شده و چشمانداز مناسبات خارجی نیز گونهای نیست که چشمانداز روشنی را نشان دهد، باید دید دولت تا انتهای سال چه میزان نفت خواهد فروخت و کسری این محل را از چه طریقی تامین خواهد کرد.
بررسیها نشان میدهد بودجه عمومی کشور در سال ۱۴۰۰ با کسری تراز عملیاتی ۵۰ درصدی معادل ۴۶۴ هزار میلیارد تومان و کسری تحقق نیافته حداقل ۳۰ درصدی معادل ۳۸۳ هزار میلیارد تومان روبهرو است. با توجه به تشدید منازعه میان ایران و ایالاتمتحده آمریکا که از سوی سیاستمداران هر دو کشور بر آن تاکید شده و میشود، به نظر نمیرسد اتفاق تازهای در روند مناسبات این دو کشور پدیدار شود.
نظام سیاسی آمریکا حتی حالا که بایدن بر سرکار است اعتقاد دارد تحریم اقتصادی کار خودش را کرده و اقتصاد ایران را در بدترین موقعیت قرار داده و اگر بر ابعاد تحریم اضافه شود اقتصاد ایران به روزهای بدتر میافتد. از طرف دیگر نظام سیاسی ایران با استناد به بردباری شهروندان که انگار در برابر تورم بیحس شدهاند و نیز برخی دستاوردهای نظامی و هستهای به آمریکا این پیام داده میشود که اقتصاد ایران پایداری نشان خواهد داد و نقشههای آمریکا برای زمینگیر کردن اقتصاد، راه به جایی نخواهد برد.
واقعیت تلختر این است که ایران امکانات سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ برای تامین کسری بودجه را نیز ندارد. انگیزه شهروندان ایرانی دارای سرمایههای کوچک و بزرگ برای توسعه فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری کاهش یافته و نیز راههای ورود سرمایه خارجی نیز بسته شده است و فروش داراییهای مالی و فیزیکی نیز دیگر قدرت پیشین را ندارند.
ایران در محاصره تحریم و کسری بودجه گیر افتاده و ایرانیانی که سفرهشان هر روز کوچکتر میشود نیز مستاصل شدهاند و نمیدانند با تورم پرخروش، چگونه همزیستی داشته باشند.