گروه اقتصادی: کارگران معادن خصوصی کرمان با اشاره به تلاشهای خود برای پیشگیری از برگزاری اعتراضهای روزهای اخیر، یادآور شدند که از اواخر سال گذشته با پیمانکاران وارد مذاکره شدند اما آنها در تمام این مدت، اسنادی از پرداختهای غیرواقعی خود دست و پا کردهاند.
ایلنا، پیکرهای از تونلهای معدنی که رشتهرشته از دل کوههای «زرند» بیرون زدهاند، میزبانِ چند شرکت خصوصی بزرگ در مقام بهرهبردار هستند؛ شرکتهایی که کارگزارانی را با پیشوندِ «آقای مهندس» به کار گرفتهاند. مهمترین هدف این کارگزاران، جلب رضایت کارفرما در فرایند استخراج یکی از قدیمیترین منابع فسیلی زمین، یعنی «زغال سنگ» است. در این میان آنها که باید زغال را با شیوههای سنتی و منسوخ از عمق چند صد متری درآورند، جایی در محاسبات پیمانکار ندارند.
کارفرمایان این معادن، اجرای کار را به «آقایانِ مهندس» میسپارند و آنها هم بر اساس حجم زغالی که استخراج میشود، با کارگر حساب و کتاب میکنند. گروهی از این کارگران که تعداد آنها به ۲ هزار نفر میرسد، رنگ فیش حقوقی را هم نمیبینند. به صورت کلی، تا زمانی که «حجمِ» عملکرد، مبنای محاسبهیِ مزد است، تعیین دستمزد ماهیانه در قالب محاسبات ماده ۴۱ قانون کار و اعمال ماده ۳۴ همین قانون معنای خود را از دست میدهد. بر اساس ماده ۴۱، حداقل مزد کارگر، تابعی از تورم و هزینههای معیشت است اما در ماده ۳۴ که بحث فراتر از حداقل مزد را دربرمیگیرد (حقالسعی)، صحبت از مزد، عائلهمندی، حق مسکن، بن کارگری، پاداش افزایش تولید، ایاب و ذهاب، حق ناهار، سود سالانه و… است.
بر این اساس مدیران اجرایی این معادن قراردادهایی را برای کارگران تدوین کردهاند که به نظر نمیرسد تطابقی با قانون کار و قراردادهای رسمی مورد تایید وزارت کار داشته باشند؛ هرچند به گفتهی کارگران، تنها کارفرمایان از مفاد این قراردادها اطلاع دارند، تا آنجا که میگویند:«حتی روحمان از متن این قراردادها بیخبر است. کارگر استخراج زغال، که فیش حقوقی ندارد، نمیتواند مزد خود را با قرادادی که از آن خبر هم ندارد، مطابقت دهد.» از قرار معلوم کارفرمایان در قراردادهایی که تنظیم کردهاند، صورت مزد کارگر را متفاوت تنظیم کردهاند و مدعی پرداخت دستمزدِ ۱۰ میلیون تومانی به آنها شدهاند.
با این حال، کارگران میگویند: «دستمزد ۱۰ میلیون تومانی را در خواب هم ندیدهایم؛ اما این آقایان در جلسات خود با مقامهای استانی مدعی پرداخت آن شدهاند». مزدِ عملکردی، که بر مبنای تعداد واگنهای پرشده از زغال، محاسبه میشود، در هر یک از معادن خصوصی زرند متفاوت است اما انتظار مدیران اجرایی، استخراج ۵ واگن در طول روز، توسط هر کارگر است که به گفته کارگران در این صورت، مزد مصوب شورای عالی کار، با در نظر گرفتن مزایای جانبی، که برای کارگران مجرد و متاهل متفاوت است و برای متاهلها به حدود ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان میرسد، به آنها پرداخت میشود.
به گفتهی کارگران، مدیر معدن، بر همین اساس، مدعی پرداخت چنین دستمزدهایی میشوند؛ «در حالی که در نهایت ۳ تا ۴ میلیون تومان آن را به کارگر پرداخت میکنند و باقی آن را در رقم سودآوری معدن یا هزینههای دیگر حساب میکنند؛ حتی در سال ۱۴۰۰ کارگری را داشتیم که تنها ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان دستمزد دریافت کرد». پرداخت چنین دستمزدهایی در حالی است که بخشی از این ۲ هزار کارگر مجرد نیستند و چند سر عائلهی تحت تکفل دارند. کارگران میگویند که «برخی از همکارانمان باید برای دخترانشان جهیزیه جمع کنند، برخی اجاره خانه دارند، برخی بدهکارند و برخی پسران در آستانهی سن ازدواج دارند اما باید جان بکنند تا حداقلهای مزدی را دریافت کنند؛ آنچنان که برایِ استخراج زغال بیشتر، ایمنی و امنیت جانی خود را رها میکنند و مرگ را به چشم خود میبینند. مدیر معدن انتظار دارد که کارگر ۸۵ واگن زغال را در هر ماه استخراج کند تا مزد حدود ۴ میلیون تومانی را به او بپردازد.»
به گفتهی این کارگران، مدیران، هر ۱ تن زغال را حدود ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان میفروشد اما آن را با نیروی کار، ۳۵ هزار تومان محاسبه میکند که در نتیجه سود قابل ملاحظهای را از آن کسب میکند؛ «در حالی که برای کارگران بخش خصوصی، نه طرح طبقهبندی مشاغل اعمال میشود و نه هیچ امتیاز شغلی دیگری؛ البته برای اینکه دستمزد ما به بیشتر از ۴ میلیون تومان در ماه برسد باید «تعطیلکاری» را هم در برنامه بگذاریم؛ در غیر این صورت این دستمزدِ حداقلی، هیچ مزیتی نخواهد داشت. حالا باید این شرایط را معادن دولتی همجوار مقایسه کنید که دستمزد کارگر نه تنها حداقلها را پوشش میدهد؛ بلکه بسته به عملکرد آنها، افزون بر آن را هم دربرمیگیرد.»
کارگران میافزایند: «در شرکت زغال سنگ کرمان که معادنش همجوار معادن ما قرار دارد، کارگرانِ باسابقهتر ۶ تا ۸ میلیون تومان در ماه، دستمزد دریافت میکنند. مشکلی با میزان دستمزد آنها نداریم اما مگر رنگ زغالی که ما استخراج میکنیم با رنگ زغال آنها فرق دارد؟ ما هم همان دستمزد را میخواهیم اما مدیری که خون کارگر را در شیشه میکند، این خواستهی حداقلی را متوجه نمیشود و تنها با سود ماهیانه و میزان مالیاتش، دستمزد را محاسبه میکند. از آن ۱۰ میلیون تومان، ۳ تا ۴ میلیون را برای کارگر کنار میگذارد و باقی را لابد به حساب عملکرد خودش! با این حال کل این مبلغ را در اسناد مالی خود به عنوان مزد کارگر درج میکند تا در وقت مبادا ارائه کند. در این شرایط کارگر شاغل در زرند، در اعتراضهای این روزهای خود، از ضروت همسانسازی حقوق با کارگران شرکت زغالسنگ، سخن میگویند. آنها همچنین خواستار حل مشکلات بیمهای خود مانند آنچه در این شرکت، اجرا میشود، هستند. آنها میگویند: «در همین معادن خصوصی، کارگری را داشتیم که ۲۲ سال سابقه کار داشت، اما تنها به ازای ۱۵ سال آن «حق بیمه سهم کارفرما» در سوابق بیمهایش قرار گرفته بود. همین کارگر، پس از تکمیل سوابق بیمهای خود، با ۲ میلیون تومان حقوق، بازنشسته شد. معادن خصوصی، نه متناسب با سنوات اشتغال کارگر و نه بر اساس صورت مزد آنها حق بیمهی سهم کارفرما را میپردازند. در این شرایط کارگرانی که دو دهه است که با پیمانکاران کار میکنند، تحمل وجود بیعدالتی ناشی از وجود بخش خصوصی را ندارند. برای حل این مشکل با وزارت کار و دفتر ریاستجمهوری تماس گرفتهایم اما هیچ پاسخی را از آنها دریافت نکردهایم. از رئیس جمهور میخواهیم که یا خواسته های ما را پیگیری کنند یا اینکه پیگیر حذف بخش خصوصی از بهره برداری این معادن باشند و مجدد آنها را به دولت بازگرداند.»
در مشکلات ایجاد شده در رابطهی سه سویه کارگر با مجری اداره معدن (نماینده کارفرما) و بهره بردار (کارفرما)، باید توجه داشت که طبق قانون اساسی، معادن جزء انفال محسوب میشوند و مالکیت آنها قابل واگذاری نیست و دولت صرفا حق دارد که بهرهبرداری از آنها را به بخش خصوصی واگذار کند. دولت هر زمان که بهرهبردار را صاحب صلاحیت، تشخیص ندهد، میتواند واگذاری خود را لغو کند و کلیه حقوق خود را مطالبه کند. در واقع دولت تنها مجاز به اجاره دادن معدن برای دریافت عواید آن است. در سالهای اخیر معادن زیادی به دلیل عدم بهرهبرداری و پرداخت سهم دولت، لغو واگذاری شدهاند. از آنجا که مالکیت معادن قابل واگذاری نیست، برای ابطال آن هم نیاز به طی فرایند حقوقی صدور رای توسط هیئت داوری نیست. در نتیجه دولت میتواند در صورت تشخیص ضرر و زیان آور بودن واگذاریِ بهرهبرداری، آن را به راحتی ابطال کند.
آنها همچنین از بیعملی مقامهای استان کرمان و نمایندگان این استان در مجلس انتقاد دارند: «۸ مهرماه که وزیر ورزش و جوانان برای افتتاح استادیوم ۴۰۰۰ نفری عربنژاد به زرند سفر کرده بود، مقامهای استان شتابان خود را به وی رساندند تا در این مراسم حضور داشته باشند؛ اما در این چند روز یک بار هم به محل تجمع کارگران و خانوادههایشان نیامدند. نماینده استان در مجلس، هم که در میان کارگران حاضر شد، به جای اینکه ارادهای برای حل مشکل کارگران به خرج دهد آیههای قرآن و وقایع عاشورا و تاسوعا را مرور کرد؛ در حالی که کارگران معتقد به اهل بیت(ع) هستند.»
کارگران معادن خصوصی کرمان با اشاره به تلاشهای خود برای پیشگیری از برگزاری اعتراضهای روزهای اخیر، یادآور شدند که از اواخر سال گذشته با مدیران خود برای همسانسازی دستمزدها، پرداخت حق بیمه متناسب با دستمزد، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل که چارچوب اجرایی آن مشخص شده است و بهبود شرایط کار و ایجاد امنیت شغلی، وارد مذاکره شدند اما آنها در تمام این مدت اسنادی از پرداختهای غیرواقعی خود دست و پا کردهاند و به مقامهای استان ارائه دادهاند.
در این میان، برخی مدیران استان که با کارگران و سایر مقامها جلسه گذاشتهاند، انتظار دارند که اعتراضها با دستیابی به توافق میان کارگران و بهرهبردار به پایان برسد. از نظر آنها بر سر اینکه میزان مدنظر استخراج زغال باید مبنا باشد، بحثی وجود ندارد و در حال حاضر در بیشتر معادن زغالسنگ کشور چنین عرفی وجود دارد اما کارگران خواهان دریافت افزون بر حداقلهای مزدی هستند که در حال حاضر عدهای از آنها دستمزدهای بالاتر از حداقل ها را دریافت میکنند. در این زمینه، رضا اسماعیلی، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمان به ایلنا، گفت که در حال حاضر کارگران این معادن مزد مصوب شورای عالی کار را دریافت میکنند اما خواستهی آنها «تامین معیشت» است. به گفتهی وی، انتظار کارگران برای تامین معیشت، به بیمه تکمیلی، کسر مالیات، طرح طبقهبندی مشاغل و مقایسه حقوقها با معادن دیگر برمیگردد.
اسماعیلی در این مورد گفت: «همه کارگران این معادن که حدود ۲ هزار نفر هستند، مزد مصوب را دریافت میکنند؛ عدهای ۱۰ میلیون، عدهای ۸ میلیون، عدهای ۵ میلیون و عدهای ۴ میلیون تومان بسته به کارکرد خود در ماه، دستمزد دریافت میکنند اما آنها دستمزد بیشتری میخواهند که متناسب با دستمزد کارگران معادن همجوار باشد؛ دستمزدی که تنها برای یکی از این معادن بیشتر از ۱۰ میلیون تومان است اما از طرفی بهرهبرداران هم میگویند که با توجه به افزایش قیمت چوب، ریل و… امکان افزایش دستمزد را تا به این میزان ندارند. به همین دلیل جلسات زیادی برگزار شد و کمیسیون کارگری شورای تامین و کمیسیون کارگریهای در شهرستانها پای کار آمدند.»
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمان با بیان اینکه همچنین جلساتی با حضور مقامهای استان برگزار کردیم و نمایندگان کارگران و بهرهبردار هم در آن حضور داشتند، گفت: «مواردی طرح و مصوب شد که پیگیری شوند. در این میان، چند ماهی به اشتباه از کارگران مالیات اضافه کسر شده بود. در همین حال، دو لیست حقوق وجود داشت. از قرار معلوم کارفرما با هدف حمایت از کارگران، حقوق آنها را به دو بخش تقسیم کرده بود و در دو لیست متفاوت قرار داده بود؛ یک لیست مبنای کسر حق بیمه و ارائه به تامین اجتماعی بود و لیستی دیگر بدون در نظر گرفتن کسرحق بیمه. اینگونه میخواستند که مبلغی که باید از بابت کسر حق بیمه لحاظ میشد را به خود کارگر پرداخت کنند. بر همین اساس توافقی صورت گرفت تا مشکل تطابق لیست با میزان مزد از ابتدای سال جاری لحاظ و برطرف شود اما کارگران آن را امضا نکردند. در زمینه خلاء بیمهای هم باید گفت که بیشتر کارگران مشکلی ندارند. افرادی که مدعی وجود خلاء در سوابق خود هستند، باید مدارک خود را ارائه کنند تا به آنها رسیدگی شود.»
با وجود وضع مصوباتی برای توافق و مصالحه میان کارگران با بهرهبرداران، کارگران شرط پایان اعتراض خود را افزایش مناسب دستمزد قرار داده اند. با این حال مدیرکل کار استان کرمان با اشاره به مخالفت بهرهبرداران با این خواسته، از قول آنها میگوید: «بهرهبرداران میگویند که ما توان افزایش دستمزد کارگران را متناسب با معادن دولتی نداریم و اگر قرار بر انجام این کار باشد، معادن به دلیل فشار هزینهها، تعطیل میشوند. به هر شکل، اُمیدواریم که سریعتر اختلاف میان این دو برطرف شوند و کارگران به سر کار خود بازگردند تا مسیرهای منتهی به معادن که نیاز به عبور و مرور در آنهاست، باز شوند. در حال حاضر به دلیل اعتراض کارگران، مسیرهای اصلی مسدود شدهاند. این اتفاق، به دلیل فراهم آوردن زمینه عدم رسیدگی، میتواند امکان «خودسوزی زغال» یا ریزش زغال را فراهم و آمادهسازی معادن را دچار مشکل میکند. به همین دلیل، برای جلوگیری از وقوع حادثه و پایین آمدن سطح ایمنی، به مصالحه و بازگشت کارگران به کار، نیاز داریم.»
با همه این احوال، کارگران میگویند که مزد کار در عمق چند صد متری و حتی هزار متری زمین، پول جانشان است؛ «چراکه حتی اگر زنده بمانیم و به بازنشستگی برسیم، به دلیل آثار ناشی از استخراج زغال سنگ به شیوههای سنتی و پرتلفات، بر ریهها و قلب، خیلی عمر نمیکنیم و سالهای پس از بازنشستگی را باید با مشقتهای جسمی سر کنیم؛ اما چنانچه کارگر، یک روز ۱۰ دقیقه زودتر از معدن بیرون بیاید و دوش بگیرد، کل روز را برایش غیبت میزنند.» با این اوصاف، کارگران میگویند که تنها ۱ روز از ماه را برای خود فراغت دارند و آن همان روزی است که دستمزدشان را دریافت میکنند و در مقابل ۲۹ روز اسباب فراغت پیمانکار را با «دستمزدهای بیمقدار» فراهم میکنند؛ «بیآنکه در زمان پُر کردن حساب مدیریت معدن، از اُمید دیدن صبح روز بعد، بهرهمند باشیم.»
ایلنا، پیکرهای از تونلهای معدنی که رشتهرشته از دل کوههای «زرند» بیرون زدهاند، میزبانِ چند شرکت خصوصی بزرگ در مقام بهرهبردار هستند؛ شرکتهایی که کارگزارانی را با پیشوندِ «آقای مهندس» به کار گرفتهاند. مهمترین هدف این کارگزاران، جلب رضایت کارفرما در فرایند استخراج یکی از قدیمیترین منابع فسیلی زمین، یعنی «زغال سنگ» است. در این میان آنها که باید زغال را با شیوههای سنتی و منسوخ از عمق چند صد متری درآورند، جایی در محاسبات پیمانکار ندارند.
کارفرمایان این معادن، اجرای کار را به «آقایانِ مهندس» میسپارند و آنها هم بر اساس حجم زغالی که استخراج میشود، با کارگر حساب و کتاب میکنند. گروهی از این کارگران که تعداد آنها به ۲ هزار نفر میرسد، رنگ فیش حقوقی را هم نمیبینند. به صورت کلی، تا زمانی که «حجمِ» عملکرد، مبنای محاسبهیِ مزد است، تعیین دستمزد ماهیانه در قالب محاسبات ماده ۴۱ قانون کار و اعمال ماده ۳۴ همین قانون معنای خود را از دست میدهد. بر اساس ماده ۴۱، حداقل مزد کارگر، تابعی از تورم و هزینههای معیشت است اما در ماده ۳۴ که بحث فراتر از حداقل مزد را دربرمیگیرد (حقالسعی)، صحبت از مزد، عائلهمندی، حق مسکن، بن کارگری، پاداش افزایش تولید، ایاب و ذهاب، حق ناهار، سود سالانه و… است.
بر این اساس مدیران اجرایی این معادن قراردادهایی را برای کارگران تدوین کردهاند که به نظر نمیرسد تطابقی با قانون کار و قراردادهای رسمی مورد تایید وزارت کار داشته باشند؛ هرچند به گفتهی کارگران، تنها کارفرمایان از مفاد این قراردادها اطلاع دارند، تا آنجا که میگویند:«حتی روحمان از متن این قراردادها بیخبر است. کارگر استخراج زغال، که فیش حقوقی ندارد، نمیتواند مزد خود را با قرادادی که از آن خبر هم ندارد، مطابقت دهد.» از قرار معلوم کارفرمایان در قراردادهایی که تنظیم کردهاند، صورت مزد کارگر را متفاوت تنظیم کردهاند و مدعی پرداخت دستمزدِ ۱۰ میلیون تومانی به آنها شدهاند.
با این حال، کارگران میگویند: «دستمزد ۱۰ میلیون تومانی را در خواب هم ندیدهایم؛ اما این آقایان در جلسات خود با مقامهای استانی مدعی پرداخت آن شدهاند». مزدِ عملکردی، که بر مبنای تعداد واگنهای پرشده از زغال، محاسبه میشود، در هر یک از معادن خصوصی زرند متفاوت است اما انتظار مدیران اجرایی، استخراج ۵ واگن در طول روز، توسط هر کارگر است که به گفته کارگران در این صورت، مزد مصوب شورای عالی کار، با در نظر گرفتن مزایای جانبی، که برای کارگران مجرد و متاهل متفاوت است و برای متاهلها به حدود ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان میرسد، به آنها پرداخت میشود.
به گفتهی کارگران، مدیر معدن، بر همین اساس، مدعی پرداخت چنین دستمزدهایی میشوند؛ «در حالی که در نهایت ۳ تا ۴ میلیون تومان آن را به کارگر پرداخت میکنند و باقی آن را در رقم سودآوری معدن یا هزینههای دیگر حساب میکنند؛ حتی در سال ۱۴۰۰ کارگری را داشتیم که تنها ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان دستمزد دریافت کرد». پرداخت چنین دستمزدهایی در حالی است که بخشی از این ۲ هزار کارگر مجرد نیستند و چند سر عائلهی تحت تکفل دارند. کارگران میگویند که «برخی از همکارانمان باید برای دخترانشان جهیزیه جمع کنند، برخی اجاره خانه دارند، برخی بدهکارند و برخی پسران در آستانهی سن ازدواج دارند اما باید جان بکنند تا حداقلهای مزدی را دریافت کنند؛ آنچنان که برایِ استخراج زغال بیشتر، ایمنی و امنیت جانی خود را رها میکنند و مرگ را به چشم خود میبینند. مدیر معدن انتظار دارد که کارگر ۸۵ واگن زغال را در هر ماه استخراج کند تا مزد حدود ۴ میلیون تومانی را به او بپردازد.»
به گفتهی این کارگران، مدیران، هر ۱ تن زغال را حدود ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان میفروشد اما آن را با نیروی کار، ۳۵ هزار تومان محاسبه میکند که در نتیجه سود قابل ملاحظهای را از آن کسب میکند؛ «در حالی که برای کارگران بخش خصوصی، نه طرح طبقهبندی مشاغل اعمال میشود و نه هیچ امتیاز شغلی دیگری؛ البته برای اینکه دستمزد ما به بیشتر از ۴ میلیون تومان در ماه برسد باید «تعطیلکاری» را هم در برنامه بگذاریم؛ در غیر این صورت این دستمزدِ حداقلی، هیچ مزیتی نخواهد داشت. حالا باید این شرایط را معادن دولتی همجوار مقایسه کنید که دستمزد کارگر نه تنها حداقلها را پوشش میدهد؛ بلکه بسته به عملکرد آنها، افزون بر آن را هم دربرمیگیرد.»
کارگران میافزایند: «در شرکت زغال سنگ کرمان که معادنش همجوار معادن ما قرار دارد، کارگرانِ باسابقهتر ۶ تا ۸ میلیون تومان در ماه، دستمزد دریافت میکنند. مشکلی با میزان دستمزد آنها نداریم اما مگر رنگ زغالی که ما استخراج میکنیم با رنگ زغال آنها فرق دارد؟ ما هم همان دستمزد را میخواهیم اما مدیری که خون کارگر را در شیشه میکند، این خواستهی حداقلی را متوجه نمیشود و تنها با سود ماهیانه و میزان مالیاتش، دستمزد را محاسبه میکند. از آن ۱۰ میلیون تومان، ۳ تا ۴ میلیون را برای کارگر کنار میگذارد و باقی را لابد به حساب عملکرد خودش! با این حال کل این مبلغ را در اسناد مالی خود به عنوان مزد کارگر درج میکند تا در وقت مبادا ارائه کند. در این شرایط کارگر شاغل در زرند، در اعتراضهای این روزهای خود، از ضروت همسانسازی حقوق با کارگران شرکت زغالسنگ، سخن میگویند. آنها همچنین خواستار حل مشکلات بیمهای خود مانند آنچه در این شرکت، اجرا میشود، هستند. آنها میگویند: «در همین معادن خصوصی، کارگری را داشتیم که ۲۲ سال سابقه کار داشت، اما تنها به ازای ۱۵ سال آن «حق بیمه سهم کارفرما» در سوابق بیمهایش قرار گرفته بود. همین کارگر، پس از تکمیل سوابق بیمهای خود، با ۲ میلیون تومان حقوق، بازنشسته شد. معادن خصوصی، نه متناسب با سنوات اشتغال کارگر و نه بر اساس صورت مزد آنها حق بیمهی سهم کارفرما را میپردازند. در این شرایط کارگرانی که دو دهه است که با پیمانکاران کار میکنند، تحمل وجود بیعدالتی ناشی از وجود بخش خصوصی را ندارند. برای حل این مشکل با وزارت کار و دفتر ریاستجمهوری تماس گرفتهایم اما هیچ پاسخی را از آنها دریافت نکردهایم. از رئیس جمهور میخواهیم که یا خواسته های ما را پیگیری کنند یا اینکه پیگیر حذف بخش خصوصی از بهره برداری این معادن باشند و مجدد آنها را به دولت بازگرداند.»
در مشکلات ایجاد شده در رابطهی سه سویه کارگر با مجری اداره معدن (نماینده کارفرما) و بهره بردار (کارفرما)، باید توجه داشت که طبق قانون اساسی، معادن جزء انفال محسوب میشوند و مالکیت آنها قابل واگذاری نیست و دولت صرفا حق دارد که بهرهبرداری از آنها را به بخش خصوصی واگذار کند. دولت هر زمان که بهرهبردار را صاحب صلاحیت، تشخیص ندهد، میتواند واگذاری خود را لغو کند و کلیه حقوق خود را مطالبه کند. در واقع دولت تنها مجاز به اجاره دادن معدن برای دریافت عواید آن است. در سالهای اخیر معادن زیادی به دلیل عدم بهرهبرداری و پرداخت سهم دولت، لغو واگذاری شدهاند. از آنجا که مالکیت معادن قابل واگذاری نیست، برای ابطال آن هم نیاز به طی فرایند حقوقی صدور رای توسط هیئت داوری نیست. در نتیجه دولت میتواند در صورت تشخیص ضرر و زیان آور بودن واگذاریِ بهرهبرداری، آن را به راحتی ابطال کند.
آنها همچنین از بیعملی مقامهای استان کرمان و نمایندگان این استان در مجلس انتقاد دارند: «۸ مهرماه که وزیر ورزش و جوانان برای افتتاح استادیوم ۴۰۰۰ نفری عربنژاد به زرند سفر کرده بود، مقامهای استان شتابان خود را به وی رساندند تا در این مراسم حضور داشته باشند؛ اما در این چند روز یک بار هم به محل تجمع کارگران و خانوادههایشان نیامدند. نماینده استان در مجلس، هم که در میان کارگران حاضر شد، به جای اینکه ارادهای برای حل مشکل کارگران به خرج دهد آیههای قرآن و وقایع عاشورا و تاسوعا را مرور کرد؛ در حالی که کارگران معتقد به اهل بیت(ع) هستند.»
کارگران معادن خصوصی کرمان با اشاره به تلاشهای خود برای پیشگیری از برگزاری اعتراضهای روزهای اخیر، یادآور شدند که از اواخر سال گذشته با مدیران خود برای همسانسازی دستمزدها، پرداخت حق بیمه متناسب با دستمزد، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل که چارچوب اجرایی آن مشخص شده است و بهبود شرایط کار و ایجاد امنیت شغلی، وارد مذاکره شدند اما آنها در تمام این مدت اسنادی از پرداختهای غیرواقعی خود دست و پا کردهاند و به مقامهای استان ارائه دادهاند.
در این میان، برخی مدیران استان که با کارگران و سایر مقامها جلسه گذاشتهاند، انتظار دارند که اعتراضها با دستیابی به توافق میان کارگران و بهرهبردار به پایان برسد. از نظر آنها بر سر اینکه میزان مدنظر استخراج زغال باید مبنا باشد، بحثی وجود ندارد و در حال حاضر در بیشتر معادن زغالسنگ کشور چنین عرفی وجود دارد اما کارگران خواهان دریافت افزون بر حداقلهای مزدی هستند که در حال حاضر عدهای از آنها دستمزدهای بالاتر از حداقل ها را دریافت میکنند. در این زمینه، رضا اسماعیلی، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمان به ایلنا، گفت که در حال حاضر کارگران این معادن مزد مصوب شورای عالی کار را دریافت میکنند اما خواستهی آنها «تامین معیشت» است. به گفتهی وی، انتظار کارگران برای تامین معیشت، به بیمه تکمیلی، کسر مالیات، طرح طبقهبندی مشاغل و مقایسه حقوقها با معادن دیگر برمیگردد.
اسماعیلی در این مورد گفت: «همه کارگران این معادن که حدود ۲ هزار نفر هستند، مزد مصوب را دریافت میکنند؛ عدهای ۱۰ میلیون، عدهای ۸ میلیون، عدهای ۵ میلیون و عدهای ۴ میلیون تومان بسته به کارکرد خود در ماه، دستمزد دریافت میکنند اما آنها دستمزد بیشتری میخواهند که متناسب با دستمزد کارگران معادن همجوار باشد؛ دستمزدی که تنها برای یکی از این معادن بیشتر از ۱۰ میلیون تومان است اما از طرفی بهرهبرداران هم میگویند که با توجه به افزایش قیمت چوب، ریل و… امکان افزایش دستمزد را تا به این میزان ندارند. به همین دلیل جلسات زیادی برگزار شد و کمیسیون کارگری شورای تامین و کمیسیون کارگریهای در شهرستانها پای کار آمدند.»
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمان با بیان اینکه همچنین جلساتی با حضور مقامهای استان برگزار کردیم و نمایندگان کارگران و بهرهبردار هم در آن حضور داشتند، گفت: «مواردی طرح و مصوب شد که پیگیری شوند. در این میان، چند ماهی به اشتباه از کارگران مالیات اضافه کسر شده بود. در همین حال، دو لیست حقوق وجود داشت. از قرار معلوم کارفرما با هدف حمایت از کارگران، حقوق آنها را به دو بخش تقسیم کرده بود و در دو لیست متفاوت قرار داده بود؛ یک لیست مبنای کسر حق بیمه و ارائه به تامین اجتماعی بود و لیستی دیگر بدون در نظر گرفتن کسرحق بیمه. اینگونه میخواستند که مبلغی که باید از بابت کسر حق بیمه لحاظ میشد را به خود کارگر پرداخت کنند. بر همین اساس توافقی صورت گرفت تا مشکل تطابق لیست با میزان مزد از ابتدای سال جاری لحاظ و برطرف شود اما کارگران آن را امضا نکردند. در زمینه خلاء بیمهای هم باید گفت که بیشتر کارگران مشکلی ندارند. افرادی که مدعی وجود خلاء در سوابق خود هستند، باید مدارک خود را ارائه کنند تا به آنها رسیدگی شود.»
با وجود وضع مصوباتی برای توافق و مصالحه میان کارگران با بهرهبرداران، کارگران شرط پایان اعتراض خود را افزایش مناسب دستمزد قرار داده اند. با این حال مدیرکل کار استان کرمان با اشاره به مخالفت بهرهبرداران با این خواسته، از قول آنها میگوید: «بهرهبرداران میگویند که ما توان افزایش دستمزد کارگران را متناسب با معادن دولتی نداریم و اگر قرار بر انجام این کار باشد، معادن به دلیل فشار هزینهها، تعطیل میشوند. به هر شکل، اُمیدواریم که سریعتر اختلاف میان این دو برطرف شوند و کارگران به سر کار خود بازگردند تا مسیرهای منتهی به معادن که نیاز به عبور و مرور در آنهاست، باز شوند. در حال حاضر به دلیل اعتراض کارگران، مسیرهای اصلی مسدود شدهاند. این اتفاق، به دلیل فراهم آوردن زمینه عدم رسیدگی، میتواند امکان «خودسوزی زغال» یا ریزش زغال را فراهم و آمادهسازی معادن را دچار مشکل میکند. به همین دلیل، برای جلوگیری از وقوع حادثه و پایین آمدن سطح ایمنی، به مصالحه و بازگشت کارگران به کار، نیاز داریم.»
با همه این احوال، کارگران میگویند که مزد کار در عمق چند صد متری و حتی هزار متری زمین، پول جانشان است؛ «چراکه حتی اگر زنده بمانیم و به بازنشستگی برسیم، به دلیل آثار ناشی از استخراج زغال سنگ به شیوههای سنتی و پرتلفات، بر ریهها و قلب، خیلی عمر نمیکنیم و سالهای پس از بازنشستگی را باید با مشقتهای جسمی سر کنیم؛ اما چنانچه کارگر، یک روز ۱۰ دقیقه زودتر از معدن بیرون بیاید و دوش بگیرد، کل روز را برایش غیبت میزنند.» با این اوصاف، کارگران میگویند که تنها ۱ روز از ماه را برای خود فراغت دارند و آن همان روزی است که دستمزدشان را دریافت میکنند و در مقابل ۲۹ روز اسباب فراغت پیمانکار را با «دستمزدهای بیمقدار» فراهم میکنند؛ «بیآنکه در زمان پُر کردن حساب مدیریت معدن، از اُمید دیدن صبح روز بعد، بهرهمند باشیم.»